@nasimintezar_نسیم_انتظار_حاج_محمود_کریمی (2)_۲۰۲۲_۰۲_۱۷_۰۹_۲۲_۳۸_۸۲۵.mp3
18.64M
°•🥀
🎼تو رفتی ودنیا رو سرمن خراب شد...
حاج محمود کریمی🎤
رحلت حضرت زینب سلام الله علیها
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ #استاد_شجاعی
√ مشکلات و بلاها امکان نداره راحت بگذرن برات، مگر در یک حالت!
(ویدئو رو ببین و تمرین کن)
منبع: جلسه چهارم از مبحث سبک زندگی شاد
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🎥سیاهپوش شدن حرم مطهر امیرالمومنین(ع) در شب عزای عمه سادات حضرت زینب سلاماللهعلیها
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام الله علی زینب....😭💔
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
زینب آخر این شب تاریڪ را سر مےڪند
یاد از یاس و شقایق، یا صنوبر مےڪند
این وداع آخر و جان دادن بانوےعشق
عاقبٺ وصل حسینش را میّسر مےڪند
🏴 پانزدهم #ماه_رجب شهادٺ امالمصائب
#حضرٺ_زینب (س)تسلیٺ باد🏴
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
✍🏻 رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_صد_و_ده دیگر صدای مادر مصطفی هم نمیآمد و به گمانم او هم از وحشت آنچه
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_صد_و_یازده
ماشینشان از دیدم ناپدید شد و ..
تازه دیدم سر سیدحسن را هم با خود بردهاند که قلبم پاره شد و از اعماق جانم ضجه زدم.
💠 کاسه چشمانم از گریه پُر شده و به سختی میدیدم مادر مصطفی دوباره خودش را روی زمین به سمتم میکشد.
هنوز نفسی برایش مانده و میخواست دست من را بگیرد که
پیکر بیجانم را از زمین کندم و خودم را بالای سرش رساندم.
سرش را در آغوشم گرفتم و تازه دیدم تمام شال سبزش از گریه خیس شده و هنوز بدنش میلرزید.
یک چشمش به پیکر بیسر سیدحسن مانده و
یک چشمش به امانتی که به بهای سالم ماندنش سیدحسن #قربانی شد
که دستانم را میبوسید و زیر لب برایم نوحه میخواند.
💠 هنوز قلبم از تپش نیفتاده و نه تنها قلبم که تمام رگهای بدنم از وحشت میلرزید.
مصیبت #مظلومیت سیدحسن آتشم زده و از نفسم به جای ناله خاکستر بلند میشد
که صدای توقف اتومبیلی تنم را لرزاند.
اگر دوباره به سراغم آمده بودند
دیگر زنده رهایم نمیکردند که دست مادر مصطفی را کشیدم و با گریه التماسش کردم
:«بلند شید، باید بریم!»
#ادامه_دارد...
.
مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_صد_و_یازده ماشینشان از دیدم ناپدید شد و .. تازه دیدم سر سیدحسن را هم
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_صد_و_دوازده
اگر دوباره به سراغم آمده بودند...
دیگر زنده رهایم نمیکردند که دست مادر مصطفی را کشیدم و با گریه التماسش کردم
:«بلند شید، باید بریم!»
که قامتی مقابل پایمان زانو زد.
💠 مصطفی بود با صورتی که دیگر رنگی برایش نمانده و چشمانی که از وحشت رنگ خون شده بود.
صورتش رو به ما و چشمانش به تن غرق #خون سیدحسن مانده بود و
برای نخستین بار اشکش را دیدم.
مادرش مثل اینکه جانی دوباره گرفته باشد،
رو به پسرش ضجه میزد و من باور نمیکردم دوباره چشمان روشنش را ببینم
که تیغ گریه گلویم را برید و از چشمانم به جای اشک،
خون پاشید.
💠 نگاهش بین صورت رنگ پریده من و مادرش سرگردان شده و ندیده تصور میکرد چه دیدهایم که تمام وجودش در هم شکست.
صدای تیراندازی شنیده میشد و هرلحظه ممکن بود #تروریست دیگری برسد که با همان حال شکسته سوارمان کرد،
نمیدانم پیکر سیدحسن را چطور به تنهایی در صندوق ماشین قرار داد و میدیدم روح از تنش رفته که جگرم برای اینهمه تنهاییاش آتش گرفت...
#ادامه_دارد...
.
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 #شهادت_حضرت_زینب (س) 🥀
🌴قیام میکنم ... قیام میکنم
🌴برسم شام کارو تمام میکنم
...
حق میدهم یزید که این گونه تب کند!
خب زن ندیده بود مبارز طلب کند!
عباس اگر که نیست عدو را ادب کند!
زینب که هست کار امیر عرب کند!
🎙 #سجاد_محمدی
#وفات_حضرت_زینب 🥀
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
44.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿💔°•
#روضه_حضرت_زینب
هَر کَسیِ نازَد بِه مالَش ،
اِعتبارَش ،مَنصََبش
مَن غُلامَش هَستَمُ و
دار و نَدارَم زِینـــب است
#حاج_مهدی_رسولی
#شهادت_حضرت_زینب س
کانال مدافعان حرم
♡j๑ïท🌱↷
https://eitaa.com/modafeaneharam8
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