شبلی گفت: تصوّف از سگی آموختم که وقتی بر در سرایی خفته بود. خداوندِ سرای بیرون آمد، و آن سگ را میراند، و سگ دیگر باره باز میآمد. شبلی گفت: چه خسیس¹ باشد این سگ، وی را میرانند و همچنان باز میآید. ربّالعزة آن سگ را به آواز آورد تا گفت: ای شیخ، کجا روم که خداوندم اوست!
از دوست به صد جور و جفا دور نباشم
ور نیز بیفزاید، رنجور نباشم
زیرا که من او را ز همه کس بگزیدم
ور زو به کسی نالم، معذور نباشم
#رشیدالدین_میبدی
📕بگشای راز عشق، گزیدهٔ کشف الاسرار میبدی، انتخاب و توضیح دکتر محمدامین ریاحی، چاپ دوم، ۱۳۷۵، سخن، صص ۱۱۱ و ۱۱۲.
پ.ن:
¹_ در اینجا به معنای پست، فرومایه.
🌴 @ModamQom