#عکسوخاطراتشُهدا 🥀
✨قول و قرار
آخرین باری که با #شهید_محمد_نجفی بودم ، توی #پادگان_شوشتر بود. انگشتر های دستم را که دید اصرار داشت که یکی از آنها را به او بدهم ، آن هم انگشتر #باباقوری که خیلی دوستش داشتم.
آن روز خیلی سربهسرم گذاشت ، وقتی دیدم رهایم نمیکند.
گفتم: بیا یک قول قراری با هم بگذاریم.
گفت : چه قول و قراری؟
گفتم: اگر تو #شهید شدی ، من آن انگشتر را به دستت میکنم و اگر من شهید شدم انگشتری مال تو و از دستم درآورد و آن را بردار.
در آستانه عملیات #کربلای۴ من که در #قزوین بودم ، امکان حضور در این عملیات را نداشتم.
عملیات شروع شده بود ، یک روز #سرهنگ_رمضانی را دیدم ،
گفت: #نجفی را در عملیات #کربلای۴ دیدم ، گفت به شما بگویم قولت #یادت_نرود.
گفتم: چطور؟
گفت: او در این عملیات شهید شد و تو باید به قولت عمل کنی!!
با شنیدن این خبر قلبم تکان خورد و اشکهایم جاری شد. دنبالش گشتم ، پیکر مطهر شهدا را آورده بودند. خودم را به محوطه عملیات سپاه پاسداران رساندم. دَر تابوت را برداشتم و کفن مطهرش را کنار زدم ، دستش را در دستم گرفتم و انگشتری را به انگشت او کردم.
#راوی: یوسف مسگری
#ماندگاران