eitaa logo
مغنی و بلاغت - تدریس 99 راسل
186 دنبال‌کننده
87 عکس
64 ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در علم معانی() جا داشت که بحثی داشته باشد نسبت به «مجهول شدن فعل». اصل در فعل(که مسند جمله است) آن است که معلوم باشد لذا در مواضعی که مجهول می آید باید غرضی بلاغی ذکر شود. تعدادی از اغراض بلاغی با مثال را تقدیم می کنم تبصره: این مطالب از کتاب خاصی نیست بلکه هم عناوین و هم مثال ها از حقیر(راسل) است که البته در خلال کار تفسیر قرآن به دست آمده است: 1️⃣ شمول فاعل: هر فاعلی باشد فرق نمی کند - 11 بقره: و اذا قیلَ لهم لا تفسدوا فی الارض: هر زمان(اذا) و هرکس(قیل) که بگوید، تأثیری در دل منافقان ندارد. اینقدر پست اند. 2️⃣ ایجاز و اختصار: وضوح فاعل برای متکلم و مخاطب - 101 آل عمران: و کیفَ تکفرونَ و انتم تُتلَی علیکم آیاتُ الله 3️⃣ روشن نبودن فاعل برای متکلم - سُرِقَ ثَوبی. 4️⃣ پنهان کردن فاعل برای مخاطب(مثلاً به خاطر ترک غیبت یا تعییر یا به خاطر تقیه) - مادر بچه ها خطاب به پدر خانواده: شیشه ها شکسته شده - قُتِلَت فاطمةُ الزّهراءُ: به خاطر تقیه و برای اینکه مبادا با شنیدن نام قاتلان حضرت، عده ای صدا به لعن بلند کنند و ... نامی از قاتلان نمی بریم. 5️⃣ تعظیم فاعل(تشویق سامع به اینکه بگردد و فاعل را پیدا کند) - 185 بقره: شهرُ رمضانَ الذی اُنزِلَ فیه القرآنُ - 75 زمر: و قیلَ الحمدُ لله ربّ العالمین 6️⃣ تنفر از فاعل - قُتِلَ الحسینُ: اساساً از اینکه بخواهیم نام قاتلان رذل حضرت را بشماریم، متنفریم. یا مثلاً روی منبر است و نمی خواهیم منبر رسول خدا ص به سبب بردن نام قاتلان حسین ع نجس شود. 7️⃣ اهمیت دادن به مفعول به(یعنی دعوت به اینکه: کار نداشته باشید فاعل کیست) - قُتِلَ علیٌّ المرتَضی: آنچه مهم است این است که «علی» ع را به قتل رسانده اند، فارغ از اینکه کدام خبیثی قاتل بوده است. مهم آن است که چنین شخصیتی شهید شد. - قُتِلَ الحسینُ عطشاناً: آنچه مهم است حال مفعول به است لذا اساساً فاعل به حاشیه رانده شد: مهم آن است که فرزند رسول خدا ص را با لب تشنه شهید کردند. 8️⃣ ادعای اینکه فاعل افرادی غیر از فاعل معهود بوده اند ✅مثال1: 100 آل عمران: الذین اوتوا الکتاب در برخی مواضع قرآن کریم، فرموده: «الذین آتیناهم الکتابَ» ولی در برخی مواضع فرموده: «الذین اوتوا الکتاب». گاهی غرض بلاغی فعل مجهول در این مورد می تواند این نکته باشد: اینها تصور می کنند که کتاب آسمانی که فعلاً در دست آنهاست از ناحیه ماست حال آنکه این کتاب تحریف شده و این کتابی است که به آنها داده اند(دیگران داده اند نه ما). مثلاً در آیه 146 بقره که سخن از نشانه های رسول خدا در تورات و انجیل است و این نشانه ها در عهدین تحریف نشده، فرمود: الذین آتیناهم الکتابَ یعرفونه کما یعرفون ابناءَهم؛ ولی در آیه 100 آل عمران فرمود: ان تطیعوا فریقاً من الذین اوتوا الکتاب یردّوکم بعدَ ایمانکم کافرین. یعنی عده ای از کفار کتابی، آنهایند که با تحریفات کتابشان(که از ما به آنها نرسیده بلکه به آنها داده اند) به دنبال داخل کردن اسرائیلیات در دین شما، و گمراه کردن شما هستند. مراقب آنها باشید. ✅ مثال 2: خطبه 202 نهج البلاغه: در تدفین حضرت زهرا س: اُستُرجِعَتِ الودیعةُ فَـ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ ظاهر آن است که حضرتشان فرموده باشند: «استُرجِعَت» به صیغه مجهول نه «استَرجَعتُ الودیعةَ» به صیغه معلوم و جهت آن ای بسا این غرض بلاغی است: یا رسول الله من این ودیعه را برنگرداندم وگرنه حق ودیعه را به جای می آوردم و آن را سالم تقدیم می کردم. بلکه او را برگرداندند.