✍ یک سلام ساده
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 یک سلام ساده
✅ آرام و باوقار قدم بر می دارد، سرش پایین است، چند قدمی که عصا زنان حرکت می کند سرش را بالا می آورد نگاهی به جلو و مسیر پیش رو می اندازد و دوباره سرش را پایین می اندازد و به راهش ادامه می دهد. زیر لب زمزمه می کند؛ گاهی شعر، گاهی ذکر، گاهی هم دعا برای عزیزانش. با وجود وزن و وقاری که دارد اما تمام وجودش گویی لرزشی آرام دارد که قدرت تند راه رفتن و تعادل بدون عصا را از او می گیرد اما باکی ندارد چون به خوبی می داند این سرنوشت محتوم همه ی انسان هاست. انگار خسته شده است.
✅ به اولین نیمکتی که می رسد دستش را می گیرد و به آرامی روی آن می نشیند. ابتدا گوشی تلفن همراهش را در می آورد. فکر نمی کنم به جز اعلان #ساعت روی گوشی دنبال چیز دیگری باشد. آن را داخل جیبش می گذارد، عینکش را عوض می کند و روزنامه اش را باز می کند و می خواند. تقریباً هر روز صبح اول وقت داخل پارک می آید، قدم می زند و روزنامه می خواند. تمیزی، وقار، کلاس و صفای این پیرمرد را خیلی دوست دارم. خودم را به او رساندم و سلام کردم. گفت: به به دوست سحر خیز من! خدا خیرت بدهد که هوای ما را داری، عاقبت بخیر شوی جوان، روزگار وفق مراد تو باشد و ... خدای من! این پیرمرد برای یک سلام ساده چه محبتی به من می کند!
🔴 انگشت عصا
✅ آری دقیقاً همین گونه است. کهنسالان و بزرگوارانی که در روزها و سال های پایانی عمر خویش قرار دارند و کماکان منشأ برکت و رحمت هستند. آن ها دیگر «آرد خود را ریختن و الک خود را آویختن» و دیگر جز «سلامتی، آرامش و آبرو» هیچ چیز دنیا برایشان اهمیت ندارد. حال دیگر نوبت فرزندان شان است که همه ی آن چه از زندگی به خاطر «حمایت و برکت» والدین و بزرگ ترهای خود به دست آورده اند را قدر بدانند و نسبت به آن ها #قدرشناسی، تواضع و توجه نشان دهند. و به راستی چه زیباست نعمت قدردانی و قدرشناسی.
✅ #بیدل_دهلوی به زیبایی این گونه می سراید: «به انگشت عصا هر دم اشارت می کند پیری / که مرگ اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجاست» اما چه سود که گذران سریع زمان را از یاد می بریم و همواره غفلت و فراموش می کنیم در برابر بزرگ ترها و والدین خویش چه وظایفی بر عهده داریم. خصوصاً اکنون که وضعیت پنجره جمعیتی کشور به گونه ای که به سرعت رو به سوی پیری حرکت می کنیم شاید نیازمند آن باشیم بیش از هر زمان دیگری نسبت به این موضوع آگاه و حساس باشیم و در مسیر حمایت، توجه، محبت و امیدبخشی به موسپیدان و سالمندان جامعه خصوصاً آن هایی که به ما نزدیک ترند و بر گردن ما حق دارند تلاش کنیم.
🔴 موی سپید
✅ باور کنید بالاتر از سیاهی هم رنگ دیگری هست و آن «موی سفید» پدران و مادرانی است که همه ی عمر خویش را در راه قد کشیدن، #تربیت و رفاه فرزندانشان صرف کرده اند و اکنون بعد از چند دهه زندگی سخت، آبرومندانه و عزت مندانه تنها و تنها دلخوشی شان محبت، توجه و حمایت کسانی است که بی محابا برایشان فداکاری کرده اند. پس اکنون نوبت شماست که به سراغ آن ها بروید در برابرشان متواضعانه بنشینید و در دل به خود تذکر بدهید و این گونه سخن بگویید: پدرم، مادرم! بر دستانت بوسه می زنم اکنون که جبر روزگار بر چهره ات چین و چروک نشانده و گرد پیری بر صورتت پاشیده است.
✅ دست تو را می بوسم اکنون که در سن #بازنشستگی قرار دارید ولی همچون جوانی باانگیزه تلاش می کنید. مرا ببخشد اگر دغدغه های شما را نمی شناسم. مرا حلال کنید اگر دغدغه های شما را می شناسم ولی کاری از دستم برنمی آید. می دانم برای شما که سال ها گره های زیادی را در زندگی مردم گشوده اید سخت است تنهایی و نشستن بر نیمکت های بیکاری پارک ها و نگریستن به دور دست ها و بعد تا می توانید دور سرشان بچرخید، به آن ها کمک کنید، باری از روی دوششان بردارید و فراموش نکنید خدمتگزاری به والدین بالاترین جایگاه و مقام دنیاست؛ «موی سپید خندد بر آن کسی که گوید / بالاتر از سیاهی رنگ دگر نباشد»
🔺 منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻سه شنبه ۲ آبان ۱۴۰۲، شماره ۴۰۶۵
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar