سہ شنبہ: نـاهار :باقـر العلـوم؛ امام مــحمد باقـر ( درود خدا بـر او بـاد )
شـام: شیخ الائمہ؛ امـام صادق ( درود خـدا بـر او بـاد)
═✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧═
[ یاران!
شتاب کنید
که زمین
نه جای ماندن
که گذرگاه رفتن است. ]
#آسیدمرتضیآوینی
@modafehh
دل بود...
که از غافله مارا
عقب انداخت😔💔
@modafehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|🦋|•
بعضیوقتاهمبایدبشینی
سرسجاده،📿
بگی:خداجونم
لذتگناهکردنروازمبگیر..
میخوامباهاترفیقشم
@modafehh
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#پـارٺ_شصت_سه
یوسف: دنبال کی میگردی؟
_دنبال حاج علی!
مسیح: همین شیخ روبهروته دیگه! نشناختیش؟
ارمیا متعجب به چهره شیِخ مقابلش نگاه کرد. حاج علی در لباس روحانیت؟
_یعنی آخونده؟!
یوسف: منم تعجب کردم. وقتی رسیدیم اون پسره این لباسا رو بهش داد اونم پوشید.
به پسری اشاره کرد، که برادر "سید مهدی" بود.
زنی به آیه نزدیک شد و اندکی از خاک قبر را برداشت و بر پیشانی آیه مالید:
_خاک مرده سرده، داغ رو سرد میکنه.
آیه به سرد شدن داغش اندیشید. بدون مهدی مگر گرما و سرما معنا داشت؟
رها میخواست بلندش کند. آیه ممانعت کرد. سایه زیر گوش آیه گفت:
_پاشو بریم، همه رفتن!
_من میمونم، همه برید! میخوام تلقین بخونم براش!
_تو برو من میمونم میخونم، با این وضعت تو این سرما نشین!
_نه! خودم باید بخونم! من حالم خوبه، وقتی پیش مهدی ام خوبم.
نگاهی میان رها و سایه رد و بدل شد، نگران بودند برای این مادر و کودک.
حاج علی نزدیک شد:
_آیه جان بریم؟ مهمون داریم باید شام بدیم.
_من میمونم، شما برید!
حاج علی کنارش نشست:
_پاشو بابا جان... تو باید باشی! میخوان بهت تسلیت بگن، تو صاحب عزایی.
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#پـارٺ_شصت_چهار
آیه نگاه به چشمان قرمز پدر کرد:
_صاحب عزا محمده، حاج خانومه، شمایید!
بسه اینهمه صاحب عزا!بذارید من با شوهرم باشم!
رها که بلند شد، صدرا خود را به او رساند:
_چی شده؟ چرا نمیاید بریم؟
رها نگاه غمبارش را به همسرش دوخت:
_آیه نمیاد!
_آخه چرا؟
معصومه اولین کسی بود که از سر خاک برادرش رفته بود... چرا آیه نمیرفت؟
_میخواد پیش شوهرش باشه.
میگن که وقتی همه رفتن از سر خاک،
نکیر و منکر میان؛
اگه کسی باشه که برگرده و دوباره تلقین رو بخونه،
مرده میتونه جواب بده و راحت از این مرحله ی سخت، رد میشه!
تازه میگن شب اول تا صبح یکی بمونه قرآن بخونه!
صدرا به برادرش فکر کرد، کاش کسی برای او این کار را میکرد!
معصومه که رفته بود و دیگر پا به آنجا نگذاشته بود.
بهانه گرفته بود که برایش دردناک است و به بچه آسیب وارد میشود از اینهمه غم!
حرفی که مدتی بود ذهنش را درگیر کرده بود پرسید:
_تو هم مثل آیه خانمی؟
رها که متوجه حرف او نشده بود نگاه در نگاه صدرا انداخت و با تعجب پرسید:
_متوجه نشدم!
_من بمیرم، تو هم مثل آیه خانم سر خاکم میمونی؟ برام تلقین میخونی؟ سر خاکم میای؟ اصال برام گریه میکنی؟ ناراحت میشی؟ یاخوشحال میشی؟
رها اندیشید به نگرانی آشکار چشمان صدرا.
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
#حسینجانــــــ♥️....
