eitaa logo
محمد قریشی_شاعر
329 دنبال‌کننده
58 عکس
19 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آن غریبی خانه می‌جست از شتاب دوستی بردش سوی خانه‌ خراب گفت او این را اگر سقفی بدی پهلوی من مر ترا مسکن شدی هم عیال تو بیاسودی اگر در میانه داشتی حجره‌ی دگر گفت آری پهلوی یاران بهست لیک ای جان در "اگر" نتوان نشست https://eitaa.com/mohamadghorayshi/208
فقیر کوری با گیتی‌آفرین می‌گفت که ای ز وصف تو الکن زبان تحسینم به نعمتی که مرا داده‌ای هزاران شکر که من نه درخور لطف و عطای چندینم خسی گرفت گریبان کور و با وی گفت که تا جواب نگویی ز پای ننشینم من ار سپاس جهان‌آفرین کنم نه شگفت که تیزبین و قوی‌پنجه‌تر ز شاهینم ولی تو کوری و ناتندرست و حاجتمند نه چون منی که خداوند جاه و تمکینم چه نعمتی است ترا تا به شکر آن کوشی؟ به حیرت اندر از کار چون تو مسکینم بگفت کور کزین به چه نعمتی خواهی؟ که روی چون تو فرومایه‌ای نمی‌بینم https://eitaa.com/mohamadghorayshi/209
سراینده‌ای پیش داننده‌ای فغان کرد از جور خونخواره دزد که از نظم و نثرم دو گنجینه بود ربود از سرایم ستمکاره دزد بنالید مسکین: که بیچاره من بخندید دانا: که بیچاره دزد https://eitaa.com/mohamadghorayshi/211
دل من یه روز به دریا زد و رفت پشت پا به رسم دنیا زد و رفت پاشنه‌ی کفش فرار و ور کشید آستین همت و بالا زد و رفت یه دفه بچه شد و تنگ غروب سنگ توی شیشه‌ی فردا زد و رفت
خموش باش گرت پند می‌هد عاقل جواب مردم دیوانه را نباید داد.
🟠دوره مجازی آموزش شعر کلاسیک 💠مدرس: محمدقریشی 🔸پنج جلسه 🔸به صورت مجازی 🟡سرفصل‌های آموزشی: ▪️_مقدمه‌ای بر زیباشناسی شعر ▪️_واژه گزینی ▪️_آرایه‌های ادبی ▪️_موسیقی در شعر ▪️_زیست شاعرانه 🔹لینک ثبت نام و کسب آگاهی بیشتر در واتس‌آپ: https://wa.me/989336341661 لینک ثبت نام در ایتا: @mohamadghorayshi
باور کنیم ملک خدا را که سرمد است باور کنیم سکه به نام محمد است
عمری از جور چرخ مینارنگ رنجه بودم، ز رنج بیماری یافت آیینه وجودم زنگ از جفای سپهر زنگاری تار شد دیدگان روشن‌بین زرد شد، چهرگان گلناری همچو موشی نحیف گشت و نزار تن فربه چو گاو پرواری آزمودم همه طبیبان را در شفاخانه‌های بهداری کار آن جمله و طبابتشان کار بوزینه بود و نجاری نه حکیمی، خبر ز حکمت داشت نه پرستاری، از پرستاری پیش بیطار رفتم آخر کار چاره‌ای خواستم ز ناچاری وآن شفابخش دام و دد، بگرفت دستم و رستم از گرفتاری بی‌تأمل علاج دردم کرد تن ز غم رست و من ز غمخواری طرفه بین، کز طبیبم آن نرسید که ز دانای فن بیطاری یا من از خیل چارپایانم یا طبیبان از هنر عاری https://eitaa.com/mohamadghorayshi/215
چند نقیضه بر چند بیت یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت" تا آن زمان که پول ما را به ما دهد پس * "دوش دیدم که ملائک در می‌خانه زدند" بر سر قیمت می تا به سحر چانه زدند * "دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس" بس که هر مرتبه در ظرف غذا مو دیدم * "دلدار که گفتا به تو‌ام دل نگران است" عمری‌ست که خود عامل هر دل نگرانی‌ست" * فغان کین لولیان شوخ شیرین‌کار شهرآشوب همه دنبال کیس تاجر و ملاک می‌گردند * "فلک به مردم نادان دهد زمام مراد" نصیب مردم فهمیده کار در تپسی‌ست * "ز کوی میکده دوشش به دوش می‌بردند" همان رفیق که می‌گفت جنبه‌ام بالاست * "از جان طمع بریدم آسان بود و لیکن" از تکه  های رانی مشکل توان بریدن * "شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد" گر نه در من  رمق  دادن مهریه نبود * ، حافظ و سایر شعرا
به لطف خدا، رتبه اول شعر طنز جشنواره اتقان