🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی ( رضوان الله تعالی علیه ) : 💠 مبنای توحید عرفانی، وحدتِ شخصیِ وجود است‌. و مبنای توحیدِ حکمت متعالیه، وحدتِ تشکیکیِ وجود است. ♻️ آن (عرفان) فرماید که حقیقتِ واحده‌‌ی ذاتِ مَظاهِر است، و این (حکمت متعالیه) گوید حقیقتِ واحده‌‌ی ذاتِ مراتب. 💠 عارف هم لفظ تشکیک در عباراتش دارد ولی مرادش، سِعِه و ضیقِ مظاهر است نه شدّت و ضعفِ مراتب. و فقط با تشکیکِ فرقه‌‌ی ثانی(دوم) اشتراک در لفظ دارد. فافهم! (#نکته ۴۰۲) ♻️ امامیّه در دو ماه محرم و صفر خضاب نمی‌کنند که ایام ماتم‌‌شان است. اصلِ این عمل را به اقتدای امام اوّل‌‌شان امیرالمؤمنین علی(ع) دارند. 💠 چنان‌که جناب سیّد رضی در آخر نهج البلاغه از آن قدوه (پیشوا، مقتداء) نقل کرده که: ♻️ و قِيلَ لَهُ (ع) لَوْ غَيَّرْتَ شَيْبَکَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الْخِضَابُ زِينَةٌ وَ نَحْنُ قَوْمٌ فِي مُصِيبَةٍ ، يُرِيدُ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله 💠 (ترجمه) به امام عرض کردند : محاسن خود را خضاب نمی‌‌کنید؟ حضرت فرمودند: خضاب کردن زینت است؛ اما ما عزادار رسول الله(ص) هستیم. (#نکته ۴۰۳) ♻️ اشکالی که در کُتب فقهیّه در عدمِ توجّه همه‌‌ی افراد مُصَلّین به قبله، در صفِ طویل گفته‌‌اند، سخت سُست است. 💠 زیرا که صف طویل در قوسی از دایره قرار می‌‌گیرند که مرکز آن کعبه است. نمی‌‌بینی که در مسجدالحرام، گرداگردِ خانه می‌ایستند؟ ♻️ این دایره در مسجدالحرام را توسعه بده تا به آفاق نائیه برسی، که از افرادِ صف طویل هریک خطِ شعاعی به مرکز، که بیت الله است خارج می‌‌شود و همه به سمتِ قبله‌‌اند. 💠 منتهی از کثرت سِعِه‌‌ی بسیط غِبرا و بزرگی دائره، گمان می‌‌رود که افرادِ صفِ طویل، بر خط مستقیم قرار دارند نه بر قوس دایره. ♻️ ولی این اشتباهِ حس است و ایرادِ صف طویل در صورتی صحیح است که زمین کُروی نباشد. 💠 تفصیل این مطلب، در رساله‌‌ی "دروس معرفةالوقت والقبلة" حضرت علامه حسن زاده (رضوان الله تعالی علیه) (#نکته ۴۰۴) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۰۷ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی ( رضوان الله تعالی علیه ): 💠 چون جهتِ باطنِ انسان، اَشرفِ از ظاهر است؛ که ظاهر، به مادّه‌ی عُنصری نسبت دارد، و باطن به مقامِ مقدّس. ♻️ حضرت رَبّ الْعزّة فرمود: إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ - فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ (ص/۷۲،۷۳) 💠 بشر که بَشَره(= پوسته) و ظاهرش است، "مِنْ طِین" است. (از گِل و خاک) ♻️ و باطنش "مِنْ رُوحِی" و "قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی" (اَسراء/۸۶) ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟! 💠 و همچنان‌که ظاهر را صورت و هیأتی است که با تناسبِ اعضاء، جمیل است و با بی‌تناسبی، قبیح. ♻️ همین‌طور روح را صورتی است که حُسن و جمالِ آن، در تناسبِ اعضای آن است. و قُبح و زشتیِ آن در عدمِ تناسب آنهاست. 💠 چون دارای تمامت اخلاق حَسَنه باشد، حُسنِ تمام دارد وگرنه در صورتش قُبح و نقص باشد. ♻️ چنان‌که در حدیث آمده است: يُحشَرُ النّاس عَلی صُوَرٍ يُحِسنُ عِندَهُم الْقِرَدَةِ وَ الخَنازيرِ 💠 در این حدیث حَشرِ ناس را فرموده است. موضوع ناس است. فتدبّر. (#نکته ۴۱۴) ♻️ انسانِ کامل، به مَثَل، اُسطُرلابِ تامّ هزار باب است. (اُسطُرلاب= وسیله‌ای نجومی برای رَصَد ستارگان) (#نکته ۴۱۶) 💠 بر مبنای تحقیق اهل شهود، که واحدِ شخصی بودنِ وجود است؛ هر جا که سلطانِ وجود، نزولِ اِجلال فرمود، عَساکِر اَسماء و صفاتش در مَعیَّت او، بلکه در زیر عَلَم عزَّت او، سبحانه می‌‌باشند. (#نکته ۴۱۷) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحات ۲۱۲، ۲۱۳ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه): 💠 آیه‌‌ی مُباهله این است : إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ، - الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ، - فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ۷ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (آل‌‌عمران/آیات ۶۰، ۶۱ و۶۲) ♻️ زمَخشری در کَشّاف از نصّ حدیث عائشه، تصریح و تنصیص دارد که اصحاب کساء در ذیلِ آیه‌‌ی مباهله است. 💠 امر کساء و اصحابِ آن در یومِ مباهله بدان اهمیّت آن چشمگیر بود که عائشه، با این‌که خود از اصحابِ کساء نبود، و پدرش و خویشانش هم از جمله‌‌ی آنان نبودند؛ تمام خصوصیاتِ کساء و نحوه‌‌ی ورود، و ترتیبِ اصحاب کساء را اظهار داشت. ♻️ و اربابِ سِیر و اصحابِ خُبرت و بصیرت می‌‌دانند که شهادت و اظهارِ مثلِ عائشه تا بدان حد دقّت، چه اهمیّت بسزایی دارد. 💠 من [جناب علامه ره] از جوامع روائی و تفاسیر فریقِین، اگر بخواهم روایات و کلمات مفسّرین را در باره‌‌ی اصحاب کساء علیهم السّلام نقل کنم؛ که اصلِ فضیلت و مَنْقِبتِ اصحاب کساء بدین وصف، أعنی به وصفِ اصحابِ کساء و اصحابِ عَباء راجع به کریمه‌‌ی مباهله است، کتابی خواهد شد. ♻️ حال بدان که اگر در خبری آمده است که واقعه‌‌ی اصحاب کساء در امرِ دیگری بطور عادی و متعارف پیش آمد، چنان‌که در بعضی از روایات آمده است، ربطی به فضیلتِ اصحابِ کساء در امر مباهله ندارد. 💠 مطلب عمده و کلام مهم این است که بدانی شیعه‌‌ی امامیّه که در فضیلتِ اصحاب کساء سخن می‌‌گوید، منشأء آن آیه‌‌ی مباهله قرآن است که متنِ قرآن و ضروریِ دین، و اجماعِ قاطبه‌‌ی مسلمین است. 📘 منبع: هزار و یک نکته، #نکته ۴۲۵ صفحه ۲۱۶ الی ۲۱۹ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه): 💠 کمَّلِ اولیاء ، اَعَمّ از سُفَراء اَسمای مستأثره‌‌ی حقّ‌‌اند. لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ (الانعام/۶۰) (#نکته ۴۹۴) ♻️ این بنده(حضرت علامه (ره) ) هرچه کثرتِ اهل هوی را می‌‌بیند، ایمان او محکم‌‌تر می‌‌شود. زیرا کریمه‌‌ی؛ "قَلِيلٌ مِنْ عِبٰادِیَ الشَّكُورُ" (سبأ/۱۴) 💠 و نیز "وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ" (الاعراف/۱۸) بیشتر و بهتر در چشم و دل او تجلّی می‌‌کنند. (#نکته ۴۹۷) ♻️ مراد از مادّه، مادّه‌‌ی طبیعی است وگرنه نَفْسْ بی‌‌بدن نمی‌‌باشد. و هر موجودی که از مادّه برکنارتر است، از شرور دورتر است. 💠 و چون مبداء هستی، مجرّدِ فوقِ تمام است، معشوق کلّ است. و انسان سعادتمند نیز هرچه قُرب او بیشتر، معشوق‌تر و محبوب‌‌تر است. ♻️ و باز این سخنان را عمق دیگر است که باید جمعِ بینِ تنزیه و تشبیه شود. فَتَدبّر و تَبَصّر. (#نکته ۴۹۸) 💠 به حکم محکمِ اتحادِ عالِم و معلوم، علم در واجب و ممکن، عینِ ذات است. فتبصر. (#نکته ۵۰۰) ♻️ حیوان، زنده بودن است. نَزَوان، جهیدن است. و میدان، جنبیدن است. 💠 مصادری که در معانی آنها جنبش نهفته است، چون کلماتِ یاد شده، حروف آنها متحرّک است. که لفظ را با معنی مُحاکات است. و عوالِم را به یکدیگر اِشارات. (محاکات= حکایت می‌کند، شباهت دارد) ♻️ اصلِ خمیره و مایه‌‌ی انسان نیز اینچنین است که: "خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِق" (الطارق/۷) 💠 سبحان الله. زنده در حرکت است که حیوان است. و نَزوان به حرکت است. و ماءِ دافق، جهنده و در حرکت. ♻️ و همه در حرکت، از حرکتِ حُبّی تا حرکتِ طبیعی که : "كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْن" (الرحمن/۳۰) - "إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوان" (عنکبوت/۶۵) - "وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب" (نمل/۸۹) (#نکته ۵۱۱) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۵۹ ، ۲۶۷ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) : 💠 کلمه‌‌ی قُوّه را در فنونِ علوم، اصطلاحاتی خاص است: در فلسفه قوّه در مقابلِ فعل است. ♻️ در ریاضی گوییم: "سه به قوّه‌‌ی چهار" که در اَلسنه‌‌ی ما دائر است: به توانِ چهار. و این قوّه و توان را جَذر هم گویند. 💠 در درس ششم دروس معرفةالْوقت و الْقِبله می‌‌خوانی که: چون عددی در خودش ضرب شد، عدد مَضروب را جذر یا قوّه گویند. و حاصلِ آن را مَجذور یا قوّه‌‌ی ثانیه. ♻️ پس قوّه‌‌ی اوّلی جذرِ جمیع قُوا است. 💠 و در علم حروف مراد از قوّه، روحِ حرف است همان‌‌طور که عیانی در کنوزالاَسماء فرموده است: ♻️ نزدِ اهلِ خرد و اهلِ عَیان، حرف، جسم و عددِ اوست چو جان. 💠 و چنان‌که اهلِ این فن فرموده‌‌اند: العَدَدُ اَروَاحٌ وَ الحُرُوفُ اَشبُاحٌ. ♻️ در معرفت نَفْسْ، اِطلاقِ قُوا بر حواسِ ظاهره و مشاعره‌‌ی باطنه رائج است. 💠 و نیز ارباب معقول اعَم از فیلسوف و عارف، قُوا را بر ملائکه با اختلاف و مراتب‌‌شان اِطلاق می‌‌کنند. (#نکته ۵۰۱) ♻️ چنان‌‌که زهر مار کُشنده‌‌ی آدمی است، آب دهانِ انسان هم کُشنده‌‌ی مار است. بخصوص اگر آب دهان صائِم(= روزه‌‌دار) باشد. (#نکته ۵۰۲) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۶۰ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه) : 💠 در بادی نظر گمان می‌‌رود که باسِط مقدّم بر قابِض باشد. و لکن قرآن مجید فرموده است: "وَاللهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ" (بقره/ ۲۴۵) ♻️ و در ادعیه نیز قابِض بر باسِط مقدّم است؛ یا قابِضُ یا باسِط. 💠 عیانی در مَفاتیحُ الْمَغالِیق گوید: باسط را به عدد قابض بخوان. ♻️ و نکته‌‌ی دیگر آن است که در خواندن، جهتِ "حل" اگر خوانند به عدد "عقد" باید خوانْد. 💠 و اگر به جهتِ "عقد" خوانند، به عدد "حل" باید خوانْد!! و این رمزی از رموزِ اَسرار است.! ♻️ و در قَبض و بَسط نیز همچنین. مثلاً کسی را قبضِ خاطر باشد و می‌‌خواهد که برطرف شود، اسمِ باسط مناسب است. 💠 این اسم را به عدد قبض باید خواند. و برعکس. این اَلْقابِض را به عدد بَسط ذکر باید کرد. ♻️ در حقیقت قبض مقدّم بر بسط است که قضاء، متن و لَفّ(= جمع، پیچیده) و قرآن و جمع است. 💠 و بسط، قَدَر، و شَرح، و نَشر، و فُرقان، و فَصل است. لذا در "قرآن و انسان" (نام اثر شریف حضرت علامه) گفته‌‌ایم: ♻️ حروفِ مَقطعه‌ی قرآن، اشاره به بَسائِطِ وجودیّه‌‌ی عِینیّه‌‌اند که قرآنند و وجودِ جمعی دارند. 💠 و مؤلّفاتِ از این حروف، مرکّباتِ وجودیّه‌‌ی عِینیّه‌‌اند که فُرقانند. و وجودِ تفصیلی دارند. ♻️ بسائِط، قضایند و مرکّبات قَدَر. "وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ" (حجر/۲۲) 💠 بسائِط، محکم‌‌اند و مرکّبات مفصّل. "الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِير" (هود/۲) (#نکته ۵۰۴) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۶۲ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) : 💠 قرائت در هر نشئه صورتی دارد، قرائت این نشئه با این لب و دهن است. و مطابقِ عوالم و نشئآت، قرائتها تفاوت دارد. ♻️ شما در بیداری که حرف می‌‌زنید طوری است، و در عالمِ خواب که با بدنِ برزخی حرف می‌‌زنید طور دیگر است؛ 💠 آن دهن کاری به این دهن ندارد. آن گویا است و این بسته و خاموش. ♻️ و از این مرحله‌‌ی عالَم خواب هم بالاتر برویم و به باطنِ عالَم نزدیک‌‌تر بشویم و هکذا. 💠 هرچه به عالَم بالاتر و عالی و اعلی، اِرتقاء و اعتلاء بیابیم، آیات قرآنی و قرائت‌‌ها و بدن‌‌ها و حرف‌‌ها و درجات تفاوت دارند. ♻️ و تفاوت(آنها) به کمال و اَکمل، و تمام و اَتَمّ است. همانطور که امامِ باقرِ علومِ نبیین(علیهم السّلام) فرموده است: 💠 اللَّهُمَّ انّی اسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاتَمِّها، وَ کُلُّ کَلِماتِکَ تامَّهٌ ، اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِكَلِماتِكَ كُلِّها (دعای سحر) (#نکته ۵۰۵) ♻️ اصل و بنا بر این است که دیده‌‌ی دل، ملکوت را ببیند، چنان‌که دیده‌‌ی سَر، مُلک را (می‌‌بیند) در دیدن، شگفت نیست، شگفت در ندیدن است. که بَصَر و بصیرت را باید درمان کرد. (#نکته ۵۰۹) 💠 كانَ اللَهُ وَ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَيْءٌ وَ الانَ كَمَا كَانَ (حدیث نبوی ص) ♻️ و حدیث موسی بن جعفر(ع) كَانَ اللَهُ وَ لَا شَیءِِ مَعَهُ وَ هُوَ الْانَ كَمَا كَانَ 💠 معنی واقعی و حقیقیِ آن این است که خدا است و شئ‌‌ای نیست تا با او باشد. یعنی اصطلاحاً به انتفاء موضوع است که شئ‌‌ای باشد، نه اینکه خدا بود و هیچ (چیز) نبود. و بعد از فاصله‌‌ای زمانی، خلق را آفرید. ♻️ و نه اینکه ماسِوای او، مَعَ او نیست. (مع او= با او، عینِ او) یعنی کُفو او نیست. بلکه دونِ اوست. و چون معلول است مَعَ علت نیست بلکه بعد او است. 💠 زیرا که معنی دوم موهون است (= سست، ضعیف) و معنی سوم اگر چه صحیح است ولی اِقناعی است. و باز دو دیدن است. حال آنکه يَا هُوَ يَا مَنْ لَا هُوَ إلَّا هُوَ ♻️ و پوشیده نیست که معنیِ دوم حرف متکلّمین است و معنی سوم کلام مشایین و دیگر حکمای الهی است. و معنی اوّل، حقّ عارف بالله است. (#نکته ۵۱۳) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۶۳ الی ۲۶۷ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه) : 💠 غرض ما در این نکته این است که؛ وَهْمْ، مرتبه‌‌ی نازله‌‌ی عقل است و به عبارت دیگر، وَهْم، عقلِ ساقِط است. ♻️ شیخ الرّئیس در فصل هشتمِ نَمَطِ سوم اشارات، تثلیث در اقسام ادراک فرموده است و آن را به عنوان تَنبیه ذکر کرده است. 💠 صدرالمتألّهین مطابقِ اصلِ اصیلِ تثلیث که عوالِم را سه قسم می‌‌داند، انواع اِدراک را نیز سه قسم می‌داند و وَهْم را عقلِ ساقط می‌‌داند. ♻️ قبل از ملاصدراء استادش میرداماد در جذوه‌‌ی یازدهم جَذَوات، وَهم را مُدرِک بر سبیلِ استقلال و اِنفراد ندانسته است. 💠 جذوه = به معنی تکه‌ی آتش، الجذوات و المواقیت نام دو تا از آثار میرداماد است. جذوات مشتمل بر دوازده جذوه است. ♻️ عبارت میرداماد چنین است: مراتبِ ادراکات انسانی از رهگذر حواسِ خَمْسِه‌‌ی جَسَدانی (حواس پنجگانه جسمانی) و حاسّه سادسه‌‌ی عقلانی (حواس شش‌‌گانه عقلانی، یا حواس باطنی) منحصر در چهار نوع است: 💠 احساس و تخیُّل و توَهُّم و تعقّل، اگر چه وَهم بر سبیلِ استقلال و انفراد مُدرِک نیست، یا آن‌که رئیسِ حواس و والیِ مشاعرِ دَماغیّه نیست. ♻️ بلکه به مشارکتِ خیال، ادراک می‌کند و از این جهت مُدرکاتش، که معانیِ غیرمحسوسه است، تخصُّصِ جزئیّت و و خصوصیّتِ شخصیت می‌یابد. 💠 راقِم گوید که ما در کتاب عرفان و حکمت متعالیه به منصه‌‌ی ثبوت رسانده‌‌ایم که مطالب عرشی و ثقیل کتاب شریف اَسفار، منقول از صُحُفِ کریمه‌‌ی عرفانیّه چون فتوحات مکیّه و فصوص الحکم و غیرهُما است و جناب صدرالمتألّهین آنها را مُبَرهَن فرموده است. ♻️ مقصود این‌‌که از جمله مسائل همین مسأله‌ که وَهم مرتبه‌‌ی نازله‌‌ی عقل است. (قسمت‌‌هایی از #نکته ۵۱۵) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۷۱ و ۲۷۵ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) : 💠 سخن در انواع عدیده(= بسیار، زیاد) بودنِ ادراکات است. این عنوان، اَعنی انواعِ عدیده بودنِ ادراکات، جدّاً باید محفوظ باشد. ♻️ حال گوییم مثلاً اِبصار(= دیدن) نوعی از انواعِ احساس و ادراک است. آیا اگر مُبْصَر(= شیءِ دیده شده) از روزنه‌‌ای و (یا) سوراخِ سوزنی مرئی شود؛ (= دیده شود) به صِرف این‌که از سوراخ و روزنه، مرئی شده است و مُبصَر محدود و مُقیّد گردیده است، دو نوع احساس، یعنی(دو نوع) اِبصار(= دیدن) است یا یک نوع است؟ 💠 باید گفت یک نوع احساس به نام اِبصار است. هرچند یکی مُوَسّع(= وسیع) و دیگری مُضَیَّق(= تنگ، محدود) است. ♻️ و همچنین اِبصارهای بَصَرِ قوی و ضعیف. (دیدن و بیناییِ چشم قوی و چشم ضعیف) 💠 همچنین معنای مطلق و معنای مُقیّد، هردو یک معنی‌‌اند جز این‌که یکی مُقیّد و محدود است و دیگری مُطلق و مُرسَل. ♻️ اطلاق و تقییدِ معنی موجب دو نوع ادراک نمی‌‌گردد هرچند به وسیله‌‌ی دو آلت و دو قوّه بوده باشد. فَافْهَم! 📘 منبع: هزار و یک نکته، #نکته ۵۱۵ صفحه ۲۷۶ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) : 💠 سوره‌ی مبارکه‌‌ی توحید، نسبتِ خاصّ حق سبحانهُ و تعالی است. و به سوره‌‌ی نسبت معروف است. ♻️ چنان‌که در تفاسیر و جوامع روائیِ فریقِین، روایات عدیده در وجهِ سوره‌‌ی نسبت بودن، بیان شده است. 💠 و سوره‌‌ی مبارکه‌‌ی قدر نسبتِ خاصّ پیغمبر و اهل بیت آن جناب (علیهم السّلام) تا روز قیامت است. ♻️ لذا امامیّه سوره‌‌ی مبارکه‌‌ی قدر را، سوره‌‌ی نبی (صَلّی‌‌َالله عَلَیهِ وَآلِه) و اهل بیت ایشان فرموده‌‌اند. فَتَدَبّر! 💠 در روایات معراجیّه آمده است که رسول اکرم (ص) در رکعت نخستین، سوره‌‌ی حمد و توحید را قرائت کرد، و در رکعت دوم حمد و سوره‌‌ی قدر را. ♻️ و موضعِ ما، تقدّم حدیث دوازدهمِ باب اوّل، از ابوابِ افعالِ صَلاة است که به چند سند از امام صادق در کیفیّت صلاةِ نبی(ص) در لیلةالْاَسری روایت شده است؛ 💠 که حق سبحانَه به پیغمبرش بعد از حمد در رکعت اولی اَمر فرمود که: ♻️ اقْرأ "قُلْ هُو اللهُ اَحَد"، كَما اَنْزَلْتَ فَاِنّهَا نِسْبَتی وَ نِعمَتی. 💠 و در رکعت ثانیه فرمود: اِقْرأ "اِنَّا اَنْزَلْنَا" فَاِنَّها نِسبَتُکَ وَ نِسبَةَ اَهْلَ بَیْتُکَ اِلیَ یَوْمَ الْقِیامة 📘 منبع: هزار و یک نکته، #نکته ۵۱۶ صفحه ۲۷۷ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه): 💠 مضمونِ مُستفاد از روایاتِ معراجیه، از توحید به حجّت رفتن است؛ نظیرِ ترتیبِ کُتُبِ اصول کافی، که از عقل به علم، پس از آن به توحید، و سپس به حجّت آمده است. ♻️ در این قِسم روایات، از حجّت به توحید، همان‌‌طور که جناب صدوق فرمود: 💠 قدر، سوره‌‌ی پیغمبر و اهل بیت او است، که مُصَلّی آنان را وسیله به خدا (بسوی خدا) قرار می‌‌دهد چه به وسیله‌‌ی آنان به معرفت او رسیده است. ♻️ و به مُفاد روایاتِ قِسمِ دوم، فتوا داده‌‌اند که در رکعتِ اولیِ هر صلات، قرائتِ "اِنّا اَنزَلْناه" و در رکعتِ ثانیه سوره‌‌ی توحید مستحبّ است. (#نکته ۵۱۶) 💠 بدنِ اُخرَوی، تَجَسُّم صُوَرِ غیبی است که مَلَکات، موادّ آنهاست. چنان‌که بدن دنیوی، تجسُّم صُوَر کَوْن و فِسادی که عناصر موادّ آنهاست. (#نکته ۵۱۷) ♻️ مرتبه، در لسان اهل تحقیق در حقیقت همان توقیفیّتِ اَسماء است که هر مرتبه در مقامِ خود، توقیف است که تجافی از آن را نشاید؛ 💠 در عین حال که دانی، ظِلِّ عالی و قائِم بدو است. و عالی اصلِ او و قائِم بر اوست. و مُباینتِ عالی و دانی به بینونتِ وصفی است نه عِزْلی. (#نکته ۵۱۸) ♻️ (تَبایُن= جدایی، تفاوت) (بینونت= مُفارقت، فاصله) (بینونت وصفی= تمایز در صفات و مراتب) (بینونت عِزْلی= تمایُز به تمام ذات) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۷۸ و ۲۷۹ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه) : 💠 در سِیرِ اَنفُسی و آفاقی عجیب‌‌تر از خود نیافتم! (#نکته ۵۲۱) ♻️ چند سالی که برایم ایّامُ الله و لَیالی قَدر بود، روز و شب از محضرِ اَنورِ استادِ اَرفع مرحوم آیت الله حاج میرزا سیدابوالحسن رفیعی قزوینی روحی فداه در تهران به تحصیل اَنوارِ معارفِ عقلی و نقلی موفّق و مَرزوق بودم. 💠 گاه‌‌گاهی بعضی از اِفاداتِ فائض (= کلامِ پُرفیض) از قلمِ رصین(= محکم) و وَزین، بنانِ علمی خویش را به نگارنده ارائه می‌‌داد که با کسب اجازه از آن جناب به استنساخِ (= نسخه برداری) برخی از آنها توفیق یافتم. ♻️ در تاریخ ۹ بهمن ۱۳۳۹ (ه.ش) این صحیفه‌‌ی مبارکه را مرحمت فرموده‌اند که آن را بعد از استنساخ در فردای همان روز به حضرتش تقدیم داشتم. 💠 و عرض کردم مولای من، قرآن مجید باید یک دوره بدین اُسلوبِ متین و رفیع از قلم عرشی و نوری مثل حضرتعالی تفسیر شود؛ ♻️ حیف است که چنین موهبت الهی در قزوین کُفران شود. 💠 از کثرتِ تَلَهُّف (= تأسف، افسوس) و تألمِ بال (= خاطر) از نامساعدی احوال و ریب‌‌المنون به این کمترین فرمود: تو را به سر جدّم به آمل نرو ضایع می‌شوی! (#نکته ۵۲۴) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۸۵ الی ۲۸۷ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) : 💠 هر چه پخته‌‌تر شوی، از خامان نپخته‌‌تر شنوی! (#نکته ۵۲۶) ♻️ علم، تشریحِ دارِ وجود است. (#نکته ۵۲۷) 💠 به براهینِ قاطعه، نَفْس، وحدتِ عددی ندارد بلکه وحدتِ حقّه‌‌ی ظِلیّه دارد که حَدّ یَقِف برای او نیست. (#نکته ۵۲۸) ♻️ شخصی اهل بینش از این فقیرِ اِلی الله پرسید: جهت چیست که خداوند متعال در سوره‌‌ی مبارکه‌‌ی "یس" یک جا را به دو اسمِ مُتَخالِف نام برد؟ و فرمود: 💠 واضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ (یس/۱۴) و پس از چند آیه فرمود: وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ (یس/۲۱) ♻️ بعد از مقداری تأمل این معنی در ذهنم خطور کرده است که مدینه گفتن، به احترام و انتساب به این مؤمن است؛ 💠 اگر جمعیتی ایمانِ بالله نداشته باشند، اعرابی‌‌اند و اجتماع آنان قریه و دِه کوره‌‌ای است. ♻️ شهر آنجاست که مدینه‌‌ی فاضله باشد، تا آباد شد آبادی به وجودِ مر خدا است. در آیاتی که در آن ذکر قریه شد، تأمل شود مثل: 💠 فكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ (حج/۴۶) ، وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْقَرْیَةِ الَّتِی کانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ‌ (انبیاء/۷۵) وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً (انیاء/۱۲) ♻️ و نحوها، و همچنین آیاتی که در آنها ذکر مدینه شده است. والله تعالی هو العلیم. (#نکته۵۲۹) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۹۴ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) : 💠 روایات حاکی از اختلاف حالِ رسول الله (صَلّی‌‌‌‌‌الله عَلَیه وَآلهِ وَسَلّم) هنگامِ نزول وحی استفاده می‌‌شود که حالِ حضرتش در هنگام "وحیِ بی‌‌تَمَثُّل" سنگین‌‌تر از حالِ او، در هنگام "وحیِ با تَمَثُّل" بود ♻️ و این معنی را اهل سلوک به خوبی لمس می‌‌کنند و ادراک می‌‌نمایند؛ 💠 که چون جذبه‌های بی‌‌تمَثُّل صورت دست دهد، سخت در قلق و اضطراب افتند. بلکه گاهی شدّت جذبه با مجذوب چنان کند که گِردباد با برگِ کاه. به خلافِ حالتی که با حصولِ تمَثّل صورت است. ♻️ شاید علتش این باشد که در حالِ تَمَثُّل صورت ، با مِثال مألوف و مأنوس عالَمِ شهادت محشور است. به خلافِ آن که با مُجرّدِ بَحت (= ساده، خالص) و حقیقتِ عاری از صورت است. 💠 و یا شاید علتش این باشد که عالَم شهادت، نشئه‌‌ی اِفتراق است، و غیب عالَمِ اِنفراد، لاجرم وحدت و سُلطه با این است که جمع است. ♻️ و آن (عالَم شهادت) چون مُتکثِّر است، ضعیف است. از این روی هرچه توجّه روح انسان به عالَم جمع بیشتر شود، دِهشَت او بیشتر است که با قوی‌‌تر روبرو می‌‌گردد. (#نکته ۵۳۰) 💠 عارف جامی در اواخرِ نفحاتُ الْاُنْس از قول عارف رومی آورده است که حکیم سنایی وقتی که مُحتضر بود در زیر زبان چیزی می‌‌گفت. ♻️ حاضران گوش به پیش دهان بردند، این بیت می‌‌خواند: بازگشتم ز آنچه گفتم، زان‌که نیست، در سخن معنی و در معنی سخن! 💠 عزیزی این را بشنید گفت: عجب حالتی است که در وقت بازگشتن از سخن نیز به سخن مشغول بوده است. ♻️ این واقعه را جامی در اواخر سبحةالْاَبرار عقد سی و نهم، نیک به نظم درآورده است. و بیت فوق را چنین نقل کرد: 💠 بازگشتم از سخن، زیرا که نیست در سخن، معنی و در معنی، سخن و براستی عجب حالتی است ... (#نکته ۵۳۱) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۹۵ و ۲۹۶ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) : 💠 جز قرآن مجید هیچ کتابی، هیأتِ صورتِ الفاظ آن محفوظ نمانده است. چنان‌که اختلاف نَسَخ روایی و صُحُف اَدعیه و خُطب و رسائل و غیرها شاهدند. (#نکته ۵۳۳) ♻️ ملائکه را ذاتی حقیقی است که وجودِ اَنفُسیِ آنها است، و آنان را به قیاس با آدمیان، ذاتی است که وجودِ اضافیِ آنها نسبت با آدمیان است، که وجودِ تَمَثُّلیِ آنها در وِعاءِ اِدراکِ مُدرکین است. 💠 کثرت ملائکه که شرع آمده است و در اَلسنه‌‌ی حُکما تعبیر به عقول و مجرّدات می‌‌شود. با این‌که مادّه موجب تغییر و کثرت است. ♻️ بدین بیان فهمیده می‌‌شود که گاهی تعبیر به استهلاک و غیریّتِ آنها در وجوب و ذات واجب می‌‌شود. و گاهی تعدّد آنها به لحاظ آثار وجودی ماورای طبیعت که میکائیل و جبرائیل و اسرافیل و عزرائیل و نظائر آنها می‌‌گردد که در عرفان تعبیر به اَسماء و صفات می‌‌گردد. (#نکته ۵۳۴) 💠 ابوعلی احمدبن مِسْکوِیهْ گوید: جوهرِ انسانی را فعلِ خاصّی است که هیچ موجودی با وی در آن شرکت ندارد. ♻️ او اشرفِ موجوداتِ عالَم ماست. پس اگر افعالِ خاصِ به او، از او صادر نشود، به مَثَل چنان است که فَرَس(= اسب) به کمال از او صادر نشود. 💠 و کمال اسب این است که سواری خوبی برای انسان باشد و چون از این فعل و کمال سقوط کند همسر حِمار گردد، بر وی پالان نهند و او را بار کشند. ♻️ و یا سِیف(= شمشیر) که او را فعلی خاص است که کمال او در آن است، و چون شمشیر از کمالش بیفتد نعل چارپا گردد. 💠 باری، شمشیر پولادین تا به کمالش است، لایقِ دست دلاوران است؛ دارای غلافی گرانقدر است، بر کمرِ یک سلحشور جنگ‌‌آور بسته است و چقدر قَدر و قیمت دارد‌. ♻️ حالا اگر این شمشیر از کمال خود ساقط شود؛ او را موریانه خورد و زنگ زد و فاسد شد، پاره‌‌ی فلزی است که به کناری انداخته می‌‌‌شود تا در دست یک آهنگرِ عادی می‌‌افتد و نعلِ چارپایی می‌‌شود. 💠 ببین از کجا به کجا رسیده است! لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويم؛ ثُمَّ رَدَدْناهُ فِی أَسْفَلَ سافِلين (تین/۵) (#نکته ۵۳۵) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۲۹۶ الی ۳۰۱ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه): 💠 به معرفتِ ذاتِ خودمان به ماورای طبیعت، معرفت یافته‌‌ایم و راه بدان پیدا کرده‌‌ایم. ♻️ اگر تجرّد نَفْس ناطقه ثابت نشود، تجرّد عقولِ مجرّده و نفوس مُدبّره از کجا ثابت می‌‌شود؟ 💠 به بیان مبین حضرت امیرالْمؤمنین علیه السّلام: "مَن جَهِلَ نَفسَهُ كانَ بِغَيرِ نَفسِهِ أجهَلَ" "مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَهُوَ لِغَیرِهِ أعرَفُ" "مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ" ♻️ و لکن توجه داشته باش تا از تنزیه، تشبیه پیش نیاید، فَافْهَم. (#نکته ۵۴۱) 💠 فلاسفه‌‌ی مَشّاء یعنی متأخرینِ آنان در وجودِ مطلق بحث می‌‌کنند؛ به تعبیر شیخ الرّئیس در اوّل الهیات شفاء : المُوضوع الْاَوّل لِهَذَا الْعِلم هُوَالْمَوْجود بِمَا هُوَ موجُود ♻️ و ارباب عرفان در مطلقِ وجود، و به بیان دیگر عارف، مطلقاً از خدا می‌‌گوید که موضوعِ مباحث و مسائلِ وی حق تعالی است. 💠 به بیان شیرینِ خواجه در آغازِ "آغاز و انجام": سپاس آفریدگاری را که آغازِ همه از اوست و انجامِ همه با اوست، بلکه خود، همه اوست. ♻️ اما در کُتُب مَشّاء یاد شده قسمتی خلق و قسمتی خالق است، آن‌که خالق، واجب الوجودِ بِذاته و فوق تمام است. و مجرّد از انواعِ تَجرّد است. 💠 و این‌که خلق است، قسمتی از آن تمام است که عقول است‌. و قسمتی دُونِ آن که عقول عَرضیّه و نفوس است. ♻️ گاهی بحث او اختصاص به واجب می‌‌یابد که الهیّات به معنی اَخصّ است. و لکن تمیز از دیدگاه عارف بینونتِ وصفی است نه عِزلی. (#نکته ۵۴۲) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۳۰۴ و ۳۰۵ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) : 💠 فارابی در آخر فصوص الحِکم در تفسیر بعضی از اَسمای حُسنای الهی گوید: هُوَ غالِبٌ اَی مُقتدرٌ عَلیَ اِعدامِ الْعَدم و سَلبِ الْماهیّات مَا یَستَحِقّها بِنَفْسِها مِنَ البُطلان ♻️ بیان: یکی از اَسمای شریف الهی، "غالب" است: مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (هود/۵۷) 💠 فارابی دو مورد مهم از موارد صدقِ "غالب" را به قلم آورده است: یکی این‌که غالب بر "اِعدامِ عَدَم" است؛ ♻️ این فقره را خیلی معنی نازک است، یعنی غالب و مقتدر است که "نابود" را "بود" گرداند. و نیستی را هستی دهد. چون اِعدام شدنِ عدم، وجود یافتن است. و آنگاه عدم، معدوم می‌‌گردد که موجود گردد. 💠 مورد دوم، این‌که "غالب" است بُطلانی را که ماهیّات به حَسَبِ ذاتشان آن را اِستِحقاق دارند، از آنها سلب کند. و سلبِ بُطلان از آنها، خلعتِ هستی به آنها دادن است. ♻️ ماهیّت که موجود شد، بُطلان از آن سلب می‌گردد. ماهیّت نسبت به وجود و عدم لااقتضاء است. وگرنه باید یا وجوبش لازم باشد و یا امتناعش. 💠 چون علّت وجود ماهیّت تحقّق یافت موجود می‌‌گردد و صورت عدم تحقق آن در کَتَمِ (= خفا، نیستی) عدم می‌‌ماند. ♻️ یک وجهِ وجیهِ خَلَق اشیاء از عدم این است و در دعاء آمده است: یا مَنْ خَلَقَ الْاَشیاءَ مِنَ الْعَدَم. 💠 و این خود یکی از طُرُق اثبات صانع از دیدگاه فیلسوف مشّاء و متکلّم است. ♻️ [ در این رابطه به شرحِ حضرت علامه حسن زاده (قدّس سرّه) بر فصوص فارابی مراجعه شود ] 📘 منبع: هزار و یک نکته، #نکته ۵۴۶ صفحه ۳۰۷ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه): 💠 در کُتب طب چنین آورده‌‌اند که آبی که از اصلِ آفرینشِ فرزند آدم از آن هست، چون به رَحِم پیوندد و با آب و خون زن بیامیزد و تیره و غلیظ ایستد، بادی پیدا آید و آن را در حرکت آرد تا همچون آب پنیر گردد و سپس مانند ماست شود. ♻️ آنگاه اعضاء ، قسمت پذیرد. و رویِ پسر سوی پشتِ مادر باشد و روی دختر سوی شکم مادر‌. 💠 و دست‌‌ها بر پیشانی، و زَنَخ (= چانه) بر زانو، و اطراف چنان فراهم و مُنقبض که گویی درِ صره‌‌ای (= کیسه) بستی! ♻️ زبَر او (= بالای او) گرمی و گرانیِ شکم مادر، و زیرِ او، انواع تاریکی و تنگی. 💠 و چون مدّتِ درنگِ او سپری شود، و هنگامِ وضع حمل و تولّد فرزند باشد، بادی بر رَحِم مسلّط شود و قوّتِ حرکت در فرزند پیدا آید تا سر سویِ مخرج گرداند و به زمین آید. (باب برزویه‌ی طبیب از کلیله و دمنه، ترجمه نصرالله مُنشی) ♻️ سبحان الله که باد را در مملکت بدن چه کارهایی است و موکّل بر چه اموری است! 💠 هم خود از آخشیگهای (= عنصر) مزاج و ترکیبِ بدن است، و هم در تخلیط (= آمیختن، مخلوط کردن) و تصویرِ نطفه، و وضع جنین، و دفعِ فضولات و سموماتِ بدن، و نفخ در عروق، و و و ... ♻️ این همه نیست مگر این‌که به قول شیخ در نفسِ شِفا: مُتَسخّرةٌ تَحتِ تَدبیرَ الْمُتَفرّد بِالْجَبَروت 📘 منبع: هزار و یک نکته، #نکته ۵۴۷ صفحه ۳۰۸ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) : 💠 در لغت فصیح قرآنی "قَدْر" مطلقِ اندازه و "قَدَر" اندازه‌‌ی معیّن است: إِنَّا كُلَّ شَیءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر (قمر/۵۰) ♻️ و هرچه که در خلقتِ دلربای نظامِ اَحسَن عالَم به وقوع پیوست، به اندازه‌‌ی معیّن یعنی به حدّ و صورتی حساب شده است. 💠 کلمه‌‌ی "خلق" به معنیِ ایجاد و اندازه است. اگر نجاری بخواهد یک "دَر" درست کند؛ اوّل تقدیر یعنی اندازه‌‌ی آن و اندازه‌‌ی اجزای آن را در نظر می‌‌گیرد، پس از آن اجزاء را به وفقِ تقدیر، می‌‌‌بُرد و می‌‌تراشد، سپس آنها را به فراخورِ فهم و بینشِ خود، به اَحسنِ وجه می‌‌پیوندد که به صورت و شکل "دَرِ" مطلوب درمی‌‌‌آید. ♻️ خداوند که انسان را در ذات، و صفات، و افعال، به صورت خود آفرید، در باره‌‌ی خود فرمود: هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّر (حشر/۲۵) 💠 از آن حیث که مُقَدّر است، خالق است. و چون به وفق تقدیر ایجاد می‌‌کند، بارئ است. و از این‌که صُوَر موجودات را به اَحسن وجه ترتیب می‌‌دهد و ترکیب می‌‌کند، مُصَوّر است. ♻️ پس هرچه که باید از صورت علمِ عنائیِ حقّ (= علمِ بسیطِ حق تعالی که عینِ ذات اوست) جَلّ و اَعلَی به عینِ خارجی تحقّق یابد، مسبوق به اندازه است. که چون به وقوع می‌‌پیوندد، به قَدْر و اندازه‌‌ی معیّن ایجاد و اختراع می‌‌گردد. 💠 لذا در نگارستانِ جهان همه چیز حساب شده و به اندازه‌‌ی شایسته و بایسته و بسنده، یعنی مهندسی شده آفریده شده است، که زیباتر از آن تصوّر شدنی نیست. ♻️ آری، چو حُسنِ ذاتِ خود، حُسن آفرین است، جمیل است و جمال او چنین است. 📘 منبع: هزار و یک نکته، ادامه‌‌ی #نکته ۵۶۰ ، صفحه ۳۱۳ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه): 💠 سوره‌‌های بعد از حوامیمِ (= جمعِ حاء میم) قرآن که از سوره‌‌ی محمد(ص) تا سوره‌‌ی ناس است، آنها را سوره‌‌های مفصّل می‌‌نامند. و این مفصّل از جهت کثرتِ فصول بین سُوَر به کریمه‌‌ی بسم الله الرّحمن الرّحیم است. (#نکته ۵۶۲) ♻️ انسان کامل، چون جامعِ مراتبِ کونیّه و الهیّه است، به اعتبار اوّل، اظهار نیاز و عبودیّت می‌‌کند و می‌‌گوید: عُبَیْدُکَ بِفِنائِکَ. 💠 و به اعتبار ثانی، به اذن الله گوید: ما چنین و چنان می‌‌کنیم که تصرُّف در مادّه‌‌ی کائنات می‌‌کند و به مقامِ کُنْ بلکه فوقِ آن نائل آید. و و و و ♻️ تقدیر به یک ناقه نشانید دو محمِل، لیلای حُدوثِ تو و سَلمای قَدَم را (#نکته ۵۶۳) 💠 هروی در بحرالجواهر گوید: بِلیناسِ حکیم، شاگرد ارسطو است، و بیشتر طلسم‌‌ها ساخته‌‌ی اوست. و آیینه‌‌ی سکَندریّه، که هرچه در مُلکِ فرنگ می‌‌رفت، در او پیدا بود، او ساخت. و جالینوس شاگرد او بود. ♻️ این آیینه همان است که امروز "رادار" می‌‌گویند که به معنیِ آشکارسازی و فاصله‌‌یابیِ رادیویی است. 💠 رادار، حروف اوائلِ چند کلمه و مخفّف آنهاست. و همین آیینه‌‌ی سکندر است که در لِسان شُعراء سائر است. (سائر= رونده، ساری) ♻️ حافظ گوید: آیینه سکندر جام جم است بنگر، تا بر تو عرضه دارد احوال مُلک دارا 💠 در فن دوم از مقاله‌‌ی هفت فهرست ابن ندیم در مورد آلتی چنین آمده: آلَة مُصَوّتَةُ تَسمع عَلی سِتّین میلاً ♻️ میل، بیست فرسنگ است و این آلت را امروز بلندگو گویند. بلندگویی که صدا را تا بیست فرسنگ مستقیم برساند، صنعتی شگفت است. 💠 در کُتُب تواریخ دیده ام که مانند دستگاه سِیر فضائی و هواپیمایی، حضرت سلیمان نبی (علیه السّلام) و دیگران نیز در آن عصر ساخته و به کار برده بودند. ♻️ ابونصر حماد جوهری به مدت بیست سال در میان عرب، لغات اصیل عربی را با شواهدی از اشعار عربی که در حدود پنج‌‌هزار شعر است، جمع‌‌آوری فرموده است و آن را صحاح‌‌اللغة نامیده است. 💠 عدد ابیات صحاح را تخمیناً چهل و پنج‌‌هزار بیت گفته‌‌اند. این عمل وزینِ جوهری، او را به فکر تسهیل در طیِ مسافات ارائه داده است. ♻️ و بر سر آن شد که آلتی اختراع کند تا مانند طیور تواند به سِیر هوایی از جایی به جایی پرواز کند. 💠 نوشته‌‌اند که آن صنعت طیران را به انجام رساند، و در حینِ تجربه و امتحان از پشت بام، خواست با آن فرود آید، عیب و آفتی بدان صنعت روی آورد که درست باز و بسته نمی‌‌شد و این سبب سقوطِ جوهری و وفاتِ وی گردید. ♻️ دیگران به جای این‌که عمل ناتمام او را تمام کنند، او را نسبت به اختلالِ دِماغی داده‌‌اند که بر اثر آوارگی در قُراء و بِلادِ عربِ عاربه، خللی به عقل او روی آورد که از دیوانگی چنان صنعت را سبب هلاک خویش گردانیده است.(#نکته ۵۶۴) 📘 منبع: هزار و یک نکته، صفحه ۳۱۵ و ۳۱۶ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

💥حضرت علامه حسن‌‌زاده آملی (قدّس سِرّه) : 🌸 اگر کسی در خصوص شخص حضرت مهدی موعود، "م ح م د" ابن الحسن العسکری علیهما السّلام، و جزئیاتِ حالات و امامت و غیبت و علائم ظهور او، اندک تَتَبُّعی در جوامع روائیِ فریقِیْن و کُتُبِ سِیَر(سیره ها) و تواریخِ آنان بنماید به حقیقت، بر وی مسلّم خواهد شد که ایمان به مهدی موعود، و اِیقان به غیبت و ظهور آن حضرت از بَداء اسلام، مَرکوز در اذهانِ مسلمین بوده است. 📘 هزار و یک نکته، #نکته ۷۲۰، ص ۵۸۲ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 آدرس کانال مدافعان ظهور در وبسایت👇👇 https://eitaa.com/modafeanzuhur‌

#نکته استاد ریاضی گفت: بچه ها به جای #روزه گرفتن ، دلی را به دست آورید ، گرسنه ای را سیر کنید! #گفتم استاد: اگر ما به جای معادله ریاضی در برگه امتحانی # برای تو شعر زیبایی بنویسیم به ما نمره قبولی می دهی؟ این دیالوگ، یکی از مغالطه های مشهور در جامعه ماست این به جای اون.. اون به جای این.. نوعی بهانه جویی برای کتمان دو امر مطلوب #مغالطه ای برای کنار زدن #امر_خدا ⚡️✨⚡️

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی (رضوان الله علیه) 💠 تفسیر ابوالفتوح رازی در ضمنِ کریمه‌‌ی: "يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک"(مائده/۷۱) ♻️ در بیان واقعه‌‌ی غدیر خم، تا آن‌که فرمود: آنگه اِشارت کرد؛ یعنی پیغمبر اکرم (صَلّی الله عَلیهِ وَآلهِ وَسلّم) به امیرالمؤمنین علی (عَلیهِ السّلام) و او را بخوانْد و با خود بر آن منبر برُد 💠 {منبری که از پالان‌‌های شتران جمع کردند و برهم نهادند} و دو بازویِ وی گرفت و او را برداشت بگردانید و بر مردمان عرض کرد، چنان‌که عروس را جلوه کنند. ♻️ "حَتَّى رأیَ النَّاسُ بَيَاضِ إِبْطَيْهِما" (دستها را تا آنجا بالا برد که سفیدی زیر بغل‌‌شان را دیدیم) و ساعتی خاموش می‌‌بود. 💠 چنین گویند که شبلی در روز غدیر نزدیک یکی از معروفان شد از علویان، و او را تهنیت کرد‌. ♻️ آنگاه گفت: یا سیدی تو دانی تا اشارات در آن چه بود که جدّت دستِ پدرت گرفت و برداشت و سخن نگفت؟ 💠 گفت: ندانم. گفت: اِشارت بود به آن‌که زنانی که از جمالِ یوسف بی‌‌خبر بودند، زبانِ ملامت در زلیخا دراز کردند و گفتند: ♻️ "امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَها حُبًّا إِنَّا لَنَراها فِی ضَلالٍ مُبِين" (یوسف/۳۱) 💠 او خواست تا طرفی از جمال یوسف به ایشان نماید، مهمانی ساخت و آن زنان را بخوانْد و در خانه‌‌ی دو در بُرد و بنشانْد؛ ♻️ و یوسف را جامه‌‌های سفید در پوشید و گفت برای دل من، از این خانه در رو، و به آن در بیرون شو. 💠 و ایشان را گفت: من می‌‌خواهم تا این دوستِ خود را یک بار بر شما عرض کنم. برای دلِ من، بر او مبرتی(= نیکی) کنید. ♻️ گفتند: چه کنیم؟ گفت: هریک را کاردی و تُرَنجی بدست می‌‌دهم، چون آید هریک پاره‌‌ی ترنج بِبُرید و به او دهید. گفتند: چنین کنیم. 💠 چون (یوسف) از در درآمد و چشم ایشان بر جمالِ او افتاد، خواستند که ترنج ببرند، دست‌‌ها بِبُریدند. ♻️ و حیرت چون برفت، گفتند: "حَاشَ لِلَّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ"(یوسف/ ۳۲) 💠 گفت(زلیخا) دیدید این، آن است که شما زبانِ ملامت بر من دراز کردید به سبب این: "فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيه" (یوسف/۳۳) ♻️ رسول(عَلیهِ‌‌السّلام) هم این اشارت کرد و گفت: این، آن مرد است که اگر وقتی در حقّ او، سخنی گفتم شما را خوش ننماید و زبانِ ملامت دراز کردید. 💠 امروز بنگرید تا خدای تعالی در حقّ او، چه گفت، او را چه پایه نهاد و چه منزلت داد؛ ♻️ آنگاه گفت: "ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ" الخ 📘 منبع: هزار و یک نکته، #نکته ۵۸۱ صفحه ۳۲۸ و ۳۲۹ 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0

🌷 حضرت علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی رضوان الله علیه 💠 انسان را به یک معنی، دو بدن است. و به معنای دیگر بدنهای گوناگون. و غرض ما از این دو معنی، دو وَجهِ اِجمال و تَفصیل است. ♻️ جمیعِ این ابدان، مرتبه‌‌ی نازله‌ی او هستند. بدنِ دنیاوی به غذای جسمانی رشد و نموّ می‌کند و اگر غذا از او گرفته شود، کاسته می‌گردد که غذا اجزای این جسم می‌‌شود. 💠 بدنِ دوم که بدن اُخراوی است در طولِ این بدنِ عنصری است. و تفاوت (دو بدن) در کمال و نقص است و غذای جسمانی جزء وی نمی‌‌شود. ♻️ چه غذای هر مُغتذی(غذا خورنده) مُسانِخ (هم‌‌سِنخ) با اوست. بنابراین در معنیِ رزق این کریمه: "وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ"(طلاق/۴) و روایاتِ بدین مضمون تدبُّر بسزا شود که رزق و غذا طعام انسانِ مِن حِیثَ هُوَ انسان معلوم گردد. 💠 به برهانِ قاطع غذای جسمانی برای نَفْس ناطقه مُعِد است که به اِعداد آن برای خود بدن دائمی می‌‌سازد که این بدن عنصری به وِزان اوست. ♻️ و آنچه طعمه خاک و حیوانات می‌‌شود غلافِ عنصری است که ظِلّ اُخراوی است. پس شبهه‌ی آکِل و مأکول شبهه‌ی سخت سُست و واهی است. 📘 منبع: #هزار_و_یک_نکته، #نکته ۲۱۷، صفحه ۱۳۸ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢

#نکته مهدوی آیت الله بهجت رحمت الله علیه میفرمودن: اگر اهل ايمان، پناهگاه حقيقي خود را بشناسند و به آن پناه ببرند، آيا امکان دارد که از آن ناحيه، مورد عنايت واقع نشوند؟! قطعا اگر ما به امام زمان عج پناه ببریم مورد عنایت ایشان قرار میگیریم کافیه خودمون رو مثل بچه ای که به آغوش پدر میپره به آغوش امام زمان پرت کنیم قطعا آقا ولمون نمیکنند ما هر روز تو باشگاه امام زمانی ها برای اومدن مولامون نذر و دعا میکنیم اگه دوست داری توام جزو ۳۴۴۵۳ نفر باشگاه امام زمانی ها باشی بزن رو لینک و امام زمانی شو https://ppng.ir/d/3VxA