☑️تفسیر المیزان نکته هفتم
▪️«هدیً للمتّقین الّذین یُؤمنون بالغیب و....»
هدایت قرآن که شامل "متقین" است ، برای این است که این افراد قبل از اینکه هدایت قرآن شامل آنها بشود ، داری خصال پنجگانه ی ایمان به غیب ، نماز ، انفاق ، ایمان به آنچه بر انبیا نازل شده و یقین به آخرت بودند ، پس متقین دو هدایت داشتند ؛ اول :که دارای این خصال اند و دوم: که هدایت به نور قرآن است.
✔️المیزان ج۱
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️آثار و پیامدهاى صبر - بخش اوّل (مراتب صبر مبتدیان) ▪️نفس با صبر پیشه کردن، به تدریج به آنچ
☑️آثار و پیامدهاى صبر - بخش دوّم
(مراتب صبر عارفان)
▪️۵- انسان تا وقتى اسیر نفس و در حجاب خودى خود است، تمام حرکات و سکنات و مناسک و عباداتش براى خودش است. حق تعالى و توحید و اطاعت او را هم براى خودش مىخواهد.
▪️شخص تا از بیت نفس خود خارج نشده و از انانیّت بیرون نرفته است، سفرش به سوى خدا آغاز نشده و سالک نیست و مانند کسى است که در داخل شهرى، از این سو به آن سو مىرود. به چنین کسى مسافر گفته نمىشود. تحمّل سختى خروج از بیت نفس و بیرون آمدن از خود و خواستهها و آرزوهاى خود و آغاز مهاجرت الى الله، «صبر ِللهِ» نام دارد. شخص با موفّقیّت در این امر، دیگر هرچه بکند براى حقّ است نه براى خودش.
▪️۶- پس از خروج از نفسانیّت و انانیّت و آغاز هجرت الى الله، تمام حرکات و سکنات سالک به حول و قوّه الهى است و خودش در آن دخالت و نقشى ندارد. در این مرتبه سالک به شهود باطنى، بالعیان مشاهده مىکند که صبرش، همانند همهى چیزهاى دیگرش، بِالله است و خودش در آن نقشى ندارد. سالک در این مرتبه، به «صبر بِالله» نایل شده است.
▪️۷- وقتى صبر بِالله در وجود سالک استقرار و ثبات یافت و سالک در وجود خود و در همهى عالَم، متصرّف و فاعلى غیر از حق ندید، صبرش «صبر عَلَى الله» است. چنین سالکى تمام بلیّات و مصائب را جلوههاى اسماء و صفات خدا مىبیند و همانطور که قبلاً بر بلیّات صبر مىکرد، اکنون بر خدا و شئون اسمائیّه یا ذاتیّهى او صبر مىکند.
▪️۸- پس از اینکه سالک اهل حضور شد و به مشاهدهى جمال اسمائى موفّق گشت، ثبات و پایداریش در آن مشاهدات و جَلَوات و حفظ دلش از استهلاک و اضمحلال، «صبر فِى الله» نام دارد.
▪️۹- پس از اینکه سالک از مشاهدهى اسمائى بیرون رفت و به مشاهدهى ذاتى رسید، پایدارى و ثباتش در جلوات ذات، «صبر مَعَ الله» نامیده مىشود.
▪️۱۰- پس از اینکه سالک از محو و سُکر وصال، به صحو و هوشیارى بازگشت و به مملکت وجود خویش بازگردانده شد، در عین اشتیاق و حبّ شدید به جمال محبوب، براى اطاعت از محبوب، باید از جمال جمیل او محجوب باشد. تحمّل سختى این محجوبیّت و فراق، شدیدترین مرتبهى صبر است و «صبر عَنِ الله» نامیده مىشود.
▪️در این مقام است که امیرالمؤمنین علیه السّلام به محضر حضرت حق عرضه مىدارند:
فَهَبنى یا اِلهى وَ سَیِّدى وَ مَولاىَ وَ رَبّى صَبَرتُ عَلى عَذابِکَ فَکَیفَ اَصبِرُ عَلى فِراقِکَ
اى معبود من، آقاى من، سرور من و پروردگار من! گیرم بر عذاب تو صبر کنم، چگونه بر فراق تو صبر نمایم؟!
◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#شراب_طهور
#صبر - ۴
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️معاد همان مبدأ است؛ سَر بِنِه آنجا که باده خوردهای
▪️قرآن از زبان حضرت عیسی علیه السّلام میفرماید: اَلسَّلامُ عَلَیَّ یَومَ وُلِدتُ وَ یَومَ اَمُوتُ وَ یَومَ اُبعَثَ حَیّاً: سلام بر من روزی که متولد شدم و روزی که میمیرم و روزی که زنده برانگیخته میشوم. این خطّ سیر همه است. عیسی علیه السّلام فرمود در هر سه روز من تسلیم خداوند هستم.
▪️همهی عُمر ما، مِنَ اللهِ، اِلَی اللهِ، سه روز است. یک روز به دنیا رفتم، یک روز آنجا ماندم، یک روز هم به جای اوّل بازگشتم. برای ملاقات امام و خدا این سه روز لازم است. یکی تولّد از مادر است که برای ما انجام شده است، دوتای دیگر لازم است که پیامبر ما آن را به کسانی که به او ایمان آوردند، تعلیم داد؛ یکی لا اِلهَ که موت است و مال دنیا است و دیگری اِلاَّ اللهُ که حیات است و مال آخرت است. خودت نگاه کن و ببین کجای راهی؟ به موت رسیدهای؟ چقدر از لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ را تصدیق کردهای و طی نمودهای؟
▪️مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
◾️مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️
#مسیر_سلوک_الی_الله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 41-35 آل عمران، قسمت دوم بخش پنجم ● شباهت بسيار بين عيسى و يحيى (على نبينا و آله و عليهما ال
آیات 41-35 آل عمران، قسمت سوم
بخش اول
● عيسى و يحيى در كلام خداوند سبحان
و كوتاه سخن اينكه خداى سبحان فرزند زكريا را يحيى ، و فرزند مريم را عيسى ناميد، كه كلمه ((يحيى )) به معناى ((زنده مى ماند)) است و كلمه عيسى هم بطورى كه گفته اند به اين معنا است ، يحيى را كلمه خواند، عيسى را هم كلمه خواند و فرمود ((بكلمه منه اسمه المسيح عيسى )) به او حكم داد و در كودكى كتاب آموخت ، به عيسى هم حكم و كتاب داد، او را داراى محبتى خدايى معرفى كرد:
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 277
عيسى را هم احسانگر به مادر معرفى نمود، او را زكات خواند، عيسى را هم مامور به زكات معرفى نمود، بر او در سه موطن سلام فرستاد، بر عيسى هم فرستاد، اورا سيد، و عيسى را وجيه نزد خدا خواند، او را حصور و پيغمبرى از صالحين معرفى كرد، عيسى را هم همينطور، همه اينها به خاطر آن بود كه خواست دعاى زكريا را كه فرزندى طيب و وليى پسنديده و مرضى در خواست كرده بود مستجاب كند، و همه آن كرامت ها كه در مريم ديده بود را به او نيز مرحمت فرمايد.
و جمله ((مصدقا بكلمه من اللّه )) دلالت دارد بر اينكه يحيى (عليه السلام ) از مبلغين دين عيسى (عليه السلام ) بوده و بنابراين منظور از ((كلمه )) همان عيسى مسيح است ، كه در ذيل همين آيات در بشارتى كه به مريم مى دهد عيسى را كلمه خود مى خواند، و كلمه ((سيد)) به معناى كسى است كه زمامدار امور سواد مردم و جماعت آنان باشد، و امور زندگى و معاش آنان را در دست داشته باشد، و يا حداقل زمام امور مردم در فضيلتى از فضائل پسنديده شان را در دست داشته باشد، اين معناى اصلى كلمه است ، ولى بعدها در مورد هر چيز بزرگتر استعمال شد، و شريف هر قومى را سيد آن قوم ناميدند، و اين از آن جهت بوده كه زمامدارى همواره مستلزم شرافت و احترام است ، حال يا بخاطر حكمرانى در مردم يا به خاطر داشتن مال بيشتر، و يا به خاطر فضيلتى ديگر.
و كلمه ((حصور)) به معناى آن كسى است كه با زنان نمى آميزد، و منظور از اين كلمه در آيه مورد بحث بقرينه سياق آيه اين است كه يحيى (عليه السلام ) بخاطر زهد بسيارش از اينگونه شهوات نفسانى اعراض داشته است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته هشتم
▪️شیطان یعنی موجودی سرتا پا شر ، لذا ابلیس را به این جهت شیطان گفته اند .
✔️المیزان ج ۱ ص ۸۷
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️تفسیر المیزان نکته نهم
▪️جامعه شناسان و قانون دانان می گویند با عوض شدن نسل و تکامل اجتماع ، قوانین هم باید تغییر کند ! قرآن چگونه ادعا کرده تا ابد راهگشاست و معجزه است؟
گوییم که قوانین قرآنی همه ریشه در فطرت دارند و فطرت تبدیل بردار نیست تا قرآن هم کهنه شود ، آری قانون دانان امروزی کاری به فطرت ندارند و مدار آنها فقط ماده است ، لذا قوانین آنها هم تغییر میکند .
✔️المیزان ج ۱ ص ۹۹
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️متن حدیث اولوالالباب که قسمتی از یک فرمایش طولانی حضرت صادق علیه السّلام است چنین است◾️
▪️إنَّ اُولِی الاَلبابِ الذّّینَ:
عَمِلُوا بِالفِکرَةِ حَتّی وَرِثُوا مِنهُ حُبَّ اللهِ
فَإنَّ حُبَّ اللهِ اِذَا وَرِثَهُ القَلبُ وَ استَضاءَ بِهِ أَسرَعَ اِلَیهِ اللُّطفُ
فَإذَا نَزَلَ مَنزِلَةَ اللُّطفِ صَارَ مِن أَهلِ الفَوائِدِ
فَإذَا صَارَ مِن أهلِ الفَوائِدِ تَکَلَّمَ بِالحِکمَةِ فَصَارَ صَاحِبَ فِطنَةٍ
فَإذَا نَزَلَ مَنزِلَةَ الفِطنَةِ عَمِلَ فِی القُدرَةِ
فَإذَا عَمِلَ فِی القُدرَةِ عَرَفَ الاَطباقَ السَّبعَةِ
فَإذَا بَلَغَ هَذِهِ المَنزِلَةِ صَارَ یَتَقَلَّبُ فِی فِکرِهِ (ذِکرِهِ) بِلُطفٍ وَ حِکمَةٍ وَ بَیانٍ
فَإذَا بَلَغَ هَذِهِ المَنزِلَةِ جَعَلَ شَهوَتَهُ وَ محَبَّتَهُ فى خَالِقِهِ
فَإذَا فَعَلَ ذَلِکَ نَزَلَ المَنزِلَةَ الکُبری فَعَایَنَ رَبَّهُ فِی قَلبِهِ
وَ وَرِثَ الحِکمَةَ بِغَیرِ مَا وَرِثَهُ الحُکَمَاءُ
وَ وَرِثَ العِلمَ بِغَیرِ مَا وَرِثَهُ العُلَمَاءُ
وَ وَرِثَ الصِّدقَ بِغَیرِ مَا وَرِثَهُ الصِّدّیقُونَ
اِنَّ الحُکَماءَ وَرِثُوا الحِکمَةَ بِالصَّمتِ
وَ اِنَّ العُلَماءَ وَرِثُوا العِلمَ بِالطَّلَبِ
وَ اِنَّ الصِّدّیقینَ وَرِثُوا الصِّدقَ بِالخُشُوعِ وَ طُولِ العِبَادَةِ
فَمَن اَخَذَ بِهَذِهِ السّیرَةِ اِمّا أن یسفلَ وَ اِمّا أن یرفعَ
وَ اَکثَرُهُم الذَّی یَسفَلُ وَ لا یَرفعُ، اِذ لَم یَرعَ حَقَّ اللهِ وَ لَم یَعمَل بِمَا اُمِرَ بِهِ
فَهَذِهِ صِفَةُ مَن لَم یَعرِفِ اللهَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ وَ لَم یُحِبَّهُ حَقَّ مَحَبَّتِهِ
فَلا یغُرَّنَّکَ صَلاتُهُم وَ صِیامُهُم وَ رِوایاتُهُم وَ عُلُومُهُم فَاِنَّهُم حُمُرٌ مُستَنفِرَةٌ.
▪️هرآینه صاحبان خردهای ناب (اولیالالباب) کسانی هستند که:
به تفکر پرداختند تا آن که محبّت خدا را از آن به ارث بردند،
هرآینه هنگامی که قلب محبّت الهی را به ارث برد و بدان روشنایی یابد، لطف به سرعت به آن روی میآورد.
پس هنگامی که در مقام لطف منزل گرفت، از اهل فایدهها میگردد.
پس هنگامی که از اهل فواید شد، به حکمت سخن میگوید؛ در نتیجه صاحب تیزفهمی و فطانت میگردد.
پس هنگامی که در مقام فطانت منزل گرفت، در قدرت عمل مینماید.
پس هنگامی که در قدرت عمل نمود، مراتب و طبقات هفتگانه را میشناسد.
پس هنگامی که در این مقام منزل گرفت، فکرش (ذکرش) به لطف و حکمت و بیان دگرگون میشود.
پس هنگامی که در این مقام منزل گرفت، شهوت و محبّتش را در آفریدگارش قرار میدهد.
پس هنگامی که این کار را کرد، در مقام بزرگ منزل میگیرد؛ در نتیجه پروردگارش را در قلب بالعیان مشاهده میکند؛
و حکمت را به طریقی جز آنچه حکما به ارث بردهاند، به ارث میبرد؛
و علم را به طریقی جز آنچه علما به ارث بردهاند، به ارث میبرد؛
و صدق را به طریقی جز آنچه صدیقان به ارث بردهاند، به ارث میبرد؛
هرآینه حکما حکمت را از راه سکوت اختیار کردن به ارث بردند؛
و هرآینه عالمان علم را از راه طلب و تحصیل به ارث بردند؛
و هرآینه صدّیقان صدق را از راه خشوع و عبادت طولانی به ارث بردند؛
▪️هر کس این روشها را در پیش گیرد، یا به سفلی و پستی میگراید یا به رفعت و بلندی دست مییابد؛ و اکثراً به پستی میگرایند و به بلندی دست نمییابند، زیرا حقّ خداوند را مراعات نمیکنند و به آنچه بدان امر کرده است، عمل نمینمایند؛ و این صفت کسی است که خدا را بدانگونه که سزاوار است، نمیشناسد و آنچنان که شایسته است، دوست نمیدارد؛ بنابراین نمازها و روزهها و روایتها و علمهای آنان تو را نفریبد که همانا آنان خرانی گریزندهاند.
▪️[با توجه به این حدیث شریف، دوست اهل بیت علیهم السّلام اگر به خوبیهایی که خداوند از آغاز عمرش به او کرده است، فکر کند (عَلَی العَاقِلِ اَن یکُونَ لَهُ سَاعَاتٌ... وَ سَاعَةٌ یتَفَکَّرُ فِی مَاصَنَعَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ اِلَیهِ: بر شخص عاقل واجب است در هر روز زمانهایی برای اموری اختصاص دهد و زمانی که فکر کند درباره آنچه خدای عزّوجل نسبت به او کرده است. التَّفَکُّرُ فِی آلاءِ اللهِ نِعمَ العِبَادَةِ: تفکر کردن در نعمتها و الطاف الهی چه نیکو عبادتی است)، پی میبرد که از قبل از اینکه از رحم مادر متولّد شود تاکنون، خدا بی آن که به او نیازی داشته و یا از خوبی کردنهایش در پی غرضی برای خویش باشد، یا حتّی منّتی بر بندهاش نهاده باشد، از لطف و احسان و اعطاء نعمت و مدارا و ستر و غفران، به او چهها کرده است و میبیند اگر شخص دیگری یکی از این لطف و احسانهای بیشمار را در حقّ او میکرد، یک دل نه، صد دل عاشق آن شخص میشد و محبتش را در دل میگرفت. در نتیجه این تفکر محبّت به خدا را نصیب او میسازد و از این طریق طی منازل کمال را همانگونه که در حدیث ذکر شده است، آغاز میکند]
▪️مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
◾️مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب پنجم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق / برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۲۸◾️
☑️جلسه هفتم شرح رساله لقاءالله قسمت ششم
▪️معلوم میشود که آن غاری را که حضرت ابراهیم در آن غار بودند به طرف مشرق و مغرب بود که ایشان از طرف مشرق طلوع ستاره و ماه و آفتاب ، و در طرف مغرب نیز غروب ستاره و ماه و آفتاب را میدید.
