#عکسوخاطراتشُهدا 🥀
✨روی پدر ندیدم
خیلی دلش میخواست که تا #تنها_فرزندش را قبل از شهادت ببیند و برای #دیدن و #بوسیدنش لحظه شماری میکرد اما وقتی #پای_ناموس و #شرف_ملتش از طرفی و قومی #زیاده_خواه و #متجاوز از طرفی به میان آمد ، آرزوهایش را فراموش کرد که اگر نمیکرد و نمیکردند امروزمان امروز نبود.
#وقت_خداحافظی که فرا رسید ، آنقدر سفارش کرد که داشتم جای خودم را با او اشتباه میگرفتم اما به سفارشات کلامی هم بسنده نکرد و در میانه ی خون و باروت #نامهای فرستاد که #مراقبش باشم تا سربازی از سربازان #امام_زمان باشد.
هنوز نامهاش را کامل نخوانده بودم که #اشکهایم از خبر عروجش بر صفحه کاغذ جاری شد یکم خرداد ماه سال ۶۱ دقیقاً یک سال بعد از #عقدمان در محضر #حضرت_امام_خمینی عروج کرد و درست دو ماه بعد نام #ماندگارشان در شناسنامه #دختر_دردانهاش به ثبت رسید دردانه ای که هنوز هم #زمزمه میکند:
من فرزند #شهیدم ، روی #پدر ندیدم.
#راوی: همسر شهید جلال ذوالقدر
#ماندگاران