✅#سیره_شهدا ☔️#حجاب
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊#شهیده گلدسته محمدیان
زمان جنگ، بمباران هوایی ☄ امانِ مردمو بریده بود. 😣
شب 🌚، وقتِ خواب، دیدم دخترم گلدسته رفت و حجابِ کامل پوشید. 👀
ازش پرسیدم: دخترم کاری پیش اومده؟جایی می خوای بری؟ 🤔
گفت: "نه پدر جان! اینجا هر لحظه بمباران هوایی 💥 میشه و ممکنه صبح زنده نباشیم🎋؛ باید طوری باشم که اگه خواستن منو از زیر آوار بیرون بیارن، حجابم کامل باشه..." ✋🏻
📚کتاب چهار فصل عشق / صفحه ۶۸
☑️#سیره_شهدا
⭐️#شهید_دفاع_مقدس
🥀🕊 #شهید ابراهیم هادی
غروب 🌅 #ماه_رمضان بود.
ابراهيم اومد دمِ درِ خونهٔ ما و بعد از سلام و احوالپرسی یه قابلمه از من گرفت و بعد داخل کله پزی رفت. 🐑
دنبالش اومدم و گفتم: ابرام جون، کله پاچه برای افطاری عجب حالی ميده 😋
گفت: راست میگی، ولی برای من نيست.🙌🏻
یه دست کامل کله پاچه و چند نان سنگک گرفت.
وقتی بيرون اومد، ايرج با موتور 🛵 رسيد.
ابراهيم هم سوار شد و خداحافظی 👋🏻 کرد.
😢 با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شدن و با هم افطاری ميخورن.
از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شدم.
فردای اون روز ايرج رو ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد!؟ 😒
🌾 گفت: پشت پارک چهل تن، انتهای کوچه، منزل کوچیکی بود؛ در زديم و کله پاچه رو به اونا داديم. چند تا بچه و پيرمردی که دم در اومدن خیلی تشکر کردن. ☺️
ابراهيم رو هم کامل ميشناختن. اونا خانواده ای بسيار مستحق بودن.
بعدشم ابراهيم رو رسوندم خونه شون.
📚 سلام بر ابراهیم ۱ / ص۱۸۶