✍ #مدیران_تصادفی
🔺#محمدرضا_شعبانعلی
🔻#پایگاه_جامع_مدیریار
💢 تعریف مدیران تصادفی:
⇦ کسانی هستند که با یک تصادف و به صورت اتفاقی، به یک پست مدیریت رسیدهاند. این تصادف بیشتر در سازمانهای دولتی واقع میشود.
💢 برخی از این تصادفها عبارتند از:
⇦ مدیر ارشد یک سازمان یا شرکت به دلایل سیاسی یا اقتصادی یا شخصی، ناگهان از کار برکنار شده یا شغل خود را ترک میکند و یکی از کارکنان یا مدیران میانی، بدون طی شدن فرایند رسمی و توسعه توانمندیها، ناگهان میزی بزرگتر از میز قبلی خود را تصاحب میکند.
⇦ یک سرمایهگذار، سهام غالب شرکتی را میخرد و تصمیم میگیرد مدیر معتمد خود را در آن شرکت منصوب نماید.
⇦ یک مدیر در سازمان با لابی کردن و تخریب دیگران، عملاً تمام گزینههای دیگر را حذف کرده و مسیر را برای تصاحب پستهای مدیریتی ارشد، تسهیل میکند. فردی به دلیل داشتن تعهد بالا و اعتبار زیاد، بدون داشتن دانش و تخصص، در یک پست مدیریتی قرار میگیرد.
⇦ پدری که کارآفرین بوده و مدیر یک کسبوکار است، به صورت ناگهانی فوت یا مهاجرت میکند و فرزندی که تا دیروز سرگرم زندگی شخصی خود و گشت و گذار در خیابانها بوده است، ناگهان خود را پشت میز مدیریت میبیند.
💢 رفتارهای مدیران تصادفی:
رفتارهای زیر در میان مدیران تصادفی، زیاد دیده میشوند:
➊ مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را #تهدید میدانند و همواره احساس میکنند همه در صدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند.
➋ مدیران تصادفی، #تصمیمهای_پراکنده میگیرند و روند یکسانی در تصمیمهای آنها مشاهده نمیشود. گاه برای یک بخش به طرز گستردهای هزینه میکنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایهگذاری برای یک واحد را فراموش میکنند.
➌ مدیران تصادفی، بسیار #دهن_بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزه مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان خارج شده است.
➍ مدیران تصادفی #تصمیمهای_تکانشی میگیرند. به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف میکنند. آنها استراتژی بلندمدت ندارند و تصمیمهای آنها غیر قابل پیشبینی است.
➎ مدیران تصادفی، به نظام #جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها ترجیح میدهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا کنند و حتی حاضرند سازمان را چاقتر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد.
➏ مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را #وفاداری میدانند و نه #تخصص. چرا که وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سوال میبرد اما وجود متعهدان بیتخصص، میتواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد.
➐ مدیران تصادفی، تشنه عنوان، #مدرک، تقدیرنامه و … هستند و هزینههای جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت میکنند.
➑ مدیران تصادفی، سازمان را محل #تفریح میدانند و نه محل کسبوکار. به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان میبینی که هرگز نمیتوانی توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی.
➒ مدیران تصادفی از کارکنان رده پایینتر فاصله گرفته و خود را #ایزوله میکنند. چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغهها و … ندارند و عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.
➓ مدیران تصادفی از #جلسات_متعدد استقبال میکنند. در جلسههای میان کارکنان، میتوانند لغتهای جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی را در حافظهی خود، برای استفادههای آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند
🔚 سخن آخر:
⇦ مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، «میبینند». گاه کارمندی برای یک جلسه یا یک پروژه صدا زده میشود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده میشود. بسیاری از همین مدیران، انتظار اولشان از کارکنان، دیده شدن است. آنها بیش از اینکه نگران کیفیت کار، خروجی یک جلسه یا سود سازمان باشند، میخواهند دیده شوند.
⇦ مدیران تصادفی در کشور ما رو به گسترش هستند. تزریق نقدینگیهای زیاد به افراد و سازمانهایی با ظرفیت کم، موجب شده که از کنار هر شرکت یا سازمانی که به رانت اقتصادی دسترسی دارد، دهها شرکت یا سازمان قارچ گونه سبز شده و در راس بسیاری از آنها، مدیران تصادفی منصوب میگردند. این مدیران را باید شناسایی و حذف کرد هرچند حذف کردن آنها خیلی سخت است.
www.modiryar.com
@modiryar