eitaa logo
#قرارگاه محمد رسول الله_۳
303 دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
14.4هزار ویدیو
531 فایل
🕌مکان : نجف آباد ، خیابان دانش ، مسجد حضرت محمد (ص) . 📌راه های ارتباطی با ما : 09135968722 09152894986 @Basij313admina @Basij313admin #پایگاه_ویژه_علمی_حضرت_محمد_رسول_الله_ص #حوزه_مقاومت_بسیج_امام_حسین_ع
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج احمد بهترین الگو برای مدیران و جوانان سال۱۳۸۴فرا رسید،باید قوی ترین فرمانده در سپاه فرمانده ی نیروی زمینی بشود و این فرمانده کسی جز احمد کاظمی‌نبود.احمد که ۳۰سال تجربه و تدبیر و اندیشه و عمل و تاکتیک و استراتژی را در میدان‌های مختلف آموخته و پشت سر گذاشته بود در مرداد ۱۳۸۴ به پیشنهاد سردار صفوی فرمانده محترم کلّ سپاه،از سوی فرماندهی کل قوا به فرماندهی نیروی زمینی کل سپاه منصوب شد و طی ۵ماه تا لحظه ی شهادت،برنامه ریزی دراز مدت و کوتاه مدتی را برای تقویت نیروی زمینی تدارک دید. احمد یکی از شگفت انگیز ترین پدیده‌های تاریخ انقلاب اسلامی‌و ۸سال دفاع مقدس و از بزرگترین نوابغ نظامی‌دو قرن اخیر ایران به شمار می‌رود.هیچ لشکری از عراق و هیچ فرمانده ی متجاوزی تاب مقاومت در برابر او را نداشت.با اراده و سخت کوش بود. در ادب،معرفت،اخلاق،حجب و حیا،فهم و درک مدیریت و تدبیر مثال زدنی است.احمد این قهرمان ملی و سرمایه ی ملی بهترین الگو برای مدیران و جوانان ما می‌تواند باشد. منبع : کتاب احمد – بنی لوحی ، سید علی – ص ۱۴۳
سردار کاظمی همیشه با اطلاعات خودش تصمیم می‌گرفت چیزی که نباید از قلم بیفتد این است که سردار کاظمی همیشه با اطلاعات خودش تصمیم می‌گرفت، نه به حرف‌های به دست آمده از این و آن. او اعتقاد داشت آدمی که مسئولیت دارد برود خودش شرایط را لمس کند، خطرات و سختی‌های کار را ببیند و بعد با توجه به گزارشات و اطلاعات دیگران تصمیم بگیرد. می‌گفت این بچه‌های مردم دست ما امانت‌اند. می‌رفت تحقیق می‌کرد، سیستم‌ها را چک می‌کرد جز به جز طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی می‌کرد و نتیجه اینها می‌شد یک مدیریت صحیح و مدبری که اهل بازی خوردن نیست. به روایت شهید طهرانی مقدم
(ره) ◼️هدیه امام خمینی رحمت الله علیه یکی از رزمندگان لشکر ۸ نجف اشرف نقل می‌کند که در بعد از عملیات کربلای پنج با حاج احمد کاظمی‌به پشت خط بر می‌گشتیم. حاج احمد پشت فرمان نشسته بود و با هم صحبت می‌کردیم. در بین صحبت‌ها گفت: این شعار که امام به ما هدیه داد ما را حیات داد و ما را سربلند کرد. سپس حاج احمد سه بار دست خود را به فرمان ماشین زد و گفت: فلانی به هفتاد پشتت (نسل بعد از خودت) بسپار که با پوتین بخوابند چرا که حفظ کردن این سربلندی بسیار سخت است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕حکایات تکان دهنده از شهدا ۲۰۸ 🌹خاطره‌گویی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در بین رزمندگان مدافع حرم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
می نشست با سرباز ها گپ می زد به درد دلشان گوش می کرد و به آنها می گفت:اگر شما جای من بودید برای سرباز هایتان چه کار می کردید؟ آن وقت بود که می نشستند به درد و دل با فرمانده شان. به جای سلام نظامی دستش را می گذاشت روی سینه اش به نیروهای تحت امرش هم احترام می گذاشت.تواضع عجیبی داشت.
فقط اسم سی درصد توان رزم نیروی زمینی را برد بالا! @azmahalehchekhabar
فرمانده نیروی هوایی سپاه بود.رفته بود از یکی از پایگاه های نیروی هوایی بازدید کند،فرمانده پایگاه سفارش داده بود برای او و همراهانش از بیرون،غذا بگیرند. فرمانده پایگاه را توبیخ کرد،به غذا هم لب نزد. منبع:کتاب یادگاران ✅ https://eitaa.com/azmahalehchekhabar
🥺 دی ماه و دلتنگی ما برای سردار روسفیدمان 💠 ادب احمد، فوق‌العاده بود، این ادب احمد به نظر من شاه کلید همه چیز بود و به خیلی چیزها، رشد داد. نمونه‌ای از تواضع احمد، این بود که در مراسم‌های مختلف مثلا در هفته‌ جنگ که فرماندهان را دعوت می‌کنند یا یک روز ستاد کل دعوت می‌کند، به جلسه‌ای. ترتیب چیدن صندلی‌ها به نسبت درجه و رتبه و جایگاه است و هر کس جای مشخصی دارد. یکی از علت‌هایی که من امتناع داشتم از شرکت در مراسم‌ها به خاطر اخلاق و برخورد متواضعانه‌ی احمد بود، یک معرکه‌ای داشتیم در جایگاه، احمد همه را به هم می‌ریخت و جابه جا می‌کرد تا خودش آخر بایستند، امکان نداشت که این جوری نباشد. 🎙️ مصاحبه با سردار حاج قاسم سلیمانی 🌷 ۷ روز مانده تا شهادت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 احترام ژنرال آمریکائی به در بخشی از خود در مورد تحصیلات گفته بود: دوره ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم نبود و به من نمی‌دادند، تا این که روزی به دفتر ، که یک آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در جلو او، روی میز بود، آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به و یا شدنم اظهار نظر می‌کرد. او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤال های بر می‌آمد که نظر نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با و من داشت، زیرا احساس می‌کردم که دوری از و برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم، همه در یک لحظه در حال است و باید و بدون دریافت به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در به صدا در آمد و شخصی خواست تا داخل شود. او ضمن ، از خواست تا برای کار به خارج از برود با رفتن ، من لحظاتی را در تنها ماندم. 🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