eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه 255 سوره بقره قسمت دوم بخش پنجم لَّهُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ مَن ذَا الَّذِى يَشفَعُ عِندَهُ إِلا بِإِذْنِهِ ● صفات الهى در آية الكرسى از اول آيه شريفه تا اينجا چند صفت از صفات خداى سبحان ذكر شده : 1 - اينكه معبودى جز او نيست 2 - اينكه او حى و قيوم است 3 - اينكه هيچ عاملى از قبيل چرت و خواب با تسلط خود، قيوميت او را از كار نمى اندازد 4 - اينكه او مالك آنچه در آسمانها و زمين است مى باشد 5 - اينكه كسى بدون اذن او حق شفاعت در درگاه او ندارد. در ذكر اين صفات رعايت ترتيب شده است ، نخست وحدانيت خدا در الوهيت آمده ، و بعد قيوميت او، چون قيوميت بدون توحيد تمام نمى شود، و سپس مساله مالكيت او نسبت به آسمانها و زمين را آورد تا تماميت قيوميت او را برساند، چون قيوميت وقتى تمام است كه صاحب آن مالك حقيقى آسمانها و زمين و موجودات بين آن دو باشد. و در دو جمله اخير يعنى مالكيت آسمانها و زمين ، و مساله شفاعت ، براى هر يك دنباله اى آورده كه اگر قيد نباشد چيزى شبيه قيد است تا به وسيله اين دنباله ها توهمى را كه ممكن است بشود دفع كرده باشد، براى مساله مالكيت يعنى جمله ((له ما فى السموات و الارض )) جمله : ((يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم )) را، و براى جمله : ((من ذاالذى يشفع عنده الا باذنه )) جمله : ((و لا يحيطون بشى ء من علمه الا بما شاء)) را آورد. اما جمله : ((له ما فى السموات و ما فى الارض ))، همانطور كه قبلا تذكر داديم خداى تعالى نسبت به موجودات هم داراى ملك بكسره ميم است ، و هم داراى ملك به ضمه ميم ، و ملك بكسره ميمش نسبت به موجودات به اين معنا است كه ذات موجودات و اوصاف و آثار آنها كه توابع ذات هستند همه قائم به ذات خدا است ، و جمله مورد بحث هم همين معنا را افاده مى كند، پس اين جمله هم بر مالكيت خدا نسبت به ذات موجودات دلالت دارد، و هم بر مالكيتش نسبت به نظام آثار آن . پس بر روى هم ((القيوم لا تاخذه سنة و لا نوم له ما فى السموات و ما فى الارض ))، اين مطلب تمام شد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 508 كه سلطنت مطلقه در عالم وجود از آن خداى سبحان است و هيچ تصرفى از كسى و در چيزى ديده نمى شود، مگر آنكه تصرف هم مال خدا و از خدا است ، در نتيجه ، اين شبهه به ذهن مى افتد كه اگر مطلب از اين قرار باشد پس ديگر، اين اسباب و عللى كه ما در عالم مى بينيم چه كاره اند؟ و چطور ممكن است در عين حال آنها را هم مؤثر بدانيم ؟ و در آنها تصور اثر كنيم ؟ با اينكه هيچ تأثيرى نيست جز براى خداى سبحان . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■● گزیده‌ای از خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی بهجت (فرزند آیت‌الله بهجت)●■ ■●وقتی آقا از دنیا رفتند، مجلس ختمی از سوی دفتر آیت‌الله سیستانی برگزار شد. فرزند بزرگ آیت‌الله سید جمال گلپایگانی قدس‌سره هم در مجلس ختم شرکت کرده بود. روی ویلچر بود. فرمود: از آقای قوچانی دربارۀ آقای بهجت پرسیدم. ایشان به این مضمون فرمود: می‌دانی ایشان چرا پله‌های عروج را پله‌پله نمی‌رفت، بلکه پرواز می‌کرد؟ به‌خاطر اینکه قبل از بلوغش سالک بود. در اثر عبادت، حقیقت معصیت را می‌دید و مرتکب نمی‌شد و بعد از بلوغش هم معصیت را مرتکب نشد. علت سرعت سیر معنوی و حرکت پروازگونه‌اش که از هم‌ردیف‌ها و هم‌کلاسی‌هایش سبقت گرفت، این بود. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●تعریف فلسفه یا حکمت؛ « الفلسفة هی التشبّه بالاله بقدر الطاقة البشریة» جناب صدر المتألهین در بیان آن گوید : « مفاد این تعریف آن است که کسی که علوم او حقیقی، و ساخته های او محکم، و اعمال او صالح، و اخلاق وی نیکو، و آرای او صحیح، و فیضش بر غیر دائمی باشد ، قرب او به الله و تشبّه او به خدا بیشتر است» نقل به ترجمه. ■●در حقیقت فلسفه همان معرفت انسان خودش را هست که در سیر صعودی، عالم عقلی مضاهی عالم عینی گردد که در نهایت با صادر اول اتحاد وجودی یابد بلکه فانی در او و باقی به او شود که در نهایت ، قربِ به توحید صمدی قرآنیِ هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن، غایت قصوای آنست. ■●حامل اسرار استاد صمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●آنچه باعث می شود●■ ■□آن‌چه كه اخلاص را در نيّت و در عمل و در دين مى‌نشاند، تا در نيّت از دنيا كه هيچ، حتى از طمع بهشت و ترس جهنم فراتر برود، و در عمل از بدعت و فساد و انحراف جدا شود و در دين از التقاط‌ و تبعيض اعتقاد، نجات بيابد، آن‌چه كه اخلاص در اين وسعت را مى‌طلبد و زمينه سازى مى‌كند همين دل بزرگ كردن و از دنيا بيشتر خواستن و از پوسته بيرون زدن است. ■● كه جهت عمل و صالح بودن عمل را شكل مى‌دهد چون حسنات و خوبى‌ها آن‌گاه صالحات مى‌شوند كه در جايگاه و در جهت مناسب نشسته باشند، اخلاص، كه اين صلاحيت را مى‌سازد، ريشه در و لقاء خدا و به لقاء خدا و لقاء خدا دارد و هر اندازه كه درجه‌ى رجاء بالاتر برود و به تمنا و اشتياق و انس برسد، اخلاص عميق‌تر و گسترده تر خواهد شد و تصعيد نيّت و توفير نيّت ١شكل خواهد گرفت. ■●دلى كه موقف دنيا براى او گشاد است و اين مرتع براى او سرسبزى و شادابى دارد، كوچ نمى‌كند و رحل نمى‌بندد و بانگ رحيل را انتظار نمى‌كشد و حتى بر نمى‌تابد كه خط‌ زندگى او با خط‌ مرگ تقاطع دارد و مرگ او را از كارها و خواسته‌ها و آرزوها و نتايج كارهايش جدا مى‌كند و از بت‌هايش دور مى‌سازد. ■●وارثان عاشورا، صفحه ۱۷●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●مصباح‌الهدی وسَفینَةُ‌النَّجاه - بخش هفتم●■ ■●حضرت در زمان معاويه از قيام سخن می‌گویند و گام به گ
■●مصباح‌الهدی وسَفینَةُ‌النَّجاه - بخش هشتم●■ ■●نهضت اباعبدالله عليه‌السّلام يك قالب يا پيكر و بدن دارد، و يك روح و جان. پيكره‌ی نهضت اباعبدالله عليه‌السّلام امر به معروف و نهی از منكر است؛ آن هم دربرابر حكومت؛ نه امر به معروف و نهی از منكر شخصی و فردی كه مثلاً آقا دكمه لباست را محكم‌تر ببند؛ خانم روسريت را محكم‌تر ببند؛ چادرت را درست سر كن؛ اينها نبود؛ امر به معروف و نهی از منكر در برابر حكومت اسلامی! ■●امام حسين عليه‌السّلام عليه يهود و نصارا و مشركان قيام نكرد؛ جنگ امام حسين عليه‌السّلام با كشورهای كافر نبود؛ با حكومت اسلامی بود؛ با حكومتی كه حاكمش اميرالمؤمنين يزيد بن معاويه! است. اين پيكره و قالب نهضت اباعبدالله عليه‌السّلام است. ■●اما روح اين نهضت، آن عرفان زلال و لطيف متعالی است كه در واقعه‌ی عاشورا موج می‌زند. عرفان، روح نهضت اباعبدالله عليه‌السّلام است. آن عشق به خدا، عشق به زيبايی‌های اسماء و صفات الهی، روح نهضت اباعبدالله عليه‌السّلام است. ■●آن روح در اين پيكر دميده است و پيكر بدون روح يعنی جنازه‌ی مرده؛ هيچ هنری از او بر نمی‌آيد. اگر ما فقط به بعد حماسی و انقلابی يا سياسی و اصلاح طلبی عاشورا بپردازيم، بدون آن لطافت‌های زيبای عرفانی، يك جنازه‌ی مرده است؛ هيچ كاری از او بر نمی‌آید. اما همان‌طوركه پيكر بدون روح نمی‌تواند كاری كند، روح هم اگر بخواهد كاری انجام دهد به بدن نياز دارد. ■●در همه‌ی عوالم، روح بدن دارد؛ البته در هر عالمی از سنخ خودش. لذا آن روح عارفانه‌ی اباعبدالله عليه‌السّلام و نهضت حسينی به يك پيكر نياز دارد كه همين پيكر حماسی و انقلابی است. ■●مكتب عاشورا آمده است تا چنين انسانی تربيت كند؛ ولی متأسفانه كسانی كه سمت عاشورا می‌آيند، معمولاً يا به پيكر بسنده می‌كنند و از روح غافلند، يا در تجرّد روحانی می‌مانند و از پيكر محرومند؛ لذا اغلب منشأ اثری هم نيستند؛ يا محفل‌های خيلی لطيف عاشقانه‌ی عرفانی است و گريه و آه و اشک و ماتم و سوگواری كه در آن از بيداری و غيرت و حماسه و شجاعت و صبر و پايداری در سختی‌های مبارزه خبری نيست، یا انقلاب است و حماسه و مبارزه، اما از زيبايی‌های عرفانی تهی است. متأسّفانه اغلب مجالس ما اينگونه است. ■●اميدواريم خدای متعال توفيق دهد تا بتوانيم به هر دو بُعدِ عاشورا توجّه كنيم. نكند عاشورای ما منحصر به گريه و اشک و آه شود. اشک و آه بسيار بزرگ و گران‌بهاست؛ امّا گریه‌ی تنها راه به جايی نمی‌برد؛ عبادت تنها، عرفان تنها، راه به جايی نمی‌برد. .... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●مراقبه و دعای هر روز ماه صفر●■ ■برای رفع بلایا در ماه صفر، هیچ چیز بهتر از صدقه، ادعیه و استعاذات وارده نیست. ■برای محفوظ ماندن از بلایا در هر روز از ماه صفر این دعا را ده بار بخوانید: ■يا شَديدَ الْقُوی، وَيا شَديدَ الْمِحالِ، يا عَزيزُ يا عَزيزُ يا عَزيزُ، ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَميعُ خَلْقِکَ، فَاكْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ، يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ، يا مُنْعِمُ يا مُفْضِلُ، يا لا اِلـهَ اِلاّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ اِنّی كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ، فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ، وَكَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنينَ، وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ.■ ■ای سخت نیرو، و ای سختگیر! ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز! خوار هستند از بزرگی‌ات همه خَلقَت. پس کفایت کن از من، شرّ خلق خودت را. ای احسان بخش! ای نیکوکار! ای نعمت بخش! ای عطا دِه! ای که معبودی جز تو نیست! منزّهی تو! به راستی من از ظالمانم. اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غمّ و همچنین نجات دهیم مؤمنان را، و رحمت کند خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزه‌اش. ■● ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●در این دنیا هیچ حقیقتی حساس‌تر از عشق در حیات آدمی نیست، زیرا این پدیده بسیار شگفت‌انگیز که نظیری برای آن وجود ندارد، همه زنجیرها را که در این زندگی به دست و پای آدمی می‌پیچد، باز می‌کند و او را از همه آنها رها و آزاد می‌سازد ■●و این توفیق بسیار بزرگی است که انسان تا آن را درنیابد، نمی‌تواند طعم حیات و عظمت آن را در حال ارتباط‌های چهارگانه "ارتباط انسان با خویشتن، با خدا، با جهان هستی و با همنوعان خود" دریابد. ■●در عظمت این توفیق بسیار بزرگ رهایی و آزادی از علایق دنیوی، همین بس که انسان به مدد آن می‌تواند جهان هستی با آن عظمت را به‌عنوان یک واحد که در دیدگاه او قرار گرفته، و او از یک قله مرتفع به آن می‌نگرد، دریابد، ■●اگر کسی به‌خوبی دقت کند، خواهد دید که این دریافت یک آگاهی و علم محض و مجرّد نیست، بلکه دریافتی است که انسان در آن حال، خود را مانند مالک جهان هستی می‌بیند، زیرا انسانی که به مقام مالکیت بر خویشتن نائل شود، او مانند مالک بر جز خویشتن "همه جهان هستی" خواهد بود. ■●مجموعه آثار ۶ خلوت انس- تحلیل اندیشه‌ها و شخصیت حافظ، صفحه ۶۳۹ استاد ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■چه در بین اهل مَجاز و چه در بین عرفا، هیچ جا عشقی مانند آنچه در عاشوراست، طلوع نکرده است. ■●مصباح الهدی ص ٣٠٠●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■حوادث روزهای اول ماه صفر■