eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
34.1هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
11.7هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
#جهــاد نام زیبایت اسم #رمز است .. رمز دل بریدن از دنیا و پر ڪشیدن رمز #پرواز تا آسمـان .. #جهـاد با تو مےتوان از #دنیا دست ڪشید و آسمـانے شد .. ‌ #شھید_حزب_الله_جھادمغنیه
🔴 بخشی از دست‌نوشته‌های شهيد مدافع حرم نويد صفرى در مورد «مراقبت و محاسبه نفس» شرايط «» سخت است. اين‌كه مراقب باشيم نگوييم، نكنيم، نگوييم، خلاصه فعل بد و انجام ندهيم، درست است، همه اينها صحيح است و بايد ترك آنها گفت. اما چه مى‌شود كه گاهى حالى و گاهى حالى داريم يا حالات عالى پس از يا جلسات كم‌كم و به مرور زمان از بين مى‌رود، حتى با اين‌كه به خود مى‌دهيم كه «مراقبه» داشته باشيم و همين كار را مى‌كنيم اما پس از مدتى مى‌بينيم كه همان انسان هستيم. به نظر من اين موضوع برمى‌گردد كه ما «» انجام مى‌دهيم اما «» نه. يعنى وقتى اشتباهى از ما سر مى‌زند يا غيبتى را مى‌شنويم، از او مى‌گذريم و «» نمى‌كنيم و حساب نمى‌كنيم كه بابت اين بايد چه كنيم. مثلاً اگر فكرمان جايى رفت كه نبايد برود به خودمان قول بدهيم بابت بابت هر بى‌موردِ مرغ دل، شب هنگام موقع ، در اوج مستى خواب ١٠٠ بفرستيم تا «» مافات شود، ان‌شاءالله @modafeaneharam
کاش دراین رمضان برسیم به این که مقصد پرواز است... ازخدا پروا کنیم تا پر وا کنیم. #پرواز #اوج #از_زمین_تا_آسمان_راهی_نیست
❤ـــدوے و ساڸ‌هاست... ڪہ تو...هماڹ سفیدپوش سرزمیڹ ... ❤️سلام ... حج ات مقبوڸ..؛ آرام دڸ بيقـرار ما🌷 🍃، شده... و چشمانمـاڹ دوباره بغض آلود است... تنہایي تو....یڪ طرف و زمیڹ گیرے ما، از سوے دیگـر... راه پروازمـان را، مسـدود ڪرده است... ڪہ هم بـا همہ عظمتـش، قرباني ڪردڹ را، بہ مـا نیـاموختہ است! ...بـدوڹ تو...آرزويي محـاڸ است! تویي؛ ڪہ ماجراے سربریدڹ همہ زنجیـرهاے زمیڹ را...خوب مي‌داني. تویي ڪہ راه سبڪ شدڹ باڸ‌هایمـاڹ را، در سینہ ات، جاے داده اے... و مـا بـدوڹ تو... نـہ سربریدڹ را آموختـہ‌ايم... و نہ رهـا شـدڹ از زمیـڹ، براے پروازهـاے بلنـد را تجـربہ ڪرده‌ايم.... سـاده بگویم ؛ زمیڹ...با همہ عظمتـش، بـدون تو... گودالي تنگ و تاریڪ است... و ما خستہ تر از همیـشہ... فقـط بـرای ملاقـات هیبـت ، لحظہ شمارے مي‌ڪنیم... 🕋حج ات ؛ تنـہا ذخیـره زمیـڹ...... یڪ نـخ از جامـہ احرامت... جـاڹ غبـار گرفتـہ ما را، آرام مي‌ڪند.... غریب تریڹ هر سالـہ؛ ڪاش بیـاموزیم ... پیش پایت...همہ زنجیـرهاے وجودمـاڹ را، سر ببـریم... تا بیـابیم.. آنچہ را ڪہ در حسـرتش، زمیڹ گیر شـده ايم!......💔😔 🍃💕🍃💕
داستان پسرک فلافل فروش🌹 شكستهاي پي‌درپي باعث شده بود كه توان نظامي داعش👹كم شود. آنها در چنين مواقعي به سراغ نيروهاي انتحاري رفته و يا اينكه خود را در ميان زنان و كودكان مخفي ميكنند. آن روز هم نيروهاي مردمي بالفاصله با خودروهاي مختلف به سوي مناطق درگيري اعزام شده و با پشتيباني سالح‌هاي سنگين مشغول پيشروي و پاكسازي مناطق مختلف بودند. نزديك ظهر روز يكشنبه 26 بهمن 1393 بود كه هادي به همراه ديگر دوستان و فرماندهان عملياتي، پس از ساعتي جنگ و گريز، به روستاي مکيشفيه در بيست كيلومتري سامرا وارد شدند. ساختمان كوچكي وجود داشته كه بيست نفر از نيروهاي عراقي به همراه هادي به داخل آن رفته تا هم استراحت كنند و هم براي ادامه كار تصميم بگيرند. بقيه‌ي نيروها نيز در اطراف روستا حالت تدافعي داشته و شرايط دشمن را تحت نظر داشتند. درگيري‌ها نيز به طور پراكنده ادامه داشت. هنوز چند دقيقه‌اي نگذشت كه يك بولدوزر از سمت بيرون روستا به سمت سنگرهاي نيروهاي مردمي حركت كرد. بدنه‌ي اين بولدوزر با ورقه‌اي آهن پوشيده شده و حالت ضد گلوله پيدا كرده بود. به محض اينكه از اولين سنگر عبور كرد نيروها فرياد زدند: انتحاري، انتحاري، مواظب باشيد... درست حدس زده بودند. اين خودرو براي عمليات انتحاري آماده شده بود. چند نفر از نيروهاي مردمي با شليك آرپيجي قصد انفجار بولدوزر را داشتند. برخي ميخواستند راننده را بزنند اما هيچ كدام ممكن نشد! حتي گلوله‌ي آرپيجي روي بدنه‌ي آن اثر نداشت. يكي از رزمندگان که مجروح شده و در مسير بولدوزر قرار داشت ميگويد: اين خودرو به سمت ما آمد و ما از مسيرش فاصله گرفتيم، بلافاصله فهميديم كه اين بولدوزر انتحاري است! هر چه تيراندازي كرديم بيفايده بود. فاصله‌ي ما با هادي ذوالفقاري و ديگر دوستان زياد بود. يكباره حدس زديم كه خودرو به سمت آنها ميرود. هر چه که داد و فرياد کرديم، صدايمان به گوش آنها نرسيد. صداي بولدوزر و گلوله‌ها مانع از رسيدن صداي ما ميشد. هادي و دوستان رزمنده‌اي كه در آنجا جمع شده بودند، متوجه صداي ما نشدند. لحظاتي بعد صداي انفجاري آمد كه زمين و زمان را لرزاند! صدها كيلو مواد منفجره، براي لحظاتي آسمان را سياه كرد. وقتي به سراغ آن ساختمان رفتيم، با يك مخروبه‌ي كوچك مواجه شديم! انفجار به قدري عظيم بود كه پيكرهاي شهدا نيز قادر به شناسايي نبود.😣😭 خبر شهادت بهترين دوستانمان را شنيديم. جنگ است ديگر، روزي شهادت دارد و روزي پيروزي، البته براي انسان مؤمن، شهادت هم پيروزي است.👌 روز بعد خبر رسيد كه هادي ذوالفقاري مفقود شده و پيكري از او به جا نمانده!😳😭 همه ناراحت بودند😔😔. نميدانستيم چه كنيم. لذا به دوستان ايراني هادي هم خبر رسيد كه هادي مفقودالجسد شده. خبر به ايران رسيد. برخي از دوستان گفتند: از نمونه‌ي خون مادر هادي براي آزمايش DNA استفاده شود تا بلكه قسمتي از پيكر هادي مشخص گردد.😔 نيروهاي عراقي بسيار ناراحت بودند😔😔. لب خندان و چهره‌ي دوست‌داشتني اين طلبه‌ي رزمنده هيچ گاه از ذهن ما پاك نميشد. پس از مدتي اعلام شد كه با شناسايي برخي پيكرها فقط شش نفر از جمله هادي مفقود شدهاند.😔💔 از هادي هم فقط دوربين عكاسي‌اش باقي مانده بود. 😔 تا اينكه خبر دادند پيكر شهيدي با چنين مشخصات از اطراف روستا كشف و به بغداد منتقل شده. ً هادي است سيد کاظم که مشخصات را شنيد بلافاصله گفت احتمالا خودش به بغداد رفت و او را شناسايي كرد. در اصل پيکر هادي ذوالفقاري بر اثر انفجار پرت شده بود. 😔💔 يک نفر در حال عبور از معرکه پيکر او را ميبيند و پلاک را براي اطلاع خبر برميدارد.🌹 بدن شهيد بي‌پلاک آنجا ميماند. تا اينکه او را به بغداد انتقال ميدهند. داستان شهید هادی ذولفقاری🌹
پست اینستاگرامی دختر شهید زنده و جانباز صد در صد ایران؛ سیدنور خدا موسوی: بابام تا بهشت #پـرواز کرد....🕊🕊🕊 همزمان با بیست و هشت صفر سالروز شهادت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت امام علی بن موسی الرضا(ع)؛ #جانباز صد در صد ایران؛ #سید_نورخدا_موسوی به #شهـادت رسید....🕊🕊🕊 #فی_امان_الله_یا_شهید_الله
🍃❤️🍃 ‌‌‌‌‌+آســــــمان ‌فــــرصت بـــلنـد اســت،🍃 ولے قصه ایـــــن اســــــت کـــه چـــه انــــدازه بـاشے...!👌🕊🕊 👤✨ ❤️ @modafeaneharaam
🌸🍃 قبل رفتن می‌گفت الان در شرایطی هستیم که بهترین موقعیت👌 گیرم آمده و اگر اجازه ندهی بروم🚷 بهترین فرصت را از من . من همیشه را خوشحال و خندان می‌دیدم ولی آن شب🌙 عارف از همیشه خوشحال‌تر بود. از شور و شعف می‌خواست کند🕊 🌴در آن عملیات سال۹۴ مجروح💔 شد. تکفیری‌ها را هدف می‌گیرند و خدا خواست آقاعارف را نگه دارد تا در آزادسازی هم شرکت کند و نابودی داعش👹 را ببیند. قلبش مبارکش💘 را هدف می‌گیرند و گلوله به جای باتری🔋 بیسیم که یک تکه فولادی بود و در جیبش گذاشته بود می‌خورد و کمانه می‌کند. 🌴گلوله به سمت سینه‌اش می‌خورد و به قلبش مبارکش نمی‌خورد❌ در آن عملیات چندتا از دوستان نزدیکش شدند. دوستانی که با هم می‌رفتند به فقرا سر می‌زدند. وقتی برگشت برای خیلی ناراحت بود. احساس می‌کرد از آنها 👤 است. هر هفته به خانواده‌ها و مزارشان🌷 سر می‌زد. شهید مدافع حرم عارف کایدخورده🌹 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔مادری پدری فرزندی همسری 💔 و چگونه در بند بماند کسی که را آموخته است!؟ راستی از آسمان ها چه خبر علی جان! 😔 💔 @Modafeaneharaam
🕊شهید گنجـی خطاب بہ گفٺ: حاج مرٺضـے! دیگر باب هم بسته شد.😞 آوینـے در جواب گفٺ: نه برادر، شہادٺ لباس اسٺ ڪہ باید تن آدم بہ اندازهـ آن در آید، هر وقٺ بہ سایز این لباس تڪ سایز درآمدی، میڪنـی، مطمئن باش☝️ ♥️|| ❤️‌‌|| 🌷 🕊 @Modafeaneharaam
اگه میخوای کنی🕊 باید دل بکنی از دنیا و تعلقاتش❗️ در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند؛🍂 " ‌اللهم أخرِجْنی حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا " ‌محمدرضا ‌الوانی🍃 @Modafeaneharaam
پرواز کردن سخت نیست... عاشق که باشی بالت می‌دهند؛ و یادت می‌دهند تا #پرواز کنی... آن هم عاشقانه... :)♥️ @Modafeaneharaam
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 🍃مصمم بودن را از چشم هایش می‌خوانی، گویا خیال این را در سر دارد که با چشم هایش #سرود_قهرمانی و #شهادت_طلبی را فریاد بزند و با همان چشم ها، میان میدان دشمن #رجز_خوانی کند. 🍃فرقی ندارد پا در #سوریه بگذارد یا راهی #عراق شود؛ هر جا که باشد مرغ دلش، شوق #پرواز دارد و همان برق رجز میان #چشم هایش کافیست تا تن لشکری را به لرزه درآورد. 🍃امین سربندی! الحق که نام #سرباز وظیفه لایق اوست؛ هر کسی را توانِ به دوش کشیدن این نام نیست و او به خوبی #قدم در مسیری گذاشت که منتهی به پرستو شدنش بود. 🍃شهادتت مبارک سرباز وطن🍃 ✍️نویسنده: #اسماء_همت 🌸به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_امین_سربندی 📅تاریخ تولد : ٢١ مرداد ١٣٧۶ 📅تاریخ شهادت : ٢۴ آبان ١٣٩۶ 📅تاریخ انتشار : ٢٣ آبان ١۴٠٠ 🕊محل شهادت : شازند 🥀مزار شهید : روستای سرسختی سفلی #گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی @Modafeaneharaam
🍃 قصه از آنجایی شروع می‌شود که آقا حمیدرضا #عاشقانه خدایش را می‌پرستید. عاشقانه‌هایی که از همان طفولیت شروع شد. 🍃 پیاده و سواره در پی جلب لبخند یار بود از این نبرد به آن نبرد، از این کوه به آن کوه، خلاصه این‌که با آن کمی سن و سالش خوب #دلبری می‌کرد :) 🍃 اولین قدم‌هایش را از خاک‌های #جنوب در #دفاع از وطن و ناموس می‌بویم، از آن روزهای منحوس #حمله‌ی_رژیم_بعث. 🍃 پروانه‌ی قصه‌ی ما از تمام جانش مایه می‌گذاشت و هیچ اِبا و ترسی به خود راه نمی‌داد انگار نه انگار هنوز بچه‌ مدرسه‌ای بیش نیست، اما #مردانگی‌اش بیش از سن و سالش بود. 🍃 جاده‌ی قدم‌هایش را که دنبال می‌کنیم آخرین رد پاهایش را در #بوکمال_سوریه می‌بینم همان سرزمینی که خود را در آن فدای جانانش می‌کند... 🍃 آری درست است، و چگونه در بستر خاک بماند، آن که #پرواز آموخت. 🌷سالروز پروازت مبارک..... ✍نویسنده: #زهرا_حسینی 🌸 به‌مناسبت سالروز #شهادت #شهید_حمیدرضا_ضیایی 📅 تاریخ تولد: ۱۷ خرداد ۱۳۴۹ 📅 تاریخ شهادت: ۲۹ آبان ۱۳۹۶ 📅 تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۰ 🕊 محل شهادت: سوریه 🥀 مزار شهید: بوکمال #گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی @Modafeaneharaam
شهید علی تمام زاده هماهنگ کردم یکی از رو بفرسته به مراسم شهدای مدافع حرم ، که بچه های پیشاهنگی کرج، سال تحویل 94 برگزار کردند... شهید تمام زاده هم برای این جلسه رو که اومده بود مرخصی، فرستاد. گفتم حاج علی ویژگی این که فرستادی چیه؟ گفت: روز شهید میشه!! خودش هم میدونه!!! 😳😳😳 دقیقا روز تاسوعا شهید صدرزاده به مولاش ابالفضل پیوست!😔 اون جلسه به بچه ها گفتم باهاش بگیرید ! 8 ماه بعد فقط یه عکس برا ما موند و اونا کردند 😭😭😭 به نقل از حجت الاسلام مهدی قاسمی @Modafeaneharaam
🍃 شهید رئیسی حرفهایی دقیق و مهم ⁉️⁉️ 🔸یه سیستم "آشیانه پروازی" در حفاظت پرواز شخصیت ها وجود داره که سران مملکتی مثله ، رییس جمهور و بعضی از بصورت کاملا حفاظت شده و امن ازش استفاده میکنن ، بهترین هواپیماها و هلی کوپترها در این آشیانه نگه داری میشن و اورهال ، و تحویل اونها حساب کتاب خاص داره که مدام بین تیم های بصورت پلمپ شده تحویل میشه این آشیانه از دهه پنجاه زمان شاه تاسیس شده ، پس اینطور نیست که فکر کنیم رییس سوار هر هلی کوپتری میشه و یا هرکسی به هلی کوپتر ایشون داره که بتونه دست کاری کنه ... 🔺بعد از هر بار و اورهال هلی کوپتر "تست گرم" گرفته میشه یعنی ۲ساعت پرواز بصورت گرفته میشه که اگه مشکلی باشه معلوم بشه بعد میره تو آشیانه ، پلمپ و تحویل تیم حفاظت میشه 🔸هلی کوپتر آقای رییسی قبل از حداقل ۲ ساعت پرواز از به سمت سد قیزقلعه سیز و عمومی ورزقان و اطراف آن داشته نمیشه خراب کاری در اتفاق افتاده باشه اما بعد از ۲ ساعت عمل کنه!!! تایمر که نداره :) 🔸هلی کوپتر یه وسیله کاملا از هواپیماست کاملا ، سیستم هاش دیجیتال نیستن کاملا مکانیکی عمل میکنه پس بحث خرابکاری هم منتفیه 🔺حتی هلی کوپتر هم کاملا بصری و چشمیه ، دقیقا مثه رانندگی با اتومبیله و اصلا مثه هواپیما نیست که های خودکار برای پرواز(اتوپایلوت) داشته باشه ، کاملا زیر پاشو نگاه میکنه و پرواز میکنه ؛ پس احتمال خطای دید یا ندیدن موانع طبیعی و و برخورد با اونها در شرایط جوی ناپایدار و نامصاعد بسیار زیاده. 🔸طبق پروتکل های سیستم جی پی اس یا همون یاب هلی کوپتر سران همیشه باید خاموش باشه حتی تو حالت "اتوماتیک" هم نمیتونه باشه ، باید خاموش باشه تا کسی نتونه بفهمه الان ایشون کجا دارن میکنن واسه همین بود که هلی کوپتر آقای رییسی پیدا نمیشد و این دقیقا پروتکل های امنیتی بود ؛ پس وقتی نتونن رد هلی کوپتر آقای رییسی رو بزنن چطور میتونستن بفمن کجاست که بخوان کنن؟ 🔸پیش بینی های این بوده که بعد از ظهر ، بارانی میشه ، در لحظه پرواز (فیلماش هست) هوا ابری هست اما بارانی نیست ولی در طی مسیر هوا بارونی میشه و هلی کوپترها به یه میرسن که اونجا بخاطر اینکه دید نداشتن اسکیت هلی کوپتر آقا رییسی به نوک میخوره و بعد از غلتیدن به یک در میانه کوه ، دچار آتش سوزی میشه (در لحظه برخورد اولیه به کوه ، درب هلی کوپتر معمولا باز میشه و افرادی که در کنار نشسته اند به بیرون پرتاب میشن بخاطر همین بود که پیکر شهید آیت الله آل و فرد دیگری از سرنشینان نسوخته بود اما بر اثر پرتاب شدن و برخورد با آسیب شدید دیدن که در ادامه موجب این دو عزیز شده) 🔸آقای رییسی قرار بوده قبل نماز ظهر حرکت کنه اما در زمان شدن به هلی کوپتر مردم مهربان به استقبال ایشون میان و ایشون که هیچ وقت نداشتن مردم رو رها کنن و بِرَن ، وامیستن باهاشون میکنن و اونجا مردم پیشنهاد میدن که نماز رو با اونها بخونن و بعد برن و آقای رییسی هم به اونا قبول میکنه این میشه که برنامه به هم میخوره و پرواز ایشون به تاخیر میفته و همین افتادن در هوای بارانی را بیشتر میکنه هرچند اتفاقِ برخورد با کوه دقیقا در کیلومترهای آخر اتفاق افتاده و شاید اگر چند دقیقه پرواز ایشون بیشتر طول میکشید از و اون هوای ابری عبور میکردن و عملا سانحه بصفر می رسید. 🔸 آقای رییسی دو تا دیگه هلی کوپتر با فاصله تقریبا ۵ تا ۱۰ دقیقه پرواز میکردن ، خلبان پرواز آقای یکی از بهترین خلبان ها و فرمانده این سه تا هلی کوپتر بوده که بعد از برخورد به ابر دستور میده دو تا هلی کوپتری که همراه ایشون بودن برن بالای ابر اما خودش فرصت نمیکنه اینکارو بکنه ، اگر کمی دیر تر این دستور رو داده بود اون دوتا هلی کوپتر هم احتمالا با کوه اصابت میکردن و بجای یک هلی کوپتر هر سه هلی کوپتر دچار میشدن. ♦️شواهد و و بررسی های تیم ستاد کل نیروهای به هیچ عنوان بحث خرابکاری رو تایید نمیکنه اما خب اسراییل داره روغن ریخته رو نذر میکنه و ما هم با فورواد کردن ادعاهای پوچ اونا داریم عملا آب تو آسیاب می ریزیم. @Modafeaneharaam