□مفهوم ناب عبادت از دیدگاه علامه طباطبایی□
□ #واله مرحله اى است كه
در آن بنده عابد ديگر در حوائجش به #معبود مراجعه نمى كند، و كارى به ولايت خاص و عام او ندارد، چون عبادت :
□ناشى از #اخلاص درونى است،
نه طبيعت مادی.
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #شمهای_از_اسرار_حج (قسمت ششم)○□ □○وادی #منا سرزمین آرزو و عشق و دلدادگی و محبّت است. چون عرصهی
□○ #شمهای_از_اسرار_حج (قسمت هفتم)○□
□○عید قربان عید قربانی شدن و اهل #قرب شدن است و به قرب راه پیدا نمیکند، مگر کسی که آمادهی قربانی شدن باشد. راهِ تقرّب قربان شدن است.
□○اگر کسی میخواهد به دوست راه بَرد، باید آمادهی قربان شدن در راه دوست باشد؛ باید همهی وجودش را در طبق #اخلاص نهد و آرزومندِ این باشد که این پیشکش و هدیهی ناقابلی را که به آستان دوست تقدیم میکند، از او بپذیرد.
□○ #عید_قربان عید قرب و نزدیک شدن از راه قربان شدن است. لذا مستحبّ است وقتی حاجی خودش گوسفند را سر میبرد یا اگر خودش ذبح بلد نیست و ذبح را نیابتاً به کسی میسپرد، دستش را روی دست کسی که گوسفند را ذبح میکند بگذارد و نیّت کند که نفس خود را ذبح میکند؛ انّیّت و انانیّت خود را ذبح میکند. از این پس منی در وجودم نیست؛ هرچه بارقهای از من در وجودم بود همه رفت.
□○لذا در روایات داریم به ازای هر عضو قربانی یک عضو قربانیکننده از آتش دوزخ نجات پیدا میکند. پس گویا قربانی خود اوست و نفسِ امّارهی فرد است که در پیشگاه الهی سر بریده میشود. دیگر منی ندارد؛ داعیهای ندارد؛ خطّی به دور خویشتن نکشیده است که او را از گسترهی هستی متمایز کند. تمام تعیّنات را با قربان کردن فرو میریزد.
□○این خطّی که به دور خود کشیدهایم که ما را تعریف میکند؛ اسم من چیست؛ فامیلیام چیست؛ فرزند چه کسی هستم؛ اهل کجا هستم؛ چه تحصیلاتی دارم؛ چه شغلی دارم؛ چه عنوان اجتماعییی دارم؛ و ...؛ اینها همان خطّی است که به دور خود کشیدهایم؛ یک خطّ وهمی که اگر پاک شود، به بیکرانهی هستی متّصل میشویم.
□○مثل یک دایره که با گچ روی تختهسیاه کشیده شده باشد. آنچه سطح این دایره را از کلّ تختهسیاه متمایز کرده است، خطّ سفیدی است که به شکل دایره کشیدهایم. اگر این خط را پاک کنیم؛ آن دایره به کلّ تخته سیاه متّصل است. پس اگر بتوانیم خطّی را که به دور خود کشیدهایم پاک کنیم؛ خود را از تعیّنات وهمی نجات دهیم، به بیکرانهی هستی وصل میشویم.
□○قربان شدن یعنی این؛ یعنی همهی تعیّنات خویش را سر بریدن؛ آثاری از انّیّت و انانیّت برجا نماندن.
□○حاجی، قاصد، سالک، سائر الی الله اگر به این سه کار موفّق شد؛ یعنی هم با شیطان که دشمن قسم خورده است و بر قسم خود جدّی و استوار ایستاده است؛ «عَدُوٍّ لَکُمْ» «اِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» اگر این دشمن قسمخورده را به دشمنی شناخت و با همهی وجود در برابر او ایستاد و مقاومت کرد؛ از سوی دیگر، نقطهی آسیبپذیری که بعضی از مکاتب به آن چاکرا¬ میگویند و نقطهی نفوذ شیطان است که در شخص وجود دارد؛ از بین برد. اصل این نقطه انانیّت ماست.
○مادر بتها بت نفس شماست
○چون که آن بت مار و این بت اژدهاست
□○اگر توانست نفس را از پا درآورَد؛ یعنی اگر از بیرون شیطانِ حملهور و از درون نقطهی نفوذ و آسیبپذیر وجودش را از بین برد، موجود رویینتنی میشود که هیچ دشمنی بر او قدرت غلبه و پیروزی ندارد.
#ادامه_دارد...
□○در محضر استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۸/۰۵○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #شمهای_از_اسرار_حج (قسمت ششم)○□ □وادی #منا سرزمین آرزو و عشق و دلدادگی و محبّت است. چون عرصهی
□○ #شمهای_از_اسرار_حج (قسمت هفتم)○□
□○عید قربان عید قربانی شدن و اهل #قرب شدن است و به قرب راه پیدا نمیکند، مگر کسی که آمادهی قربانی شدن باشد. راهِ تقرّب قربان شدن است.
□○اگر کسی میخواهد به دوست راه بَرد، باید آمادهی قربان شدن در راه دوست باشد؛ باید همهی وجودش را در طبق #اخلاص نهد و آرزومندِ این باشد که این پیشکش و هدیهی ناقابلی را که به آستان دوست تقدیم میکند، از او بپذیرد.
□○ #عید_قربان عید قرب و نزدیک شدن از راه قربان شدن است. لذا مستحبّ است وقتی حاجی خودش گوسفند را سر میبرد یا اگر خودش ذبح بلد نیست و ذبح را نیابتاً به کسی میسپرد، دستش را روی دست کسی که گوسفند را ذبح میکند بگذارد و نیّت کند که نفس خود را ذبح میکند؛ انّیّت و انانیّت خود را ذبح میکند. از این پس منی در وجودم نیست؛ هرچه بارقهای از من در وجودم بود همه رفت.
□○لذا در روایات داریم به ازای هر عضو قربانی یک عضو قربانیکننده از آتش دوزخ نجات پیدا میکند. پس گویا قربانی خود اوست و نفسِ امّارهی فرد است که در پیشگاه الهی سر بریده میشود. دیگر منی ندارد؛ داعیهای ندارد؛ خطّی به دور خویشتن نکشیده است که او را از گسترهی هستی متمایز کند. تمام تعیّنات را با قربان کردن فرو میریزد.
□○این خطّی که به دور خود کشیدهایم که ما را تعریف میکند؛ اسم من چیست؛ فامیلیام چیست؛ فرزند چه کسی هستم؛ اهل کجا هستم؛ چه تحصیلاتی دارم؛ چه شغلی دارم؛ چه عنوان اجتماعییی دارم؛ و ...؛ اینها همان خطّی است که به دور خود کشیدهایم؛ یک خطّ وهمی که اگر پاک شود، به بیکرانهی هستی متّصل میشویم.
□○مثل یک دایره که با گچ روی تختهسیاه کشیده شده باشد. آنچه سطح این دایره را از کلّ تختهسیاه متمایز کرده است، خطّ سفیدی است که به شکل دایره کشیدهایم. اگر این خط را پاک کنیم؛ آن دایره به کلّ تخته سیاه متّصل است. پس اگر بتوانیم خطّی را که به دور خود کشیدهایم پاک کنیم؛ خود را از تعیّنات وهمی نجات دهیم، به بیکرانهی هستی وصل میشویم.
□○قربان شدن یعنی این؛ یعنی همهی تعیّنات خویش را سر بریدن؛ آثاری از انّیّت و انانیّت برجا نماندن.
□○حاجی، قاصد، سالک، سائر الی الله اگر به این سه کار موفّق شد؛ یعنی هم با شیطان که دشمن قسم خورده است و بر قسم خود جدّی و استوار ایستاده است؛ «عَدُوٍّ لَکُمْ» «اِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» اگر این دشمن قسمخورده را به دشمنی شناخت و با همهی وجود در برابر او ایستاد و مقاومت کرد؛ از سوی دیگر، نقطهی آسیبپذیری که بعضی از مکاتب به آن چاکرا¬ میگویند و نقطهی نفوذ شیطان است که در شخص وجود دارد؛ از بین برد. اصل این نقطه انانیّت ماست.
○مادر بتها بت نفس شماست
○چون که آن بت مار و این بت اژدهاست
□○اگر توانست نفس را از پا درآورَد؛ یعنی اگر از بیرون شیطانِ حملهور و از درون نقطهی نفوذ و آسیبپذیر وجودش را از بین برد، موجود رویینتنی میشود که هیچ دشمنی بر او قدرت غلبه و پیروزی ندارد.
#ادامه_دارد...
□○در محضر استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۸/۰۵○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علی_صفایی_حائری
■●آنچه باعث #اخلاص می شود●■
■□آنچه كه اخلاص را در نيّت و در عمل و در دين مىنشاند، تا در نيّت از دنيا كه هيچ، حتى از طمع بهشت و ترس جهنم فراتر برود، و در عمل از بدعت و فساد و انحراف جدا شود و در دين از التقاط و تبعيض اعتقاد، نجات بيابد، آنچه كه اخلاص در اين وسعت را مىطلبد و زمينه سازى مىكند همين دل بزرگ كردن و از دنيا بيشتر خواستن و از پوسته بيرون زدن است.
■● #اخلاص كه جهت عمل و صالح بودن عمل را شكل مىدهد چون حسنات و خوبىها آنگاه صالحات مىشوند كه در جايگاه و در جهت مناسب نشسته باشند، اخلاص، كه اين صلاحيت را مىسازد، ريشه در #رجاء_لقاء_خدا و #اشتياق لقاء خدا و #انس به لقاء خدا و #تمناى لقاء خدا دارد و هر اندازه كه درجهى رجاء بالاتر برود و به تمنا و اشتياق و انس برسد، اخلاص عميقتر و گسترده تر خواهد شد و تصعيد نيّت و توفير نيّت ١شكل خواهد گرفت.
■●دلى كه موقف دنيا براى او گشاد است و اين مرتع براى او سرسبزى و شادابى دارد، كوچ نمىكند و رحل نمىبندد و بانگ رحيل را انتظار نمىكشد و حتى بر نمىتابد كه خط زندگى او با خط مرگ تقاطع دارد و مرگ او را از كارها و خواستهها و آرزوها و نتايج كارهايش جدا مىكند و از بتهايش دور مىسازد.
■●وارثان عاشورا، صفحه ۱۷●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#خطبه_ی_فدکیه (قسمت اول) □○الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ: حمد آن خدای واحد را، ذات مقدس احد
□○ #خطبه_ی_فدکیه (توحید: قسمت دوم)○□
□○وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ: و ثنا شايستهي خداست؛ برای خداست، به اعتبار آنچه از پيش انجام داده است.
□○گفت: ما نبوديم و تقاضامان نبود/
لطف تو ناگفتهي ما ميشنود. خدای متعال پیشاپیش کارها را انجام داد.
□○مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا وَ سُبُوغِ آلاءٍ أَسْدَاهَا وَ تَمَامِ مِنَنٍ وَالاهَا؛
آن کارهایی که خدا از قبل انجام داد چه چیزهایی است؟ از عموم نعمتهايي كه خدا آفرید مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا آن نعمت هایی که خدا ابتدا كرد. يا مُبتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبلَ استِحقاقِها: اي خدايي كه پيش از آنكه استحقاقي ايجاد شود تو ابتدای به نعمت كردي. وَ سُبُوغِ آلاءٍ أَسْدَاهَا: و نعمتهاي فراواني كه خداي متعال به انسان عطا كرد، وَ تَمَامِ مِنَنٍ وَالاهَا: و تمام منّتها و نعمتهايي كه خدا متوالي و پي در پي عطا كرد.
□○جَمَّ عَنِ الإِحْصَاءِ عَدَدُهَا: تعداد آن نعمتها و لطفهاي الهي فراتر از حوصلهي شمارش و شمردن است.قرآن فرمود: إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها: در واقع كلام اهل بيت بازگوي كلام قرآن است
□○وَ نَأَى عَنِ الْجَزَاءِ أَمَدُهَا: آنچه خدا انجام داد فراتر از آن است كه كسي بتواند پاداش کرده های خدا را بدهد؛الطاف الهی فراتر از آن است که کسی بتواند #شکر آن را بجا بیاورد؛ یا عطای متقابلی بتواند انجام دهد؛ هیچ کس از عهده ی ادای حق خدا بر نمیاد.
□○وَ تَفَاوَتَ عَنِ الإِدْرَاكِ أَبَدُهَا: و آنچه نعمت خدا عنایت كرده تا ابد در دسترس ادراككنندگان قرار نميگيرد. هيچكس تا ابد هم نميتواند پي ببرد، که همهي عطاهاي خداوند چيست؟.
□○وَ نَدَبَهُمْ ِلاسْتِزَادَتِهَا بِالشُّكْرِ ِلاتِّصَالِهَا: و خدای متعال مردم را دعوت كرد تا با شكر كردن نعم الهي زمينه را براي دريافت نعمت هاي جديدتري فراهم كند.
□○وَ اسْتَحْمَدَ إِلَى الْخَلائِقِ بِإِجْزَالِهَا: و خداي متعال با آن نعمت های جزیل و فراواني كه به خلائق داد، راه ثناگويي را براي مردم باز كرد. يعني اين نعمتها بهانهاي شدند كه خلق به سبب و اعتبار اينها به #حمد خداي متعال بپردازند.
□○وَ ثَنَّى بِالنَّدْبِ إِلَى أَمْثَالِهَا:
خداي متعال با دعوت كردن به سوي نعمتهاي خودش، نعمت های خودش را فراوانتر كرد.
□○وَ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ:
و من فاطمهی زهرا شهادت ميدهم كه هيچ
خدايي جز الله نيست و او واحد است و شريكی ندارد. كه شايد اين سه، لا اله الاّ الله، وحده، لا شريك له اشاره به سه مرتبهي توحيد باشد، یکی #توحيد_ذات، یکی #توحيد_صفات و یکی هم #توحيد_افعالي.
□○كَلِمَةٌ جُعِلَ الإِخْلاصُ تَأْوِيلَهَا:
اين كلمه لا اله الاّ الله كلمهي بزرگي است كه #اخلاص را تأويل اين كلمه قرار داد؛ يعني كسي كه خالصانه براي خدا رفتار می کند و زندگي ميكند، زندگياش تبلور لا اله الاّ الله است، موحدّ حقيقي است.
□○وَ ضُمِّنَ الْقُلُوبُ مَوْصُولَهَا:
و دلها را هم خداي متعال متضمّن وصل، وصال به اين كلمهي توحيد قرار داد،
□○وَ أَنَارَ فِي التَّفَكُّرِ مَعْقُولُهَا:
و خدای متعال اين حقيقت توحيد را در برابر انديشههاي انسان كاملاً روشن و شفّاف و نوراني قرار داد؛ كه انديشهها بتواند راه به اين حقيقت توحيد ببرند،
□○الْمُمْتَنِعُ مِنَ الأَبْصَارِ رُؤْيَتُهُ:
و ديدن خداي متعال با چشمهاي بدن (ظاهري) محال است،
□○وَ مِنَ الأَلْسُنِ صِفَتُهُ: و با زبان هم كسي نميتواند حقّ وصف الهي را ادا كند،
□○وَ مِنَ الأَوْهَامِ كَيْفِيَّتُهُ: و وهم و خيال هم راه به درك چگونه بودن و کیفیت خدا ندارد.
ادامه دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت هفتم: قرآن )○□ □○ثُمَّ الْتَفَتَتْ إِلَى أَهْلِ الْمَجْلِسِ: بعد حضرت زهرا س
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت هشتم: فلسفه احكام)○□
□○فَجَعَلَ اللَّهُ الإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ: خداي متعال #ايمان را براي تطهير و پاك كردن شما از شرك مقرر کرد.
□○وَ الصَّلاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ: و خدای متعال #نماز را واجب کرد تا وجود شما را از #كبر مبرا و منزه کند.
□○وَ الزَّكَاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نَمَاءً فِي الرِّزْقِ: و خدای متعال #زكات پرداختن را براي پاك كردن روح و جان انسان از دلبستگی به مال و دنيا و همین طور سببی برای افزون شدن داراييها و رزق قرار داد. خاصیت زکات هم دو چیز است: یکی نفس انسان را تزکیه می کند؛ وقتی در راه خدا داد دلبستگی به دنیا را از بین می برد؛ دوم هم اینکه سبب برکت رزق می شود.
□○وَ الصِّيَامَ تَثْبِيتاً لِلإِخْلاصِ: خداي متعال #روزه را مقرر کرد برای اینکه روح #اخلاص را در جان انسان تثبیت کند.
□○وَ الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ: و خداي متعال #حج را براي استحكام بخشيدن به بناي دين مقرر کرد؛ که حج بنای دین را محکم می کند.
□○وَ الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوبِ: و #عدالت عمومي را براي اینکه دل ها منظم شود و دیگر هوس ظلم و كارهاي خلاف نكند، مقرر کرد.
□○وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ: و خداي متعال #اطاعت از ما اهل بيت را براي نظم يافتن دين و امّت و ملّت اسلامي مقرر کرد.
□○وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَةِ: و #امامت ما اهل بیت را براي در امان ماندن امّت اسلامي از تفرقه و فرقه فرقه شدن مقرر کرد.
□○وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلإِسْلامِ: و خداي متعال #جهاد را مايهي عزّت اسلام قرار داد.
□○وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتِيجَابِ الأَجْرِ: و #صبر را مدد و کمکی قرار داد براي اینکه انسان استحقاق و آمادگي دريافت اجر الهي را پیدا کند.
□○وَ الأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَامَّةِ: و خداي متعال #امر_به_معروف را براي این مقرر کرد که مصالح عمومي در پرتو آن تامین می شود.
□○وَ بِرَّ الْوَالِدَيْنِ وِقَايَةً مِنَ السُّخْطِ: و #نيكي_کردن_به_پدر_و_مادر را سپری قرار داد که انسان را از خشم الهی محفوظ می دارد.
□○وَ صِلَةَ الأَرْحَامِ مَنْسَأَةً فِي الْعُمُرِ وَ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ: و #صلهي_رحم و ارتباط با خویشاوندان را مایه ی افزوني جمعيّت مسلمان ها قرار داد.
□○وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ: و #قصاص را وسيلهي حفظ خونها و جلوگيري از خونريزي قرار داد.
□○وَ الْوَفَاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِيضاً لِلْمَغْفِرَةِ: و #وفاي_به_نذر را وسیلهای قرار داد براي اینکه انسان خودش را در معرض مغفرت الهي قرار دهد.
□○وَ تَوْفِيَةَ الْمَكَايِيلِ وَ الْمَوَازِينِ تَغْيِيراً لِلْبَخْسِ: و خداي متعال امر كرد به اينكه کیل و وزنهها را کامل بگیرید؛ وزنههايتان دقيق باشد و پيمانهها را وقتی می خواهید جنسی بخرید؛ بفروشید؛ پیمانه را کامل پر کنید. خدای متعال این را مقرر کرد برای اینکه خوی #کم_فروشی را در شما از بین ببرد.
□○وَ النَّهْيَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِيهاً عَنِ الرِّجْسِ: و خدا نهي کرد از #شرابخواري براي اینکه انسان را از آلوده شدن به پليديها حفظ کند.
□○وَ اجْتِنَابَ الْقَذْفِ حِجَاباً عَنِ اللَّعْنَةِ: و خداي متعال امر کرد به اجتناب از #تهمت_زدن ( قذف: تهمت به یک به زن پاکدامن یا تهمت به یک مرد پاكدامن؛ تهمت اعمال شنیع زدن است) براي اینکه انسان ها از لعنت الهی محفوظ بمانند. اگر کسی چنین تهمتی بزند ملعون پروردگار واقع می شود.
□○وَ تَرْكَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ: و خداي متعال امر کرد به ترك #دزدي و سرقت برای اینکه انسان ها در زندگي شان ملتزم به پاكي و #عفاف شوند.
□○وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْكَ إِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ: و خداي متعال #شرک را حرام کرد براي اينكه عبوديّت و #بندگي فقط براي پروردگار صورت گيرد.
□○این قسمت هم #فلسفه_ی_احکام بود که چرا خدای متعال اوامری کرد.
☑️حال فکر کنید حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از آن آسیب ها آمده اند ببینید چه می گویند! یعنی هر کس دیگری بود چنین خطبه ی بلندی آن هم با این معارف عمیق می توانست ایراد کند! اشاره کردم که تفسیر خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها نه در حد من است و نه در حد جلسه ی ما؛ نه اندک دانستنی های من اجازه ی این کار را می دهد؛ ولی می خواهم در نظر بگیرید حضرت با این حال آمده اند و چه می گویند! یعنی این روح بزرگ الهی چقدر عظیم است که قبل از اینکه برود به دفاع از حق خودشان بپردازند، چه معارف عمیقی را در دسترس بشریت قرار می دهند!
□○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
#چرا_دین_چیزی_جز_محبّت_نیست؟
□●علّامه آیت الله سیّدمحمّدحسین طباطبائی رضوان الله علیه●□
□دین که مجموعۀ معارف الهی و امور اخلاقی و احکام عملی است، با وجود گستردگی اش تنها به #اخلاص بر می گردد.
□و اخلاص این است که انسان ذات و صفات اخلاقی و رفتار خود را برای خداوند واحد قهّار قرار دهد.
□و اخلاص به این معنا ماحصلی جز #محبّت_خدا ندارد.
□●«المیزان فی تفسیر القرآن» ج ۳ ص ۱۵۱●□
@mohamad_hosein_tabatabaei