سکانس اول:
-شلمچه
من و حاج احمد کاظمی داریم روی
خاکها قدم میزنیم ؛عکاس عکس
میگیرد و من یقین دارم او همچنان
که راه میرود طنین صدای مهدی
باکری از پشت بیسیم مدام توی
گوشش میپیچد "پاشو بیا احمد
اگر بیایی دیگر برای همیشه پیش
هم هستیم ؛ اگر بدانی اینجا چه
جای با صفاییه! احمد پاشو بیا!
سکانس بعدی:
-شلمچه
من هنوز دارم روی خاکها قدم میزنم
اما هرچه عکاس عکس بگیرد ؛ حاج
احمد نیست او که در این مسابقهی
الیالله از منِ جامانده پیشی گرفت
و دعای عرفهی آن روز را در آغوش
سیدالشهدا با خود حضرت زمزمه کرد!
سکانس آخر:
ایکاش بهشت ، من و حاج احمد
کاظمی باز هم کنار هم قدم بزنیم
و میان قهقهه مستانهمان لحظه به
لحظه مرور کنیم ؛خاطرات دور و
دراز شلمچه را
انشاءالله...🌿
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
-حاجحسینیکتا💛
#حاجاحمد