eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□بیان آیه(۱) سوره نصر□ المیزان □اذا جاء نصر اللّه و الفتح□(۱) □بيان اينكه مراد از و در (اذا جاء نصر الله و الفتح...) رسيدن آن شده  _مكه است. كلمه () ظهور در (آينده) دارد، و اين ظهور دارد كه مضمون آيه شريفه باشد از امرى كه رخ و به زودى میدهد، و چون آن امر يارى و فتح است، در سوره مورد بحث از هايى است كه خداى تعالى به (صلی الله عبیه وآله) داده، و نيز از و خبرهاى قرآن كريم است. □و از (نصر) و (فتح) - آنطور كه بعضى از پنداشته اند - نصرت و فتح نيست، تا شريفه با تمامى كه خداى تعالى پيامبرش را نموده و بر دشمنان پيروز كرده شود، مثلا با ايمان آوردن و اهل هم منطبق گردد، چون با آيه (و رايت الناس يدخلون فى دين اللّه افواجا) ، زيرا اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه از فتح مكه مسلمان شدند فوج فوج . □و نيز منظور آيه، كه خداى تعالى آن را در آيه (انا فتحنا لك فتحا مبينا)  خوانده باشد، براى اينكه آيه با آن انطباق ندارد، و در صلح مردم فوج فوج داخل اسلام نشدند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۴)و (۵)و (۶) سوره کافرون□ □و لا انا عابد ما عَبدتُم (۴) □و لا انتم عابدون ما اعبد(۵) □ل
□لَکم دینُکم وَلی دین(۶) □لَكُم دينُكُم وَلىَ ديٖن(۶) □اين آيه به معنا مطلب گذشته، يعنى نبودن و است، و در (لكم ) و در (لى) لام  است، میفرمايد: دين شما كه همان است خود شما است، و به من نمى كند، و من نيز مخصوص خودم است، شما را فرا نمی گيرد. □در اينجا است به كسى برسد كه اين آيه مردم را در دين كرده، مى فرمايد هر كس خواست دين را انتخاب كند، و هر كس خواست دين را برگزيند. و يا به برسد كه آيه شريفه مى خواهد به خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) دهد كه دين مشركين نشود. وليكن كه ما براى آيه كرديم اين را مى كند، چون گفتيم آيه شريفه در اين است كه بفرمايد شما به دين من گرويد و من نيز به دين شما نخواهم گرويد، و اصولا دعوت اى كه قرآن آن است، اين توهم را مى کند.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات (۱) سوره ماعون□ □ارايت الذى يكذب بالدين(۱) □كلمه ( ) هم مى تواند به معناى ديدن با باشد، و هم به معناى . و خطاب در اين آيه شريفه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، بدان جهت كه فردى است، نه بدان جهت كه است، در نتيجه به عموم شنوندگان دنيا خواهد بود. و مراد از ( )، جزاى يوم الجزاء است، پس كسى كه دين را تكذيب كند معاد است. □ولى گفته اند: مراد از ، همان معناى معروفش يعنى و است. □اوصاف دين: يتيم، عدم به طعام مسكين، در نمازگزاران، و  (ماعون)(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
■●قلب خاشع، حامل ولایت●■ ■● قلبی است که حامل و متصل بدان باشد. در برهان و مبنای قرآنی چنین کسی عالِم حقیقی است؛ «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء» (فاطر/۲۸) لذا عالِم کسی است که برق منزل ولایت الهی، خرمن وجودی او را بسوزاند و او را به نور عزّ ابهج ذات احدی که ولایت علوی است لاحق سازد و از هرچه غیر او منحرف نماید. چون میوه خشیت است لذا در قرآن، حضرت حق ﷻ فرمود که اگر این ولایت را بر جبال اعم از یا که رجال الهی‌اند نازل کنم همه‌ی آنها را خاشع خواهید یافت؛ « لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّه» (حشر/۲۱). هر صاحب دلی که خاشع است لاجرم پرتوی از بر قلب او نازل گردیده است. ■●خشوع فوق ایمان و نشانه‌ی مؤمن با است. کما قال الله الحکیم فی کتابه: «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ» (حدید/۱۶). ■●ولایت، ذکرالله و ما نزل من الحق است که قلب اسلام بدان تنزل استکانت یافت و خاشع‌ترین قلب هستی شد. ☑️مظهر اتمّ این حقیقت حضرت ابا عبدالله‌ الحسین علیه السلام است که با یاد او قلوب خاشع و روان می‌شود و چون این تنزل ولایت اعنی « ما نزل من الحق »، ساری در جمیع اشیاء هست لذا تمام خلایق از تا شاهد بر ولایت و ذاکر به ذکر نام اویند و جملگی و بر حضرت سیدالشهداء و رزایای آن حضرت می‌باشند. ■●کتاب ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●سيری در حوادث ٦٣ سال عمر پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله)●■ بخش اول ■●پیامبر اکرم (صلی الله عل
■●سيری در حوادث ٦٣ سال عمر پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) _ بخش دوم●■ ■●سال های عمر پیامبر در کنار و فاطمه، بنت اسد طی می شد تا حضرت به سنین جوانی رسیدند. در این فاصله ی زمانی، حادثه های بسیاری رخ داد: ■●یکی از این حوادث، پیوستن ایشان به حلف الفضول، یعنی پیمان جوانمردان بود؛ پیمانی که جوانمردان برای دفاع از افراد ضعیف، ناتوان و غریب بسته بودند. پیوستن رسولالله به این پیمان، خود نشان دهنده ی روحیه ی آن حضرت بود؛ در روزگاری که دفاع از مظلوم اصل نبود؛ مظلوم کشی، لگدکوب کردن افراد ناتوان، ضعیف کشی و غریب کشی هنر بود. ■●در همین دوران، پیامبر به پیشنهاد عموی بزرگوارشان، کارگزاری کاروانی تجاری که متعلق به خدیجه سلام الله علیها بود را پذیرفت. بانوی متموّلی بود و ثروت فراوانی داشت و در جامعه ی آن روز بسیار متشخص و والا مقام بود. این سفر به گونه ای طی شد که پیامبر به شدت مورد توجه قرار گرفتند، به خاطر صداقت، امانت داری، پاکدامنی و سجایای بلند روحی که داشتند. لذا بعدها بر اثر همین تصویری که از شخصیت پیامبر در ذهن و دل خدیجه جا گرفت، خدیجه که 15 سال از پیامبر اکرم مسنتر بود، پیشنهاد کرد که به ازدواج حضرت در آید. ■●ازدواج رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در اوج جوانی (در ۲۵ سالگی) و در اوج زیبایی و تشخص خانوادگی با خانمی که پانزده سال از ایشان بزرگ تر بود، خوب نشان می دهد که هدف ایشان از این ازدواج و ازدواج هایی که بعد از خدیجه سلام الله علیها داشتند لذت جویی نبود! ■●مقارن همین ایام، خشکسالی عجیبی مکه را دربر گرفت. که بزرگ قریش بود، بسیار عائله مند بود و آن شرایط سخت اقتصادی، بار ادارۀ خانواده را بر او بسیار دشوار می کرد. لذا عباس، برادر ابوطالب و پیغمبر اکرم برای اینکه به نحو محترمانه ای به کمک کنند، پیشنهاد کردند که دو تن از فرزندانش را نزد خود نگاه دارند. در همین ماجرا است که علیه السلام که آن زمان هشت تا ده سال بیشتر سن نداشتند، نزد می آیند و مثل پسری برای پیامبر اکرم و خدیجه سلام الله علیها با آنها زندگی می کنند و در دامان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم رشد می کنند. در این هنگام پیامبر حدودا ٣٧ یا ٣٨ ساله هستند. ... ■●استاد مهدی طيب _ جلسه ٧ ديماه ٨٩●■
■●رسول خدا حبیب الله است و در زیارت نامه ها هم بعد از این که به آدم صفوة الله، به نوح نبیّ الله، به ابراهیم خلیل الله، به موسی کلیم الله ، به عیسی روح الله علیهم صلوات الله سلام می دهیم، وقتی به اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می رسیم خطاب می کنیم: ■«السّلام علیک یا رسول الله، السّلام علیک یا حبیب الله»■ ■●پیغمبر اکرم حبیب الله است. حبیب از نظر ادبی به معنای است. کما اینکه قتیل به معنای مقتول است. قتیل یعنی کشته، لذا در روایات به امام حسین علیه السّلام قتیل العبرات گفته شده است. حبیب به معنای محبوب است، پس حبیب الله یعنی محبوب خدا، معشوق خدا. ■●در سلسلۀ انبیاء می بینید که کار از صفوت آغاز می شود، یعنی وقتی کسی در سیر و سلوک کمالات انسانی به حقیقت آدمیت نائل می شود، همین که در سلوک از حیوانیت نجات پیدا می کند و آدم می شود، به مقام صفوت می رسد. از مقام صفوت که مقام آدم صفیّ الله علیه السّلام است تا مقام خلّت که مقام ابراهیم خلیل الله علیه السّلام است فاصلۀ بسیاری است. ■●مقام خلّت مقام دوستی خالصانه و بی شائبه است. ابراهیم خلیل دوستدار خالص و راستین خدای متعال بود. از مقام صفوت تا مقام خلّت راهی طولانی است که الی الله باید طی کند تا به مقام خلّت برسد و دوستدار راستین خدای متعال، نه مدّعی دروغین دوستی شود و خدا را دوست بدارد. در کانون قلب او خدا حضور داشته باشد و همه چیز را در راه خدا ترک کند و خدای متعال تنها مقصود و محبوب او در زندگی شود. رسیدن به مقام خلّت مرحلۀ بسیار عظیمی است. منتها از خلیل الله تا پیغمبر اکرم که حبیب الله هستند راه راه بسیار عظیم تری است. یعنی از مرتبۀ محب و دوستدار بودن تا مرتبۀ محبوب و معشوق بودن خدای متعال راه بسیار عظیمی است و سیر کمالی انسان وقتی به مرتبۀ محبوبی، یعنی مرتبۀ حبیب اللهی برسد، سیر به غایت و نهایت خود منجر شده است. ■●در مسیر این گونه است و همین حقیقت که در عالم سلوک مطرح است در عالم ظاهر هم در قالب سلسلۀ انبیاء الهی این را مشاهده می کنید. لذا ختم رسالت به حبیب الله می شود. همین جا می شود فهمید که چرا پیغمبر اکرم خاتم رسل است. چون وقتی که صفیّ الله خلیل الله شد و خلیل الله حبیب الله شد این راه و مسیر به انتهای خود رسیده است. ■●وقتی کسی به مرتبۀ محبوبی و معشوقی خدای متعال رسید، او دیگر به اوج قلّۀ کمال رسیده است و دیگر چیزی باقی نمانده که او طی کند، لذاست که پیغمبر چون حبیب الله است، خاتم رسل است و ختم کنندۀ سلسلۀ انبیاء است. همان طور که کسی که در سیر به مرتبۀ حبیب اللّهی و محبوب خدا شدن برسد، به انتها و ختم مسیر سلوک نائل شده است. لذا بسیار زیباست که می بینیم خدای متعال در ادبیات گفتگویی که با پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم دارد به گونه ای متفاوت با سایر انبیاء سخن می گوید. در آیۀ ۷۲ سورۀ حجر می بینید خدای متعال به جان پیغمبر قسم می خورد و می گوید: «لعمرک» قسم به جان تو ای پیامبر... این خوب نشان می دهد که پیغمبر محبوب خدای متعال است و خدای متعال دارد به گرانبهاترین چیز که جان محبوب و معشوقش است سوگند می خورد. در قران کریم چنین تعبیری را راجع به سایر نمی بینیم. ■●استاد مهدی طيب _ جلسه ٢٠ بهمن ٩٠ ١●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●قلب خاشع، حامل ولایت●□ □● قلبی است که حامل و متصل بدان باشد. در برهان و مبنای قرآنی چنین کسی عالِم حقیقی است؛ «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء» (فاطر/۲۸) لذا عالِم کسی است که برق منزل ولایت الهی، خرمن وجودی او را بسوزاند و او را به نور عزّ ابهج ذات احدی که ولایت علوی است لاحق سازد و از هرچه غیر او منحرف نماید. چون میوه خشیت است لذا در قرآن، حضرت حق ﷻ فرمود که اگر این ولایت را بر جبال اعم از یا که رجال الهی‌اند نازل کنم همه‌ی آنها را خاشع خواهید یافت؛ « لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّه» (حشر/۲۱). هر صاحب دلی که خاشع است لاجرم پرتوی از بر قلب او نازل گردیده است. □●خشوع فوق ایمان و نشانه‌ی مؤمن با است. کما قال الله الحکیم فی کتابه: «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ» (حدید/۱۶). □●ولایت، ذکرالله و ما نزل من الحق است که قلب اسلام بدان تنزل استکانت یافت و خاشع‌ترین قلب هستی شد. ☑️مظهر اتمّ این حقیقت حضرت ابا عبدالله‌ الحسین علیه السلام است که با یاد او قلوب خاشع و روان می‌شود و چون این تنزل ولایت اعنی « ما نزل من الحق »، ساری در جمیع اشیاء هست لذا تمام خلایق از تا شاهد بر ولایت و ذاکر به ذکر نام اویند و جملگی و بر حضرت سیدالشهداء و رزایای آن حضرت می‌باشند. □●کتاب ●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #خطبه_ی_فدکیه ( توحيد: قسمت سوم)○□ □○ابْتَدَعَ الأَشْيَاءَ لا مِنْ شَيْءٍ كَانَ قَبْلَهَا: خداي
□○ (قسمت چهارم)○□ □○وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِي مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ: و من فاطمه شهادت مي‌دهم كه پدرم عبد و رسول الهي (فرستاده‌ الهی) بود. كه اين "عَبْدُهُ" است نه عبد الرحمن است؛ نه عبد الرحيم؛ نه عبد الغفور؛ نه عبد الودود؛ نه حتّي عبدالله؛ " عَبْدُهُ" است؛ اين محض است. فرمودند گواهی می دهم که پدرم بنده و فرستاده ی خداست. □○اخْتَارَهُ وَ انتَجَبَهُ قَبْلَ أَنْ أَرْسَلَهُ وَ سَمَّاهُ قَبْلَ أَنِ اجْتَبَلَهُ: خداي متعال اكرم صلی الله علیه و آله و سلم را قبل از اينكه بفرستد، او را از بين همه‌ي خلايق برگزيد. برترین خلایق بود؛ گزیده ترین خلایق بود. و پيش از آنكه او را بفرستد و در بين خلق آشكار كند، نامي بر او نهاد. □○وَ اصْطَفَاهُ قَبْلَ أَنِ ابْتَعَثَهُ: و خداي متعال پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم را قبل از اينكه مبعوث كند او را از بين همه ی مخلوقات برگزيد: اصْطَفَاهُ. □○إِذِ الْخَلائِقُ بِالْغَيْبِ مَكْنُونَةٌ: و اين در شرايطي بود كه هنوز مخلوقات در حجاب غيب مكنون بودند.گفت: بودم آن روز من از طايفه‌ي دُردكشان كه نه از تاك نشان بود و نه از تاك نشان □○«كُنْتُ نَبِيّاً وَ آدَمَ بَيْنَ الْمَاءِ وَ الطِّين»؛ آن موقع خداوند پیغمبراسلام (صلی الله علیه وآله) را برگزید. □○وَ بِسَتْرِ الْأَهَاوِيلِ مَصُونَةٌ: و در هنگامي ‌كه مردمان در ترس و وحشت تاريكي‌هاي عالم غيب بسر مي‌بردند، در آن روز خداوند متعال پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را به برگزيد. □○وَ بِنِهَايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ: و همه‌ي مخلوقات در نهايت درجه‌ي عدم، مقرون بودند؛ يعني هنوز چيزي به وجود نيامده بود. «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللهُ نورُ نَبِیِّکَ یا جابِرُ». اي جابر! اوّلين چيزي‌ كه خدا خلق فرمود نور پيغمبر بود. □○عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعَالَى بِمَآيِلِ الْأُمُورِ،وَ إِحَاطَةً بِحَوَادِثِ الدُّهُورِ،وَ مَعْرِفَةً بِمَوَاقِعِ الْمَقْدُورِ: و اين از آنجا سرچشمه گرفت كه خداي متعال به پايان امور آگاه بود؛ عالم بود؛ و به همه‌ي حوادثي كه در آينده در تاريخ خلقت پيش مي‌آيد، احاطه داشت و وقوع همه‌ي مقدرّات الهي را خداي متعال از پيش مي‌شناخت و در واقع براساس اين پيش‌آگاهي كه خدا داشت، پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را در آغاز خلقت مقدّر كرد. □○ابْتَعَثَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِتْمَاماً لِأَمْرِهِ، وَ عَزِيمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُكْمِهِ،وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِيرِ حَتْمِهِ: خداي متعال پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله را برانگيخت تا امر خودش را به اتمام برساند: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً» در حقیقت خدای متعال پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) را مبعوث کرد، تا کاری را که می خواست به پایان برساند □○وَ عَزِيمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُكْمِهِ: و آن حكمي را كه خداي متعال مقدّر كرده بود، به صورت قطعي امضا كند؛ یعنی جاری کند. □○وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِيرِ حَتْمِهِ: و خداي متعال از اين رهگذر مي‌خواست مقدّراتش را تنفیذ کرده باشد؛ یعنی آنچه خدا در آغاز خلقت مقدر کرد، در بعثت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در این عالم محقق کرد. ادامه دارد... □○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ❗️قلب خاشع، حامل ولایت❗️ ▪️ قلبی است که حامل و متصل بدان باشد. در برهان و مبنای قرآنی چنین کسی عالِم حقیقی است؛ «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء» (فاطر/۲۸) لذا عالِم کسی است که برق منزل ولایت الهی، خرمن وجودی او را بسوزاند و او را به نور عزّ ابهج ذات احدی که ولایت علوی است لاحق سازد و از هرچه غیر او منحرف نماید. چون میوه خشیت است لذا در قرآن، حضرت حق ﷻ فرمود که اگر این ولایت را بر جبال اعم از یا که رجال الهی‌اند نازل کنم همه‌ی آنها را خاشع خواهید یافت؛ « لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّه» (حشر/۲۱). هر صاحب دلی که خاشع است لاجرم پرتوی از بر قلب او نازل گردیده است. خشوع فوق ایمان و نشانه‌ی مؤمن با است. کما قال الله الحکیم فی کتابه: «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ» (حدید/۱۶). ▪️ولایت، ذکرالله و ما نزل من الحق است که قلب اسلام بدان تنزل استکانت یافت و خاشع‌ترین قلب هستی شد. ❗️مظهر اتمّ این حقیقت حضرت ابا عبدالله‌ الحسین علیه السلام است که با یاد او قلوب خاشع و روان می‌شود و چون این تنزل ولایت اعنی « ما نزل من الحق »، ساری در جمیع اشیاء هست لذا تمام خلایق از تا شاهد بر ولایت و ذاکر به ذکر نام اویند و جملگی و بر حضرت سیدالشهداء و رزایای آن حضرت می‌باشند ☑️کتاب
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ◾️نزدیکترین ها به پیامبر صلی الله علیه و آله◾️ ▪️ (صلی الله علیه وآله) در حدیثی که از غرر ماست، می فرماید: نزدیکترین شما نسبت به من در روز و شونده ترین شما کسانی هستند که تر در ، تر، تر و به از همه نزدیکتر باشند. باید بیش از دیگران، خود را مخاطب این حدیث بدانند. اگر ارتباط با مردم بیش از دیگران باشد، در قیامت به (صلی الله علیه واله) نزدیکتر خواهد بود. ◾️دیدار با جمعی از طلاب مدارس علمیه ولی عصر (عج) شهرستان بناب _ قم ؛ ۱۳۹۸/۱۰/۲۴◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️نزدیکترین ها به پیامبر صلی الله علیه و آله◾️ ▪️ (صلی الله علیه وآله) در حدیثی که از غرر ماست، می فرماید: نزدیکترین شما نسبت به من در روز و شونده ترین شما کسانی هستند که تر در ، تر، تر و به از همه نزدیکتر باشند. باید بیش از دیگران، خود را مخاطب این حدیث بدانند. اگر ارتباط با مردم بیش از دیگران باشد، در قیامت به (صلی الله علیه واله) نزدیکتر خواهد بود. ◾️دیدار با جمعی از طلاب مدارس علمیه ولی عصر (عج) شهرستان بناب _ قم ؛ ۱۳۹۸/۱۰/۲۴◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️نزدیکترین ها به پیامبر صلی الله علیه و آله◾️ ▪️ (صلی الله علیه وآله) در حدیثی که از غرر ماست، می فرماید: نزدیکترین شما نسبت به من در روز و شونده ترین شما کسانی هستند که تر در ، تر، تر و به از همه نزدیکتر باشند. باید بیش از دیگران، خود را مخاطب این حدیث بدانند. اگر ارتباط با مردم بیش از دیگران باشد، در قیامت به (صلی الله علیه واله) نزدیکتر خواهد بود. ◾️دیدار با جمعی از طلاب مدارس علمیه ولی عصر (عج) شهرستان بناب _ قم ؛ ۱۳۹۸/۱۰/۲۴◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️رهبر جهانی ▪️وصف و خُلق و خوی (صلی الله علیه وآله) این بود، وقتی با کسی مواجه می شد و حرف می زد، او را نگاه می کرد و به او احترام می گذاشت‌، چه ، چه غیر کافر! الآن شما می بینید کسی که با دیگری حرف می زند، یک گوشه چشمش مواظب دوربین است، مخاطبی که با آدم حرف می زند باید تمام چهره به او نگاه کند، اگر یک گوشه چشمش جای دیگر را نگاه کند، او محفوظ نیست. (اذا التفت التفت جمیعاً)؛* این خُلق و خوی کسی است که فکر می کند، جهانی می اندیشد، جهانی دارد و جهانی برنامه دارد. ◾️* عیون اخبار الرضا (ع) | جلد ۱ | صفحه ۳۱۷ درس اخلاق _ قم ؛ ۱۳۹۸/۰۸/۲۳◾️ ☑️از شتر بانی تا شمس بانی ▪️یک بیان نورانی مرحوم در کتاب شریف نقل می کند که وجود مبارک (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در یک مسافرتی سر به آسمان کردند که آفتاب به زوال رسید، الآن ما نماز ظهر را اوّل وقت بخوانیم. بعد فرمود: می دانید برای شما چه آورد؟! (کنّا رُعاه الابل فصرنا الیوم رعاه الشمس).* فرمود: شما می دانید کار ما قبلاً بررسی اوضاع شتر بود. الآن بررسی است! قبلاً به فکر شتر بودیم، الآن به فکر شمس هستیم! قبلاً به این فکر بودیم شتر از کجا می آید، کجا می رود، چه می خورد؛ الآن به این فکر هستیم که چه زمانی شمس از دائره نصف النهار حرکت می کند که ما با معبودمان تماس بگیریم؛ این ما را از به برد. * الامالی للمفید | صفحه ۱۳۶ برنامه تلویزیونی (قرآن و زمان) _ قم ؛ ۱۳۷۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️بعثتی نجات بخش ▪️در اولین خطبه نورانی (سلام الله علیه) آمده است که ذات اقدس اله را کرد، (فهداهم به من الجهاله و انقذهم بمکانه من الضلاله).* این مضمون در خطبه اول نهج البلاغه است؛ یعنی ذات اقدس اله را مبعوث کرد تا ایشان جامعه فرورفته در و را از آن حالت سوختگی و انقاذ کند؛ این در اولین خطبه نهج البلاغه است، (فهداهم به من الجهاله و انقذهم بمکانه من الضلاله). ◾️* نهج البلاغه / خطبه ۱ _ (مبعث النبی) درس اخلاق _ قم ؛ ۱۳۸۷/۱۱/۲۴◾️ ☑️راه سعادتمندی در دنیا ▪️یک بیان نورانی از (سلام الله علیه) است، فرمود: می خواهید در دنیا باشید، این دو کار را بکنید؛ در پایین تر از خودتان را ببینید، خیلی ها هستند که وضع شان از ما ساده تر است، بنابراین آنها را ببینیم راحت هستیم. و در خیلی ها هستند که از ما بالاترند، و ترند، آنها را ببینیم. این دستور (علیه السلام) است، فرمود: در امور حتماً بالاتر از خود را ببینید، در امور و مادی همیشه ساده تر از خود را ببینید. ◾️درس اخلاق _ قم ؛ ۱۳۹۸/۰۹/۲۱◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●قلب خاشع، حامل ولایت●■ ■● قلبی است که حامل و متصل بدان باشد. در برهان و مبنای قرآنی چنین کسی عالِم حقیقی است؛ «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء» (فاطر/۲۸) لذا عالِم کسی است که برق منزل ولایت الهی، خرمن وجودی او را بسوزاند و او را به نور عزّ ابهج ذات احدی که ولایت علوی است لاحق سازد و از هرچه غیر او منحرف نماید. چون میوه خشیت است لذا در قرآن، حضرت حق ﷻ فرمود که اگر این ولایت را بر جبال اعم از یا که رجال الهی‌اند نازل کنم همه‌ی آنها را خاشع خواهید یافت؛ « لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّه» (حشر/۲۱). هر صاحب دلی که خاشع است لاجرم پرتوی از بر قلب او نازل گردیده است. ■●خشوع فوق ایمان و نشانه‌ی مؤمن با است. کما قال الله الحکیم فی کتابه: «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ» (حدید/۱۶). ■●ولایت، ذکرالله و ما نزل من الحق است که قلب اسلام بدان تنزل استکانت یافت و خاشع‌ترین قلب هستی شد. ☑️مظهر اتمّ این حقیقت حضرت ابا عبدالله‌ الحسین علیه السلام است که با یاد او قلوب خاشع و روان می‌شود و چون این تنزل ولایت اعنی « ما نزل من الحق »، ساری در جمیع اشیاء هست لذا تمام خلایق از تا شاهد بر ولایت و ذاکر به ذکر نام اویند و جملگی و بر حضرت سیدالشهداء و رزایای آن حضرت می‌باشند. ■●کتاب ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀فاطمه‌ی‌زهرا(سلام‌الله‌علیها)، رازِ ناشناخته‌ی عالمِ وجود است؛ به‌تعبیر امام‌صادق(علیه السلام)، لَیْلَةُ‌الْقَدْرِ هستی‌ست ؛ همان‌طورکه لَیْلَةُ‌الْقَدْر، در بین شب‌های سال، گم است و ناشناخته است، قَدرِ فاطمه‌ی‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) هم در عالمِ‌خلقت، ناشناخته است؛ سرِّ بزرگِ خدای‌متعال است، در جهان‌خلقت. 🍀این بانوی بزرگوار، با یک گوهر و جوهر بهشتی، در این عالم، تَکَوُّن پیدا کرد؛ روایات این بحث را به‌طور مشروح، باهم مرور کردیم، در نوبت‌های گذشته؛ دیدیم که پیامبرخاتم، که گرد عالمِ‌کثرت به‌دامان او ننشسته، و (سلام‌الله‌علیها)، این بانوی پرهیزکار و چهره‌ی بزرگ بانوان بهشت، وقتی‌که قرار می‌شود مجرای انتقال نورِ فاطمی به این عالم بشوند، علی‌رغم همه‌ی نُزهَت و پاکی و طهارتی که در همه‌ی مراتب وجودی دارند، امّا از جانب خدای‌متعال، مأمور می‌شوند که بکنند. 🍀می‌دانیم، در سیروسلوک، سالِکانِ‌اِلَی‌الله، برای ‌این‌که نُزهَت و پاکیِ دریافت فیوضات بزرگ الهی را به‌دست بیاورند، به چلّه‌نشینی می‌پردازند؛ حالا، رسول‌خاتم، با همه‌ی آن عظمتِ شأن، و با همه‌ی آن طهارتِ روح، و خدیجه‌ی‌کبری، این بانوی پاک و این نخستین زنِ مؤمنه، این‌دو مأمور می‌شوند که یک چهلّه، به‌عبادت بپردازند؛ در منزل، و رسول‌خدا در غارِ حَرا؛ چهل شبانه‌روز، به‌عبادت و ذکر و توجّه به‌خدای‌متعال مشغول‌اند، تا بتوانند آمادگی انتقال نورِ (سلام‌الله‌علیها)، به‌این عالم را به‌دست بیاورند؛ و از همین‌جا می‌شود عظمتِ مقام و شأن فاطمه‌ی‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) را بویی از آن استشمام کرد! 🍀و بعد از این ، که خدیجه با تنهانشینیِ خودش در خانه، پشتِ درِ بسته‌ی منزل، چهل‌روز عبادت و سلوک و تَهذیب داشت؛ و هم چهل‌روز به‌تفکّر و عبادت و تَجرید پرداخت؛ جبرائیل از جانب خدای‌متعال مأمور می‌شود که طعامی بهشتی از بهشت برای پیامبراکرم و خدیجه‌ی‌کبری، که هردو آن‌روز را روزه بودند، برای افطارشان بیاورد؛ برمی‌گردد به‌منزل، درِ منزل را می‌زند، و خدیجه بعد از این‌که متوجّه می‌شود رسول‌خدا هستند، در را به‌روی پیامبر می‌گشاید؛ و جبرئیل آن طعام‌بهشتی را برای افطار این‌دو بزرگوار، به‌محضرشان تقدیم می‌کند؛ این غذای بهشتی، مادّه‌ایست که نطفه‌ی (سلام‌الله‌علیها) از او مُنعَقِد شد. 🍀در روایاتِ بابِ معراج هم داریم که وقتی پیامبراکرم، در آن سفر آسمانی، به‌بهشت تشریف بردند، و بهشت با قُدوم رسول‌الله مزیّن و مشرّف شد، در ، جبرائیل که همراه رسول‌الله بود، سیبی به‌حضرت تقدیم کرد؛ و حضرت، آن سیب را میل کردند؛ بعدها، پیامبر، این دختر بزرگوار خودش را، (سلام‌الله‌علیها) را در آغوش می‌فشردند و بین دو سینه‌ی او را می‌بوئیدند و می‌بوسیدند؛ و وقتی بعضی از همسران حضرت، به‌تعجّب می‌پرسیدند که دیگر فاطمه سنّ‌اش بزرگ‌شده، واین‌کار شما یعنی چه؟! پیامبر می‌فرمود : من بوی آن سیبِ بهشتی را از سینه‌ی فاطمه استشمام می‌کنم، هروقت مشتاقِ بهشت می‌شوم، فاطمه را می‌بویم و می‌بوسم. لذا، اِنْسِیَةُ‌الْحَورا ، لقب دارد 🍀 (سلام‌الله‌علیها)؛ انسانی‌ست که اصلِ‌وجودی او، یک حوریّه‌ی بهشتی‌ست؛ معجونی‌ست از ظرفیّت‌های بشری و انسانی، و کمالات حوریانِ بهشتی، و لطافت و طهارت و نُزهَتِ وجود حوریانِ بهشتی. @mohamad_hosein_tabatabaei