eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.8هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
هم ذکر مدافع حرم یا زینب هم نقش نگین رهبرم  یا زینب این زنگ خطر برای تکفیری هاست رمز شب حمله پشت هم یا زینب
انگشترت شده ست رجای مدافعان «یا زینب»ت طنین صدای مدافعان «باشد همیشه سایه ی تو بر سر وطن»  این است ورد و ذکر و دعای مدافعان
سخن‌ها دارد این نقش نگین خاتم رهبر که ما با زینبیم از ما حمایت مى‌کند زینب دفاع از مرقد زینب به دوش اهل ایران است از این کشور هم اى مردم، حفاظت مى‌کند زینب
هدایت شده از ❁فـاطـمـے امــ๑ــ❁
✨﷽✨ 🌸🍃اعمال سادہ و معتبر براے چندصد برابر كردن ثواب نمازها♥️ 💠اذان واقامہ باعث می‌شود دو صف از فرشتگان پشت سر مومن نماز بخوانند. 📗ثواب الاعمال صدوق ص٧٢ 💠ركوع كامل باعث نداشتن وحشت قبر می‌شود. 📗ثواب الاعمال صدوق ص٧٣ 💠انگشتر عقيق دو ركعت نماز با عقيق معادل هزار ركعت بدون آن است. 📗عدة الداعے ابن فهدحلے ص٢٢٠ 💠مسواك دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتاد ركعت نماز بدون مسواك 📗من لايحضرہ الفقيہ صدوق 💠خواندن سورہ قدر در يكے از نمازها باعث آمرزش گناهان می‌شود. 📗ثواب الاعمال ص٢٦٧ 💠استنشاق و مزہ مزہ در وضو باعث آمرزش و غلبہ بر شيطان است. 📗ثواب الاعمال صدوق ص٤٣ 💠عطر باعث ميشود ثواب نماز هفتاد برابر شود. 📗ثواب الاعمال ص١٢٠ 💠تسبيحات حضرت زهراء سلام اللہ عليها بهتر از هزار ركعت نماز نزد خدا ⚜️حضرت امام صادق عليہ السلام 📗فلاح السائل ص١٥٥ @fatemiuoon
هدایت شده از عقیق
چهارتا ذکر قرآنی آرامش بخش که توی زندگیت معجزه ها میکنه: ✨حسبنا الله و نعم الوکیل (برای وقتایی که ترس و اضطراب داری) ✨لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین (وقتی خیلی ناراحتی و دلت گرفته) ✨افوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد (برا وقتایی که میخوای خدا مکر و حیله دیگران رو در حق تو خنثی کنه) ✨ماشاالله لا حول ولا قوه الا بالله (برا وقتایی که طالب زیبایی در دنیا هستی) بعضیا از منتشر کردن آیات قرآن خجالت میکشند منتشر کنید تا ثوابش برسه به روح رفتگانتون❤️ @khodabozorge
دستی که پشتوانه‌ جلّاد می‌شود روزی اسیر پنجه‌ پولاد می‌شود باید شنید و دید که در مُلک روبهان دارد سکوت پاسخ فریاد می‌شود این وعده‌ خداست: «زمین نیز عاقبت میراث جاودانه‌ اوتاد می‌شود» آری! حلب که جای خودش! این حرامیان - - خواهند دید «قدس» هم آزاد می‌شود تنها نه «شارلی ابدو» و «داونینگ استریت» «کاخ سفید» هم «حلب آباد» می‌شود!
تا حرم هست و هوای آن، کبوتر نیز هست...
آن روز با لبخند تا خورشید رفتی امروز با لبخند برگشتی برادر از یاد ما رفته ست، جنگ و جبهه‌هایش از کربلای چند برگشتی برادر؟ این بار هم تو بردی و بازنده ماییم هر مرتبه اینجای بازی گیر کردیم تو در حقیقت عشق را دیدی و رفتی ما در فضاهای مجازی گیر کردیم دریا شدی تا تشنگی شرمنده باشد تا اشکی از چشمان ماهی‌ها نریزد من مرده تو زنده، نگو که غیر از این است تو رفته‌ای تا آبروی ما نریزد می‌خواستی در لحظه‌ی معراج تا عشق خورشید بالای سرت عباس باشد نامت اگر سرباز گردان حرم شد می‌خواستی سر لشگرت عباس باشد جز گریه کردن کاری از ما برنیامد رفتی و ما از دور کم کم گریه کردیم آنقدر رفتی تا به عاشورا رسیدی  در خانه ماندیم و محرم گریه کردیم از عشق جان می‌دادی و جان می‌گرفتی ما در پی یک لقمه نان بودیم آن روز ما خون خود را نذر عاشورا نکردیم ما در صف نذری پزان بودیم آن روز عکس تو را در قاب پیش رو گرفتند تا پشت عکست ژست خون خواهی بگیرند این روزها از آب‌های خون گل آلود یک عده می‌آیند تا ماهی بگیرند یک شب به خوابم آمدی با خنده گفتی شاعر رفیقان عهد خود با ما شکستند ور نه بگو با نوحه خوانان قدیمی هرگز در باغ شهادت را نبستند! شعری از مهدی مردانی
واژه در واژه از دل میدان غزلی را سپید آوردند باز هم از مدافعان حرم یک جوان شهید آوردند یک جوان با هزار شور و شعور روز آخر ولی «زهیر» شده زیر تابوت، مادرش می‌گفت: پسرم عاقبت به خیر شده… مثل ابر بهار می‌بارید غربت ماه در دل شب را پسر با تعصبم می‌گفت : نکند قبر عمه زینب را… عاقبت طاقتش تمام شد و دل به دریا زد و فدایی شد پسر کربلا نرفته‌ی من سوریه رفت و کربلایی شد شکر حالا شنیده‌ام که حرم شده از دست دشمنان  آزاد پسر من که جای خود دارد جان عالم  فدای زینب باد
شهید زین الدین: هر گاه شب جمعه شهدا را یاد کردید آنها شما را نزد اباعبدالله (ع) یاد میکنند.... باز آینه و آب و سینی چای و نبات... باز شب جمعه و یاد شهدا با صلوات...
پنجشنبه است..    به رسم کهن، یاد میکنیم از آنها که وقتشان و مکانشان از ما جداست..   یاد میکنیم از آنها که دلتنگشان میشویم...   یاد میکنیم از آنها که هنوز دوستشان داریم...   دلمان گرم به خاطره پدرهایی که نیستند، مادرهایی که رفته اند...   دلمان گرم به یاد خواهرها و پدرهائیکه رفتند و دل ما پیش برادر بود وبرادرهایی که سفر کردند...   به یاد آن عشق های بار بسته.. .   فاتحه ای ره توشه میکنیم.. . باشد که پروردگار بیامرزدشان و بیامرزدمان...
دو دعای زیبا ✨بعضی دعا ها عجیب به دل میشینه ؛ ✨خداوندا✨ نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی و نه آنقدر بدم که رهایم کنی! میان این دو گم شده ام، هم خودم و هم تو را آزار می دهم! هر چه تلاش کردم نتوانستم آنی شوم که تو می خواهی و هرگز دوست ندارم آنی شوم که تو رهایم کنی! ✨خدایا✨ دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن. ✨آمین یا رب العالمین✨
می‌نویسم “کانال”… هر کس یاد چیزی می افتد … گرمایی ها : یاد کولر می‌افتند، دیپلمات‌ها : یاد سوئز، سیاستمداران : یاد رسانه‌های ارتباط جمعی! ... اما آنها که با تشنگی و عطش آشنایی دارند، کانال برایشان واژه درد آوریست… کانال برایشان تداعی کننده‌ی کانال “کمیل” و گردان “حنظله” است… خدا را شکر رهبرم می فهمد زبان مرا…
جمله کلیدی رهبر انقلاب درباره دفاع مقدس  جنگ به وسیله‌ى مردم اداره شد. هم ارتش و هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و هم نیروهاى گوناگون، متکى به مردم بودند؛ به ایمان مردم، به عشق مردم، به صفاى مردم. ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
مطلب زیر قصه نیست. یه واقعیته. بخوانید و ببینید ما کجای این عالمیم ببینید ایثار و از خود گذشتگی چگونه معنا پیدا می کند؟ چقدر گرفتار مادیات شده ایم....؟ کجا می رویم...؟ سلام مامان قهرمانم : میدونی ....! حالا که روز تولدته من و آبجی می خواستیم قشنگ ترین هدیه رو برات بخریم ولی نمی دونستیم چی بخریم. دختر خاله می گفت برات یه دست کامل لوازم آرایش بخریم. می گفت اگه مامانت آرایش کنه زخم های روی صورتش کمتر معلوم می شه... می گفت : زشته یه معلم با سرو صورت زخمی سر کلاس بره   می گفت: شاگردهاش می فهمند شوهرش... میدونم تو هیچ وقت برای خودت از این چیزها نمی خری آخه همش رو می دی پول دارو و بیمارستان بابا... بابا هم که تو رو کتک میزنه... فحش می ده... حرف هایی می زنه که ما نمی فهمیم فقط می بینیم و گریـــــه می کنیم. من و آبجی خوب می فهمیم که وقتی بابا موجی می شه تو دستای مارو می گیری و می بری تو اتاق دیگه... بعد می ری تا بابا کتکت بزنه و موهای قشنگتو بکشه... من و اون خوب می دونیم چرا این کارو می کنه . آخه اگه تو نری جلوی بابا اون خودشو می زنه فقط تو رو خدا این دفعه بذار بابا ما رو جای تو کتک بزنه ... دست خودش نیست... تو هم چون بابا رو خیلی دوست داری نمی خواهی بابا خودشو بزنه ... به قول خودت یه ذره از سهمت و فداکاری هاش رو میدی از ترکش های توی بدنش از موجی شدنش از... ما می فهمیم که وقتی بابا آروم می شه سرش رو می گیره و چقدر گریه می کنه وقتی می فهمه چیکار کرده ناراحت می شه دستت رو می بوسه...تو هم گریه می کنی ... من و آبجی صدای گریه تو و بابا رو می شنویم. مامان جون! مامان خوب و قهرمانم! پس سهم ما چی می شه؟ ما هم می خوایم مثل تو و بابا قهرمان باشیم می خوایم روز تولدت پول هامون رو بدیم به تو تا برای بابا دوا بخری فقط تو رو خدا این دفعه بذار بابا ما رو جای تو کتک بزنه ... مامان جون، تولدتـــــــــ مبارکـــــــــــــــــ
از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم تا ساحل چشمان توتکثیر شدیم گفتند غروب جمعه خواهى آمد آنقدر نیامدى که ما پیر شدیم اللهم عجل لولیک الفرج
حسین فریاد می زند: هل من ناصر ینصرنی؟ و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم: لبیک یاحسین! لبیک... حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند... و من باز می گویم: لبیک یاحسین! حسین شمشیر می خورد من سر پدرم داد می زنم و می گویم: لبیک یا حسین! حسین سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم:لبیک یا حسین! لبیک... حسین از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید و من در پس خنده های مستانه ام فریاد میزنم: لبیک... حسین رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟ من به دوستم دروغ میگویم و باز فریاد می زنم: لبیک... حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین به من نگاه می کند می گوید: تنهایم یاریم کن... من گناه می کنم و باز فریاد می زنم: لبیک... خورشید غروب کرده است... من لبخندی می زنم و می گویم: اللهم عجل لولیک الفرج... حسین به مهدی نگاه می کند و می گوید: "مهدی من کسی را نداشتم که بگوید سرباز توئم من کسی نبود یاریم کند و ادعا کننده ای هم نبود تو از من مظلوم تری..." به چشمان مهدی خیره می شوم و می گویم: "دوستت دارم تنهایت نمی گذارم..."مهدی به محراب می رود و برای گناهان من طلب مغفرت می کند...  
مدافعان حرم 🇮🇷
لطفا عمل کنید !!! توانا بود هر که عامل بود!! من نمی توانم من اراده ندارم من تحمل ندارم من شرایط ندارم خواهش میکنم اینا رو بزارید کنار... چرا اگه بخای میتونی همه چی رو درست کنی  انسان قادر حتی غیر ممکن ها رو ممکن کنه...   درست مثل حرفي که معلم به دانش آموز مي‌زند دانش آموز مي‌گويد: من ديشب مهمان داشتم نتوانستم درس بخوانم! معلم مي‌گويد: بغل دستي ات هم ظاهرا مهمان داشت چطور درس خواند؟ نتوانستي يا نمي‌خواستي؟!  همه چيز به اراده‌ي ما برمي‌گردد. بايد بخواهيم تا بتوانيم..و البته مراقبتمان را بايد بيشتر کنيم.خدا وعده‌ي کمک داده و بنده اش را تنها نمي‌گذارد... برای ترک گناه محدوديت زماني داشته باشيم!!! ✔️ يک قدم برو جلو يک محدوديتي براي خودت بگذار. این چت با نامحرم ریشه روح و روانتو میریزه به هم... بعد که وابستگی کاذب بوجود اومد چند تا ابراز محبت ظاهری دیدی و شنیدی اون  وقته که اسیر رابطه شیطان میشی و عقلت از کار میفته... ‼️دين يعني محدوديت عاقلانه‼️ يعني برنامه ريزي! ⚠️گام دوم محدوديت در نگاه است. همه چيز را نگاه نکن کنجکاوی نکن! قدرت داشته  باش. يک محدوديت بگذار براي نگاهت ورفتارت. اگه وابستگی به نامحرم بوجود اومده هر چه زودتر اونو رها کنید نزارید... 1ـ وضع بدتر بشه 2ـ وشرایط رهایی سختر   ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻭ ﭘﺎﮎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ، ﺗﻘﻮﺍﯼ ﺩﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ... ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ، ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﯾﮏ ﻻﯾﮏ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ...  ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ ، ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻫﻢ " ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ ..." ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺣﺴﺎﺏ ، ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ، ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ... ﻧﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ...   ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﻏﻔﻠﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ !...   ﮔﺎﻫﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻧﯿﺘﻮﺭ ﺑﭽﺴﺒﺎﻧﯿﻢ : "ﻭﺭﻭﺩ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ "  ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﮐﻠﯿﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ، ﭼﺸﻤﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ، ﻭ ﮔﻮﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻨﻮﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ... ﻭ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻧﻼﻳﻦ ﺍﺳﺖ:)
قبل از این که اینو بخونی امام زمان(عج) تو مناجاتت با خدا هست؟ از بهجت می پرسن: حاج آقا...میشه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) قبل از این که دنیا  پر از زشتی بشه ظهـــور کنه؟؟ درجواب  میگن: معلومه... به یه شرط! مؤمنـــان برای فرج ایشون مضطرّانه دعا کنن! خدا تو قرآن میگه: أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ مضطرّ شدی صدا بزنی من جواب ندم؟؟   آهای مومنین!! چقدر تو نمازامون غیر از حاجت های دنیوی مون ظهور امام زمان  (عج) رو خواستیم؟
شهید مدافع حرم عباس دانشگر
مدافعان حرم 🇮🇷
شهید مدافع حرم عباس دانشگر
عباس دانشگر در1372/2/18چشم به جهان گشود عباس پسری مومن وانقلابی بود عباس در دانشگاه افسری وتربیت پاسداری امام حسین در حال دانش اموختگی بود وتازه دوماه از نامزدی اش میگذشت که هوایی شد واز دانشگاه افسریه به سوریه اعزام شد وبالاخره در1395/3/20درماه مبارک رمضان در جنوب حلب شربت شهادت نوشید و به دست مردم سمنان در امامزاده اشرف محلات به خاک سپرده شد.     وصیتنامه بسم الله الرحمن الرحیم آخر من کجا و شهدا کجا خجالت می‌کشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم من ریزه خوار سفره‌ی آنان هم نیستم،  شهید شهادت را به چنگ می‌آورد راه درازی را طی می‌کند تا به آن مقام می‌رسد اما من چه! سیاهی گناه چهره‌ام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده، حرکت جوهره‌ اصلی انسان است و گناه زنجیر، من سکون را دوست ندارم. عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است، سکونم مرا بیچاره کرده. در این حرکت عالم به سمت معبود حقیقی دست و پایم را اسیر خود کرده، انسان کر می‌شود، کور می‌شود، نفهم می‌شود، گنگ می‌شود و باز هم زندگی می‌کند. بعد از مدتی مست می‌شود و عادت می‌کند به مستی و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.  درد را، انسان بی هوش نمی‌کشد، انسان خواب نمی‌فهمد، درد را، انسان با هوش و بیدار می‌فهمد. راستی! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده‌ام؟ نکند بی هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟ خدایا تو هوشیارمان کن، تو مرا بیدار کن، صدای العطش می‌شنوم صدای حرم می‌آید گوش عالم کر است. خیام می‌سوزد اما دلمان آتش نمی‌گیرد. مرضی بالاتر از این چرا درمانی برایش جستجو نمی‌کنیم، روحمان از بین رفته سرگرم بازیچه دنیاییم. الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ما هستیم، مرده‌ام تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم تو بیدارم کن. خدایا! به حرمت پای خسته‌ رقیه (س) به حرمت نگاه خسته‌ زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر (عج) به ما حرکت بده.   ــ عباس دانشگر 1395/2/2 ــ  
من یک دختر چادریم ... شاد و پرنشاط ، سرزنده و پرکار... قرآن و نهج البلاغه اگر میخوانم رمان و حافظ هم میخوانم عاشق پهلوانی های حضرت حیدر اگر هستم یک عالمه شعر حماسی از شاهنامه هم حفظم پای سجاده ام گریه اگر میکنم خنده هایم بین دوستانم هم تماشایی است ! من یک عالمه دوست و رفیق دارم. تابستان ها اگر اردوی جهادی میرویم اردوهای تفریحی ام نیز هر هفته پا برجاست ... ما اگر سخنرانی میرویم پارک رفتنمان هم سرجایش است ... مسجد اگر پاتوق ماست باغ و بوستان پاتوق بعدی ماست ... برای نماز صبح قرار مسجد اگر میگذاریم ، هنوز خورشید نزده از مسجد تا خانه پیاده قدم میزنیم. دعای عهدمان را اگر میخوانیم همانجا سفره باز میکنیم و با خنده و شادی صبحانه مان میشود غذا با طعم دعا ! ما اگر چادر سر میکنیم نقاش هم هستیم خطمان هم خوب است حرفهای دخترانه مان سرجایش شوخی های دوستانه مان را هم میکنیم نمایشگاه و تئاتر هم میرویم سینما هم اگر فیلمخوب داشت ... کوه هم میرویم عکس های یادگاری فیلم های پر از خنده و شادی کی گفته ما چادری ها ... من قشنگ تر از دنیای خودمان سراغ ندارم ! دنیای من و این رفیقان با خدایم همین هایی که دنبال زندگیشان در کوچه و خیابان نمیگردند همین هایی که وقتی دلت را میشکنند تا حلالیت ازت نگیرند ول کن نیستند ، همین هایی که حیاشان را نفروختند ... خوشبخت ندیده ، هرکس ما را ندیده ...
شادی روح شهدا صلوات...