کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شهید_مطهری: □انتظار فرج انسان را به صورت سربازی در می آورد که مطمئن است فرضا خودش از میان برود، ای
روز معلم بر شما معلمان فهیم همراه کیش مهری مبارک
عزتتان را آرزومندیم✋
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم بخش چهارم2⃣ وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاح حَتى يَبْلُغَ الْكِتَ
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم
بخش چهارم3⃣
وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاح حَتى يَبْلُغَ الْكِتَب أَجَلَهُ
● معناى (عزم ) و وجه اينكه در آيه شريفه عقده نكاح به عزم وابسته شده است
لا جُنَاحَ عَلَيْكمْ إِن طلَّقْتُمُ النِّساءَ مَا لَمْ تَمَسوهُنَّ أَوْ تَفْرِضوا لَهُنَّ فَرِيضةً
كلمه مس كه در لغت به معناى تماس گرفتن دو چيز با يكديگر است و در اينجا كنايه است از عمل زناشوئى ، و منظور از فرض كردن فريضه اى براى زنان ، معين كردن مهريه است . و معناى آيه اين است كه انجام نگرفتن عمل زناشوئى و همچنين معين نكردن مهريه مانع از صحت طلاق نيست .
وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلى المُْوسِع قَدَرُهُ وَ عَلى الْمُقْترِ قَدَرُهُ مَتَعَا بِالْمَعْرُوفِ
كلمه ((تمتيع )) كه مصدر فعل امر ((متعوا)) است به معناى آن است كه به كسى چيزى دهى كه از آن بهره مند گردد، و كلمه متاع و نيز متعه عبارت از همان
چيز است ، و در آيه مورد بحث كلمه متاعا مفعول مطلق براى متعوهن است ، هر چند كه جمله ((على الموسع قدره و على المقتر قدره ))، بين اين مفعول و فعلش فاصله شده است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#بحث_روايتى
(در ذيل آيات گذشته )
● رواياتى به نقل از ابن عباس در خصوص آيه (و عسى ان تكوهوا شيئا) و بيان مفاد روايت
#المیزان| در الدر المنثور است كه ابن جرير از ابن عباس روايت كرده كه گفت من پشت سر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) سوار شده بودم ، فرمود: اى ابن عباس از خدا به آنچه برايت مقدر كرده راضى باش هر چند كه مخالف خواسته و آرزويت باشد، براى اينكه مقدرات تو از پيش در كتاب خدا ثبت شده ،
عرضه داشتم : يا رسول الله اين در كجاى قرآن است ، با اينكه من قرآن را خوانده ام (چنين چيزى بياد ندارم ؟) فرمود: آيه : ((و عسى ان تكرهوا شيئا و هو خير لكم ، و عسى ان تحبوا شيئا و هو شر لكم ، و الله يعلم و انتم لا تعلمون )).
#المیزان_جلد2_ص284
@mohamad_hosein_tabatabaei
#هجرت۱
□●به هر حال علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم می گیرد تا به قم عزیمت نماید و بالاخره این تصمیم خود را در سال ۱۳۲۵هـ.ش عملی می کند. فرزند علامه طباطبایی در این مورد می گوید:
□●« همزمان با آغاز سال ۱۳۲۵هـ.ش وارد شهر قم شدیم... در ابتدا به منزل یکی از بستگان که ساکن قم و مشغول تحصیل علوم دینی بود وارد شدیم، ولی به زودی در کوچه یخچال قاضی در منزل یکی از روحانیان که هنوز هم در قید حیات است اتاق دو قسمتی، که با نصب پرده قابل تفکیک بود اجاره کردیم، این دو اتاق قریب بیست متر مربع بود. طبقه زیر این اطاقها انبار آب شرب منزل بود که، در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پر کنیم.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#هجرت۱ □●به هر حال علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم می گیرد تا به قم عزیمت نماید و
#هجرت۲
□●چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت و پز هم در داخل اطاق انجام می گرفت - در حالی که مادر ما به دو مطبخ (آشپزخانه) ۲۴ متر مربعی و ۳۵ متر مربعی عادت کرده بود که در میهمانیهای بزرگ از آنها به راحتی استفاده می کرد ـ پدر ما در شهر قم چند آشنای انگشت شمار داشت که یکی از آنها مرحوم آیت الله حجت بود. اولین رفت و آمد مرحوم علامه به منزل آقای حجت بود و کم کم با اطرافیان ایشان دوستی برقرار و رفت و آمد آغاز شد.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#هجرت۲ □●چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت و پز هم در داخل اطاق انجام می گرفت - در حالی که مادر ما به
#هجرت۳
□●لازم به ذکر است که علامه طباطبایی در ابتدای ورودشان به قم به قاضی معروف بودند، چون از سلسه سادات طباطبایی هم بودند، خود ایشان ترجیح دادند، که به طباطبایی معروف شوند.
□●ایشان عمامه ای بسیار کوچک از کرباس آبی رنگ و دگمه های باز قبا و بدون جوراب با لباس کمتر از معمول، در کوچه های قم تردد داشت و در ضمن خانه بسیار محقر و ساده ای داشت. »
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #طوباى_محبت○□
□○ائمّه(عليهم السّلام)هرگاه بخواهند
چيزى را تعريف كنند، طوبا مى گويند. طوبا درختى است در خانه ى زهرا(سلام الله عليها) كه هر شاخه اش در خانه ى يك مؤمن است و او از آن شاخه هرچه اشتها دارد بهره مى برد.
□○اين روايت اهل بيت(عليهم السّلام) است. به عقل خود مراجعه كنيد، شايد آن محبّتى كه داريد طوبا است. اين را مى گويم تا در باره ى آن فكر كنيد. من بايد حديث بخوانم و شما هم فكر كنيد. آيا آن محبّتى كه به خوبان دارى، طوبا نيست؟
□○اگر خدا را دوست داريد مال اين شجره است. هرچه ميل داريد از آن مى گيريد. هر وقت يادش مى كنى از هر غمى راحت مى شوى. آيا اين حلّال مشكلات، اين قاضى الحاجات و اين منجى الهلكات طوبا نيست؟ بله، طوبا است و خوب طوبايى است ؛
طوبٰى لَهُم و حُسنُ مَأبٍ*.
□○يعنى محبّت خوبان و اهل بهشت، هم طوبا است و هم حُسن مأب. يعنى هر كس بر آنها وارد شود به زيبايى وارد مى شود.
*سوره ى رعد، آيه ٢٩
□○ #طوباى_محبت
مجالس حاج محمّد اسماعيل #دولابى
كتاب يك، مجلس پانزدهم
صفحه ى ١٦٦○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●شباهتهای #حضرت_مهدی ارواحنا فداه با برخی انبيای الهی - بخش اوّل●□۱
#امام_سجّاد_علیه_السّلام_میفرمايند:
□●فِی الْقٰائِمِ مِنّٰا سُنَنٌ مِنْ سُنَنِ الْاَنْبِيٰاءِ؛ سُنَّةٌ مِنْ آدَمَ وَ سُنَّة مِنْ نُوحٍ وَ سُنَّةٌ مِنْ اِبْرٰاهِيمَ وَ سُنَّة ٌمِنْ مُوسىٰ وَ سُنَّـﺔٌ مِنْ عِيسىٰ وَ سُنَّة ٌ مِنْ اَيُّوبَ وَ سُنَّة ٌ مِنْ مُحَمَّدٍ. فَاَمّٰا مِنْ آدَمَ وَ مِنْ نُوحٍ فَطُولُ الْعُمُرِ وَ اَمّٰا مِنْ اِبْرٰاهِيمَ فَخَفٰاءُ الْوِلٰادَﺓِ وَ اعْتِزٰالُ النّٰاسِ وَ اَمّٰا مِنْ مُوسىٰ فَالْخَوْفُ وَ الْغَيْبة وَ اَمّٰا مِنْ عِيسىٰ فَاخْتِلٰافُ النّٰاسِ فِيهِ وَ اَمّٰا مِنْ اَيُّوبَ فَالْفَرَجُ بَعْدَ الْبَلْوىٰ وَ اَمّٰا مِنْ مُحَمَّدٍ فَالْخُرُوجُ بِالسَّيْفِ
□●در قائم ما اهلبيت (علیهم السّلام) چند سنّت (خصوصیت) از خصایص پيغمبران است؛ يک سنّت از آدم ابوالبشر علیه السّلام و يک سنّت از نوح نبی علیه السّلام و يک سنّت از ابراهيم خليل علیه السّلام و يک سنّت از موسای كليم علیه السّلام و يك سنّت از عيسى بن مريم علیهما السّلام و يك سنّت از ايّوب نبی علیه السّلام و يك سنّت از محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم؛ امّا شباهت او با آدم و نوح علیهما السّلام در طول عمر است؛ شباهت او با ابراهيم علیه السّلام در پنهان بودن ولادتش و دورى گزيدن وى از مردم است و شباهت او با موسى علیه السّلام در ترس و غيبت از مردم است و شباهت او با عيسى علیه السّلام در اختلاف نظرى است كه مردم دربارهی او دارند. خصوصيّت مشترک او با ايّوب علیه السّلام فرج بعد از تحمّل شدّت و سختی است و امّا سنّت او از محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم قيام مسلّحانه (عليه ستمگران جهان) است.
#ادامه_دارد....
#جانِ_جهان
#تألیف_استاد_مهدی_طیّب
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●شباهتهای #حضرت_مهدی ارواحنا فداه با برخی انبيای الهی - بخش اوّل●□۱ #امام_سجّاد_علیه_السّلام_
□●شباهتهای #حضرت_مهدی ارواحنا فداه با برخی انبيای الهی - بخش اول●□۲
☑️در حديثی ديگر است که امام صادق علیه السّلام فرمودند:
□●اِنَّ فِی صٰاحِبِ هذَا الْاَمْرِ سُنَنٌ [سُنَناً] مِنَ الْاَنْبِيٰاءِ: سُنَّة ًمِنْ مُوسَى بْنِ عِمْرٰانَ وَ سُنَّة ًمِنْ عِيسىٰ وَ سُنَّة ً مِنْ يُوسُفَ وَ سُنَّة ًمِنْ مُحَمَّدٍ. فَاَمّٰا سُنَّتُهُ مِنْ مُوسَى بْنِ عِمْرٰانَ فَخٰائِفٌ يَتَرَقَّبُ وَ اَمّٰا سُنَّتُهُ مِنْ عِيسىٰ فَيُقٰالُ فِيهِ مٰا قِيلَ فِی عِيسىٰ وَ اَمّٰا سُنَّتُهُ مِنْ يُوسُفَ فَالسِّتْرُ يَجْعَلُ اللّٰهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْخَلْقِ حِجٰاباً يَرَوْنَهُ وَ لٰا يَعْرِفُونَهُ وَ اَمّٰا سُنَّتُهُ مِنْ مُحَمَّدٍ فَيَهْتَدِی بِهُدٰاهُ وَ يَسِيرُ بِسِيرَتِهِ
□●در صاحب اين امر (حضرت مهدی علیه السّلام) خصوصيّاتی (سنّتهایی) از انبياء وجود دارد؛ سنّتى از موسى بن عمران علیهما السّلام و سنّتى از عيسى علیه السّلام و سنّتى از يوسف علیه السّلام و سنّتى از محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم. امّا سنّت او از موسى بن عمران علیهما السّلام آن است كه ترسان و تحت تعقيب است. و سنّت او از عيسی علیه السّلام آن است كه در حقّ او همان میگويند كه دربارهی عيسى علیه السّلام گفتند (كه او مرده است درحالی كه زنده بود)؛ و سنّت او از يوسف علیه السّلام پنهان بودن است. خداوند بين او و خلق حجابى قرار میدهد؛ به گونهای كه مردم او را میبينند؛ امّا نمیشناسند. (برادران یوسف او را دیدند؛ امّا نشناختند) و سنّت او از محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم آن است كه به همان راه و دین پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم مردم را هدایت میکند (دین تازهای نمیآورد) و به سيره و شیوهی او حركت میكند.
#ادامه_دارد....
#جانِ_جهان
#تألیف_استاد_مهدی_طیّب
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم
بخش پنجم1⃣
● معناى (موسع ) و (مقتر) و آيه شريفه ((و متعوهن على الموسع قدره ...))
و كلمه ((موسع ))، اسم فاعل از باب افعال است كه ماضى آن اوسع مى باشد و موسع به كسى گويند كه داراى وسعت مالى باشد، و گويا اين فعل ازآن افعال متعدى است كه هميشه مفعولش به منظور اختصار حذف مى شود، تا ثبوت اصل معنا را برساند و به همين جهت بر خلاف ظاهر لغوى اش فعل لازم شده ،
و كلمه ((مقتر)) نيز اسم فاعل از همان باب است ، و مقتر به كسى گويند كه در ضيق مالى قرار داشته باشد، و كلمه قدر به فتح دال و سكون آن به يك معنا است .
و معناى آيه اين است كه : واجب است بر شما كه همسر خود را طلاق مى دهيد در حالى كه در حين عقد ازدواجش مهرى برايش معين نكرده بوديد، اينكه چيزى به او بدهيد، چيزى كه عرف مردم آن را بپسندد، (البته هر كسى به اندازه توانائى خود، ثروتمند به قدر وسعش يعنى بقدرى كه مناسب با حالش باشد، بطورى كه وضع همسر مطلقه اش بعد از جدائى و قبل از جدائى تفاوت فاحش نداشته باشد)، و فقير هم به قدر وسعش ، البته اين حكم مخصوص مطلقه اى است كه مهريه اى برايش معين نشده باشد، و شامل همه زنان مطلقه نيست ، و نيز مخصوص زنى است كه شوهرش با او هيچ نزديكى نكرده باشد، و دليل اين معنا آيه بعدى است كه حكم مساله ساير زنان مطلقه را بيان مى كند.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 368
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□خداوند متعال گاهگاهى، اعمال بد را «خبائث» شمرده و فرموده است:{«وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ» «۱» و نيز{«الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ» «۲».
□همچنين خداوند، كفر و نفاق و شرك را در زمره پليدىها و ناپاكىها خوانده است و فرموده:
{«وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ» «۳» و{«إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ» «۴».
□و بعضى از مراتب ايمان را شرك شمرده است:{«وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ» «۵».
□بنابراين كسى ذاتش از شرك پيراسته است كه ايمان به غير خدا نداشته باشد و به كسى جز او آرامش نيابد؛ يعنى هيچ شريكى براى خداوند نبيند: نه در وجودش، نه در صفاتش و نه در افعالش هيچ يك. #اين_همان_ولايت_است.
#علامه_طباطبایی_ره
#انسان_از_آغاز_تا_انجام #رساله_انسان_بعد_از_دنیا
@mohamad_hosein_tabatabaei
□{«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ* وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» «۳».
□در{تفسير} قمّى درمورد{«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها»*} از قول امام عليه السلام آمده است:
□«به خدا قسم «حسنه» همان #ولايت_امیرالمومنین عليه السلام است و «سيئه» همان پيروى از دشمنان او».ص ۱۲۱
□و در{كافى} از امام صادق عليه السلام و ايشان هم از پدرش از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مىكند:
□«حسنه همانا #معرفت_ولايت و #حبّ ما اهلبيت است و سيّئه #انكارِ_ولايت_و_بغض نسبت به ما اهلبيت». سپس حضرت آيه مزبور را تلاوت نمود. ص۱۲۲
#علامه_طباطبایی_ره
#انسان_از_آغاز_تا_انجام #رساله_انسان_بعد_از_دنیا
@mohamad_hosein_tabatabaei
#اینگونه_بود ...
□○کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:○□
□○همراه آقا میرفتیم درس.
چشمم افتاد به نعلینشان. قسمتی از کفهاش جدا شده بود.
□○میدانستم خودشان وقت نمیکنند. اهل زحمتدادن به دیگران هم نبودند؛ حتی به من که سالها در کنارشان بودم.
□○بعد از درس، به آقا گفتم: «کف نعلینتون جدا شده، اگه اجازه بدید، بدم درستش کنن.»
آقا سرش را بهطرف من چرخاند. با لبخند گفت: «خودم را هم بلدی درست کنی؟»
□○همیشه وقتی شوخی میکردند، میخندیدم. اینبار هم مثل همیشه؛ ولی یکدفعه دلم هُری پایین ریخت: «او با اینهمه عبادت و بندگی، هنوز هم بهفکر درستکردن خودش است، اما من...».
□○(در خانه اگر کس است، ص١۶؛ بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان معظمله)○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل #دولابی●□
□سلام از بزرگ به کوچک است؛ خدا به پیامبران، پیامبران به امّت .
□سلام از جانب خدا خطاب به پیغمبر ما آمد و از پیغمبر به همهی ماسوی پخش شد.
□پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم که نور محض بود، از دنیا که وادی ظلمات است، با سلام عبور کرد.
□دو نفر که وقتی به هم میرسند، سلام میکنند، هر عیب و کدورتی که در آنها باشد، از بین میرود.
□از در خانه که وارد شدی، به زن و بچّهات سلام کن.
□بشر چون جاهل بود و کارش بازیگری و کلک بود، با سلام هم بازی کرد؛ هر جا بهرهی دنیوی داشت، سلام کرد و هر جا نداشت، گفت بیا برویم، سلام کردن نمیخواهد.
□میگوید سلام عرض کردم، معلوم نیست کی عرض کرد. یا میگوید سلام عرض میکنم، معلوم نیست کی میخواهد سلام کند. شخص جاهل کارش اینگونه است.
□● #مصباح_الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۱
■●هریک از اسماء الهی طالب مظهری در عالم آفرینش است و هیچ اسمی از اسماءالله نیست مگر آنکه نمود و مظهری در این عالم دارد.
■●در تفکّر عرفانی، #انسان_کامل مظهر تامّ اسم اعظم حقّ متعال است. آفرینش و ظهور جهان خلقت چیزی جز تجلّیات حقّ متعال نیست و مراتب این تجلّیات #قوس_نزول نامیده می شود.
■●ذات مقدّس حقّ متعال که غیب مطلق و عنقاء مُغرِب است، اسم و رسم و تعیّن تشخّصی ندارد؛ لذا چه برای انسانهای عادّی و چه برای انبیاء و اولیاء هیچ راهی برای معرفت آن وجود ندارد. ذات الهی، چه در عرصه معرفت عقلانی و چه در وادی شهود باطنی، منطقه ممنوعه است.
■● #جان_جهان، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۱ ■●هریک از اسماء الهی طالب مظهری در عالم آفرینش است و هیچ اس
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۲
■●اوّلین تعیّن ذات مقام احدیّت میباشد که قائم مقامی ذات را در تجلّیّات عهده دار است. اوّلین تجلّیّ مقام یا حضرت احدیّت #فیض_اقدس نامیده میشود.
■●در اثر این تجلّی، در حضرت علم الهی اسماء و صفات الهی پدیدار شدند که اوّلین جلوه از جلوات حضرت حقّ می باشند. اسماء الهی سلسله مراتبی دارند و برخی از آنها مادر و منشاء اسماء متعدّد دیگری هستند؛ همانند اسم عالم یا علیم که بسیاری از اسماء خداوند متعال در شعاع این اسمها به وجود آمده اند.
■●برای مثال، اسماء سمیع و بصیر از شؤونات علم حضرت حق هستند؛ علم به شنیدنی ها سمع است و علم به دیدنی ها بصر؛ از این رو ریشه اسماء سمیع و بصیر در اسم علیم نهفته است.
■●بسیاری از اسماء دیگر حضرت حقّ نیز در زیر مجموعه خود اسماء دیگری دارند. اگر این سلسله مراتب را به شکل یک هرم در نظر بگیریم، در راس آنها اسم اعظم حقّ متعال است که همه اسماء دیگر را تحت پوشش قرار می دهد.
■●در شعاع اسماء الهی طرح جهان خلقت در علم حضرت حقّ و #عالم_لاهوت پدید آمد که #اعیان_ثابته خوانده می شود؛ همانند یک نقّاش که قبل از کشیدن نقّاشی بر روی بوم طرح آن را در ذهن خود ایجاد می كند.
■● #جان_جهان، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم بخش پنجم1⃣ ● معناى (موسع ) و (مقتر) و آيه شريفه ((و متعوهن على الموس
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم
بخش پنجم2⃣
● معناى (موسع ) و (مقتر) و آيه شريفه ((و متعوهن على الموسع قدره ...))
حَقاًّ عَلى المُْحْسِنِينَ
كلمه ((حقا)) مفعول مطلق است براى فعلى كه حذف شده ، و تقدير آن ((حق الحكم حقا)) است ، و از ظاهر اين جمله هر چند به نظر مى رسد كه وصف محسن بودن دخالت در حكم دارد، و چون از خارج مى دانيم احسان واجب نيست ، نتيجه مى گيريم كه پس احسان مستحب است و حكم در آيه حكمى است استحبابى ، نه وجوبى ، و ليكن روايات صريح از طرق ائمه اهل بيت (عليه السلام ) حكم در آيه را واجب دانسته ، و شايد وجه در آن همان باشد كه در سابق فرمود: ((الطلاق مرتان فامساك بمعروف او تسريح باحسان ...)) كه در آن آيه احسان بر زنان مطلقه ((مسرحه )) را واجب كرد، پس در اين آيه نيز حكم احسان بر محسنين كه همان مردان طلاقگو باشند محقق و واجب شده است ، و خدا داناتر است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#آیتالله_بهجت_قدسسره:
□اهم مقدمات انتظار فرج را که توبه و طهارت از گناهان است، تحصیل کنیم.□
□○درمحضر بهجت، ج٣، ص٢٨٠○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل #دولابی●□
□●زمین ظهور حضرت ولیِّ عصر عجّل الله تعالی فرجه غیر از زمین دنیاست: یَومَ تبدّلُ الاَرضَ غَیرَ الاَرضِ: روزی که زمین به زمین دیگری مبدّل میشود.
□●حضرت حجّت علیه السّلام پس از ظهور میفرماید: یا اَهلَ العالَمِ مَن اَرَادَ اَن یَنظُرَ اِلى آدَمَ، نُوحٍ، اِبراهیمَ، مُوسی، عیسی، مُحمَّدٍ، عَلیٍّ، حَسَنٍ، فَلیَنظُر اِلَی: ای اهل عالم هر کس میخواهد به آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد و علی و حسن نظر کند، پس به من بنگرد. تا کسی حقبین نشود، یعنی حضرت را نبیند، وارد قیامت نمیشود.
□●هر وقت حاجتی داشتی، برای حضرت ولیِّ عصر عجّل الله تعالی فرجه عریضه بنویس و بده به آب نهرهای جاری یا به نسیم صبا و باد صبحدم؛ آن را به حضرت میرسانند.
□●در همه ی زمانها سیصد و سیزده نفر ابدال وجود دارند که اصحاب امام زمان عجّل الله تعالی فرجه هستند و میخهای خیمه ی زمینند. اَلمُؤمنُ کَالجَبَلِ الرّاسِخِ: مؤمن مانند کوه استوار است. وَ الجِبالَ اَوتاداً: و خداوند کوهها را میخ های زمین قرار داد.
□●امام زمان عجّل الله تعالی فرجه اگر دست بر سر ما بکشند، علم و حلم را به درون ما میریزند.
□● #مصباح_الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●□
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۲ ■●اوّلین تعیّن ذات مقام احدیّت میباشد که قائم مقامی ذات را
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۳
■●همانطور که اسماء الهی مراتبی دارند که در دراس همه آنها #اسم_اعظم خداوند است و همانگونه که اسم اعظم تمامی اسماء دیگر را تحت پوشش دارد، عین ثابت انسان کامل (طرح علمی انسان کامل در علم حضرت حقّ) که مَجلی و مظهر اسم اعظم حقّ متعال است نیز همین اشراف را بر سایر اعیان داردو عین ثابت همه چیز در عالم هستی تحت پرتو عین ثابت انسان کامل است.
■●با تجلّی دوم حضرت احدیّت که #فیض_مقدس نامیده می شود، اعیان در خارج پدیدار شدند و طرح عالم خلقت عملی شد و جهان خلقت که اعیان خارجیّه نامیده میشود، پدید آمد. در این مرحله ابتدا جبروتیان که در مرحله تامّ تجرّدند، پدید آمدند و #عالم_جبروت به وجود آمد. سپس ملکوتیان پدید آمدند و #عالم_ملکوت ایجاد شد و درنهایت #عالم_ناسوت که عالم مُلک و طبیعت است، به وجود آمد.
■●#جان_جهان، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۳ ■●همانطور که اسماء الهی مراتبی دارند که در دراس همه آنها #ا
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۴
■●اسم اعظم به سبب حقیقت عینی خود همانند انسان کامل است؛ بدین معنا که تعیّن اسم اعظم الهی در حضرت علمی، عین ثابت انسان کامل است و تعیّن آن در عالم خارج، خودِ انسان کامل. اوست که خلیفه خداوند در عالم و همان حقیقت محمّدی است که عین ثابت او در مقام واحدیّتّ با #اسم_اعظم متّحد است.
■●بر این اساس میتوان دریافت که از منظر جهان بینی عرفانی وجود انسان کامل در عالم هستی امری اجتناب ناپذیر است. همانطور که حقّ متعال اسمائی دارد و در راس آنها #اسم_اعظم است که مستجمع جمیع صفات کمالیّه و جمالیّه و جلالیّه است؛ اسم اعظم، هم در حضرت علمی یا عالم اعیان ثابته باید نماینده و مظهری داشته باشد که عین ثابت انسان کامل است، و هم در اعیان خارجیّه، که خود انسان کامل است.
■●#جان_جهان، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■
@mohamad_hosein_tabatabaei