📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_سوم
#قسمـت_هشتاد_شش
های کوچک و بزرگشان، اختلاف نظرهایشان را اما همیشه عشق و احترامی که میانشان بود، حرف اول و آخر را میزد. زینب ناز بودن را خوب
بلد بود و محمدصادق این روزها عجیب شبیه ارمیا بود.
با اصرار های فراوان محمدصادق که به زینب سادات فشار می آورد، تاریخ عقد تعیین شد. از آن روز زینب رفتارهای عجیب محمدصادق را
دید...
آن روز زینب در راه خانه مشغول صحبت با محمدصادق بود. کوله اش روی دوش و گوشی را با دست دیگر گرفته و چادرش را با دست دیگر
گرفته بود.
زینب سادات: امروز مامان کلاس نداشت، باید با اتوبوس برم.
محمدصادق:عمو چطور اجازه میده؟
زینب سادات متعجب پرسید: اجازه چی؟
محمدصادق: اینکه زنش بیرون کار کنه.
زینب سادات خنده آرامی کرد: همونطور که تو اجازه دادی.
محمدصادق: خب من تو رو جایی میذارم که تایید شده باشه. هر جایی اجازه نمیدم.
زینب سادات حرفش را به شوخی گرفت و گفت: حتما بابا هم تایید کرده دیگه.
محمدصادق: کار مامانت خیلی در ارتباط با مرداست. این با شرایط فعلی عمو جالب نیست.
زینب سادات از مادرش دفاع کرد: کار منم در ارتباطه. حتی بیشتر از مادرم! تازه مامان همیشه میدونه چطور با مردها رفتار کنه.
محمدصادق: عمو خیلی بی خیاله. بهتره یکم زندگیشو سفت بچسبه.
زینب سادات: منظورت چیه صادق؟
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_سوم
#قسمـت_هشتاد_هفت
محمدصادق: آخه مامانت زود میتونه یکی رو جای شوهرش بذاره. بعد از بابات، با عمو ازدواج کرد. با این شرایط عمو، ممکنه به زودی به فکر طلاق و ازدواج مجدد بیفتد.
زینب سادات برآشفت: درباره مامان من درست حرف بزن
محمدصادق: چرا ناراحت میشی؟مادرت اگه عاشق پدرت بود، بعد از مرگش ازدواج نمیکرد. مثل مادر من. اما مادرت خیلی راحت ازدواج کرد و برات یک برادر ناتنی هم آورد. حتما ارثیه پدریت هم با ایلیا شریک شدی.
زینب سادات: تو از هیچی خبر نداری.زندگی مامانم یکم پیچیده است.
محمدصادق: تو هم مثل مادرتی؟
زینب سادات: منظورت چیه؟
محمدصادق: هیچی. از بابات بگو.
زینب سادات سعی کرد آرام باشد: بابا هم خوبه. یکم وضع ریه هاش خرابه که عمومحمد یک دکتر...
محمدصادق میان حرفش آمد: عمو رو نگفتم.
میخوام از پدرت بگی برام.
تو چرا شوهر مامانت رو بابا صدا میزنی؟
زینب سادات شوک زده ایستاد: شوهر مادرم؟
محمدصادق: آره دیگه. اون نسبتی جز شوهر مادرت با تو داره؟
زینب سادات: دیگه این حرفو نزن.
و تلفن را قطع کرد. بلافاصله تلفنش زنگ خورد و زینب سادات جوابش را نداد. تا پیامی رسید. با باز کردن پیام کوتاه، اخمانش بیشتر در هم رفت.
محمد صادق نوشته بود: (دیگه هیچ وقت این کارو نکن وگرنه عواقب بدی داره)
زینب سادات با خود اندیشید: حالا کارش به جایی رسیده که منو تهدید میکنه! دوست دارم تلفن رو روی تو قطع کنم.زینب سادات که سرش را روی پای مادرش گذاشته بود گفت: اون منو نمیخواد. از من میخواد چیزی رو بسازه که خودش میخواد. این روزا دیگه خودمو نمیشناسم.
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
🍃 همه کارۀ من!
هیچ کار تو بیحکمت نیست.
در این تردیدی ندارم.
تو جلوۀ صفت حکیم خدا روی زمینی.
شکّی نیست.
حتماً حکمتی هست که تو این قدر پاسخم را به تأخیر انداختهای.
من تسلیمم.
اصلاً نمیخواهم چیزی را بر تو تحمیل کنم.
هر وقت خواستی جوابم را بده.
از ته دل میگویم.
ولی نمیتوانم نگویم که دلم کوچک است و تحمّلم کم.
بگو برای بزرگ شدن دلم چه کار کنم؟
هر روز با خودم این حرفها را مرور میکنم
تا زبانم لال حتّی یک بار
واژهای که بوی گله داشته باشد
از دهانم بیرون نیاید
ولی تا کی میتوانم این بار را تحمّل کنم، نمیدانم.
هر چه قدر بیشتر قید دنیا را میزنم
بیشتر احساس تنهایی میکنم.
خودم را میشناسم
این احساس تنهایی را فقط با یک خبر میتوانم تاب بیاورم
خبرش هم کافی است، باور کن.
بگو که میخواهی با من دوست شوی
من هر چه قدر که بار این تنهایی سنگین باشد
باز هم تاب میآورم.
البتّه اگر صلاح نمیدانی
من راهی ندارم جز تسلیم.
شبت بخیر همه کارۀ من!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
••✾ @modafehh ✾••
🖇🥀حجةالاسلام علوے تهرانے:
ورشڪسته از نظر خدا
ڪسے است ڪه از #نماز_شب محروم بشـود
التماس دعای فرج
به یاد برادر شهیدمون هم باشید
#شبتون_حسینی🌙
••✾ @modafehh ✾••
باردیگرهم شبـم،
با نور چشمت
صبح شد
ای یگانه آفتابِ
شہر دل ...
صبحت بخیر
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#صبحتون_شهدایی🌷
@modafehh
یکشنبه:
نهار: مادرجان، حضرت زهرا(درود خدا بر او باد)
شام: غریب مدینه، امام حسن مجتبی(درود خدا بر او باد)
••✾ @modafehh ✾••
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#حدیث❤️ امام باقـر ( علیهالسلام ): روز جمعه نيکي و بدي دو برابر ميشود منبع-مستدرکالوسائل،ج۱،ص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞این پسر بچه در مورد علی علیه السلام چی میگه😍
بسیار زیبا👌
#تبلیغ_غدیر_واجب_است
#مبلغ_غدیر_باشیم 📲
غدیر را به یاری خداوند
جهانی میکنیم💎
#غدیر
••✾ @modafehh ✾••
°•°•°•°
میگمـا . . .
اِی ڪاش انقدر ڪھ تࢪس از گرفتن
ڪرونا داریم؛ یکمی هم ترس از نیومدن
آقا داشتیم/:
تیترتمومخبرهاشُدهڪـرونا❗️
هممونبہخاطراینبیماریداریم
پیشگیرۍمیڪنیم.
ولیکدوممونتاحالاازگناهمون
پیشگیریکردیمکھ،دِلمـولاموننشکنھ؟!
وقتشنیستیهتِکونیبهخودمونبدیم !؟
#تلنگر•⛓
#امام_زمان🍂
••✾ @modafehh ✾••
📸 گذر زمان میتونه یه رسم رو زیر و رو کنه و از پسندیدهترین حالت ممکن به بدترین حالت ممکن تبدیلش کنه!
😍 مثلا همین رسم جهاز بینون و دیدن وسایل خونه تازه عروس و داماد برای این بود که مردم ببینن چی کمه، اون رو کادو بگیرن بیارن. بدون منت گذاشتن و بدون طعنه زدن و در پسندیدهترین حالت ممکن.
😔 چشم و همچشمی کاری کرد که حتی از سس با طعم فلان هم نگذریم و از یخچال عکس بگیریم و بکنیم تو چشم همدیگه...
#سبک_زندگی
#تفاخر
#چشموهمچشمی
••✾ @modafehh ✾••
•°🌱
حسین جان✨
لب باز میکنم،
سخنم گریه می کند
با ما چه کرده دوریات
ای بهتر ازبهشت!
شبتون حسینی🌙
••✾ @modafehh ✾••
بسمربالمهـــدے ♥
✨اللّٰهُمعجللولیكالفرج✨
دوشنبہ: ناهار :سـالار زیـنب؛سیـدالشـهدا(درود خدا بر ان ها باد)
شـام :زیـنت عبادتــ کنندگـان ؛امام سـجاد(درود خـدا بر او باد)
••✾ @modafehh ✾••
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#آیه_گرافی 💙 وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ!؟ عزیز جان تو دلتو نگاه کن، هر کس از دل خود
#آیه_گرافی 👀✨
اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ
بگو: خداوند شما را از اين ظلمتها و از هر
ناگوارى ديگر نجات مىدهد، باز شما (به جاى سپاس)، شرك مىورزيد.
میگه بدونید که خدا شمارو از اون سختی ها و از هر اندوهی نجات میده!
قشنگ نیست؟🙂
سوره انعام|۶۴
••✾ @modafehh ✾••
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#شهیدانه🍃 رفیقش میگفت: یه شب تو خواب دیدمش..🌙✨ بهم گفت به بچه ها بگو حتی سمت گناه هم نرن،❌ اینجا خ
『🌸🌱』
#شهیدانہ
سخنپدرشهیدجهادمغنیہ:
«همینشهداۍبرجستہۍدنیاۍ
اسلام،همینشهیدعزیزۍڪہبہ
وسیلهۍصهیونیستهابہشهادت
رسید،اینهاافتخارمیکردندڪہ
بچہهایامامند؛خودشانرافرزنداماممیدانستند.
اینشهیدحاجعمادخودشرافرزندامام میدانست».
#شهیدعمادمغنیه
••✾ @modafehh ✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#مناسبتے #امام_هادی علیهالسلام
میلاد باسعادت امام دهم
حضرت امام علۍالنقےالهادی(علیهالسلام)
برتمام شیعیان مبارڪ🌸🌱
••✾ @modafehh ✾••
همیشه تا ساعتی از پایان ساعت ڪار در محل کارش می ماند و کار می ڪرد تا همه حقـوقی ڪه دریافت می کند #حـلال باشد
🌼بسیار مهربان و دستگیر بود🌼
راوی: همسر محترم شهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
••✾ @modafehh ✾••
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#حدیث 🌸 ☔️ امام صادق عليهالسلام : با بےاعتنايے به سفيه و ندادن جواب او، با وے مقابله كن، تا مردم
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#حدیث🔗 بھ آن که تمام ِ محبتش را نثار تو میکند، با تمام ِ وجود، خدمت کن..♥️ - امامهادی علیهالس
صلوات خاصه امام هادی علیه السلام
🍃اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الْأَوْصِيَاءِ وَ إِمَامِ الْأَتْقِيَاءِ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ أَجْمَعِينَ اللَّهُمَّ كَمَا جَعَلْتَهُ نُورا يَسْتَضِيءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوَابِكَ وَ أَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقَابِكَ وَ حَذَّرَ بَأْسَكَ وَ ذَكَّرَ بِآيَاتِكَ وَ أَحَلَّ حَلالَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ بَيَّنَ شَرَائِعَكَ وَ فَرَائِضَكَ وَ حَضَّ عَلَى عِبَادَتِكَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِكَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِكَ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ.
میلاد دهمین اختر تابناک امامت و ولایت، امام هادی(علیهالسلام) بـر هـمه شیعیان و مسلمان جهان مبارک باد. 🌻⚡️
#صلوات_خاصه
••✾ @modafehh ✾••
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_سوم
#قسمـت_هشتاد_هشت
همه کارهام ایراد میگیره. انگار من یک بچه خنگم و اون عقل کل. همش سرکوفت میزنه بهم که مادرت دوبار ازدواج کرده و وفادار نیست.
زینب لب گزید و نفس آیه رفت. رفت جایی حوالی گلزار شهدا. رفت جایی حوالی مرِد خوابیده روی تخت. رفت جایی حوالی مرگ.
نمیتوانست لب باز کند و جواب دخترکش را بدهد. زینب سادات هم توقع نداشت جوابی بشنود. دوباره با یاد آورد...
فردای آن روز با هم پیگیری های محمدصادق، آشتی کرده و تا چند روز محمدصادق بیشتر حواسش به حرف هایش بود اما بهانه گیری هایش بیشتر شد.
محمدصادق: چرا یک بار تو نمیای مشهد؟
زینب سادات: هم من دانشگاه دارم هم مامان، ایلیا هم درس داره.
محمدصادق به تمسخر گفت: خودتو گفتم، نه خانواده محترمتون رو.
زینب سادات: من تنها بیام؟
محمدصادق: نه، با محافظین شخصی بیا! مامان جنابعالی الکی یک چادر انداخته سرش و ادعای مسلمونی داره! چرا نذاشت محرم بشیم؟
زینب سادات: دلیلی واسه محرم شدن نیست. ما میخوایم همدیگه رو بشناسیم. مامانم میگه محرمیت باعث میشه بجای شناختن همدیگه،
بریم تو حاشیه و احساس کنیم دیگه ازدواج کردیم. بعدشم ما چه حرفی داریم که نشه بدون محرمیت زد؟ هر چی هم باشه میمونه بعد عقد.
محمدصادق: ادعای مسلمونیتون گوش فلک رو کر کرده!از حاج علی بعید بود! حالا عمو ارمیا تازه مسلمونه، حاج علی چرا؟
زینب سادات برآشفت: یعنی چی تازه مسلمونه؟
محمدصادق: یعنی خبر نداری فقط برای ازدواج با مادرت ریش گذاشته و نماز خونده؟
زینب سادات: اصلا هم این طور نیست. بابا وقتی بابا مهدی رو شناخت تغییر کرد.
⏪ #ادامہ_دارد...
📝@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_سوم
#قسمـت_هشتاد_نه
محمدصادق با پوزخند آشکاری در صدایش گفت: داداش مسیح که چیزای دیگه میگه. نگفتی نظر حاج علی چی بود؟
زینب سادات: نظراتتو برای خودت نگهدار.
محمدصادق: تو زیادی روی عمو ارمیا حساسی. خوبه بابات نیست. باید یک مدتی ازشون دور بشی تا بتونی درست ببینی کار مادرت چقدر اشتباه بود. زندگی با من لیاقت میخواد زینب. سعی کن لیاقت زندگی که برات میسازم رو داشته باشی. من دست از سرت بر نمیدارم، اما تو هم بدون که هر جور رفتار کنی همونجور بهت جواب میدم. از اینکه هی از ازدواج آیه دفاع میکنی، خوشم نمیاد. اون ارمیا هم نون به نرخ روز خوره! ایلیا هم که رو مخ راه میره. من فقط خودتو میخوام. خانوادت هم سالی یک بار ببینی بسه. البته اونا هر چقدر بخوان، میتونن بیان، که با وضعیت ارمیا بعیده زیاد بیان. اما تو نمیتونی بری!
زینب سادات: مگه دیوانه هستم با تو زندگی کنم؟ من نامزدی رو بهم میزنم.
محمدصادق با همان صدای حق به جانبش گفت: الاغ! کی بهتر از من گیرت میاد؟زندگیتون رو دیدی؟مادری که دوبار ازدواج کرده، ناپدری
فلج!سربار زندگی پدر بزرگ. کی آدم حسابی تر از من میاد سراغت؟بهت گفتم لیاقت داشته باش. گفتم آدم باش زینب.
زینب تلفن را قطع کرد و گوشه اتاقش چمباتمه زد و اشک ریخت. از محمدصادق بیزار بود. از حرف هایش، از طعنه هایش، از کنایه های ریز و
درشتش.
نفس آیه هنوز جا نیامده بود که زینب سادات دوباره گفت: میخواد منو از شما جدا کنه!همش میگه من لیاقتش رو ندارم.
آیه سعی کرد نفس هایش را منظم کند. پسرک بی لیاقت! خوب میدانست محمدصادق وصله تن آنها نیست. خوب میدانست محمدصادق دخترکش را خوشبخت نمیکند. حال چه میکرد به شکسته ...
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
🍃شما بندگانی هستید که خدا کرامتش را به شما بخشیده و شما هم حق بندگی را ادا میکنید و از او پیشی نمیگیرید.
🍃شما به ما آموختید که «چرا؟»، در آیین بندگی راه ندارد و در قبال امر خداوند، تنها یک کلمه بر زبان بیاوریم: «چشم» و بیهیچ فاصلهای دستور خدا را لباس عمل بپوشانیم.
📚امام نامه؛ گذری در کوچه پس کوچههای جامعۀ کبیره.
#امام_نامه
#دهه_ولایت
#عاشقانه_های_بارانی
#محسن_عباسی_ولدی
••✾ @modafehh ✾••
•°🌱
حسین جان...!
ما از دنیا هیچ چیز نمیخواھیم،
جز یک بغل از #ضریحِ شما،
دنیا و آخرت ما شمایی
آقای امام حسین... ♥️😔
#شبتون_حسینۍ
••✾ @modafehh ✾••
•°🌱
سردار سر بريده ی دنيا،
°【 سلام عشق 】°
عاليجناب حضرت دريا، سلام عشق
شمس و قمر به گنبدتان
بوسه ميزنند♡
خورشيد کربلای معلی ، سلام عشق
#صبحتوݩحســینی♥️
#ازدورسلام🤚
••✾ @modafehh ✾••