کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️تفسیر المیزان نکته «سیزدهم» ▪️آن مانعی که میان مردم و خدا حایل شده ، همانا تیرگی گناهان است که مر
☑️تفسیر المیزان نکته«چهاردهم»
▪️اعتماد به قدرت مطلقه خدا به هر اندازه که در انسان قوت یابد ، به همان اندازه اشیاء برای انسان رام میشوند.
✔️المیزان ج۶ ص۲۷۴
@mohamad_hosein_tabatabaei
□احترام این ماه(ذالقعده)□
□این ماه اولین ماه از ماههای حرام است که جنگ با کفار در آن ماهها حرام می باشد. و انسان از این مطلب حکم جنگیدن و مخالفت با خدا را می فهمد. بنابراین، ای نفس بکوش در این ماهها دل و بدنت را بیشتر از سایر ماهها حفظ نموده، کاری بر خلاف احکام الهی انجام نداده و حتی از بلایا و مصیبتهایی که ناشی از قضای اوست راضی باشی. چون این، ماه حرامی است که احترام آن، بخاطر این که خدای متعال جنگیدن با کفار را در آن ممنوع نموده، بیش از سایر ماه هاست.
□بنابراین باید با طاعت از خدا و بالا بردن رضایت خود از او احترام این ماه را حفظ نمایی. زیرا خداوند بسیار شکرگزار بوده و با رضایت خود از تو، از رضایت تو از او، تشکر می نماید. و اگر از شرافت رضایت او اطلاع داشتی، در راه بدست آوردن آن از بذل جان هم دریغ نمی کردی.
#المراقبات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○توبه ای منقول از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و فضیلت توبه و استغفار○□
□برای بدست آوردن طاعت خدا در این ماه قبل از هر چیز از تمام مسائلی که قبلا گرفتار آن بودی توبه کن، توبه ای صادقانه.
از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است که در روز #یکشنبه ماه ذی القعده فرمود: مردم کدامیک از شما می خواهید توبه کنید؟ راوی می گوید: گفتیم: رسول خدا همه ما می خواهیم توبه کنیم. حضرت فرمودند: غسل کرده، وضو گرفته و چهار رکعت نماز بجا آورید. در هر رکعت یک بار «فاتحة الکتاب»، سه بار«قل هو اللّه احد»و یک بار «معوذتین» (قل اعوذ برب الناس وقل اعوذ برب الفلق)بخوانید.
آنگاه هفتاد بار استغفار نموده و در پایان«لا حول و لا قوّة إلا باللّه»
بگویید. سپس بگویید:«یا عزیز یا غفّار اغفر لی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فإنّه لا یغفر الذّنوب إلا أنت»
(ای عزیز ای بخشاینده گناهان من و گناهان تمام مردان و زنان مؤمن را ببخش که جز تو کسی گناهان را نمی بخشد).
□آنگاه فرمود: بنده ای از امت من چنین عملی را انجام نمی دهد، مگر این که از آسمان به او ندا می رسد: بنده خدا عمل را از نو شروع کن که توبه تو قبول، و گناهانت بخشیده شد. فرشته دیگر از زیر عرش ندا می کند: ای بنده مبارک باد بر تو و بر خانواده و خاندانت. منادی دیگری صدا می زند: در روز قیامت، دشمنانت را از تو راضی می نمایند. فرشته دیگری ندا می کند: ای بنده با ایمان از دنیا می روی.
دینت از تو گرفته نشده و قبر تو وسیع و نورانی خواهد شد. منادی دیگری صدا می زند: پدر و مادرت راضی می شوند، گرچه خشمگین باشند، پدر و مادر، تو و خاندانت بخشیده شده و در دنیا و آخرت خوش رزق خواهی بود. جبرئیل ندا می کند: من با فرشته مرگ پیش تو آمده و به او دستور می دهم که با تو خوش رفتار بوده، بخاطر مرگ آسیبی به تو نرسانیده و بنرمی روح را از بدنت خارج نماید.
□گفتیم:
رسول خدا اگر کسی در زمان دیگری چنین بگوید چطور؟ فرمودند:
چیزهایی را که گفتم برای او نیز خواهد بود. جبرئیل این مطالب را در شب معراج به من گفت».
امام باقر علیه السّلام فرمودند: «خداوند از توبه بنده خود بیش از شخصی که در شب دراز و بسیار تاریک مرکب سواری و آذوقه خود را گم کرده و سپس پیدا کند، خوشحال می شود».
□و نیز از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده است که «به شخصی که در حضور حضرت گفت: استغفر اللّه، فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند. می دانی #استغفار چیست؟ استغفار درجه بلند مرتبگان بوده و #شش_شرط_دارد: #اول - پشیمانی از گذشته.
#دوم - تصمیم بگیری که هیچگاه آن را انجام ندهی.
#سوم - این که حقوق تمام مخلوقات را ادا کرده تا جایی که خداوند را سبکبار دیدار نمایی.
#چهارم - تمام واجباتی را که ضایع کرده ای جبران نمایی.
#پنجم - گوشتی را که از مال حرام روئیده با اندوه ذوب کرده تا پوست به استخوان بچسبد و گوشت جدیدی بوجود آید.
#ششم - رنج فرمانبرداری را به جسم بچشانی، همانگونه که شیرینی گناه را به آن چشانیده ای. و در این هنگام بگو:
استغفر اللّه».
□شرح حقیقت توبه و چیزهایی را که باید از آن توبه کرد در جای خود آمده، و اینجا همین مقدار بیان کافی است.
#المراقبات
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️در نماز يكشنبه ماه ذی القعده چگونه استغفار كنيم؟!
▪️انسان میتواند همهی غفلتها، خطاها، لغزشها، معصیتها، آلودگیها، بدیها، گناهان و زشتیهای خود را در این هفتاد مرتبه اِستِغفار، یک دور مرور کرده و از خداوند، از آنها طلب مغفرت کند.
☑️به عنوان نمونه، اعضای ظاهریاش را در نظر بگیرد؛
▪️خدایا گناهانی که با چشمم کردم، «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي وَ أتوبُ إلَيْهِ»؛
▪️گناهانی را با گوشم کردم؛ چیزهایی را که حرام بود، شنیدم؛ «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي وَ أتوبُ إلَيْهِ»؛
▪️با زبانم آنچه نباید میگفتم، گفتم؛ و آنچه باید میگفتم، سکوت کردم و نگفتم؛ «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي وَ أتوبُ إلَيْهِ»؛
▪️از گناهانی که با دستها، با پاها، ...، با یکیک اعضای ظاهریاش مرتکب شده است، استغفار کند.
▪️گناهانی را که با فکرم مرتکب شدم؛ افکار آلودهای که نباید به ذهن راه میدادم و فکرم را به آنها مشغول میکردم؛ گناهانی که با دلم مرتکب شدم، چیزهایی که دل به آنها سپردم، و نباید میسپردم؛ و ...، از همهي اينها استغفار کند.
▪️واجباتی که ترک کردم؛ حرامهایی که مرتکب شدم؛ مستحبّاتی که از دست دادم؛ مکروهاتی که به آنها آلوده شدم؛ مباحاتی که بیش از حدّ ضرورت و نیاز، در اشتغال به آنها عمرم را تباه کردم؛ لقمههای شُبههناک یا خدای ناکرده حرامی که خوردم؛ جُرعههای حرام و شُبههناکی که نوشیدم؛ آنچه که لمس کردم و نباید میکردم؛ آنچه که بوییدم و نباید میبوییدم؛ ... . هر چه کارهایش را مرور کند، یکی یکی به یادش میآید و به این نحو میتواند فهرستی از همهی معصیتها و گناهانش درست کند.
▪️خدایا قُصور و تَقصیرهایی که نسبت به خود تو کردم؛ «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي وَ أتوبُ إلَيْهِ»؛
▪️قُصور و تَقصیرهایی که نسبت به پیامبرت، نسبت به امیرالمؤمنین، نسبت فاطمهی زهرا، نسبت به امام مجتبیٰ، نسبت به أباعبدالله، به همین نحو تا به امام زمان، صلواتُاللهوسَلامُهُعلیهمأجمعین، مرتکب شدم، یکی یکی استغفار کند.
▪️بدیهایی که به پدر، مادر، همسر، فرزندان، بستگان، آشنایان و همسایههایم، به هر مؤمن و مؤمنه و به هر بشری، ولو مؤمن و مؤمنه نبود؛ کردم. قصور و تقصیرهایی که نسبت به ملائکه، جنها، حیوانات و گیاهان كردم. همهی اینها گناه است. یکی یکی از اینها استغفار کند.
▪️قُصور و تَقصیرهایی که نسبت به اساتید و ذَوِی الحُقوق معنویام کردم؛ نسبت به کسانی که در کسب معرفت و علم، همراه من بودند، همکلاسیهایم، همشاگردیهایم، همردیفهایم، نسبت به کسانی که شاگردم بودند؛ قُصور و تَقصیرهایی که نسبت به رُؤَسا، همکاران و کارکنان زیردستم کردم؛ فهرستی از گناهان و خطایا به این شکل تهیّه میشود که اگر به همین نحو ادامه دهیم، هفتاد تا میشود؛ بابت هر یک از اینها استغفار کند.
◾️در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ۳۰ شهریور ۹۱
#نماز_یکشنبه_ماه_ذیالقعده◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○نماز فوقالعادۀ یکشنبۀ ماه ذیالقعده○□
□هدیۀ جبرئيل در سفر معراج به پیامبر□
□این نماز برای یکشنبۀ اوّل ماه ذیالقعده وارد شده است؛ ولی قید خاصّی ندارد. خواندن آن در تمام یکشنبههای ماه ذیالقعده و در طول سال توصیه میشود.
□از رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم روايت شده است كه هر كه این نماز را بجا آورد، توبهاش مقبول و گناهانش آمرزيده شود، خصماء او در روز قيامت از او راضی شوند، با ايمان بميرد و دينش گرفته نشود، قبرش گشاده و نورانی گردد، والدينش از او راضی گردند، مغفرت شامل حال والدين او و ذريّه او گردد، توسعۀ رزق پيدا كند، ملكالموت با او در وقت مردن مدارا كند و به آسانی جان او بيرون شود.
□نحوۀ خواندن نماز یکشنبه ماه ذیالقعده□
□ابتدا غسل مستحب توبه کند و سپس وضو بگيرد.
□این نماز چهار رکعت است. در هر رکعت بخواند:
○سوره «حمد» ۱ مرتبه
○سوره «توحید» ۳ مرتبه
○سوره «فَلَق» ۱ مرتبه
○سوره «ناس» ۱ مرتبه
□بلافاصله بعد از سلام نماز باید ۷۰ بار استغفار کند و بگوید:
□«أسْتَغْفِرُاللهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»
□بعد از هفتاد بار استغفار، بگوید:
□«لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»
#سپس_این_دعا_را_بخواند:
□«یا عَزِیزُ یا غَفّارُ! اِغْفِرْلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمیِعِ الْمُؤْمِنینَ والمُؤْمِنَاتِ؛ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ»
□ای خدای عزیز! ای خدایی که غفّار و بخشنده هستی! گناهان مرا و گناهان همۀ مردان و زنان مؤمن را ببخش؛ که جز تو بخشندۀ گناهی وجود ندارد و جز تو کسی نیست که گناهان را ببخشد.
#چند_نکتۀ_مهم :
□نحوۀ خواندن این نماز به دو صورت نقل شده است□
□۱- یا دو نماز دو رکعتی که بعد از سلام دو رکعت اوّل، بلافاصله انسان بلند میشود و نیّت دو رکعت بعد را میکند و در نتیجه جمعاً چهار رکعت میشود.
□۲- یا اینکه این چهار رکعت به شکل پیوسته انجام میشود با نیّت یک نماز چهار رکعتی که در رکعت دوّم آن تشهّد و سلام نیست و فقط در پایان رکعت چهارم تشهّد میخواند و سلام میدهد.
□خواندن این نماز به هر دو صورت توصیه شده است. با توجّه به اینکه وقت بسیار کمی میگیرد؛ چه خوب است انسان به هر دو صورت بخواند؛ که هر یک از این دو در روایت مقصود بوده است، به آن عمل شده باشد.
□نمازهایی که در روایات گفته شده است بعد از سلام نماز فلان ذکر را بگویید، بهتر است بعد از سلام، ذکر مستحبّ دیگری نگویید. حتّی سه مرتبه الله اَکْبَر را که مستحب است بعد از سلام نماز گفته شود، احتیاطاً نگویید. بلافاصله بعد از اینکه سلام نماز را دادید تسبیح را بردارید و استغفار کنید.
□این نماز آثار و برکات فوقالعادهای دارد؛ که قبلاً عرض کردهام. وقتی به آن صحبتها مراجعه کنید، رغبتتان برای از دست ندادن این نماز به مراتب بیشتر میشود.
□استاد مهدی طیّب□
#مراقبات_ماه_ذیالقعده
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○(برگرفته از کتاب شریف #اقبال_الاعمال سیدابن طاووس)○□
□یکشنبه ذیقعده، همواره مورد توجه سالکان راه خدا بوده است؛ چراکه در این روز، نمازی مخصوص وارد شده است که بنا بر روایت نبوی، هر بندهای از این امت، آن را بهجا آورد، به او خطاب شود: «ای بنده خدا، عمل خود را از نو آغاز کن؛ زیرا توبه تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد» و حتی دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند؛ البته میتوان این عمل را در یکشنبه دیگر ماهها نیز بهجا آورد.
□○اقبالالاعمال، ج٢، ص١٢○□
□○نحوه خواندن نماز یکشنبه ذیقعده○□
□غسل کنید و وضو بگیرید و ۴ رکعت نماز (۲ تا دو رکعتی) بجا آورید،
در هر رکعت ۱ بار «فاتحة الکتاب»،۳ بار «قل هو الله احد» و هر کدام از دو سوره معوذتین(فلق و ناس) را ۱ بار بخوانید، سپس(بعد از رکعت چهارم) ۷۰ بار استغفار کنید و آن را به «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» ختم کنید،
▫️ آنگاه بگویید: «يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت».
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شأنه□
❗️□نماز توبه یکشنبه ماه ذی القعده اکسیر اعظم است، مداومت بر آن در طول سال و حتی در غیر ماه ذی القعده سنت و شیوه اهل سلوک و اولیاء الهی بوده و آثار و برکات عجیب و شگفت انگیزی از آن نقل کرده اند.
□در کیفیت انجام آن اختلافاتی وارد شده، برخی قائلاند نماز بصورت چهار رکعت پیوسته بهم خوانده شود چون در متن روایت معصوم فرموده چهار رکعت نماز گذارد... و تبیین نکرده که مراد از آن دو نماز دو رکعتی است. برخی دیگر فرموده اند نماز مستحبی چهار رکعتی نداریم و نماز نافله دو رکعتی است. اخیرا هم دیدم یکی از اهالی معرفت نظرش بر این است که دو نماز دو رکعتی خوانده شود منتها ذکر استغفار و لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم و آن دعای یک خطی بعد هر نماز دو رکعتی گفته شود. در برخی نقل ها ذکر یا عزیز یاغفار....هفت مرتبه( مطابق نظر عارف بزرگ مرحوم شیخ محمد بهاری) آمده اما مشهور همان یک مرتبه است.
□نظر حقیر آن است که به جهت اهمیت این عمل و از باب محروم نشدن از اثرات تکوینی فوق العاده آن و آنگونه که در نفس الامر است هر کدام از این روش ها را حتی المقدور در وقتی بجا بیاورد اولی است هر چند عمل به قول مشهور بیشتر قریب به ذهن است. در هرحال همهی این سه نقل از متن روایت استنباط میشود و نمیتوان با قاطعیت یکی را رد و دیگری را قبول کرد.
□غسل و وضوی بعد از آن، شرط نماز است. اعمال عبادی را اسراری فرا طور عقل است که تا انسان به آن مقام صیرورت پیدا نکند، آن حقایق را درک نمیکند لذا تبعیت از دستورات تشریعی و عبادی معصوم مبتنی بر تعبد صرف باید باشد هر چند راه غور در اسرار آن برای احدی مسدود نیست.
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش اول ● عيسى و يحيى در كلام خداوند سبحان و كوتاه سخن اينكه خداى
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم
بخش دوم
قَالَ رَب أَنى يَكُونُ لى غُلَمٌ وَ قَدْ بَلَغَنىَ الْكبَرُ وَ امْرَأَتى عَاقِرٌ
● استفهام زكريا در جمله ((انى يكون لى غلام ؟)) بمنظور استبعاد نبوده است
اين جمله استفهامى است شگفت انگيز، مى خواهد حقيقت حال را بپرسد نه اينكه بخواهد فرزند دار شدن خود را امرى بعيد بشمارد، چون بعد از آنكه خداى تعالى او را با صراحت بشارت داد، ديگر ممكن نيست شخصى مثل زكريا استبعاد كند، علاوه بر اينكه خود آن جناب همين دو امرى كه در استفهام خود گنجانده و آن را باعث تعجب شمرده ، در سوره مريم در ضمن در خواستش نيز گنجانده ، و گفته بود: ((رب انى وهن العظم منى و اشتعل الراس شيبا، و لم اكن بدعائك رب شقيا و انى خفت الموالى من ورائى ، و كانت امراتى عاقرا، فهب لى من لدنك وليا پروردگارا استخوانم سست و سرم سفيد شده ، ولى هرگز از دعاى تو نوميد نبودم ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 278
و من از موالى بعد از خود مى ترسم ، همسرم نازا است ، پس از ناحيه خود وارثى بمن بده ).
چيزى كه هست مقامى كه سخن زكريا در آن مقام اظهار شده نكته اى ديگر را مى رساند گويا، و وقتى از مشاهده وضع مريم منقلب شده ، بياد فرزند نداشتن خود افتاده ، و غير از درخواست فرزند به ياد هيچ چيز ديگر نبوده ، و در دعاى خود نام آن عاملى را كه سهم زيادى در تاثرش داشته بوده است ، و آن دو چيز است ، يكى پيرى ، و دوم نازائى همسرش ، و بعد از آنكه از ناحيه خدا بشارت يافت كه صاحب فرزند خواهد شد، گويا به خود آمد و حالت انقلابش برطرف شد آنگاه متعجب شد، كه بعد از پيرى ، و از زنى نازا فرزند دار مى شود، خلاصه بشارت الهى وضعش را از ياس و اندوه به تعجبى آميخته با مسرت دگرگون ساخت .
و اگر بعد از بشارت يافتن به فرزند شروع كرد كه موانع اين كار و چگونگى برطرف شدن آنها را پرسيد، براى اين بود كه خصوصيات افاضه الهى و انعام او را بفهمد و در نتيجه از درك آن لذت ببرد و قدرش را بيشتر بشناسد،
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️بیانات حضرت آیتالله بهجت پیرامون شخصیت جناب سیدبنطاووس، بمناسبت سالروز در گذشت سید بن طاووس رحمة الله علیه◾️
▪️مِثل سیدبنطاووس بنده ندیدهام، کسی که در این راه تعبدیات، برساند خودش رو به جایی که تالي تلوِ معصومین(از نظر رتبه و درجه پشت سر معصوم -علیهمالسلام)است.
▪️دعاهایی را خودش میگوید: «من خودم انشاء کردهام»- خودش میگوید- ملاحظه نمیکند؛الهام شده است، بلکه قائل به الهام است، وحی نه! الهام! خودش قائلِ به الهام است.
▪️[مثلا میگوید:]خدایا همین جوری که در مطالب به من اذن میدهی- مثلا امروز را یا هر روزی را که یک نعمتی بر من دادی- من برای شکر آن نعمت، روزه بگیرم؛ اگر اینجا هم آن نعمت را به من دادی، به من الهام کن که من روزه بگیرم.
به من الهام شد که بعد از زوال ملک بنی العباس، خداوند میفرستد یکی از اهلبیت را که «یُشیر بالتُقی و یعمل بالهُدی و لایأخذ فی الحکم، الرُشا»، دیدم بعد از بنی العباس کسی به این صفات نیامده است غیر از من که خود سیدبن طاووس باشد.
▪️[یا درجای دیگر میگوید:] خدایا اگر من مقصود امام صادق علیهالسلام هستم، از این روایت، به من اعلام کن، الهام کن، همان طوری که الهام میکنی چیزهای دیگر را، که من برای شکر این نعمت، روزه بگیرم امروز -تا آن وقت هم افطار نکرده بوده است- دیدم بله، الهام شدم که بله، روزه بگیر برای شکر این نعمت. من هم بعد از اینکه خیلی[آفتاب] بالا آمده بود، پیغام دادم برای خانواده که ناهار برای من درست نکنید، ناهار برای من حاضر نکنید، من امروز روزهام.
◾️درس خارج حج، ١٩ آذر ١٣٨۵◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️علامه طباطبایی ره:
▪️کردار باید با دل همسو باشد
چگونه ممکن است جامعه ای به دستاویز این که دل انسان باید پاک باشد و ارزش برای عمل نیست، با هرج و مرج زندگی کند و به سعادت برسد؟ و چگونه ممکن است کردار و گفتار ناپاک، دلی پاک بپروراند یا از دل پاک کردار و گفتار ناپاک ترشح نماید؟ خدای تعالی در کتاب خود می فرماید: «پاکان از آنِ پاکان و ناپاکان از آنِ ناپاکانند. » و می فرماید: « زمین خوب نبات خود را خوب می رویاند و زمین بد جز محصول نا چیز نمی دهد.
✔️(سورهً بنی اسرائیل، آیات ۱۳ و ۱۴).
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شبِ ششم ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ، برابر با ۱۴۰۰/۱/۲۹◾️ ☑️جلس
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️
☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت دوم
▪️کسی که به مقام امامت و ولایت که عهدُالله است، رسیده باشد میتواند در عالَم عنصری و نشئه طبیعت تصرف کند و صُوَر اشیاء را تبدّل بدهد و همچنین میتواند صوَر موجودات را در متن خارج انشاء کند بدون این که از مواد عالم طبیعت استفاده کند.
▪️هر صاحب شغلی مانند یک بنّا از مواد عنصری همین نشئه طبیعت مانند چوب و سنگ و گِل و آهن و دیگر مواد مختلف استفاده میکند و این همه مصنوعات را میسازد،
▪️امّا اگر انسان بر اساس تحقّقی که نسبت به اسماء الله پیدا کرده ، میتواند در عالَم ، صوَر اشیاء را انشاء کند، ستاره ها ، حیوانات ، معدنی ها ، گیاهان ... را انشاء کند بدون این که در مُنشآت خود از مواد عالم طبیعت استفاده نماید. البته مُنشآت ایشان بر اساس اراده ذاتی اوست که به اِذن الله محقق میشود.
▪️حتی چیزهایی که الان در عالم طبیعت تحقق دارند و صورتگری آنها در این عالم نیازمند به زمان و مکان است تا از قوّه به فعلیّت برسد ، اما امام میتواند به صورت دفعی آن را انشاء کند . مانند زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی (علیه السلام) یا اگر درختی که برای رشد کردن نیاز به دهها سال فرصت دارد، نفس ناطقه انسانی می تواند بدون احتیاج به مکان و زمان تدریجی همین جوانه را به صورت یک درخت تنومند انشاء کند.
▪️در این صورت، این سوال مطرح میشود که آیا امام که صاحب ولایت الهیّه است از این قدرت ِ تصرف استفاده میکند؟
▪️در مقام امامت آنچه مهم است توانمندیِ تصرف در عالم است. یعنی آن قوّه ای که بتواند قدرت انشائات در عالم داشته باشد، به تعبیر قرآن ، هر گاه اراده کند امر خود را ، به شئ تعلق بدهد.
▪️انّما اَمرهُ اِذا اَرادَ شیئاً اَن یَقول لَهُ کُن فَیَکون (یس-٨٢)
▪️بیَده مَلَکوتَ کُل شئ (یس-٨٣)
☑️مقام امامت ،مقام امر الهی است یعنی امام قدرت تصرف در عالم دارد .
▪️یکی از دلایلی که در زمان ادعای انبیاء در نبوت، مردم از آنها معجزه میخواستند همین امر است یعنی به نظر می رسد در اذهان عمومی این مسئله مُرتَکَز (ثابت، مستقر) بود ، هر کس مقام نبوت الهیه را پیدا میکند یا امامت را دارا میشود باید حتماً قدرت تصرف در نظام هستی را داشته باشد.
▪️در بین عموم مردم عدّه ای قابلیت داشتند با این معجزه ها هدایت می شدند و نفوسی هم بودند که بهانه می گرفتند ،اگر معحزه ای از نبی زمان خود می دیدند آن را به سِحر و جادو تعبیر می کردند.
▪️انسانهای کج فهمی که خطاب به جناب رسول الله(صلی الله علیه وآله) جسارت می کردند ودر وصف ایشان از الفاظ ناشایست مانند کذّاب (بسیار دروغگو ) مفتری (افتراء زننده) استفاده میکردند .
▪️مکاشِفات به علم تعلق نمیگیرد، بلکه به ملکات و صفاتِ شخص تعلق میگیرد ، در تمثّلی که جناب ابن عربی داشتند شیعیان را به صورت سگ مشاهده کردند این همان صفاتی هست که انسان کج فهمِ شیعه میتواند داشته باشد و به صورت حیوان دیده شود.
#رمضان ۱۴۰۰
#جلسه_یازدهم_شب_۳۰_۱_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم بخش دوم قَالَ رَب أَنى يَكُونُ لى غُلَمٌ وَ قَدْ بَلَغَنىَ الْكبَرُ
آیات41-35 آل عمران، قسمت سوم
بخش سوم
● استفهام يحيى نظير سؤال حضرت ابراهيم است
نظير همان سؤالى كه ابراهيم بعد از بشارت فرشتگان به صاحب فرزند شدن نمود و پرسيد: چگونه مرا چنين بشارتى مى دهيد، با اينكه پيرى بر من مسلط شده است ؟ و قرآن كريم داستانش را چنين نقل مى كند:
((و نبئهم عن ضيف ابراهيم ، اذ دخلوا عليه ، فقالوا: سلاما، قال انا منكم وجلون ، قالوا لا توجل ، انا نبشرك بغلام عليم ، قال ابشرتمونى على ان مسنى الكبر، فبم تبشرون ؟ قالوا بشرناك بالحق ، فلا تكن من القانطين ، قال و من يقنط من رحمة ربه الا الضالون )).
بطورى كه ملاحظه مى فرماييد در پاسخ ملائكه كه او را از نوميدى برحذر داشتند گفت : سؤال من از در نوميدى نبود، چگونه نوميد باشم ، با اينكه من از گمراهان نيستم ، و نوميدى كار گمراهان است ، بلكه از اين جهت است كه وقتى مولاى يك بنده به سوى بنده اش روى مى آورد، و قرب و انس و كرامت خود را اعلام مى دارد، اين اعلامش باعث انبساط و مسرت و ابتهاج بنده اش مى شود و همواره مى خواهد لطف مولاى خود را به خاطر و به زبان بياورد، گاهى به صورت تعجب ، و گاهى استعجاب و گاهى به صورتهاى ديگر.
و در اينكه گفت : ((و قد بلغنى الكبر)) (پيرى مرا در ربوده ) و نگفت : ((من پير شده ام و ديگر شهوت جنسى ندارم ))
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 279
ادبى را رعايت كرده كه هركسى آنرا مى فهمد، و نيز در اينكه گفت : ((و امراتى عاقرا)) (و زنم در حالى كه نازا است ) و نگفت : ((و امراتى عاقر)) (و زنم نازا است )، اشاره كرده است به اينكه همسرم نيز مثل خودم پير است ، در حالى كه نازا هم بوده است .
قَالَ كَذَلِك اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشاءُ
فاعل فعل ((قال )) هر چند خداى سبحان است ، حال يا به مباشرت و يا به وسيله وساطت ملائكه ، آنهم يا از راه وحى و يا به وسيله همان ملائكه اى كه با او گفتگو مى كردند، الا اينكه از ظاهر عبارت بر مى آيد كه خود خداى تعالى نفرموده : ((خدا اين چنين هر كار بخواهد مى كند))، بلكه گوينده آن فرشته اى بوده و اگر بخودش نسبت داده از اين جهت است كه فرشته هم به امر او گفته است ، دليل بر اين كه گوينده فرشته اى بوده اين است كه در داستان مريم (عليها السلام ) وقتى مى گويد: ((من كه شوهر نرفته ام و هرگز زناكار نبوده ام )) پاسخ فرشته اى كه با او گفتگو مى كرده را اينطور حكايت مى كند: ((قال كذلك ، قال ربك هو على هين ، و قد خلقتك من قبل ، و لم تك شيئا)).
و از اين آيه چنين برمى آيد كه اولا زكريا جمله مورد بحث را از همان ناحيه اى مى شنيده كه جملات قبل را استماع كرده و ثانيا كلمه ((كذلك )) خبر است براى مبتدائى كه حذف شده ، و تقدير كلام ((قال الامر كذلك )) بوده ، يعنى فرشته گفت مطلب همين طور است ، يعنى آن بشارتى كه به تو داديم واقع شدنى است .
و اين اشاره است به اينكه فرزند دار شدن او از قضا و قدرهاى حتمى است كه هيچ شكى در وقوع آن نيست ، نظير همان پاسخى كه روح در مقابل مريم داد، و خداى تعالى آنرا چنين نقل كرده كه گفت : ((كذلك قال ربك هو على هين ))، تا آنجا كه گفت - ((و كان امرا مقضيا)) و ثالثا بر مى آيد كه جمله ((اللّه يفعل ما يشاء)) كه بدون واو عاطفه آمده ، كلام جداگانه اى است كه مضمون ((كذلك )) را تعليل مى كند، و مى رساند اينكه گفتيم : ((كذلك )) (مطلب همان است كه گفتيم ) براى اين بود كه خدا هر چه بخواهد مى كند.
قَالَ رَب اجْعَل لى ءَايَةً قَالَ ءَايَتُك أَلا تُكلِّمَ النَّاس ثَلَثَةَ أَيَّامٍ إِلا رَمْزاً...
در مجمع البيان مى گويد: كلمه ((رمز)) به معناى اشاره با دو لب است ، و گاهى در
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 280
اشاره به وسيله ابرو و چشم و دست هم استعمال مى شود ولى در اولى بيشتر بكار مى رود.
و كلمه ((عشى )) به معناى طرف آخر روز است ، و گويا از عشوه گرفته شده كه به معناى غبار و تاريكى عارض بر چشم است و باعث مى شود آدمى نتواند اشيا را ببيند، و به اين مناسبت آن قسمت از زمان را هم كه بطرف تاريكى مى رود عشى ناميدند، و كلمه ((ابكار)) به معناى طرف ابتداى روز است ، و معناى اصلى و لغوى اين كلمه استعجال و شتاب زدگى بوده است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei