□بيان آيات سوره ماعون□
#تفسیر_المیزان
□اين سوره #تهديد كسانى است كه خود را #مسلمان معرفى كرده اند ولى متخلق به اخلاق #منافقينند،
□از قبيل #سهو از نماز، و #ريا كردن در اعمال، و #منع_ماعون، كه هيچ يك از اينها با ايمان به روز جزا #سازگارى ندارد.
□اين سوره هم #احتمال دارد #مكى باشد و هم #مدنى.
@mohamad_hosein_tabatabaei
#یکی_از_راههای_کسب_حکمت
□●وجود مبارک امام رضا(سلام الله عليه) فرمودند●□
□●«إنّ الصَّمْتَ بابٌ مِن أبواب الحكمة»
«صَمْت» يعنی #سكوت. خيلی از ماها بايد درس سكوت بخوانيم كه چه وقت ساكت باشيم، چقدر حرف بزنيم و چطور حرف بزنيم.
□●مگر آدم هميشه حرف میزند؟! هر جا حرف ميیزند؟! هر طور كه دلش خواست سخن میگويد؟! در حالی که حرف را به اندازه ضرورت میزنند قهراً فكركرده حرف میزنند نه بيجا.
□●يكی از آداب #حكيم شدن همين خاموش بودن، بجا سخن گفتن ، كم سخن گفتن و مانند آن است. به ما گفته اند كم حرف بزن و وقتی هم كه می خواهی حرف بزنی هم خوب حرف بزن و هم حرفِ خوب بزن برای اينكه همه اينها را مینويسند و تو داری املا میكنی
□●﴿إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ ٭ كِرَاماً كَاتِبِينَ﴾ و فرشتهها دارند مینويسند لذا مواظب باشید كه خوب املا كنيد.
□●بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در سلسله مباحث درس اخلاق، شهریور ماه۹۲●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●متأسّفانه اکثریّت خلق که اسیر حواسّ ظاهری و ادراکات مُلکی میباشند، گمان میبرند که کمال #اولیای_الهی در خوارق عادات و کشف و کراماتی است که از ایشان سر زده است و لذا آنان که علاقمند به یکی از اولیا میباشند اغلب برای اثبات عظمت آن ولیّ، در پی جمعآوری و نقل و ضبط #كشف_و_كرامات برای وی بوده و نیز کسانی که در پی شناسایی اولیا بر میآیند، اغلب از کشف و کراماتی که از آن ولیّ سر زده است میپرسند و معیار بزرگیِ اولیا را میزان کشف و کرامات صادره از آنها میدانند.
■●در حالی که کشف و کرامات و قدرتهای باطنی نه تنها دلیل مراتب کمال و معرفت #اولیا نیست، بلکه دلیل حقّانیّت راه و صحّت عقاید آنان نیز نمیباشد،
■●زیرا بسیاری از این #كشف_و_كرامات و خوارق عادات، از مرتاضان دارای عقاید غیرالهی نیز سر میزند.
■●مقالات| به یاد شورآفرین بزم محبّت و ولاء | استاد مهدی طيب
#مقالات #كشف_و_كرامات●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●□
□سلامهای پایان نماز را خدا به پیامبرش، به خودش و به بندگان صالحش میکند.
□بعد از نماز دستت را به موضع سجده کشیده و آن را بر صورتت میکشی، بعد با دست چپ به طرف راست بدنت و با دست راست به طرف چپ بدنت میکشی.
□سمت چپ یعنی فاسقها و فاجرها. با این کار به آنها میگویی من شما را هم دوست دارم و رزق آنها را ردیف میکنی که سرشان گرم باشد و مزاحم راه رفتنت نشوند.
□سمت راست هم که دوستان و رفقایت هستند، آنها را هم مورد لطف قرار میدهی.
☑️صورتت هم مال خداست. وقتی عملی انجام میدهی، کمی تفکر کن که چه میکنی.
#یاعلی
□●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□علامه طباطبایی (ره) الگوی اخلاقی در خانواده بودند□
□روحیه سپاسگزاری از همسر، همیشه در علامه بزرگوار وجود داشت به گونه ای که دختر ایشان نقل میکند:
پدرم پیوسته میفرمود: این زن بود که مرا به اینجا رساند. هر چه کتاب نوشته ام نصفش مال این خانم است. رفتارشان با مادرم بسیار احترام آمیز و دوستانه بود. همیشه طوری رفتار میکردند که گویی مشتاق دیدار مادرم هستند.
□الگوهای خانواده اخلاقی، ص۳۲□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 252-244 بقره قسمت دوم
بخش چهارم
● اشاره به پيروى جمعى اندك و با ايمان بر لشگرى گران و بى ايمان ، درد استان طالوت و جالوت
و در مجموع اين گفتار اشاره اى است به يك حقيقت كه از سراپاى اين داستان استفاده مى شود، و آن اين است كه خداى تعالى قادر است عده اى بسيار قليل و از نظر روحيه مردمى ناهماهنگ را بر لشكرى بسيار زياد يارى دهد، توضيح اينكه تمامى بنى اسرائيل از پيامبر خود در خواست فرماندهى كردند، و همگى پيمان محكم بستند كه آن فرمانده را نافرمانى نكنند،
و كثرت جمعيت آنان آنقدر بود كه بعد از تخلف جمعيت بسيارى از آنان از شركت در جنگ ، تازه باقى مانده آنان جنودى بودند، و اين جنود هم در امتحان آب نهر كه داستانش مى آيد كه اكثرشان رفوزه و مردود شدند، و به جز اندكى از آنان در آن امتحان پيروز نشد، و تازه آن عده اندك هم هماهنگ نبودند، بخاطر اينكه بعضى از آنان يك شب ، آب خوردند، و معلوم شد كه دچار نفاق هستند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 442
پس در حقيقت آنچه باقى ماند، اندكى از اندك بود، در عين حال پيروزى نصيب آن اندك شد، چون ايمان داشتند و در برابر لشكر بسيار انبوه جالوت صبر كردند.
كلمه ((ابتلاء)) كه اسم فاعل آن ((مبتلى )) از مشتقات آن است به معناى امتحان است ، و كلمه ((نهر)) به معناى مجراى آب پر از آب است ، و كلمه ((اغتراف )) و كلمه ((غرف )) به معناى آن است كه چيزى را بلند كنى و بگيرى ، مثلا مى گويند: ((فلان غرف الماء)) و يا مى گويند: ((فلان اغترف الماء))، يعنى فلانى آب را بلند كرد تا بنوشد.
و اينكه اغتراف يك غرفه ، يعنى گرفتن يك مشت آب را از مطلق نوشيدن استثنا كرده ، دلالت مى كند بر اينكه پيامبر اسرائيلى آن مردم را از مطلق نوشيدن نهى نكرده بوده بلكه از نوشيدن در حالت خاصى نهى كرده بوده ، (مثلا از اينكه لب آب دراز بكشند و با دهان بنوشند تا سيراب شوند).
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○بهمناسبت درگذشت آیتالله شیخ محمدحسین #کاشفالغطاء○□
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره:
□○زمانی همین سیدابراهیم نقل میکرد که با مرحوم آقا شیخ محمدحسین کاشفالغطا رحمهالله و رضاخان پهلوی (در حرم مطهر حضرت امیر علیهالسلام یا در ایوان طلای آن حضرت) بودیم،
□○مرحوم کاشفالغطا رو کرد به پهلوی و گفت: هر قدر که قدرتمند باشی (یا بشوی) به اندازه قدرت و شوکت عبدالمجید(پادشاه و سلطان ترکیه و عثمانی) نخواهی شد که اکنون اولاد او، بعد از مرگش، در خیابانهای هندوستان گدایی میکنند!
□○در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۷۵○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۱) سوره ماعون□
□ارايت الذى يكذب بالدين(۱)
#تفسیرالمیزان
□كلمه ( #رؤيت) هم مى تواند به معناى ديدن با #چشم باشد، و هم به معناى #معرفت. و خطاب در اين آيه شريفه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، بدان جهت كه فردى #شنونده است، نه بدان جهت كه #پيامبر است، در نتيجه #خطاب به عموم شنوندگان دنيا خواهد بود. و مراد از ( #دين)، جزاى يوم الجزاء است، پس كسى كه دين را تكذيب كند #منكر معاد است.
□ولى #بعضى گفته اند: مراد از #دين، همان معناى معروفش يعنى #كيش و #ملت است.
□اوصاف #تكذيب_كنندگان دين:
#راندن يتيم، عدم #اهتمام به طعام مسكين، #سهل_انگارى در نمازگزاران، #رياكارى و #منع (ماعون)(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۱) سوره ماعون□ □ارايت الذى يكذب بالدين(۱) #تفسیرالمیزان □كلمه ( #رؤيت) هم مى تواند به
□بیان آیات (۲) سوره ماعون□
#تفسیرالمیزان
□فذلك الذى يدع اليتيم(۲)
□كلمه ( #دع) به معناى #رد كردن به زور و به #جفا است، و حرف ( #فاء) در كلمه ( #فذلك) براى #توهم معناى شرط است، و #تقدير كلام (ارايت الذى يكذب بالجزاء فعرفته بصفاته، فان لم تعرفه فذلك الذى...) است، يعنى: آيا آن كس را كه روز #جزا را تكذيب مى كند، از راه صفاتى كه #لازمه تكذيب است شناختى؟ اگر نشناختى پس بدان كه او كسى است كه يتيم را به #زور از در خانه خود مى راند، و او را جفا مى كند، و از عاقبت عمل #زشتش نمى ترسد، و اگر روز جزا را #انكار نمى داشت چنين جراتى را به خود نمى داد، و از #عاقبت عمل خود مى ترسيد، و اگر مى ترسيد به يتيم #ترحم مى نمود.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○اگر هنگام انعقاد #نطفه یا وضع حمل، زن به عالم ملکوت توجه نداشته باشد، خودش را با مسائل اجتماعی و امور ظاهری دنیایی مشغول کند، این علت مُعِدّه در فرزند تأثیر می کند.
□○فلذا فرزند که به دنیا می آید، می خواهد با #غیب، ارتباط برقرار کند، دچار مشکل می شود.
ارتباط با نشئه ی #طبیعت پیدا می کند؛ می بینید که همه دوست دارند اجتماعی باشند؛ همه دوست دارند مقام بگیرند؛ همه دوست دارند مال جمع کنند. در جمع کردن #مال، همه موفق اند؛ مگر تک تک افرادی پیدا شوند که دست به دریا می زنند نه تنها تشنگی شان رفع نمی شود، بلکه آب دریا را می خشکانند.
□○اما نوعاً مردم مال دوستند؛ مال هم به دست می آورند؛
اجتماع دوست اند، دنبالش هم می روند؛
مقام می خواهند، برایشان پیدا می شود؛
اما مقام ملکوتی می خواهند، به هرکسی نمی دهند؛
چشم برزخی می خواهند، از میلیونها به یک نفر داده می شود.
چرا همه گرفتارند؟؟
#استاد_صمدی_آملی
#شرح_مراتب_طهارت
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علی_صفایی_حائری
□○عمل، ميوهى درخت معرفت است●□
□●تو به همان اندازه كه معرفت و محبّت پيدا كنى، نسبت به احكام مستحبات پاىبند مىشوى.
□●خيال نكن كه معرفت و عشق و ولايت، تو را از عمل و بلاء جدا كند؛ كه تو را مؤدب مىسازد. عمل، ميوهى درخت معرفت است.
□●تو حتّى در برابر احكامى كه علّتش را نمىدانى، بىاعتنا و سرسرى نباش؛ كه انسان به خاطر محدوديتش، به وحى روى آورده است. بر فرض دستورى در ميان نباشد، ادب و توجّه تو بىبهره نمىماند و تو را بهرهمند مىسازد.
□●نامه های بلوغ، صفحه ۳۸●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□انسان این قدر قدرت دارد که طبیعت و بدن خود را مسخّر خود کند. در فتوحات فرمایشی دارد: «و لا تجعل طبیعتک حاکمة علی نفسک»
□طبیعت خود را حاکم بر عقل خود قرار نده که هر چه او گفت بگویی چَشم. این همه باید مسخّر ما باشد، ولی ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم و طبیعت خودمان را تسخیر نکرده ایم و حاکم بر ماست.
□●صد و ده اشاره
علامه حسن زاده ی آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●اگر به واسطه سوء مدیریت و ضعف فکر و عمل شما، به اسلام و مسلمین ضرری و خللی واقع شود و خود می دانید و به تصدی ادامه میدهید، مرتکب گناه عظیمی و کبیره مهلکی شده اید که عذاب بزرگ الهی دامنگیرتان خواهد شد.
#یاعلی
■●صحیفه نور ، جلد ۱۹ ، صفحه ۱۰۸
پیام حضرت امام خمینی(ره) به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
مورخ: ۱۳۶۳/۱۱/۲۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
به دلایل کاری عصر امروز نمیتونستم
بموقع برسم ، به بزرگواری خودتون عفو بفرمائید همراهان فهیم✋
آیات 252-244 بقره قسمت دوم
بخش پنجم1⃣
● لشكر طالوت سه طايفه شدند
مقتضاى ظاهر كلام اين بود كه بفرمايد: ((فمن شرب منه فليس منى ، الا من اغترف غرفه بيده ، و من لم يشرب فانه منى ))، هر كس از اين نهر آب بنوشد از من نيست ، مگر آنكه با دستش مشتى بردارد و بنوشد، و كسى كه ننوشد، او از من است ، ليكن اينطور نفرمود، بلكه اولا جمله دوم را به جمله اول وصل كرد و ثانيا كلمه شرب را در جمله دوم مبدل به طعم كرد و بايد ديد چرا؟
علتش اين بود كه اگر اينطور فرموده بود مفاد كلام چنين مى شد، كه تمامى جنود طالوت از طالوت بودند، و تنها يك طائفه از او بيگانه و جدا شدند، و آنها كسانى بودند كه آب نوشيدند، و از اين عده جمعى كه سيراب نشدند و تنها مشتى آب برداشتند، از ايشان جدا شده و قهرا به طائفه اول ملحق شدند.
در نتيجه جنود طالوت دو طائفه مى شوند، يكى آنهائى كه از طالوت بودند، و دوم آنهائى كه از او بيگانه شدند، و حال آنكه مقصود آيه اين نبوده ، بلكه خواسته است بفرمايد سه طائفه شدند، كه طائفه سوم ، آنهائى بودند كه مشتى آب برداشتند، نه از طالوت بودند ونه بيگانه از او، بلكه با آزمايشى ديگر وضعشان روشن مى شود.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●□
□انسان گاهی چنان به خود ظلم میکند و دست و پای خویش را طوری میبندد که هیچکس حتی خودش نمیتواند گرهگشایی کند.
□انسان میتواند در تمام شرایط و ابتلائات، راه مستقیم و صراط بندگی و عبودیت را بپیماید و در نتیجه قُرب[الهی] حاصل کند. ...
□●در محضر بهجت، ج۲، ص۳۴۶●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۳) سوره ماعون□
#تفسیرالمیزان
□و لا يحض على طعام المسكين(۳)
□كلمه (#حض) به معناى #تحريك و #تشويق است، و در كلام، #مضافى حذف شده، #تقديرش (و لا يحض على #اطعام طعام المسكين) است، يعنى مردم را به #اطعام_طعام_مسكين تشويق نمى كند.
□ #بعضى از مفسرين گفته اند: اگر #تعبير به طعام كرد، #نه به اطعام، براى اين بود كه #اشاره كرده باشد به اينكه مسكين گويا #مالك زكات و صدقه است و #احتياج ندارد به اينكه كسى به او #اطعام كند، وقتى طعام را كه #حق خود او است به او بدهند او #خودش مى خورد، همچنان كه در جاى ديگر فرموده: (و فى اموالهم حق للسائل و المحروم).
□ #بعضى ديگر گفته اند: طعام در آيه به معناى #اطعام است. و اگر تعبير به تشويق به طعام كرد، و نه به خود عمل (#اطعام) براى اين بود كه #حض هم شامل #تشويق_عملى يعنى #خود عمل اطعام مى شود، و هم شامل #تشويق_زبانى.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei