🥀🕊شهید محمود نریمانی🕊🥀
رهبر انقلاب: انگیزه هایی وجود دارد برای اینکه یاد شهدا به فراموشی سپرده شود دشمن تا کجا از لحاظ فره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نزدیک شدیم به صحبتهای #دکتر حسن عباسی که گفته بود تا کاخ سفید را حسینیه نسازیم آرام نمی نشینیم✌️✌️
#حسینیه_کاخ_سفید
#دکتر_عباسی
#آزادی_بیان
@modafeharamnarimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی تو مسیر بندگی باشی خدا اختیار عالم رو میده دستت
امروز شهدا دارن مریض شفا میدن
#حجت_الاسلام_ماندگاری
#اوج_بندگی
@modafeharamnarimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی بخاطر غیرت باید از کربلا هم گذشت
خدایا به مردان ما غیرت حسینی و به زنان ما عفت زینبی عطا فرما
#حجت_الاسلام_عالی
@modafeharamnarimani
وقتی زیارت امام حسین ع را میخوانید فقط روی این جمله دقت کنید"یا لیتنی کنت معکم" اهل عرفان یک حرف خوب دارند.می گویند وقتی این جمله را می گویی خودت را در مکان اصحاب امام حسین ع قرار بده.یعنی چه؟ یعنی ای کاش من با مسلم بن عقیل بودم.واقعا اینطور باشد که خودت را جای مسلم بذار و این جمله را بگو.مسلم چه خصوصیاتی داشت؟
ایشان اولین صحابه ای است که در راه امام حسین ع به شهادت رسید.مسلم روز عرفه در دو موقعیت یاد امام حسین ع کرد.اولین زائر امام حسین ع در روز عرفه حضرت مسلم است.یک جا موقعی که حضرت مسلم را دستگیر کردند.
محمد بن اشعث به اصطلاح خودش به حضرت مسلم امان داد.حضرت مسلم شروع کرد به گریه کردن.محمدبن اشعث گفت:من از تو بعید می دانستم برای چنین هدف بزرگی اینطور خودت را کوچک کنی و گریه کنی.مسلم گفت:من برای خودم گریه نمی کنم برای امام حسین ع گریه می کنم.
خودم فدای حسین!
من به حسین نوشتم بیا.از تو یک تقاضا دارم.(حضرت مسلم از دشمن تقاضا می کند.)یک نامه بنویس و دست یک امینی بده و برای امام حسین ع بفرست بگو مسلم گفت نیا.زن و بچه را نیاور.
مورد دوم موقعی بود که حضرت مسلم را بالای دارالعماره بردند.قاتل ایستاده است.یک وقت دید حضرت مسلم رو به حجاز کرد:"السلام علیک یا اباعبدالله"
#سخنرانی_حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@modafeharamnarimani
🥀🕊شهید محمود نریمانی🕊🥀
وقتی تو مسیر بندگی باشی خدا اختیار عالم رو میده دستت امروز شهدا دارن مریض شفا میدن #حجت_الاسلام_ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خود پنهانتان را پیدا کنید
اگر گوشه دلتان بدی پنهانی دارید آن را پاک کنید
ایمانتان را قبل از ظهور در اعماق دلتان راسخ کنید
#غربال_قبل_از_ظهور
#یا_الله_یا_رحمن_یا_رحیم_یا_مقلب_القلوب_ثبت_قلبی_علی_دینک
@modafeharamnarimani
انس از اسب پایین آمد و آرام به سوی عبدالله رفت و او را در آغوش گرفت و گفت:
می دانستم که تو را نیز در کربلا خواهم دید.
عبدالله گفت: من اکنون به جایی رسیدم که تو خیلی پیش تر از من رسیده بودی.
انس گفت:خدا را شکر کن که رسیدی!
و امام یاری تو و همسرت ام وهب را به ما بشارت داد.
عبدالله گفت:مگر امام مرا می شناسد؟!
انس گفت:امام ,امروز,از صبح هر بار که مرا می دید سراغ تو و ام وهب را می گرفت و می فرمود:امروز روز دیدار با بهترین مردمان نخیله است.
اشک در چشمان عبدالله و ام وهب جمع شد.انس و عبدالله و ام وهب سوار بر اسب پیشاپیش دیگران حرکت کردند.وقتی از کتلی بالا رفتند نور ماه به نیمه نرسیده,از پس ابر بیرون آمده بود و حالا عبدالله از دور خیمه های یاران امام را می دید.عبدالله با دیدن خیمه ها به یاد خواب خود افتاد.گفت:
من این خیمه ها را پیش تر دیده ام.بخدا سوگند آن ها را رویای خویش دیده ام.
عبدالله در حالی که اشک در چشمانش جاری بود از کتل پایین آمد.گفت:
آیا بعد از حسین کسی هست که من جانم را فدایش کنم؟
و شروع به تاخت کرد و بقیه به دنبالش به سوی خیمه ها و اردوگاه امام تاختند.
#قسمتی_از_کتاب_نامیرا
#پایان
@modafeharamnarimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کنایه مجری برنامه ثریا در خصوص حذف کلمه #شهید
#با_این_ستارگان_می_شود_راه_را_پیدا_کرد
@modafeharamnarimani
17.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من بال و پر شهید را می بوسم
پا تا به سر شهید را می بوسم
گر لحظه دیدار میسر نشود
دست پدر شهید را می بوسم
#شادی_روح_شهدا_صلوات
@modafeharamnarimani
#یاران_باوفا
"جون "غلام ابوذر و یکی از شیعیان امام علی ع بود که امام او را ۱۵۰ دینار خرید و به ابوذر داد.بعد از رحلت ابوذر در خدمت اهل بیت ع بود و در کربلا همراه امام حسین بود.
"جون"از امام حسین ع اذن جنگ خواست ولی امام اجازه ندادند و فرمودند:ما تورا برای ایام عافیت و آسودگی خریداری کردیم و الان خود را گرفتار نکن . جون به پای امام افتاد و گریست و گفت:در زمان راحتی شما من کنار شما بودم حالا در سختی شما کناره بگیرم؟
من هرگز شما را ترک نمیکنم.
رویم سیاه است و بوی بدی دارم.اجازه دهید برای شما بجنگم و روسفید شوم.به حدی گریست که امام هم همراه او شروع به گریستن کرد.بالاخره اذن جنگ گرفت و دلیرانه جنگید و وقتی جسمش بر خاک افتاد امام سرش را روی زانوی خود گرفتند و فرمودند: خدایا رویش را سفید و بویش را معطر کن و با محمد ص و اهل بیت محشورش فرما.
وقتی پیکر جون را دفن می کردند چهره اش همانند ماه نورانی بود و با اینکه ۱۰ روز جسمش بر خاک بود بوی عطر از پیکرش استشمام می شد
#یار_سیاه_چهره_امام
@modafeharamnarimani
#محمد هادی_فرزندشهیدنریمانی
وقت رفتنت کوچک بودم انقدر کوچک که شاید تلفظ کردن خیلی از کلمات برام سخت بود ولی اسمت رو خیلی خوب ادا میکردم
هر چند سخت بود اما گذشت،الان دیگه بزرگ شدم،خیلی زودتر از آن چیزی که منتظرش بودم
حالا دیگه کلماتی که موقع رفتنت تلفظ آنها برام سخت بود،مثل بلبل برات میگم و زودتر از آن که فکرش را کنیم حتی آنها را خواهم نوشت وخواهم خواند و بالاخره راهیه مدرسه شدم تا فصل جدید زندگیم رو شروع کنم
میدونم مثل همیشه کنار من هستی و برام دعا میکنی
و من هم به تو ،ای قهرمان بزرگ زندگیم قول میدم اولین جمله ای که خواهم نوشت،جمله ایست که بزرگی شهید را در آن بگنجانم تا کسانی که قصد دارن اسم شهید رو حذف کنند خودشون از صحنه روزگار حذف بشن
و کنارش با مداد قرمزم ✍خواهم نوشت #بابا_محمود_شهیدم دوستت دارم و به تو افتخار میکنم
بابای مهربونم امروز دستام را تو دستت میزارم و قدم زنان باهم به مدرسه میریم
و تمام راه از گرمای دستای پر از مهربونی تو گرمایی برای زمستون زندگیم ذخیره میکنم
تا گرمای وجودت ،هوای تمام عمرم رو بهاری کنه
و روی دفتر زندگیم بزرگ و خوانا می نویسم
#شهید_همیشه_زنده_است_و_در_کنار_ماست🌹
بابا محمود خوبم خیلی دوستت دارم😘
#محمد_هادی_نریمانی
#فرزند_شهید_محمود_نریمانی
#پیش_دبستانی
@modafeharamnarimani
در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ رژیم بعثی عراق با تصمیم و طرح قبلی و با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی جنگی تمام عیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد.
صدام حسین با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر,آغاز تجاوز رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد.
جوانان دلیر ایران اسلامی با غیرت هر چه تمام تر از خاک ایران اسلامی دفاع کردند و هشت سال جنگ نا برابر را با مدد الهی غیورانه تحمل کردند.
عزیزانی که امروز کوچه هایمان را به نامشان مزین کرده ایم و هرگز نام و یادشان را فراموش نخواهیم کرد.
#هفته_دفاع_مقدس
#شهید_حذف_شدنی_نیست
#همیشه_مدیون_شهدا_هستیم
@modafeharamnarimani
🥀🕊شهید محمود نریمانی🕊🥀
#دلتنگ_نباش #خاطرات_شهید_روح_الله_قربانی
چشم هایش را باز کرد.هنوز ضریح در دستانش بود.نمی دانست چقدر از زمان گذشته فقط می دانست تمام روزهای زندگیش از ذهنش گذشته بود.
صدای روح الله در عمق وجودش پیچید.
زینب,اگه رفتیم کربلا حاضری حلقه هامونو بندازیم حرم؟
وای روح الله,معلومه که نه.حلقه های ازدواجمون تنها چیز مشترک بین من و توئه.چه جوری ازش دل بکنم؟
ولی اگه حلقه هامونو بندازیم حرم عشقمون جاودانه می شه ها!
نمی دونم.حالا بذار قسمت بشه بریم کربلا اون موقع تصمیم می گیرم.
بعداز شهادت روح الله با خودش عهد کرد هر وقت کربلا قسمتش شد حلقه هایشان را بیندازد داخل ضریح.
کیسه ای را از قبل آماده کرده بود و روی آن نوشته بود:
این حلقه های من و همسر شهیدم است که در دفاع از حرم حضرت زینب س شهید شد.فقط خرج ضریح شود.
با چشم مسیر عبورش را دنبال کرد.افتادند کنار قبر مطهر امام حسین ع.
رو به ضریح گفت:امام حسین,حلقه های ازدواجم رو انداختم ضریح تا بگم از بهترین چیزای زندگیم گذشتم برای شما.منتی هم نیست.روح الله همه زندگیم بود و حلقه های ازدواجمون تنها چیزی بود که بینمون مشترک بود.هر دوی اینها فدای شما.
آرامش عجیبی داشت که تا آن روز تجربه نکرده بود.در ازای تمام چیزهایی که داده بود یک چیز گرانبها به دست آورده بود.آن هم چیزی نبود جز روح الله ابدی...
#قسمتی_از_کتاب_دلتنگ_نباش
#خاطرات_شهید_روح_الله_قربانی
@modafeharamnarimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرزندان شهدا شرمنده ایم😔
@modafeharamnarimani