محـــــلِّم
#او_کیست 5⃣ 💠به گوش بنیصدر رسیده بود که به سپاه كمك کرده تا پادگان آموزشی راه بیندازند. صدایبنی
#او_کیست 6⃣
💎 همیشه بود ؛ هیچ وقت خودش را کنار نکشید. حتی وقتی به تهران احضار شد و درجههای سرهنگیش را گرفتند. وقتی بنیصدر خلع درجهاش کرد، با لباس بسیجی میرفت سپاه، طرح میداد و برنامهریزی ستادی میکرد. همیشه بود؛ حیّ و حاضر. هیچ وقت خودش را
کنار نکشید ؛ چه زمان جنگ، چه بعد جنگ.🌱
🔗ادامه دارد...
#غریبهی_آشنا 🌱
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست 6⃣ 💎 همیشه بود ؛ هیچ وقت خودش را کنار نکشید. حتی وقتی به تهران احضار شد و درجههای سرهنگیش
#او_کیست 7⃣
🔮گاهی جاده بسته میشد؛ یك ماه، یک ماه و نیم. ارتباطمان با نیروهایی که توی کوههای سردشت بودند قطع میشد.مجبور بودیم آب و نانشان را با هلیکوپتر ببریم. آب و نان که بهشان میرسید، جان میگرفتند. فرماندهها که میرفتند، دیگر نیروها بال درمیآوردند.
💡او هم میرفت. وقتی میرفت، انگار بین نیروها روحیه تقسیم میکرد ؛ یکی یکی. طوری هم میرفت که اگر درجههای روی دوشش نبود، نمیشد فهمید که سرهنگ است، که #فرمانده _عملیات_غرب کشور است . وقتی میرفت، ساکت نمیماند. آیه میخواند و حدیث میگفت.
🔗ادامه دارد...
#غریبهی_آشنا 🌱
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست 7⃣ 🔮گاهی جاده بسته میشد؛ یك ماه، یک ماه و نیم. ارتباطمان با نیروهایی که توی کوههای سردشت
#او_کیست 8⃣
🔸میگفت: «به خدا میگفتیم خدایا چه کنیم؟ با کمبود امکانات، با ماشین جنگی دشمن، با فشار بیامانشون؟
💎وقتی عملیات میشد، وقتی عراقیها رو غافلگیر میکردیم، جواب میگرفتیم.
💎 آتش کم داشتیم، انبار مهمات گیرمان میآمد.
💎تانک کم داشتیم، ده تا ده تا غنیمت میگرفتیم.
💎 حتی لودر و بلدوزر از همه بهتر.
امیدوار میشدیم که *اگه صداش کنیم، جواب میده* آن قدر که شرمندش بشیم.»
🔗ادامه دارد...
#غریبهی_آشنا 🌱
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست 8⃣ 🔸میگفت: «به خدا میگفتیم خدایا چه کنیم؟ با کمبود امکانات، با ماشین جنگی دشمن، با فشار
#او_کیست 9⃣
🔻عملیات بدر؛ شرق دجله، پنج کیلومتری دشمن. صدای همه درآمده بود. فرماندههای ارتش، فرماندههای سپاه، که «چرا #او اومده اینجا؟
ببریدش عقب. اینجا هر آن احتمال خطر هست. بیخ گوش دشمن که جای فرمانده نیروی زمینی ارتش نیست.»
💠خودش گوشش بدهکار نبود. فرماندهها و نیروها هم ولکن نبودند. دست آخر بغلش کردند و به زور انداختندش توی
قايق.
پرید بیرون؛ با همان لباس نظامی و
کلاه آهنی و قمقمه
تجهیزات. شناکنان آمد سمت ساحل.
🔗ادامه دارد...
#غریبهی_آشنا 🌱
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست 9⃣ 🔻عملیات بدر؛ شرق دجله، پنج کیلومتری دشمن. صدای همه درآمده بود. فرماندههای ارتش، فرماند
#او_کیست 0⃣1⃣
🔮رفته بودم عيادتش مجروح شده بود. لگن خاصرهاش شکسته بود و پایش. لگنش را پیچ
و مهره کرده بودند و توی پایش پلاتین گذاشته بودند. نشسته بود روی ویلچر، همین طور که حرف میزد، يك لحظه آرام نداشت؛ همان طور روی ویلچر، بدنش را تکان میداد و ورزش میکرد. گفتم «عجله نکن، ایشالا زود خوب میشی و دوباره ورزش صبحگاهیت رو شروع میکنی.»
گفت «اتفاقاً عجله دارم؛ خیلی هم. پشت سر هم شیر میخورم و نرمش و ورزش میکنم. باید زودتر راه بیفتم و برگردم منطقه .»
▪️گفتم «میخوایم وضعیتت رو گزارش کنیم و اسمت بره توی لیست جانبازها.»
همانطور که بدنش را کش و قوس میداد، گفت: « که چی بشه ؟ خدا ثبت میکنه کافیه .»
🔗ادامه دارد...
#غریبهی_آشنا 🌱
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست 0⃣1⃣ 🔮رفته بودم عيادتش مجروح شده بود. لگن خاصرهاش شکسته بود و پایش. لگنش را پیچو مهره کر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#او_کیست؟ | قسمت آخر
💠 غریبهی آشنا، روایت سلمان ارتش
که می گفت:
💡 چون برای خدا می جنگیم، عاقبتش پیروزی است ...
👈انسان برای خدا کارِ خوب و درست و صحیح بکند و در پی این نباشد که حتماً به نام او ثبت شود و امضای او زیر آن بیاید؛ این بلافاصله اثر میدهد. خدای متعال بعد از شهادت #این_مرد، در همین قدم اوّل، به او اجر داد.
✍" مقام معظم رهبری"
#غریبهی_آشنا 🌱
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست؟ | قسمت1⃣ 🔹بیشتر وقتها دیر میرسید. معلمش شاکی شده بود. مادرش را خواستند، او هم خبر نداشت
#او_کیست؟ | قسمت 2⃣
💠وقتی کاری را تمام میکرد راضی نمیشد.
همیشه دو سه
پله بالاتر را میدید و میگفت: «این به درد نمیخوره ما باید بالاتر بریم.»
💠در قید و بند میز و صندلی و اتاق کار فرمانده نمیماند. گاهی کانکسی پیدا میکرد و کار را از همان جا شروع میکرد. چند طرح مهم را این طوری کلید زد. رابطهاش با نیروهایش فرمانده و فرمانبری نبود بیشتر رفیق بودند تا
رئیس و مرئوس. برای همین هم هرچه گفت از دل و جان برایش انجام میدادند.
💠موفقیتش را مدیون لطف خدا و پیروی از ولی امرش میدانست و همیشه میگفت: «اگر میخواهید در قیامت و سر پل صراط گرفتار نشوید در کنار ولایت و گوش به فرمان ولایت
باشید.»
🖇ادامه دارد...
#غریبهی_آشنا
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست؟ | قسمت 2⃣ 💠وقتی کاری را تمام میکرد راضی نمیشد. همیشه دو سهپله بالاتر را میدید و میگ
#او_کیست؟ | قسمت 3⃣
🔹هر وقت پروژه یا کاری را تمام میکرد به همکارهایش میگفت: « باید از در پشتی بیرون برویم. حتی نباید بایستیم تشویقمان کنند چون به چیزی که میخواستیم رسیدیم. هدفمان شاد کردن دل آقا بود که دلش را شاد کردیم. ما یک بازوی آقا هستیم که هر چقدر خودمان را قوی کنیم ایشان را قوی کردهایم.»
🔹روزهای گرم تابستان چند بار حمام میکرد. همیشه بوی عطر میداد. بیشتر لباس غیر نظامی میپوشید. خانه که بود اغلب لباس ورزشی تنش بود. مهمانی که میرفت فقط کت و شلوار میپوشید آن هم فقط کت تک. به وضع ظاهرش خیلی اهمیت میداد؛ خوش پوشیاش زبانزد همه بود.
🖇ادامه دارد...
#غریبهی_آشنا
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی فرهنگیان دانشگاه فرهنگیان
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست؟ | قسمت 3⃣ 🔹هر وقت پروژه یا کاری را تمام میکرد به همکارهایش میگفت: « باید از در پشتی بیر
#او_کیست؟ | قسمت4⃣
🔶وقتی میشنید کشوری کاری پیچیده را انجام داده است خدا را شکر میکرد و میگفت: «پس ما بهتر از اونا میتونیم همون کار رو انجام بدیم.»
خیلی قرص و محکم میگفت: «به دو دلیل این کار برای ما راحتتره. یکی اینکه خیالمون راحته این کار شدنیه. دوم اینکه ما شیعهایم و نصرت الهی هم ما را یاری میکنه. نصرت الهی یعنی اینکه اگه یک غیر مسلمون بیست بار باید دستگاهی رو تست کنه تا ایرادش رو پیدا کنه برای ما که بچه شیعه
هستیم دومین بار اون ایراد معلوم میشه.»
🔶کوه که میرفتند دیدن حرکات بعضی از جوانان همراهانش را ناراحت میکرد. با خوشرویی میگفت: «عیب نداره. شما
دنیاتون رو بزرگ کنید. الگو باشید، سعی کاری کنین که شما رو ببینند. وقتی ببینن تو دورغ نمیگی اونها هم نمیگن.» بعد خودش میرفت طرفشان خسته نباشید میگفت و حال و احوال میکرد. گاهی هم دعوتش میکردند به خوردن چای. اینجوری میشد که بساطشان را جمع میکردند.
#غریبهی_آشنا
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست؟ |قسمت5⃣ 💠نماز اول وقتش ترک نمیشد. حتی وقتی توی برفهای کوه یا در حال صخرهنوردی بود. یک
#او_کیست؟ |قسمت6⃣
💠چند روز قبل از شهادتش خواب دیده بود مرده است و در قبری تنگ و تاریک است. دو
ملک غضبناک هم با صورتهای ترسناک میپرسیدند: «چیزی هم برای آخرتت داری؟»
میگفت هر چه فکر کردم چه بگویم هیچ چیز یادم نیامد. کمی فکر کردم تا این جمله یادم آمد: «من اقامه عزای آقا اباعبدالله را کردم و
برای امام حسین (ع) گریهها کردم.» میگفت: «تا این جمله را گفتم قبر باز و روشن شد و بوستانی را مقابل چشم دیدم
.»
💠وقتی حرف از شهدا می شد میگفت: «ما با شهدا زندهایم تا با شهدا محشور بشیم. اگر ما
نسبت به ایشون غریب باشیم اون ور هم
حتماً
غریبیم. با اینها باش تا با اینها محشور بشی».
💠بر من لباس نوکریام را کفن کنید
نوکر، بهشت هم برود باز نوکر است
وصیت کرده بود که «هر وقت به یاد من افتادید برای شادی ام یاد و ذکر اهل بیت (ع) و ذكر مصيبت آقا اباعبدالله و ائمه اطهار (ع) نمائید.» کاغذی را هم روی پارچه سیاه در کمدش سنجاق کرده بود که رویش نوشته بود «عنایت فرموده و این دستمال مشکی را در كفن بنده قرار دهید.» همان دستمالی که اشکهایش را در عزای حسینی با آن پاک
میکرد.
#غریبهی_آشنا
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست؟ |قسمت6⃣ 💠چند روز قبل از شهادتش خواب دیده بود مرده است و در قبری تنگ و تاریک است. دوملک
#او_کیست؟ |قسمت7⃣
💠وقتی یک سوخت یا کار جدیدی میساخت اسمش را می گذاشت made in shia. اعتقادش به غدیر و امیرالمومنین خیلی زیاد
بود. برای کارکنانش در روز عید غدیر جشن مفصلی میگرفت و به همه عیدی میداد.
💠شب و روزش شده بود سر و سامان دادن به
اوضاع توپخانه، تربیت نیروی متخصص، تعمیر و تجهیز توپخانه و.... میگفت: «قلبم به درد میآید که ولی فقیه ما دستش مقابل صدام خالی باشد. ما باید دستش را پر کنیم».
💠خبر
حمله منافقین را که شنید خودش را به اسلام آباد غرب رساند. در عملیات مرصاد هم خدمه خمپاره ۱۲۰ شده بود. برایش فرقی نمیکرد در کجای سلسله مراتب سازمانی باشد. در عملیات مرصاد که آخر جنگ بود، مثل روزهای اول جنگ دوباره شد خمپاره انداز.
#غریبهی_آشنا
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars
محـــــلِّم
#او_کیست؟ |قسمت7⃣ 💠وقتی یک سوخت یا کار جدیدی میساخت اسمش را می گذاشت made in shia. اعتقادش به غدیر
#او_کیست؟ |قسمت8⃣
💠موضوع قرآن سوزی که در آمریکا چند سال پیش اتفاق افتاد ایشان را خیلی ناراحت کرد و میگفت: «تا زمانیکه ما قدرتمند نشویم اینها بی احترامی میکنند.» حالا کسی که این تفکر را دارد در زندگی اش همیشه #اهداف_بزرگی دارد. مثلا ما اگر با خانواده کوه میرفتیم اینطور نبود که بگوییم همین اوایل راه و پایین کوه بنشینیم. پدرم به ما میگفت باید تا قله برویم. می گفتیم حالا خستهایم این بار کوتاه بیا اما ایشان قبول نمیکرد. از نظر ایشان همیشه باید تا قله صعود میکردیم و به پایینتر راضی نبود.
💠 صعود پنج هزار نفر به قله دماوند. فکرش هم خیلیها را متعجب میکرد. اما او عزمش را جزم کرده بود. همه امکانات تجهیزات را هم پیش بینی کرد، از قرارگاههای امداد و نجات تا ایستگاههای صلواتی. روز میلاد حضرت زهرا (س) پنج هزار نیروی بسیجی و سپاهی برای صعود پای قله بودند. به نیت چهارده معصوم از چهارده یال کوه دماوند صعود شروع شد. آخر سر ۴۱۳۷ نفر قله را فتح کردند و همان جا هم حدیث کساء خواندند.
#غریبهی_آشنا
#معاونت_فرهنگسازی
➖➖➖➖➖➖➖➖
حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس
@mohallemfars