زل میزنم
به عکس تو
و ابر می شوم
°【 هر شب بساط گریه
برایم فراهم است... 】°
#شبتونکربلاییــــــــــ「🌙」
@modafehh
#سلام_اربابم #صبحم_بنامتان
رو به ششگوشه ترین قبلهی عالم
هر صبح
بردن نام حسین بن علی میچسبد
السلام علی الحسین
و علی علی ابن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
@modafehh
چــهارشنبہ: ناهار : بابـ الحوائج؛امام کاظـــم (درود خدا بر او باد)
شـام :شـمس الشـموس ؛امام رضا(درود خـدا بر او باد)
═✧❁🌷@modafehh🌷❁✧═
سلام .هر کسی میتونه امروز برا رفع حوائج اعضا کانال و عاقبت بخیری شون و سلامتی. رهبر عزیزمان. یک حدیث کسا قرائت بکنه 🌱♥️
لبیک یا مهدی .pdf
150.4K
برای ظهور مولا چیکار کنیم؟؟
23.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏯ #نماهنگ احساسی
🍃در این بی قراری
🍃حرم بسته نیست
🎤 #صابر_خراسانی
#السلطان_اباالحسن✋
#چهارشنبه_های_امام_رضایی💚
@modafehh
«❅❁🍁#خاطره_از_حمیداقا🍁❅❁»
هر وقت مراسمات قدر یا مراسمات عزاداری میخواستیم بریم حمید آقا مداحی یا روضه گوش میدادن و میگفتن بدون اینکه آماده بشی که نباید وارد این مراسمات شد باید قلبت و روحت آماده و پذیرا باشه
•┈┈••❀✿✾•✨🌻🥀✨•✿❀✾••┈┈
@modafehh
•┈┈••❀✿✾•✨🥀🌻✨•✿❀✾••┈┈
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#پـارٺ_شصت_پنج
_مرگ هر آدم تلنگری به اطرافیانشه. مرگ تولد دوبارهست، اینا رو آیه گفته! غم آیه از تنهایی خودشه، نگران شب اول قبر شوهرشه، اونا عاشق هم بودن. هر آدمی که میمیره اشک ریختن یه امر عادیه!
صدرا به میان حرفش دوید:
_نه از اون گریه هایی مثل یه رهگذر! از اون چشمای به خون نشستهی آیه خانم! از اونا رو میگم!
رها نگاهش را دزدید:
_شما که رویا خانم رو دارید!
_رویا قبرستون نمیاد، میگه برای روحیهش بده؛ حتی برای سینا هم نیومد!
نگاه رها رنگ غم گرفت:
_به نظر من از اعمال خودش فراریه که میترسه پا به قبرستون نمیذاره!
اینجا بوی مرگ میدده! آدمایی که از ترسن و میدونن چیز خوبی اون دنیا منتظرشون نیست، قبرستون نمیان چون مرگ وحشت زده شون میکنه؛ وجدانشون فعال میشه.
اگه مُردم ، نه ، اما وقتی که مردم برام گریه کن!
ُ
_اتنها کسی که میتونه صادقانه
برام دعا و طلب بخشش کنه تویی!
_چرا فکر میکنی این کارو میکنم؟
_چون قلب مهربونی داری، با وجود بدیهای خانواده ی من، تو به احسان محبت میکنی؛ نمیتونی بد باشی...
سایه به آنها نزدیک شد:
_سلام.
صدرا جواب سالمش را داد. رها نگاه کرد به همکار و دوست خواهر شده اش:
_جانم سایه جان؟
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#پـارٺ_شصت_شش
_اذانو گفتن، آیه داره کنار قبر نمازشو
میخونه! منم میخوام برم این امامزاده
نماز بخونم، گفتم بهت بگم که یهو منو
جا نذارین!
رها نگاه به آیه انداخت که نشسته نماز
میخواند."چه بر سرت آمده جان خواهر؟
چه بر سرت آمده که این گونه نمازت را
نشسته میخوانی؟"
_منم باهات میام...
رو به صدرا آرام گفت:
_با اجازه!
_صبر کن، باهاتون میام که تنها نباشید!
دخترها که وارد امامزاده شدند. صدرا همانجا ماند. نگاهش به ارمیا افتاد:
_تو هنوز نرفتی؟
_حاج علی با سیدمحمد رفت. گفت بمونم دخترا رو برسونم.
_اون گفت یا تو گفتی؟
_میخواستم بدونم میخواد چیکار کنه؛
این روزا چیزای عجیبی میبینم.
ازمردن خیلی میترسم، نمیدونم این زن
چطور میتونه تو قبرستون بمونه! خیلی
ترس داره قبر و قبرستون!
ارمیا خیرهی نماز خواندن آیه بود...
آیه ای که دیگر جان در بدن نداشت...
آخر شب بود که آیه را به خانه آوردند،
جان دل کندن نداشت. حجله ای سر
کوچه گذاشته بودند... عکسش را بزرگ
کرده و جای جای خیابان نصب کرده
بودند. آخرین دسته ی مهمانها هم
خداحافظی میکردند که آیه آمد...
برای آنها سفره انداختند. آیه تا بوی مرغ
در بینی اش پیچید، معدهاش پیچید و
به سمت دستشویی دوید... رها دنبالش
روان شد میدانست که ویار دارد به مرغ!
میدانست که معده ی ضعیف شدهی آیه
لحظه به لحظه بدتر میشود.
@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
•
"نَبضِ قَلْبِی یَا حُسَیْنْ"
#مراقبقلبهاتونباشید
مگر نمیدانید ؛
ضربان قلب به حُسَیْنْ پایبندست
شبتون حسینے✨
@modafehh
بسم الله الرحمن الرحیم🌿
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
#حُسیــݩجانم
♡|گذرمتابہدرخانہاٺافتاد #حسیݩﷺ
خانہآبادشدم،خانہاٺآباد #حسیݩﷺ|♡
#رفیققدیمےالسلام✋🏻✨
#صبحٺون_حسینۍ 🌤
#حسینجانم♥️
@modafehh
پنج شنبہ: ناهار : جواد الائـمہ؛امام محمد تقی (درود خدا بر او باد)
شـام : هادی دلـها ؛امام علی النقی(درود خـدا بر او باد)
┅═══✼ @modafehh ✼═══┅