eitaa logo
محمدمعین پوریلان
283 دنبال‌کننده
16 عکس
10 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین: @moeinpooryalan80 آدرس اینستاگرام:http://instagram.com/moeinpooryalan
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه عصر جمعه آل یاسین ۲۱ مهر ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۱۵ شیخ میثم علی پناه شاعر : محمدمعین پوریلان علی اکبر حائری (جلسه ویژه برادران) مکان : قم - خیابان ۱۹ دی - کوچه ۵۳ لطفا آدرس کانال ( آل یاسین قم ) در برنامه ایتا را برای دوستان و آشنایان که امکان حضور ندارند، ارسال و در ثواب اشاعه فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) سهیم باشید. همچنین لازم به ذکر است ، کلیه فایل های صوتی و تصویری مراسم و اطلاع رسانی ها در این فضا بارگزاری خواهد شد‌ لینک عضویت در کانال عصر جمعه آل یاسین قم https://eitaa.com/joinchat/1340014807C9b25e9bb7a
السلام علیک یا اخا الکرار یا جعفرطیار تا به کاغذ قلمم رخصت و جوهر دادند اذن گفتن ز جوانمردی جعفر دادند پیش از اسلام هم ایشان به خدا ایمان داشت پیش از اسلام به او نعمت باور دادند شده خوشحال پیمبر به قدوم جعفر یا به او مژده ی پیروزی خیبر دادند؟ از قدومش که مقارن شده با فتح انگار هر چه شادیست به عالم به پیمبر دادند تا به خود آمدم از بعد نمازش دیدم هر چه را خواسته ام چند برابر دادند دست بر خاک زد و دست به افلاک رساند عوض دست به این مرد دو شهپر دادند @moeinpooryalan
یا حضرت ام البنین مدد درِ این خونه زحمت می کشیدی کنیزی کرده، منت می کشیدی مگه دست و سری بود و ندادی؟ که از زینب خجالت می کشیدی @moeinpooryalan
السلام علیکِ یا فاطمه الزهرا(س) زمین زیارت او را که آرزو میکرد برای پاکیِ خود نیتِ وضو میکرد نسیم آمده بود و غبار راهش را کنارِ آینه با آه شستشو میکرد خدیجه بی کسی ‌اش را به اذنِ حضرت حق همیشه با گلِ نشکفته گفتگو میکرد شکوه و عزَّتِ عالم به دستِ فاطمه بود و کائنات از او کسب آبرو میکرد به غیرِ فاطمه کوثر نداشت این دنیا وگرنه حضرت پروردگار رو میکرد چه عاشقانه همیشه وجودِ پاکش را بهشت در دلِ افلاک جستجو میکرد خوشا به حالِ فقیری که نان از او میخواست خوشا به حالِ یتیمی که رو به او میکرد فدای لحظه ی نابی که با نخی از نور لباس کهنه ی خورشید را رفو میکرد دعای فاطمه پشت و پناه حیدر بود و اِن یکاد نثار پسرعمو میکرد @moeinpooryalan
گزارش تصویری محفل ادبی سبع الدجیل بزرگداشت مقام حضرت سید محمد سلام الله علیه برای آن دجیلی های در بیم از غم سیلاب کنار دجله راه انداخت کشتیِّ نجاتش را @moeinpooryalan
چه می شد هر دو گل پرپر نمی شد؟ یکی می شد یکی دیگر نمی شد علی اصغر علی اکبر نشد، کاش علی اکبر علی اصغر نمی شد @moeinpooryalan
السلام علیک یا ام المومنین یا خدیجه الکبری بسم ربِّ الخدیجه تیغ کلام تا برون آید از حصار نیام باید از او نوشت چون که از او استوار است پایه ی اسلام آن که جن و ملک به درگاهش حلقه در گوش می شوند غلام بانوی خانه ی نبیِّ خدا مادرِ مادرِ امامِ همام برهه ای دور شد پیمبر از او بعد او را رساند یک پیغام که از امروز بر نمی داری خارج از خانه گام، شب هنگام بعدِ چل روز احمد آمد و گفت ای خدیجه به سوی من بخرام که همه درد های دلتنگی با نگاه تو میشود آرام موسم وضع حمل چون که رسید کس به یاریِّ او نکرد اقدام ناگهان در طواف خود می دید چار زن را که بسته اند احرام آسیه ساره مریم و کلثوم همگی آمدند دست به جام خانه وقتی خدیجه را دارد می دهد بوی عشق را به مشام در مقامش همین سخن کافیست که خدایش رسانده است سلام روز محشر سواره می آید ملک از هر طرف پیاده نظام کاش دستِ مرا بگیرد چون دست من کوته ست او بر بام @moeinpooryalan
شعر را تا به قله های کمال می رساند بدون استدلال آنکه با نامِ نامی مدحش گوش ها کر شود زبان ها لال باز حیرت زده کبوتر عقل می زند پر به آسمان خیال ولی از فرط حیرت انگاری مرغ سر کنده ایست بی پر و بال که برای کدام محبوب است؟ این همه قدر و این همه اجلال قصر او در بهشت فردوس است منتهای تمامیِّ آمال اهل ایثار بود و می دانست همه را لطف ایزد متعال نرسیده کسی به مرتبتش طعم دادن کجا و میوه ی کال غیرِ مال خدیجه سود نداشت مالِ اسلام،هیچ مال و منال چه کسی شد برای پیغمبر ؟ جز خدیجه محول الاحوال داشتند ارتباط قلباقلب جسم و جانی ز عشق مالامال کیست مثل خدیجه در دنیا؟ پاسخی نیست همطرازِ سوال @moeinpooryalan
شاید زبان حال اباعبدالله(ع)به پدرش امیرالمومنین(ع) این باشد که: غرق خون گشتی و طفلان همه شیر آوردند جرعه ای آب طلب کردم و تیر آوردند شُکر و صد شُکر تنت زیر سُمِ اسب نرفت تن بی جان من از صدر به زیر آوردند کوفه و شام پر از هلهله شد،غوغا شد آن زمانی که به این شهر اسیر آوردند @moeinpooryalan
السلام علیک یا شیخ الائمه یا جعفر بن محمد دشمن کشیده است اگر آتش به خانه اش اما کسی نسوخته در آشیانه اش می شد جسارتی هم اگر بین کوچه ها دیگر کسی نگفته که با تازیانه اش آماده کرده بود خودش را برای مرگ جز ذکر حق نبود به لبها ترانه اش مشغول ذکر و گرم مناجات بود که کردند بی عبا و عمامه روانه اش رفتند سوی کلبه ی لبریز رافتش بردند سوی کاخ ستم بی بهانه اش اصلا خودِ علیست که با زحمتی زیاد در کوچه های شهر کشد نان به شانه اش ما را چه حیدری چه حسینی رسیده بود آری اگر نبود وجود یگانه اش ما را اگر که عاشق خود کرده می شویم مدیون لطف راز و نیاز شبانه اش گلدسته و مناره و گنبد نشانی است باید چه کرد در حرم بی نشانه اش @moeinpooryalan