🌷شهید ابراهیم هادی 🌷

دیدی که ماهی روی خاک چه میکند؟؟.. حال یک جامانده را جامانده میفهمد...تمام

ماشین بیت‌المال بعضی از قوم و خویش‌هایمان که از شهرستان می‌آمدند، رسیده و نرسیده گله میکردند: آخه این درسته که علی آقا ماشین و راننده داسته باشه اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم؟ ما که تهران رو خوب بلد نیستیم! اما گوش پدر به این حرف‌ها بدهکار نبود،‌میگفت: طوری نیست فوقش دلخور میشن. اونا که نمیخوان جواب بدن،‌منم که باید جوار بدم. باید جواب بدم با ماسین بیت‌المال‌چیکار کردم. شهید علی صیاد شیرازی

السلام علیک یا ابالفضل العباس ✋

°🌿° جسم تو کامل است، ناقص نیست  دستت اما حکایتی دارد...  رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس! #روز_جانباز_مبارک #آقامونه ❤️ @modafeaneharam

اینم لینک اول کانال واسه دوستانی که تازه به جمعمون اضافه شدن😉 https://eitaa.com/modafeaneharaam/2 توصیه میکنم حتما این کارو انجام بدید،‌ چون پر از عکس و فیلم ‌و نرم‌افزارهست...☺️☺️☺️

بسم رب الشــهداء والصدیقیــن اااااااااایهاالشـهداء خون سرخ شمـا...! دل ما را ب شمـا گره زده مگر غیر این ست ڪ، هرچ هست از این دل است این دل ست ڪ مي ڪشاندمان ب شلمچه، طلاییه، فڪ، فتح المبیـن این دل ست ڪ راهیمان مي ڪند ب گلزارشـهدا این دل ست ڪ شنیدن صـداي آسدمرتضي را ب دیگر نواها ترجیــح مي دهد این دل ست ڪ هر پنج شنبه بي قرار دیدار مي شود این دل ست ڪ چو نام حســــین به گوش جان مي رسد ب تپش مي افتد این دل ست ڪ ما را بر عهدمان با شمـا نگه مي دارد این دل ست ڪ یڪ نسل بعد شمـا را ب دفاع از حرم عمـه جان زینب سلام الله علیـها راهي سوریه مي ڪند،چنان ڪ چشم بر تمـام دل بستگي هایش مي بنـدد و اگر شمـا نبودید معلوم نبود چ بر سر ما مي آمد...؟! تڪلیف این دل چ مي شد...؟! بي راه نیست، ڪ بگویم ب بیراهه مي رفت...! واي اگر نگاهتـان از ما برداشته شود واي اگر این دل بلرزد بلغزد ڪ آن وقت پایمـان خــواااااهد لغزید😭 شهدا ما را دریابید😭😭😭 بحق حضرت مااااااادر س آاااي بامعرفتاااااااااا چقدر سخت ست حال عاشقي ڪ نمیداند محبوبش هواي او را دارد یا نه اي شهیدان ؛از همـان لحظه اي ڪ تقدیر ما را از شما جدا ڪرد😭 خاطره هاي شما امید حیاتمــــان گشته ست ما ب عشــــق شما زنده‌ایم و ب امید وصـل ڪوي شما زنده‌ایم الهي دلي ده در آن دل تو باشي ب راهي بدارم ڪ منزل تو باشي ب دریاي فڪرت فروبرده‌ام سر الهي چنان ڪن ڪ ساحل تو باشي ت َڪلیییف مارا حضرت سیدالشهدااء معلووم ڪرد اللهم ارزقنا نگاه مادر س اللهم ارزقنا شهااااااادت یافاطـــمه الزهراء سلام الله علیـها اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً @modafeaneharam

سنگ مرقد حضرت ابالفضل العباس

دوستان عزیز... لطفا قبل از ترک کردن کانال انتقاداتون رو به ما گزارش بدید... به این آیدی👇👇👇 @Modafeaneharaam_Ad

#التماس_تفکر 🌺پوتین هاش رو برداشت و زد بیرون از خونه.. زن جوون دنبالش می دوویید و به پیر زن میگفت بگیر اون جوونو... اما عبدالحسین فرار می ڪرد... پیر زن داد می زد میگفت： نرو... میڪشنت... بدبختت میڪنن... وایسا خانوم میگه نرو... اما اونجا ڪه یاد خدا نیست قرار نه فرار باید ڪرد... بعد یڪ روز آوارگی خودش و رسوند پادگان... آخه اهل روستا بود ،شهر رو بلد نبود. اومد جلو دژبانی تا خودش رو معرفی ڪرد...بازداشتش ڪردند... سرباز و آوردن جلو فرمانده... فرمانده هر چی میتونست حرف بارش کرد... عبدالحسین فقط نگاه ڪرد بهش گفت باید برگردی خونه ، نوڪریه خانوم و ڪنی... خانوم امر بر تو هست... هر چی ڪه خانوم گفت： باید بگی چشم عبدالحسین گفت： نه ، هر چی خدا گفت بگم چشم. من تو اون خونه برنمیگردم... تو اون خونه یه زن نامحرم هست. تو اون خونه یه زنی هست ڪه حجاب و حیا رو رعایت نمیڪنه... فرمانده گفت： حالا ڪه نمیری باید صبح تا شب، شب تا صبح دستشویی های پادگان رو بشوری... (دستشوییای پادگان ۱۸تا بود روزی ۶بار هر بار ۴نفر اینا رو میشستند...) شبانه روز عبدالحسین تنهایی دستشوییا رو میشست... بعد ده ، پونزده روز رفتم طرف عبدالحسین ببینم چیڪار میڪنه. صدای عبدالحسین رو شنیدم... داشت میخوند برا خودش و دستشویی میشست... نزدیڪ تر رفتم دیدم داره گریه میڪنه...گفتم بچه مردم و چی به روزش آوردن داره گریه میڪنه... یه چیزیم زیر لب میگه... 👈هی میگفت： دستشویی میشوروم ، ڪثافتا رو میشوروم، اما " دل آقام و نمیشڪونوم... "👆 روایتی از زندگی سردار بزرگ سپاه اسلام ... #شهید_عبدالحسین_برونسی 🕊 #شهیدان ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨ @modafeaneharam

خبر از آمدن سید الاوتاد آمد به حسین ابن علی افضل اولاد آمد خنده از خنده ارباب ندیدم خوشتر که در آغوش پدر زینت عبّاد آمد ولادت امام سجاد مبارک 🌺🌺🌺

🍃🌸#دیــدار_بــا_رفــقــا🍃🌸 ✋✋#نـیـت ڪنـیـد... 🌷#مـهـمـون داریـــم........... مـهـمـون امـشب ڪـانـال مـا شـهـیـد #ابـراهـیـم_هـادے عـزیـز و دوستـ داشـتـنـے😍 هـسـتـنـد 🌷😊 ان شاءالله حاجت روا بشید... دوسـتـانـتـون هـم دعـوت ڪـنـیـد📩

✋ سـلام رفـقـا من #ابراهیم_هادی_پور هستم!.... همون #ابراهیم_هادی......😊 خوشحالم که روز تولدم منو به جمع شهداییتون دعوت کردید...😊🌷

من متولد١اردیبهشت سال ١٣٣۶تو محله #شهید_سعیدی حوالی میدون خراسون (بعله!! بچه میدون خراسون هستم️).....😊

عارضم خدمتتون که بنده #چهارمین فرزند خانواده بودم و ناگفته نماند #ابوی گرامی مارو خیلی دوست میداشتند.....😍 اما متاسفانه #آقامون خیلی زود بارسفرو ازین دنیا بستن و ما هم تو اوج #نوجوونی طعم تلخ #یتیمی رو چشیدیم😓😔...... (خدا #پدر و #مادراتون براتون حفظ کنه😔)

داشتم میگفتم خدمتتون دوران دبستان 👦به مدرسه #طالقانی میرفتم! دبیرستان هم در مدارس #ابوریحان و #کریم_خان!! خلاصه من تو سال۵۵ بود که تونستم به دریافت #دیپلم_ادبی نائل بیایم☝🌸😊

من ازاون جوونایی نبودم که فقط #کتاب درسی خودمو بخونم و دیگر هیچ....😒 از همون سالهای #پایانی دبیرستان بود که مطالعات #غیر درسیمو شروع کردم😊

از دیگر فعالیت هایی که داشتم حضور در هیئت #جوانان_وحدت_اسلامی و همراهی و شاگردیِ استادی مثل #علامه_محمد_تقی_جعفری ، بود☺️ که فوق العاده تو رشد#شخصیتیم موثر بود!!.......😊

همزمان تو بازار #تهران کارهم میکردم. بعد #انقلاب هم رفتم تو سازمان #تربیت_بدنی و بعد اونجا منتقل شدیم به#آموزش_و_پرورش خلاصه شدیم یه #معلم برای بچه های این مرز پرگوهر!!.......😊🌷🌸

گفتن نداره ولی ما اهل #ورزش بودیم..... زیاااااد💪 اولم با ورزش #باستانی شروع کردم☺️ میگن که تو #کشتی و #والیبال هم بی نظیر بودم......😊 البته دوستان لطف دارن.....😊🌷 🌟

خلاصه زد و #جنگ شد و #نامردا ریختن تو #مرزهای_کشور!!!😡😠 ماهم نتونستیم طاقت بیاریم راهی #جبهه حق علیه باطل شدیم✊🔫........

خلاصه تو #جبهه مثل بقیه برادرا جنگیدیم و جنگیدیم تاااااشد 💞#والفجر_مقدماتی💞 ۵روز به همراه بچه های گردان #کمیل و #حنظله در کانالهای ❤️#فکه❤️ مقاومت کردیم ولی #تسلیم نشدیم.✊✊✊

💥 تا اینکه سرانجام در ٢٢بهمن سال ۶١ بعد فرستادن باقی مونده بچه ها به عقب ، با💕 #خدای خودم، تنهای تنها شدم💕.... 🌹❤️ همیشه از #خدا میخواستم #گمنام باشم❤️🌹 میدونید ؛ به نظر من 💔#گمنامی 💔صفت #یاران خداست...

بالاخره #دعای🙏 ماهم مستجاب شد و من #گمنام شدم و و بی هیچ نشانی تو #فکه موندم........💔 مثل مادرم #حضرت_زهرا(سلام_الله_علیها) گمنام ....😔💔

#خـاطره اے از زبـان #بـرادرم👇👇 بعد از پایان مبادله #اسرا که مشخص شد #ابراهیم اسیر نشده است و #شهید شده است، #مادر ما شروع کرد به یخ و برفک خوردن #یخچال....😳😳 ، ما فکر کردیم #قند مادرمان رفته بالا، به همین دلیل #مادر را بردیم دکتر، دکتر گفتند #مادرتون هیچ ناراحتی ندارند....... بعد از من پرسیدند آیا #مادرتون مشکلی دارد؟ گفتم یکی از #پسراش در حدود دو سه ماهی هست #مفقود شده اند. دکتر گفت این یخ و برفک یخچال که می خورد ، #جگرش دارد می سوزد...😔😭😭 #دکتر گفته بود که مادرتون ممکنه #قلبشون از داخل #منفجر شود. 😔😔 تا اینکه یه روز #مادر گفت مرا ببرید بیمارستان که در بیمارستان #قلبشون منفجر شد و خون از بینی #مادر بیرون زد.......😔💔😭