کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۴)و (۵)و (۶) سوره کافرون□ □و لا انا عابد ما عَبدتُم (۴) □و لا انتم عابدون ما اعبد(۵) □ل
□لَکم دینُکم وَلی دین(۶)
#تفسیرالمیزان
□لَكُم دينُكُم وَلىَ ديٖن(۶)
□اين آيه به #حسب معنا #تأكيد مطلب گذشته، يعنى #مشترك نبودن #پيامبر و #مشركين است، و #لام در (لكم ) و در (لى) لام #اختصاص است، میفرمايد: دين شما كه همان #پرستش_بتها است #مخصوص خود شما است، و به من #تعدى نمى كند، و #دين من نيز مخصوص خودم است، شما را فرا نمی گيرد.
□در اينجا #ممكن است به #ذهن كسى برسد كه اين آيه مردم را در #انتخاب دين #آزاد كرده، مى فرمايد هر كس #دلش خواست دين #شرك را انتخاب كند، و هر كس خواست دين #توحيد را برگزيند. و يا به #ذهن برسد كه آيه شريفه مى خواهد به #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) #دستور دهد كه #متعرض دين مشركين نشود. وليكن #معنايى كه ما براى آيه كرديم اين #توهم را #دفع مى كند، چون گفتيم آيه شريفه در #مقام اين است كه بفرمايد شما به دين من #نخواهيد گرويد و من نيز به دين شما نخواهم گرويد، و اصولا دعوت #حقه اى كه قرآن #متضمن آن است، اين توهم را #دفع مى کند.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره کافرون□
#تفسیرالمیزان
□در #الدرالمنثور آمده كه #ابن جرير، ابن ابى حاتم، و ابن انبارى در كتاب (#المصاحف)، از سعيد بن ميناء مولاى ابى البخترى روايت كرده اند كه گفت: #وليد بن مغيره و #عاصى بن وائل و #اسود بن مطلب و #اميه بن خلف رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را ديدند و گفتند: اى محمد بيا #خدايانمان را روى هم بريزيم، ما خداى تو را بپرستيم و تو خدايان ما را در نتيجه #غائله و كدورت بين ما بر طرف شود، همه در پرستش معبودها #مشترك باشيم، و بالاخره يا معبود ما حق است و يا معبود تو، اگر معبود ما حق و #صحيح تر بود سر تو بى كلاه نمانده، و از عبادت آنها #حظى برده اى، و اگر معبود تو حق و صحيح تر از معبود ما باشد سر ما #بیكلاه نمانده، از پرستش او بهره مند شده ايم. در پاسخ اين پيشنهاد خداى تعالى اين #سوره کافرون را نازل كرد كه بگو: هان اى كفار! من #هرگز نمى پرستم آنچه را كه شما مى پرستيد، تا آخر سوره.
□#مؤلف: مرحوم شيخ در #امالى به سند خود از #ميناء از عده اى از اصحاب #اماميه قريب به اين معنا را روايت كرده(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر□
#تفسیرالمیزان
□ #مؤلف: در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده #وليد بن مغيره بوده. و در بعضى ديگر آمده كه #ابوجهل بوده. و در بعضى ديگر آمده كه #عقبه بن ابى معيط بوده. و در بعضى آمده كه #كعب بن اشرف بوده، ولى معتبر #همان است كه مى گفت عاصى بن وائل بوده است.
□ #مؤيد آن، روايتى است كه مرحوم #طبرسى آن را در #احتجاج از حسن بن على (علیه السلام) نقل كرده كه آن جناب در حديثى كه روى سخنش در آن با #عمرو بن العاصى است، فرموده: تو در بسترى #مشترك متولد شدى (يعنى #مادرت هم با عاصى بن وائل #هم_بستر مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى عده اى از #رجال_قريش بر سر تو #نزاع كردند، #ابوسفيان بن حرب گفت اين پسر از #نطفه من است. وليد بن مغيره گفت: از #من است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاصى بن وائل هر يك ادعا كردند كه از من است، تا آنكه از ميان همه آنان #لئيم تر و بى حسب و نسب تر و #خبيث تر و ستمكارتر و زناكارترشان #عاصى بن وائل زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود #ملحق ساخت.
□و نيز اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت به #خطبه ايستادى، و گفتى اين منم.
كه #محمد(صلی الله عریه وآله) را زخم زبان مى زنم، و عاصى بن وائل گفت: محمد مردى #ابتر است، يعنى اولاد #ذكورى ندارد، اگر از دنيا برود نامش از #صفحه روزگار محو مى شود، و خداى تعالى در پاسخش فرمود: (ان شانئك هو الابتر) تا آخر حديث.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei