eitaa logo
♡مدافعان حرم♡
147 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
30 فایل
سلام به کانال ♡مدافعان حرم♡ خوش آمدید. کپی تمامی مطالب به شرط صلوات برای تعجیل در ظهور امام زمان آزاد🌿 آیدی بنده جهت تبادلات و...... @Manan_313 متحدین👇 @moghavemat_news313
مشاهده در ایتا
دانلود
یہ‌زمانی‌توڪشورمون‌یہ‌ڪانال‌هایی‌ داشتیم‌ک اعضاش‌حاضربودن‌.... جون‌بدن‌ولی هرگزلف‌ندن‌. ڪانال‌هایی‌کهـ‌وصل‌بود بہ‌اون‌بالابالاها!(:💔🌿..
توصیه امام زمان به خواندن دعاي افتتاح 🔵 امام زمان علیه السلام فرمودند : 🔴 دعای افتتاح را در تمام شب های ماه رمضان بخوانید. زیرا فرشته ها به آن گوش میدهند و برای خواننده آن طلب آمرزش میکنند. 📚 صحیفه مهدیه بخش ۵ دعای ۸
110251_143.mp3
38.28M
دعای افتتاح
🌙 🗓 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
🔹 نماز شب سوم : حضرت علی علیه السلام : هر کس در شب سوم ماه رمضان ده رکعت نماز بخواند در هر رکعت حمد یک بار و سوره توحید پنجاه بار، منادی از طرف خداوند عز وجل ندا می دهد که ای فلان بن فلان، خداوند تو را از آتش جهنم نجات بخشید و درهای آسمان را برای تو باز گردانید و هر کس این شب را احیا بدارد، خداوند او را می آمرزد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙اَسماءُ الحُسنی ۲ 🎵تواشیح خاطره انگیز و به یادماندنی ماه مبارک رمضان 🎼با نغمات جدید و سبکی متفاوت 🔸در باشکوه ترین مسجد تاریخی دنیا 🕌مسجد جامع عباسی،میدان نقش جهان اصفهان 🌀کاری از: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠 📺مشاهده و دریافت فیلم باکیفیت: 🌐 aparat.com/v/1kKEU 🖥شناسه کانال ایتا: 📲 @tasnim_esf
خیلی قشنگه💛🍭 مخصوصا برای دخترااااااااااا🧕🏻 لطفا بخووووووووونید😍🙏🏻 داداشم منو دید تو خیابون..🛣️ با یه نگاه تند بهم فهموند برو خونه تا بیام..😠 خیلی ترسیده بودم..😰 الان میاد حسابی منو تنبیه میکنه..😨 نزدیک غروب رسید..🌅 وضو گرفت دو رکعت نماز خوند🧎🏻 بعد از نماز گفت بیا اینجا😊 خیلی ترسیده بودم😨 گفت آبجی بشین🙂 نشستم😥 بی مقدمه شروع کرد یه روضه از خانوم حضرت زهرا خوند حسابی گریه کرد منم گریه ام گرفت😭 بعد گفت آبجی میدونی بی بی چرا روشو از مولا میپوشوند از شرم اینکه علی یدفعه دق نکنه😔 آخه غیرت الله🤲🏻 میدونی بی بی حتی پشت در هم نزاشت چادر از سرش بیفته!🥺 میدونی چرا امام حسن زود پیر شد...؟😞 بخاطر اینکه تو کوچه بود و نتونست کاری برا ناموسش کنه😔💔 آبجی حالا اگه میخوای منو دق مرگ نکنی😟 تو خیابون که راه میری مواظب روسری و چادرت باش🧕🏻 یدفعه ناخداگاه نره عقب و یه تار موت بیفته بیرون👩🏻 من نمیتونم فردای قیامت جواب خانوم حضرت زهرا رو بدم 😢󾍀 سرو پایین انداخت و شروع کرد به گریه کردن.. 😭😭 اومد سرم رو بوسید💋 و گفت آبجی قسمت میدم بعد از من مواظب چادرت باشی🥰 از برخوردش خیلی تعجب کردم..😳🥰 احساس شرم میکردم😞 گفتم داداش ایشاالله سایه ات همیشه بالا سرمه..😍 پیشونیشو بوسیدم...💋 سه روز بعد خبر آوردن داداشت تو عملیات والفجر به شهادت رسیده🥀🩸 بعدا" لباساشو که آوردن دیدم جای تیر مونده رو پیشونی بندش...😢 سربند یا فاطمه الزهرا.س..😭 󾬢󾬢 حالا هر وقت تو خیابون یه زن بی چادر رو میبینم...👩🏻 اشکم جاری میشه.. 😭😭 پیش خودم میگم حتما" اینا داداش ندارن که....😔 󾀿..یا زهرا.س مطمئناً شيطون نميذاره اين پستو کپي کني.😈 💯بخون فقط قشنگه💯 کپی کردنش عشق بی بی زهرا رو می خواد....💔
‌ ‌••🥀🕊•• مـےگفـت: اگرمیگویـید‌الگویتان "س"است‌باید ڪاری‌ڪنیدایشان‌ازشما راضےباشندوحجاب شمافاطمےباشد :)🦋 - شهیدابراهیم‌هادی🌱 .
✨امام‌زمان ؏ـج‌الله‌تعالي‌فرجہ فرمودند: ✨ 💫🌷 📖 دعاي افتتاح را در تمام شب‌هاي ماه رمضان بخوانيد، زيرا فرشتگان به آن گوش مي‌دهند و براي خواننده آن طلب آمرزش مي‌ڪنند. 💫🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡مدافعان حرم♡
همچنین ازشما عاقبت بخیربشیدان شاءالله🌸
خیلی قشنگه💛🍭 مخصوصا برای دخترااااااااااا🧕🏻 لطفا بخووووووووونید😍🙏🏻 داداشم منو دید تو خیابون..🛣️ با یه نگاه تند بهم فهموند برو خونه تا بیام..😠 خیلی ترسیده بودم..😰 الان میاد حسابی منو تنبیه میکنه..😨 نزدیک غروب رسید..🌅 وضو گرفت دو رکعت نماز خوند🧎🏻 بعد از نماز گفت بیا اینجا😊 خیلی ترسیده بودم😨 گفت آبجی بشین🙂 نشستم😥 بی مقدمه شروع کرد یه روضه از خانوم حضرت زهرا خوند حسابی گریه کرد منم گریه ام گرفت😭 بعد گفت آبجی میدونی بی بی چرا روشو از مولا میپوشوند از شرم اینکه علی یدفعه دق نکنه😔 آخه غیرت الله🤲🏻 میدونی بی بی حتی پشت در هم نزاشت چادر از سرش بیفته!🥺 میدونی چرا امام حسن زود پیر شد...؟😞 بخاطر اینکه تو کوچه بود و نتونست کاری برا ناموسش کنه😔💔 آبجی حالا اگه میخوای منو دق مرگ نکنی😟 تو خیابون که راه میری مواظب روسری و چادرت باش🧕🏻 یدفعه ناخداگاه نره عقب و یه تار موت بیفته بیرون👩🏻 من نمیتونم فردای قیامت جواب خانوم حضرت زهرا رو بدم 😢󾍀 سرو پایین انداخت و شروع کرد به گریه کردن.. 😭😭 اومد سرم رو بوسید💋 و گفت آبجی قسمت میدم بعد از من مواظب چادرت باشی🥰 از برخوردش خیلی تعجب کردم..😳🥰 احساس شرم میکردم😞 گفتم داداش ایشاالله سایه ات همیشه بالا سرمه..😍 پیشونیشو بوسیدم...💋 سه روز بعد خبر آوردن داداشت تو عملیات والفجر به شهادت رسیده🥀🩸 بعدا" لباساشو که آوردن دیدم جای تیر مونده رو پیشونی بندش...😢 سربند یا فاطمه الزهرا.س..😭 󾬢󾬢 حالا هر وقت تو خیابون یه زن بی چادر رو میبینم...👩🏻 اشکم جاری میشه.. 😭😭 پیش خودم میگم حتما" اینا داداش ندارن که....😔 󾀿..یا زهرا.س مطمئناً شيطون نميذاره اين پستو کپي کني.😈 💯بخون فقط قشنگه💯 کپی کردنش عشق بی بی زهرا رو می خواد....💔
♡مدافعان حرم♡
همچنین ازشما عاقبت بخیربشیدان شاءالله🌸
بزرگوارین ان شاء الله عاقبت بخیر شیم و شیعه واقعی بحق ذات و نیت روزه گرفتن 🌸🌺
🔰احیای همه شبهای ماه مبارک: 💢تذکری که در خصوص ماه مبارک عرض می کنم، اگر می توانید مخصوصا آن وقتها که شبها کوتاه است، احیاء کل ماه مبارک را بکنید که سری دارد که اهلش می دانند. کل ماه مبارک را می گویم ،احیاء کل شبهای ماه مبارک،اگر توانستید،اگر برایتان امکان داشت،شبهای کوتاه حتی برای افراد مبتدی آسان است ،احیا کنید. ⚜فرصتی است مغتنم است، نمی شود بفهمیم چیست، غفلت نکنید و از خدا بخواهید هر قدر ماه مبارک را که شما در می یابید شما را به احیاء همه شبهایش موفق بکند. ✅ این تدکر سوم من بود. البته همه اینها مضمون ایات وروایات است منتها گفتم من به صورت تذکرات فشرده برای شما می گویم. 💠 حضرت آیت الله محمد شجاعی (ره)
📚|برشی از کتاب لاغر که بود؟ بعد از دوهفته شده بود پوست و استخوان. با همه بی دل و دماغ تا کرد. از سرمای استخوان سوز سوریه می گفت که دوسه تا دستکش روی هم می پوشیدند. _بازم نمیتونستیم اسلحه دست بگیریم. لبخند تلخی زدم:« مامان راستی داشتیم بر می گشتیم همه ی خوراکی هایی که به من دادی، گذاشتم برای بچه ها.» «امنیت»از زبانش نمی افتاد. _داشتی می رفتی یکدفعه در باز می شد و یه لوله تفنگ می اومد بیرون. یک خشاب خالی می کرد طرفت! بغل دستی ت بی هوا می افتاد زمین؛ نمی فهمیدی از کجا تیر خورده. دلش کباب بود برای زنان و کودکان آواره سوری. _وای مامان من یکیطاقت ندارم مثلا صبح خواهرم بره بیرون بعد منتظر باشی ببینی تا شب بر میگرده یا نه. دعا به جان آقای خامنه ای میکرد:«اگه آقا نبود، مملکت ما از سوریه بدتر می شد.» با حسرت می گفت:« حیف که با حسین قرار گذاشته بودیم با هم می ریم و با هم بر میگردیم!» _تازه فهمیدم که شهادت الکی نیست! مگه به هر کی می دن؟ باید خیلی خاص باشی که روزیت بشه! لحظه ی شهادت شهیدی را دیده بود. دست کشید به ریشش و می گفت:«خو به حالش! چقدر کیف میده آدم با ریش خونی با اربابش رو به رو بشه»! بخشی از کتاب 🔖 خاطرات شهیـد بسیجی محمد حسین حدادیان به روایت مادر بزرگوار به قلم محمد علی جعفری✍🏻
پاسدار ولایت عباس آقادانشگر.....فدایی عمه سادات🖤🌹🖤🌹🖤😭😭😭
⭐️ .....⭐️ ✨یا صاحب الزمان ✨ ▫️کاش می شد ▫️مهمانی خدا ▫️با آمدن تو شروع شود... ......⭐️):
دو روز... گذشت! به همین سادگی لحظات مهمانی، بسرعت به پیش می روند... و من نمیدانم، چند سحر ، فرصت آرام گرفتن در آغوش تو را دارم؟ به خودم که می نگرم؛ حتی لحظه ای از این ضیافت را، چشم انتظاری نتوانم کرد. اما ؛ کرامت تو که بر من مستولی می‌شود؛دلم برای تمام سحرها،برنامه می چیند! جانِ عالم به فدای یک بوسه ات...خدا همه ی سال، دلواپسی، مهمان دلم بود؛ نکند از سجاده رمضانت جا بمانم! و این تویی که باز گداپروری کردی... و مرا، گوشه ای، در لابلای اشراف ضیافتت، جای دادی... و من نشسته ام اینجا؛درست سر بر زانوان تو.....و حرارت آغوشت را به هیچ مأمن دیگری، نمی دهم! اما دلم شور میزند...؛ دلبرم نکند؛ امراضِ دلم، مرا از تو بگیرند. نیمه شب را ، به قصد علاج آمده ام... طبیب تویی؛ نَفْسِ بیمارم را، شفا نداده، رها مکن! دستان خالی ام، پر از تکرار "یا طبیب" شده.یقین دارم بی اجابت، رهایم نخواهی کرد.
🕊 حقیقتاً‌تو‌زندگی‌جوری‌باشین‌ که‌فردایی‌اگه‌لیاقت‌داشتین‌و چشم‌تو‌چشه‌یه‌شهیدشدین ا‌زشرمندگی‌سرتون‌و‌نندازین‌پایین!🚶🏻‍♂
گـٰاهےدلتنگ‌میشوی . . . برای‌خلوت‌های‌تک‌نفره‌ات":) برای‌قدم‌زدن‌هایت،روی‌خـٰاك‌هایِ فکھ‌،شلمچھ و…! اَشـک‌ریختن‌هایت برای‌مناجـٰات‌ودعاهـٰایت‌درمَـنطقھ . . . دلتنگ‌شو^^! کـهـ‌اولین‌قدمِ‌طریق‌ِآسِمـٰا‌نے‌شدن همین‌دلتنگـیست💔🌿'! =)
ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم فڪری بڪن برای من و آتش دلم دست ادب به سینه ی بیتاب میزنم صبحت بخیر❤️ حضرت آرامش دلم 🌸الهم عجل لولیک الفرج🌸
تلنگر 💞🌱 ﻋﺎﺷﻘـے ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺯﻧﺪڱـے ﭼﻨﺪ ﺑﺨﺶ ﺍﺳتـــ؟ ڱفت: ﺩﻭ ﺑﺨﺶ، ڪودڪے ﻭ ﭘﯿﺮے ڱفتند : ﭘﺲ ﺟﻮﺍنــے ﭼﻪ؟ ڱفت : ﻓـﺪﺍےﺣﺴﯿـﻦ
⭐️ 🌹🕊شهید عباس آسیمه 🌄 عباس نصفی از حقوق ماهانه اش را صرف امور خيريه می كرد در واقع او بخشی از حقوقش را به دو خانواده ای می داد كه يكی شان بيمار سرطانی و ديگری بچه يتيم داشتند 😔، باقی حقوقش را هم بخشی صرف امور روزمره اش و بخشی را خرج هيئات و مراسم مذهبی می كرد. 🍃🌹 در طول ماه شايد ۲۰ روزش را می گرفت 😌 و غذایی كه محل كارش به او می دادند، به خانواده های مستمند می داد 👏🏻 يكبار كه می خواست به مأموريت ✈️ برود ۲-۳ غذا در خانه گذاشت و به پدرمان گفت شما برای فلان خانواده ببر 🦋 بابا گفت: من خجالت می كشم دو غذا دستم بگيرم و ببرم 😟 اما عباس اصرار داشت كه اگر كم هم باشد بايد به مردم كمک كرد 🎁 و باری از دوش كسی برداشت.