▪️جناب علامه طباطبائی در رساله شریف "ولایت" از این عمل حضرت ابراهیم به توحید فطری ابراهیمی تعبیر میکند.
▪️بهتر است خانه ها را طوری بسازید که پنجره و درِ ورودی آن به سمت مشرق باشد و همینطور مغرب را هم داشته باشد که وقتی روز شد طلوع آفتاب و در شب طلوع ستاره ها را ببینید.
▪️آسمان اینطور است، وقتی انسان به آسمان چشم بدوزد آسمان او را جذب میکند. چه اینکه اولین بار هم که حضرت آدم بر اساس "خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون" (آل عمران - ۵۹) چنین شد.
▪️آدم(علیه السلام) هم خلقت تدریجی داشته "خلقه من تراب" و هم خلقت دفعی داشت "ثم قال له کن فیکونی" بعد از خلقت تدریجی و دفعی ،حضرت آدم با نگاهش به نظام هستی مدهوش شد تا به هوش آمد حواء را در کنارش مشاهده کرد.
▪️(بزرگان) وقتی نگاه آنها به سوی آسمان میافتاد از آن به بعد به سمت ربطِ وجودی آسمان و زمین رفتند، بعد متوجه مواردی که مربوط به حروف و اعداد است، شدند. این را هم حتماً در محضر انبیائی مثل حضرت ادریس یا حضرت آدم که کتاب و صحف داشتند، مشرّف بودند که این توجهات به آنها دست داد.
▪️حال قرآن چقدر راجع به نظام تکوین؛ آسمانها و زمین ، ماه و ستاره ها، حیوانات و بخصوص انسانها حرف میزند. تمام آن کتابها همه برای شرح تکوینی نظام هستی و برای شرح اَنفُسی انسان هستند. منتهی در بین اینها قرآن کتاب صَمد اَنفُسی حق متعال است.
▪️وقتی به فکر ربط آسمان و زمین افتادند کم کم دنبال واقعیات عوالم حروف و اعداد رفتند و در بین حروف بیست و هشت حرف را شاخص دیدند ؛با اینکه همزه هم داریم اما نوعاً همزه را جزء حرف به حساب نیاوردند و تبدیل به "یا" میکنند.
▪️بعد به دنبال اَعداد رفته ، در آن غرق شدند. دیدند ،اعداد و حروف همه رموز هستند، مطلقاً رمز اند.
یکی از دلایلی که در قرآن کریم، حروف مقطعه آمده ، این است که بگوید حروف همه رمز اند اما وقتی آنها را با هم ترکیب میکنیم به آیه و سوره تبدیل میشوند.
▪️پس حروف و اعداد همه رمز هستند. تطابق بین زمین و آسمان به این رموز مربوط است .باید به محضر مبارک رموز تشرُّف یافت ،تا به آنچه که در آسمان است؛ حال یا آن اندازه ای که ما میبینیم و یا آن آسمانی که نهایت ندارد و نیز زمین؛ خواه سطح خشکی و یا سطح آبی آن ، دست یافت.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_هفتم_شب_۲۸_۱_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ
وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي...
#یاحسین
@mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ»
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️امام خمینی (ره):
▪️اسلام و مذهب #مقدس_جعفری سدی است در مقابل اجانب و عمال دست نشانده آنها، چه راستی و چه چپی، و روحانیت که حافظ آن است سدی است که با وجود آن، اجانب نمیتوانند به نحوی که دلخواه آنها است،با کشور های اسلامی و خصوص با کشور ایران رفتار کنند، لهذا قرن ها است که با نیرنگ های مختلف برای شکستن این سد نقشه می کشند ،گاهی از راه مسلط کردن عمال خبیث خود بر کشورهای اسلامی و گاهی از راه ایجاد مذاهب باطله و ترویج بابیت و بهائیت و وهابیت و گاهی از طریق احزاب انحرافی.
▪️ #امام_خمینی
صحیفه نور، جلد، ١،صفحه ٢٢٨▪️
▪️به مناسبت شهادت امام جعفر صادق علیه السلام▪️
@mohamad_hosein_tabatabaei