eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
منبر شب ششم: ٣٠ اثر گريستن بر مصائب اباعبدالله الحسين عليه السلام از كتاب شيخ جعفر شوشتری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 254-253 بقره قسمت چهارم بخش دوم1⃣ ● بيان حقيقى بودن استعمال لفظ ((كلام )) و ((قول )) در غير
آیات 254-253 بقره قسمت چهارم بخش دوم2⃣ ● بيان حقيقى بودن استعمال لفظ ((كلام )) و ((قول )) در غير موارد بشرى پس حقيقت چراغ ، عبارت شد از هر چيزى كه با روشنايى خود در شب نور دهد مادامى كه اين خاصيت و اثر باقى است حقيقت چراغ هم هست ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 488 اسم چراغ هم بطور حقيقت بر چنين وسيله اى صادق است ، به شرط اينكه تغييرى در معناى كلمه رخ نداده باشد، هر چند كه احيانا در شكل آن وسيله يا در كيفيت كارش يا در كميت آن ، يا در اصل اجزاى ذاتش تغييراتى رخ داده باشد، همانطور كه در مثال چراغ ديديم . و بنابراين ، پس ملاك در بقاى معناى حقيقى و عدم بقاى آن ، همان بقاى اثر است ، كه مطلوب از آن معنا است ، مادام كه در معناى كلمه ، تغييرى حاصل نشده باشد، كلمه در آن معنا استعمال مى شود، و بطور حقيقت هم استعمال مى شود، و در وسايل زندگى امروز كه به هزاران هزار رسيده و همه در همين امروز ساخته مى شود كمتر وسيله اى ديده مى شود كه ذاتش از ذات روز اولش تغيير نكرده باشد. مع ذلك به خاطر اينكه خاصيت روز اول را دارد نام روز اول را بر آن اطلاق مى كنيم ، (يخچال راكه در روز اول عبارت بود از ميدانى وسيع براى يخ شدن آب ، و چاله اى عميق براى ذخيره كردن آن يخ ، امروز به چيزى اطلاق مى كنيم كه نه ميدان دارد و نه چاله ) و درلغات و اسامى هر زبانى از انتقالات قسم اول ، نمونه هاى زيادى ديده مى شود، و انتقالات قسم اول اين بود كه لفظى كه در آغاز وضع شده بود براى معنايى محسوس در آخر به معنايى معقول و غير محسوس درآمده باشد، چيزى كه هست مردى جستجوگر مى خواهد تا آمارى از اينگونه لغات بگيرد. پس معلوم شد كه استعمال لفظ ((كلام )) و لفظ ((قول )) در موارد غير بشرى استعمالى حقيقى است ، و هيچ مجازى در كار نيست ، براى اينكه غرض از كلام و قول كه همان تفهيم ديگران است در كلام خدا با انبيا و ملائكه و جن ، و در كلام ملائكه و جن با يكديگر موجود است ، هر چند كه لوازم انسانى آن يعنى داشتن ريه و دهان و حنجره و صدا در آن موارد نباشد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●مستحبّی که هزار واجب در آن است اهمیت مجالس روضه حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام در سیره و بیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■●می‌گوییم: به واجبات می‌پردازیم، مستحبات شد شد، نشد نشد! بابا، این مستحبات است که انسان را به جایی می‌رساند! برای همین، سباع و بهایم (درندگان و چهارپایان؛ مقصود، مأموران رژیم پهلوی است.) رشوه برای جلوگیری از مستحبات گرفته بودند. ■●مأموریت رضاخان پهلوی این بود که دستگاه روحانیت و روضه‌خوانی را تقریباً تعطیل کند؛ لذا در آن زمان نزد آقا شیخ عبدالکریم حائری رحمه‌اللّه گفته شد: روضه‌خوانی امر مستحبی است، شما با جلوگیری رضاخان از آن مخالفت نکنید. ایشان در جواب فرمودند: بله، مستحب است، اما هزار واجب در آن است! ■●زیرا مجلس روضه فقط روضه‌خوانی نیست؛ بلکه مجلس درس احکام و معارف و عقاید و ترویج مذهب است. خدا می‌داند که چقدر احکام واجب و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات سیدالشهدا و سایر معصومین علیهم‌السلام در مقدمۀ روضه نقل می‌شود که سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است. ■●برگرفته از کتاب رحمت واسعه، ص٢٧۴●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□آیه(۲) سوره عصر در تفسیرالمیزان□ □راغب مى گويد: كلمه هم در مورد انسان استعمال مى شود، گفته میشود: فلانى خسران كرد، و هم در مورد عمل انسان بكار می رود مى گويند: تجارت فلانی خسران کرد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۲) سوره □ □مراد از كلمه ( ) جنس انسان است. كلمه (خسر، خسران، خسار، خساره) به معناى  در است. و اگر در آيه مورد بحث كلمه () بدون و آمده به منظور آن بوده، و خواسته است بفهماند انسان در است، هم دارد به منظور باشد، و بفهماند آدمى در نوعى از خسران قرار دارد، غير خسران و آبرويى، بلكه خسران در كه خداى تعالى در باره اش فرموده: (الَّذين خسروا انفسهم و اهليهم يَوم القيمة الا ذلك هو الخسران المُبین) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ●■۵ ●درس جامعیّت دین در واقعه ع
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۶●■ ●جامعیت مکتب عاشورا از نظر تیپ‌ های الگو● ■در داستان عاشورا برای هر انسانی با هر مشخصاتی که شما بتوانید تصور کنید، یک الگو وجود دارد. یعنی شما در واقعه‌ی عاشورا عالِم می‌بینید، بی سواد هم می‌بینید، غلام و برده می‌بینید، آقا و ارباب هم می‌بینید. طفل شیرخوار می‌بینید، کودک نه ساله، ده ساله، دوازده ساله، سیزده ساله، نوجوان و جوان هجده ساله، یک مرد کامل، یک پیرمرد، یک انسان کهن‌سال، زن، دختر، سفید، سیاه، از نژادهای مختلف هم می‌بینید، اصلاً خدای متعال خواسته یک الگو برای تمامیت بشر درست کند و این نمایشگاه زیبا و جذاب عاشورا را درست کرده است. ■هر کسی هستیم، در هر مقطعی از سنِّ‌مان، در هر شکلی از زندگیِ‌مان، با هر سطحی از دانش و علمِ‌مان، هر‌گونه‌ای که هستیم؛ در واقعه‌ی عاشورا می‌توانیم یک نمونه، یک الگو، یک اسوه‌ی حسنه مشاهده کنیم و این همان جامعیّتِ این مکتب است که می‌تواند برای همه‌ی انسان‌ها درس‌آموز و الگو و الهام بخش باشد. ■جالب است در واقعه‌ی عاشورا مسلمان‌هایی می‌بینید که از صحابه‌ی رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم هستند، مسیحی زاده‌ای هم می‌بینید که ۲۴ ساعت بیشتر بین مسلمان شدن و شهادتش فاصله نیست. انسان‌های مقدّس و کسانی که از روز اول اسلام پایبند به ولایت بودند در سپاه اباعبدالله علیه السّلام حضور دارند. افراد عثمانی مذهبی که تا قبل از واقعه عاشورا پرچم خون خواهی عثمان را بلند می‌کردند و علیه اميرالمؤمنين و امام مجتبی علیهما السّلام موضع‌گیری داشتند و با آن عنایت خاصِّ حسینی علیه السّلام منقلب و زیر و رو شدند را هم می‌بینید، مثل زُهیرِ بن قین. ■زُهیرِ بن قین که آن‌گونه در صحنه‌ی عاشورا عاشقانه حماسه آفرینی کرد، عثمانی مذهب بود و اصلاً فرار می‌کرد که با امام حسین علیه السّلام رو به رو نشود. هنگامی که امام علیه السّلام پیکی را به سوی او فرستادند، او مراقب بود که در مسیری که می‌آید با امام حسین علیه السّلام هم منزل نشود. یعنی اگر یک جایی امام حسین علیه السّلام بیتوته می‌کردند او از آنجا رد می‌شد که جای دیگر بیتوته کند. دست بر قضا در یکی از منزل‌ها هم منزل شدند و در یک محل و یک منطقه اقامت کردند. امام حسین علیه السّلام پیکی را نزد او فرستاد، وقتی که آن پیک آمد و گفت پسر رسول خدا تو را دعوت کرده که به دیدارش بروی، اول سکوت کرد، پذیرا نبود. همسرش، آن زن فهمیده و بزرگوار، به او گفت که چه تردیدی می‌کنی؟! پسر رسول خدا تو را خواسته، دعوت او را اجابت کن. ■با همّت بزرگ این زن، زُهیر به دیدار اباعبدالله الحسین علیه السّلام رفت و با همان عنایت و همان نگاه عمیقی که امیدواریم حضرت یکی از همان نگاه‌ها را هم به ما بیاندازند چگونه منقلب شد، که وقتی برگشت گفت دیگر تمام شد، من حسینی شدم. ■همه‌‌ی تیپ‌ها را شما در داستان عاشورا می‌بینید، این نشان می‌دهد که مکتب عاشورا بر خلاف بقیه مکاتب و مدارس که می‌گویند شرایط ثبت نام این است و باید این مقدار تحصیلات داشته باشید، در این رشته تحصیل کرده باشید، تا این مقطع تحصیل کرده باشید تا شما را در این مدرسه، در این مؤسسه، در این دانشگاه ثبت نام کنیم و استفاده کنید، دانشگاه عاشورا، برای طفل ۶ ماهه شیر خوار الگو دارد، برای پیرهایی مثل حبیب بن مظاهر اسدی هم الگو دارد، برای همه الگو دارد. برای با سوادترین و دانشمندترین افراد کلاس دارد، برای درس نیاموخته‌ترین افراد هم تعلیم و درس دارد. .... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■محرّم و صفر در سیرۀ علّامه حسینی طهرانی قدّس سرّه @mohamad_hosein_tabatabaei
■●قال تعالى لأيوب ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ يعنى ماء بارد و شراب لما كان عليه من إفراط حرارة الألم، فسكّنه اللّه ببرد الماء. ■●اللّه تعالى به ايوب فرمود: ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ ■●يعنى آب سرد و آشاميدنى است از آن جهت كه افراط حرارت الم بر ايوب چيره بوده است. پس خداوند آن را به سردى آب تسكين داده است. ■●اين ظاهر، عنوان باطن است كه زمين نفس را بايد به پاى رياضت و مجاهده زد تا آب حيات حقيقى از وى بجوشد و قلب را از امراض روحانى چنانكه بدن را از اسقام جسمانى شستشو دهد كه قابل فيض الهى گردد. ■●ممد الهمم در شرح فصوص الحكم علامه حسن زاده ی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
: ■روز هفتم، با رسیدن نامه ی إبن زیاد، عمر سعد یک لشکر پانصد نفره را به حفاظت از شریعه فرات گمارد. و لذا روز هفتم، روز قطع آب است؛ و از این روز به بعد، مسأله خودش را نشان می دهد. تا آن روز دسترسی به آب، بالاخره وجود داشت؛ یعنی گاهی اوقات افرادی، چه أباالفضل العبّاس علیه السلام همراه با تعدادی، یا علی اکبر علیه السلام همراه با تعدادی، یا دیگران از یاران حضرت، اجازه می گرفتند و حمله می كردند؛ به می زدند؛ و آب برمی داشتند و می امدند. ولی از ، شرایط به شدّت سخت شد. ■گرچه از روز هفتم به بعد هم، این یورشها برده شد و آب آوردند. اینگونه نیست که از روز هفتم به بعد آب کلاًّ نرسیده باشد. ولی به شدّت سخت بود و به اهل بیت علیهم السلام کم آب رسید. ■●استاد مهدی طيب - جلسه ١٨ آذر ٨٩●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ●از آب هم مضايقه کردند کوفيان ●خوش داشتند حرمت مهمان کربلا ●بودند ديو و دد همه سيراب و می مکيد ●خاتم ز قحط آب سليمان کربلا ●زان تشنگان هنوز به عيوق می رسد ●فرياد العطش ز بيابان کربلا @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●مرحوم حاج ميرزا حسين نورى (اعلى اللَّه مقامه) استاد مرحوم حاج شيخ عباس قمى و ... بسيار مرد فوق‌العاده‌اى بوده است، مُحدّث است، ولى در فن خودش فوق‌العاده متبحّر است... از آن حافظه‌هاى بسيار قوى بوده است و مرد با ذوقى هم بوده است و بسيار با شور، با حرارت، با ايمان. گو اينكه اين مرد بعضى از كتابها نوشت كه شأن او نبود و علماى وقت هم ملامتش كردند، ولى معمولا كتابهايش خوب است. ■●مخصوصاً كتابى در همين موضوع منبر نوشته است به نام « ». اين كتاب با اينكه كتاب كوچكى است، فوق‌العاده كتاب خوبى است. در اين كتاب راجع به وظايف اهل منبر سخن گفته است. همه اين كتاب در دو فصل است ... ■●چنين كتابى شايد در دنيا وجود نداشته باشد. اين مردِ بزرگ، در همين كتاب خودش نمونه‌هايى از دروغ‌هايى كه به اين حادثه بزرگ، حادثه تاريخى كربلا، نسبت مى‌دهند ذكر كرده است. آنچه كه من عرض مى‌كنم غالباً يا همه آن همان‌هايى است كه مرحوم حاجى نورى هم از آنها ناله كرده است، و حتى اين مرد بزرگ صريحاً مى‌گويد: ■●امروز بايد عزاى حسين را گرفت، اما براى حسين در عصر ما يك عزاى جديدى است كه در گذشته نبوده است و آن عزاى جديد اين همه دروغ‌هاست كه درباره حادثه كربلا گفته مى‌شود و احدى جلو اين دروغ‌ها را نمى‌گيرد. امروز بر اين مصيبت حسين بن على بايد گريست، نه بر آن شمشيرها و نيزه‌هايى كه در آن روز بر پيكر شريفش وارد شد. ■●استاد شهید مطهری، حماسه حسینی، ج ۱ ص ۶۰●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ●امشب دل زهـرای اطهر را شکستند ●در کـربلا بر روی مهمــان، آب بستند ●امشب شب بی‌تابی طفل رباب است ●اطــراف گهــواره صدای آب آب است ●پــــریده رنـگ از روی گـل‌های مدینه ●از تشنگی خشکیده لب‌های سکینـه ●ای زاد‌ه‌ی ام‌البنین، بنمــــا نظــــاره ●گشته نفس در سینه‌ طفلان شراره ●امشب حرم، جز خون دل، آبی ندارد ●طفل سه ساله، در بدن تابی ندارد ●لــب تشنـه، اولاد امیـرالمــؤمنیـن اســت ●ای اهل کوفه! شرط مهمانی چنین است؟! @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■سینه زدن خیلی قشنگ و نافع است. مواظب باش در طول سال چند دفعه سینه زدن را ترک نکنی. شخص وقتی سینه میزند، یا امام به درون جان آن سینهزن میرود و یا سینهزن به درون امام میرود. در همهی عمرت یک نوبت هم که شده پیراهنت را بیرون بیاور و لخت شو و نیم ساعت برای حضرت زهرا و برای امام حسین علیهما السّلام سینه بزن. ■هنگام عزاداری، انسان درِ دلش را باز میکند و امام حسین علیه السّلام داخل میشوند. ■سینه زدن برای امام حسین علیه السّلام بدن را سبک و تمیز و زیبا میکند. تا جایی که در آن پیدا میشود. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بی اَنَّهُ بِعَینِ اللهِ: تحمّل این حادثه با همه‌ی سهمگینی آن برای من آسان است؛ چرا که این ایثار در برابر دیدگان محبوب و معشوقم اتّفاق می‌افتد. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■●امام زمان علیه السّلام شبیه علیّ اکبر امام حسین علیهما السّلام هستند●■ ■١- رفع الحسين سبابته نحو السماء و قال اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَى وَجْهِهِ»: ■هنگام به میدان رفتن علیّ اکبر، امام حسین علیه السّلام انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان گرفتند و فرمودند: خدایا شاهد باش که پسری برای مبارزه به سوی آنها می رود که شبیه ترین مردم به رسول تو است در خلقت و اخلاق و سخن گفتن. هرگاه مشتاق پیامبرت می شدیم، به چهره او نگاه می کردیم. ■«بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج٤٥، ص: ٤٢»■ ■٢.نظر أمير المؤمنين عليه السّلام الى ابنه الحسين عليه السّلام فقال: «إنَّ إِبْنیِ هذَا سَیّدٌ، کما سَمَّاهُ رَسُولُ اللّهِ صلّی الله علیه وآله وسلم سَیِّداً، وَ سَیَخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ رَجُلاً بِاسْمِ نَبِیِّکمْ، یُشْبِهُهُ فِی الخَلْقِ وَالخُلُقِ. یَخرُجُ حِينَ غَفلَةٍ مِنَ النّاسِ وَ إماتَةٍ مِنَ الحَقِّ وَ اِظهارٍ مِنَ الجَورِ.»: ■امیرالمؤمنین علیه السّلام به پسرش حسین علیه السّلام نگریست؛ سپس فرمود: همانا این پسرم همانگونه که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم او را آقا و سرور نامیدند، سرور و آقاست و بزودی از نسل او مردی همنام با پیامبرتان (حضرت مهدی علیه السّلام) قیام می کند که در خلقت و اخلاق شبیه پیامبراکرم است. او در زمان غفلت مردمان و میرانده شدن حق و غلبه ستم قیام می کند.) ■«إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۱۲۴»■ ■●پس حضرت مهدی و حضرت علیّ اکبر علیهما السّلام هر دو شبیه پیامبر و همانند یکدیگرند. ■●استاد مهدی طيب ●■
●رسیدن نامه‌ی ابن زیاد ●گماردن لشگر پانصد نفره برای حفاظت از شریعه‌ی فرات توسط عمر سعد ●روز بستن آب به اهل بیت علیهم السّلام
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
: ■عشق یک متاعی هست که هرکسی می خواهد آن را بخرد باید یک آدم بی آزاری باشد.. ●زکعبه قافله ایی عارفانه می آید که غم به بدرقه اش عاشقانه می آید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت چهارم بخش سوم ● آنچه از مطالب گذشته بدست آمد بنابراين ، از همه بيانات قبلى ، معلوم شد كه اطلاق كلام و قول در مورد خداى تعالى اطلاقى است كه از امرى حقيقى و واقعى حكايت مى كند، قولش مى فهماند كه واقعا خدا گفتارى داشته ، و كلامش حكایت مى كند از اينكه خداى تعالى به راستى تكلمى كرده و سخنى گفته است . و نيز معلوم شد كه كلام و قول خدا مرتبه اى از مراتب معناى حقيقى اين دو كلمه است ، هر چند كه از نظر مصداق با مصداقى كه معهود بين ما انسانها است اختلاف داشته باشد، و اين مطلب اختصاصى به دو لفظ ((كلام )) و ((قول )) ندارد، همه الفاظى كه هم در خدا استعمال مى شود و هم در ما، از قبيل : ((حيات ))، ((علم ))، ((اراده ))، ((اعطاء))، ((سميع )) و ((بصير)) همينطور هستند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 489 چون معناى همه اين الفاظ در بشر مستلزم جسمانيت است ، اگر ما مى بينيم براى اين است كه دو چشم داريم ، و اگر مى شنويم براى اين است كه دو گوش داريم و... و ليكن اين معانى در خدا هست ، ولى لوازم امكانى آن در ساحت مقدس او نيست . اين را هم بايد دانست كه آنجا هم كه لفظ ((قول )) در معناى رفع درجات است ، و فرموده : ((درجه بعضى را از درجه بعضى ديگر بالاتر برده )) از آن جهت كه مشتمل است بر يك امرى حقيقى و واقعيتى غير اعتبارى ، همان بگو مگو و مطالبى كه در قول خدا داشتيم ، در اينجا نيز مى آيد، و بيشتر علمائى كه كارشان بحث در اطراف معارف دينى است ، خيال كرده اند اينگونه بيانات از يك امر اعتبارى و معناى و همى خبر مى دهند، نظير همان امور اعتبارى و وهمى اى كه در بين ما اهل اجتماع هست ، پيش خود يكى را رئيس و زعيم اعتبار نموده و ديگران را مرئوس او قرار داده و يا يكى را بر ديگران برترى و تقدم و صدارت مى دهيم ، و از اين قبيل عناوين اعتبارى . و در نتيجه ادامه اين خيال ، كارشان به آنجا كشيده شده است ، كه آنچه از حقائق اخروى است را هم با آن عناوين وهمى مرتبط دانسته ، و گفته اند: بهشت و دوزخ و سؤال و حساب و ساير جزئيات معاد، نيز مترتب بر همين امور اعتبارى است ، و به عبارتى ديگر رابطه ميان مقامات معنوى نامبرده و نتايجى كه مترتب بر آن مى شود، خود يك رابطه اى است اعتبارى و قراردادى . و چون به اينجا رسيدند، به حكم اضطرار مجبور شدند بگويند: جاعل و برقرار كننده اين روابط، خداى تعالى است ، و خدا خود محكوم به اين آراى اعتبارى است كه از يك شعور و همى ناشى مى شود، عينا مانند انسان در عالم ماده كه عالم حركت و استكمال است ، و به همين جهت مى بينيد كه حاضر نيستند انبيا و اوليا را داراى كمالاتى حقيقى و معنوى بدانند، و به زحمت ، همه عباراتى را كه در كتاب و سنت ظهور در اين كلمات حقيقى دارد به نحوى از اعتبارات تاويل مى كنند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei