✍ ما و دغدغه های دیگران
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 حکایت راننده لجباز
✅ خیلی عجله داشتم. باید به یک #جلسه مهم کاری می رفتم. کمی دیر شده بود و با تأخیر رسیدن اصلاً صورت خوشی نداشت. سعی می کردم با رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی با سرعت بیشتری حرکت کنم. از دور چشمم به چراغ افتاد که سبز است و هر لحظه مکن است زرد یا قرمز شود. ماشینی جلوتر از من بود چند بار چراغ دادم توجه نکرد و به اصطلاح راه نداد. بوق هم که زدم مسیر را باز نکرد. حتی عامدانه به یکباره سرعتش را به گونه ای کم کرد و مسیر مرا بست تا دو نفری پشت چراغ قرمز بمانیم. خیلی ناراحت شدم ولی خودم را به شدت کنترل کردم. کنار ماشینش که قرار گرفتم شیشه را پایین داد و گفت: چه خبر است؟ سر می بری؟
✅ چرا اینقدر بوق می زنی و خلاصه با تشر و ناراحتی کلی حرف بارم کرد. من که کاملاً بر خودم مسلط شده بودم به آرامی و با لبخندی گفتم باور کن هیچ خبری نیست، اصلاً قصد سبقت گرفتن یا جا گذاشتن شما را نداشتم فقط کمی عجله دارم همین. خیلی غیر طبیعی است که یک نفر عجله داشته باشد؟ برای خودت پیش نمی آید؟ کاش امروز که من عجله داشتم شما راه را باز می کردی و به من کمک می کردی که زودتر به مقصد برسم تا فردا روزی که به هر دلیلی شما عجله داشتی دیگران #مراعات_حال شما را بکنند. از شما چه پنهان گویی حرف هایم در او اثر کرد. سرش را پایین انداخت و در حالی که چراغ سبز شده بود چند تا بوق به نشان احترام زد و گفت حق با شماست عذرخواهی می کنم.
🔴 دغدغه های دیگران
✅ در ادامه مسیر گویی از جلسه و تأخیر احتمالی رسیدن به مقصد فراموش کرده باشم صرفاً فکرم به این اتفاق و رفتار راننده لجباز بود. با خودم گفتم چرا نباید در زندگی اجتماعی و خانوادگی خود ملاحظه دیگران را هم بکنیم، به احساسات و نیازهای هم نوعان خود احترام بگذاریم و دغدغه های آن ها برای ما هم مهم باشد. یکی استرس دارد، دیگری فرزندش بیمار است، مسلمانی بدهکار است، فرد دیگری افسرده یا حالش گرفته است و خلاصه زیر آسمان این شهر مردمان بیشماری هستند که ممکن است به دلایل مختلف حال خوبی نداشته باشند. اگر آن روز زمان خوبی، خوشی و آرامش ما بود چه اشکالی دارد این #حس_خوب و مطلوبیت را به آن ها هم انتقال دهیم.
✅ اگر هر یک از ما در این شرایط برای همان آدم های معدود و محدودی که با ما در ارتباط هستند این اصل را رعایت کنیم اثرات بسیار خوبی بر افزایش رضایت مندی عمومی و بهبود نظام اجتماعی خواهد داشت. ما همه به هم ربط داریم، بخواهیم یا نخواهیم در عرصه #اجتماعی و جامعه ی بزرگی که در آن زندگی می کنیم حس و حال ما روی دیگران اثر می گذارد و از آن ها نیز تأثیر می پذیریم. پس چرا نباید احساس تکلیف کنیم و لااقل اگر به آن ها کمک نمی کنیم مراعات دیگران را بکنیم، هوایشان را داشته باشیم و مسیر حرکت شان را تسهیل نماییم.
🔴 مراعات یکدیگر
✅ «شناخت وظیفه،» پایه و پیش نیاز «انجام وظیفه» است. انسان ها در جامعه نسبت به یکدیگر «حقوق و وظایف متقابل» دارند. شناخت این #حقوق و انجام آنها و مراعات دو جانبه، ضامن تصحیح روابط و سالم سازی معاشرت ها و زدودن کدورت ها و کاهش اختلاف ها و گله مندی هاست. فراموش نکنیم «آدمی را آدمیت لازم است»؛ پس در جامعه انسانی و زندگی اجتماعی، جز با «مراعات» دیگران و حقوقشان، وضع رفتاری عمومی سامان نمی یابد و جامعه اصلاح نمی شود.
✅ به عنوان مثال والدین نسبت به #فرزندان و فرزندان نسبت به پدر و مادر وظایفی دارند. زن در برابر شوهر و شوهر در برابر زن، تعهداتی دارد. فرمانده و سرباز، نسبت به هم حقوق و وظایفی دارند. دو شریک با یکدیگر، کارگر و کارفرما، رئیس و مرئوس، معلم و شاگرد، همسایه با همسایه، مشاور و مُراجع، خویشاوندان و ارحام ، برادران و خواهران نسبت به هم و ... نمونه های دیگری از ارتباط های اجتماعی است که هر کدام نسبت به هم محدوده و مجموعه ای از تکالیف را دارند که باید اول آن ها را بشناسیم، دوم به آن ها عمل کنیم و سوم رویه و روندی متقابل و دوجانبه برای آن در نظر داشته باشیم.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻سه شنبه ۲۵ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۵۹
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar