به نام خدا
#بدون_تو_هرگز
قسمت 3⃣2⃣
💫 آمدی جانم به قربانت ...
شلوغی ها به شدت به دانشگاه ها کشیده شده بود ... اونقدر اوضاع به هم ریخته بود که نفهمیدن یه زندانی سیاسی برگشته دانشگاه ... منم از فرصت استفاده کردم... با قدرت و تمام توان درس می خوندم ... ترم آخرم و تموم شدن درسم ... با فرار شاه و آزادی تمام زندانی های سیاسی همزمان شد ... التهاب مبارزه اون روزها ... شیرینی فرار شاه ... با آزادی علی همراه شده بود ... صدای زنگ در بلند شد ... در رو که باز کردم ... علی بود ... علی 26 ساله من ... مثل یه مرد چهل ساله شده بود ... چهره شکسته ... بدن پوست به استخوان چسبیده ... با موهایی که می شد تارهای سفید رو بین شون دید ... و پایی که می لنگید ... زینب یک سال و نیمه بود که علی رو بردن ... و مریم هرگز پدرش رو ندیده بود ... حالا زینبم داشت وارد هفت سال می شد و سن مدرسه رفتنش شده بود ... و مریم به شدت با علی غریبی می کرد ... می ترسید به پدرش نزدیک بشه و پشت زینب قایم شده بود ... من اصلا توی حال و هوای خودم نبودم ... نمی فهمیدم باید چه کار کنم ... به زحمت خودم رو کنترل می کردم ... دست مریم و زینب رو گرفتم و آوردم جلو ...
- بچه ها بیاید ... یادتونه از بابا براتون تعریف می کردم ... ببینید ... بابا اومده ... بابایی برگشته خونه ... علی با چشم های سرخ، تا یه ساعت پیش حتی نمی دونست بچه دوم مون دختره ... خیلی آروم دستش رو آورد سمت مریم ... مریم خودش رو جمع کرد و دستش رو از توی دست علی کشید ... چرخیدم سمت مریم ...
- مریم مامان ... بابایی اومده ... علی با سر بهم اشاره کرد ولش کنم ... چشم ها و لب هاش می لرزید ... دیگه نمی تونستم اون صحنه رو ببینم ... چشم هام آتش گرفته بود و قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم ... صورتم رو چرخوندم و بلند شدم ...
- میرم برات شربت بیارم علی جان ... چند قدم دور نشده بودم ... که یهو بغض زینبم شکست و خودش رو پرت کرد توی بغل علی ... بغض علی هم شکست ... محکم زینب رو بغل کرده بود و بی امان گریه می کرد ... من پای در آشپزخونه ... زینب توی بغل علی ... و مریم غریبی کنان ...
شادترین لحظات اون سال هام ... به سخت ترین شکل می گذشت ... بدترین لحظه، زمانی بود که صدای در دوباره بلند شد ... پدر و مادر علی، سریع خودشون رو رسونده بودن ... مادرش با اشتیاق و شتاب ... علی گویان ... دوید. تا چشمش به علی افتاد از هوش رفت... علی من پیر شده بود.
#ادامه_دارد...
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدیویی که در فضای مجازی پربازدید شد
#شهید_جمهور💔
@Modafeaneharaam
▪️مژده▪️ مژده▪️
تور کربلا ماه #محرم 🏴
برای زائران اباعبدالله الحسین(ع)
۵ شب در خاک عراق🇮🇶
۲ شب کربلا🖤
۲ شب نجف🖤
۱ شب کاظمین و سامرا🖤
زیارت حضرت شریفه وسیدمحمد🖤
خدمات درجه الف (یک)👌🏼
✈️رفت هوایی(با تحویل ارز به دفتر) و برگشت قطار🚊
اعزام: اول مرداد ماه ⚫️
هزینه پرداخت 8/500💵
ظرفیت محدود📣
مهلت ثبت نام فقط تا 21 تیر🔴
جهت ثبتنام عکس پاسپورت بفرستید👇
@Modafeaneharaam_ad
التماس دعا🤲🏼
🏴 خدایا محرم آمد و مولایم نیامد
مولاي غريبم
⬛️ به همراهیتان مشکی میپوشیم
به همدردیتان اشک میریزیم و عاشورا ميخوانیم ...
به رسم وفا و بندگی
🤲 فقط سلامتي و ظهورتان را میخواهیم
و
تنها دعاي فرج شما را ميخوانیم
🕯 عزاداریمان نذر ظهور شما
آجرک الله یا صاحب الزمان🖤
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
•┈••✾🍃🌹🍃✾••┈•
@Modafeaneharaam
💔💔
💠 پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم):
«گناهی که زودتر از همه گناهان عقوبتش دامان انسان را می گیرد، کفران نعمت است
📚 بحار، ج۶۶، ص ۷۰
@Modafeaneharaam
اولین منویات رهبری که به رئیس جمهور منتخب جناب پزشکیان ابلاغ شد
#ایران_قوی
#سیدالشهدای_خدمت
@Modafeaneharaam
✨آن شب، منصورِ کوچک، بعد از چند شب بیتابی توانست بخوابد و صبح که بیدار شد دیگر اثری از بیماری در او ندیدیم، همان موقع پدربزرگ گفت: این بچه را حضرت ابوالفضل(ع) شفا داد."
28 سال بعد، زمانی که خبر شهادت منصور را آوردند، پدر یاد آن شب سخت افتاد و گفت: حضرت ابوالفضل(ع) او را شفا داد تا در چنین روزهایی برای اسلام بجنگد و شهید شود.
****
ساعت 8 صبح بود که خبر شهادت منصور را شنیدم. آن روز پدر شهید برای عید دیدنی رفته بود و آخرین کسی بود که از شهادت منصور با خبر میشد. وقتی حاجآقا وارد خانه شد تقریباً همه نزدیکان آمده بودند، اما کسی نتوانست موضوع را به او بگوید،من پشت پنجره اتاق ایستاده بودم، با رسیدن حاج آقا دیگر طاقت نیاوردم و دویدم داخل حیاط و گفتم: حاج آقا منصور شهید شد"، پدر منصور چند لحظهای سکوت کرد و گفت: "الحمدالله"... .💔
شهید دفاع مقدس منصور جلالی🌹
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مجالس روضه امام حسین (علیهالسلام) مستحب نیست، واجب است!
#آیت_الله_مرتضی_تهرانی
@Modafeaneharaam
✨همسر شهید سعید سیاح طاهری میگوید: بعد از شهادت حاج سعید، دیدم همان دوستی که دیدار با حضرت آقا را برایمان فراهم کرده بود با اشک و ناله میگوید حاجی اگر میدانستم چه چیزی را از حضرت آقا میطلبید هیچوقت این دیدار را برای شما هماهنگ نمیکردم، پرسیدم مگر چه چیزی از حضرت آقا خواستند، شهید طاهری به آقا گفته بود دعا کنید شهید بشوم💔
شهید مدافع حرم سعید سیاح طاهری🌹
@Modafeaneharaam
✨نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه اومد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهرخواهر او را برداشته بود و در حال فرار بود.
بگیرش....دزد....دزد! بعد هم سریع دوید دم در. یکی از بچه محلها لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد.
تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد.چهره دزد پر از ترس بود و اضطراب.درد میکشید که ابراهیم رسید.موتور را برداشت و سریع روشن کرد و گفت:سریع سوار شو.
رفتن درمانگاه با همان موتور.دستش را پانسمان کردند.بعد با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی میکنی!؟آخه پول حرام که...
دزد گریه میکرد.بعد به حرف آمد: همه اینها را میدانم.بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمدهام. مجبور شدم.
ابراهیم فکری کرد.رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد.خوشحال برگشت و گفت: خدا رو شکر شغلی مناسب برات فراهم شد.
از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه کمکت کند.همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد.پول حلال کم باشد هم برکت دارد.
شهید ابراهیم هادی🌹
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥روضه خوانی رییسجمهور شهید:
ارزش هیچ چیزی مانند ارزش گریه کردن برای اباعبدالله نیست😭🖤
#سیدالشهدای_خدمت
#محرم
@Modafeaneharaam
🦋مدافعان حرم پروانه های شهر دمشق🦋
🌷دفاع ازحق مظلوم
از همان دوران کودکی دفاع ازمظلوم در او نهادینه شده بود.
اگر میدید به کودکی داره ظلم می شود، یا عدهای مسخرهاش میکنند یا کتکش میزنند، تحمل نمیکرد و قبل از اینکه ناظم مدرسه یا بزرگتر دیگری برسد خودش وارد عمل میشد و از آن مظلوم دفاع میکرد و اگر حقی از او ضایع شده بود، حق مظلوم را میگرفت؛
به شدت هم برخورد میکرد!
علیرغم اینکه در دبستان و کودکی بچهها میروند دور و اطراف آدمهای قوی جمع می شوند،
اما ابراهیم بیشتر سمت قشر ضعیف چه از نظر مالی یا از نظر جسمی میرفت، تا به واسطه اینکه ابراهیم پیش اینها هست کسی جرأت نکند به اینها نزدیک بشود.
یادم است یک روز مستند شهید احمد متوسلیان را که میدیدیم، در فیلم احمد متوسلیان در مدرسه حمله میکند و چند نفر را میزند. ابراهیم همان لحظه به من نگاه کرد و یک خندهی معنا داری به من کرد. دقیقا آن صحنهها یادآور خاطرات ابراهیم بود. البته ابراهیم بعدا به یک پختگی رسید که این روحیهاش را کنترل نمیکرد.
🍃راوی:برادرشهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_ابراهیم_اسمی
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تشکر مجدد رهبر انقلاب از مردم و مسئولان دولتی به سبب برگزاری یک انتخابات سراسری خوب
@Modafeaneharaam
📣 #بسته_خبری | دسترسی سریع به متن بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار اعضای هیئت دولت سیزدهم. ۱۴۰۳/۴/۱۷
🔍 از اینجا بخوانید👇
khl.ink/f/56936
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاشیههای دیداری که در آن جای دو شهید خالی بود💔
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: حضرت امیر(ع) در عهدنامه مالک اشتر بر توجه به توده مردم و دوری از نورچشمیها و ویژهخواران تاکید دارند. شهید رئیسی در این مسیر حرکت میکرد. ۱۴۰۳/۴/۱۷
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب: شهید رئیسی هیچگاه از زخمزبانها مایوس نمیشد. رنج میکشید اما مایوس نمیشد. ۱۴۰۳/۴/۱۷
💻 Farsi.Khamenei.ir
@Modafeaneharaam
https://www.karzar.net/134451
⭕️ درخواست پیگیری جدی پرونده ی حاج سید کاظم روح بخش توسط وزارت امورخارجه
لطفاً منتشر کنید با صلوات بر محمد و آل محمد به نیت تعجیل در فرج حضرت مهدی علیه السلام
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب: شهید رئیسی در بیان مواضع انقلابی و دینی کاملاً صریح بود و دوپهلو سخن نمیگفت. ۱۴۰۳/۴/۱۷
💻 Farsi.Khamenei.ir
@Modafeaneharaam
🌷شهدای مدافع حرم نسل بی پایان🌷
«ابراهیم اسمی» از شهدای مدافع حرم
در روایت از زندگی او آمده است که در زمان زلزله کرمانشاه،ابراهیم به کرمانشاه رفت و علاوه بر فعالیتهای اطلاعاتی و نظامی در کنار یکی از سرداران جهادی به امور بازسازی منازل روستاییان پرداخت
🌟خصوصیات شخصیتی
از خصوصیات ابراهیم می توان به ایمان و تقوا،
نماز اول وقت، نماز شب،
انس با قرآن، اخلاق نیکو،
کمک به نیازمندان، بخشش زیاد،
شجاع و نترس بودن، دفاع از مظلوم حتی در زمان کودکی و نوجوانی،
دانش و بینش عمیق نظامی، متواضع و بیریا بودن اشاره کرد.
🌷ابراهیم که از رزمندگان لشکر 10 حضرت سیدالشهدا (ع) در گردان فاتحین بود، پس از چند روز تحمل جراحات ناشی از مجروحیت و جانبازی در جنگ با داعش،
💚سرانجام در 17 تیر سال 1399 در سن 27 سالگی به شهادت رسید و
پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت سکینه سلام الله به خاک سپرده شد.
✅کتاب شمع بی صدا آب میشود خاطرات شهید ابراهیم اسمی
سالروزشهادت🌷
🌺یادشهداباصلوات 🌺
#شهید_مدافع_حرم 💫🌷
#شهید_ابراهیم_اسمی🌱🕊
@Modafeaneharaam