eitaa logo
محمد قریشی_شاعر
386 دنبال‌کننده
76 عکس
22 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در اولین جلسه کلاس‌ داستان نویسی از هنرجوها خواستم تا اتفاقاتی که دیده‌اند و شنیده‌اند و قابلیت داستان شدن دارد را بنویسند. جلسه دوم چندتا از هنرجو‌ها روایت‌هایی از مهدی نوری شهردار فقید شهر خواندند. "دو نفر از پاکبان‌ها مریض شده بودند. شهرداری بودجه‌ای برای استخدام کارگر جدید نداشت و سطل‌های زباله در بعضی از نقاط شهر پر شده بود. نیمه‌ی شب آقای شهر‌دار صورتش را با پارچه‌ای می‌بندد و برای جمع‌آوری زباله‌ به خیابان‌های شهر می‌رود" آقای نوری را می‌شناختم؛ او چنین انسانی بود. جنوب سرزمین داستان‌های سر به مهر و قهرمانان روایت نشده است.
اگر فصل فراق از دفتر ایام گم می‌شد، چه کم می‌شد؟ چه می‌شد این ورق را پاره زین تقویم می‌کردند؟ این بیت نغز از حسین منزوی‌ست. در نگاه اول متوجه یک ایراد وزنی فاحش می‌شویم؛ شاعر در مصراع اول بیت، به اندازه یک رکن از وزن خارج شده است. در واقع وزن این بیت به این شکل است: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن حال اگر از مصرع اول، عبارت "فصل فراق" را برداریم، وزن شعر درست می‌شود. مضمون مصرع نیز به همین موضوع اشاره دارد. و این‌گونه شاعر زیرکانه فرم را با مضمون همراه ساخته است. پس درمی‌یابیم که حسین منزوی تعمدا دست به چنین شگردی زده. https://eitaa.com/mohamadghorayshi/206
چند نقیضه بر چند بیت یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت" تا آن زمان که پول ما را به ما دهد پس * "دوش دیدم که ملائک در می‌خانه زدند" بر سر قیمت می تا به سحر چانه زدند * "دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس" بس که هر مرتبه در ظرف غذا مو دیدم * "دلدار که گفتا به تو‌ام دل نگران است" عمری‌ست که خود عامل هر دل نگرانی‌ست" * فغان کین لولیان شوخ شیرین‌کار شهرآشوب همه دنبال کیس تاجر و ملاک می‌گردند * "فلک به مردم نادان دهد زمام مراد" نصیب مردم فهمیده کار در تپسی‌ست * "ز کوی میکده دوشش به دوش می‌بردند" همان رفیق که می‌گفت جنبه‌ام بالاست * "از جان طمع بریدم آسان بود و لیکن" از تکه  های رانی مشکل توان بریدن * "شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد" گر نه در من  رمق  دادن مهریه نبود * ، حافظ و سایر شعرا
کسی دستانش را به زمختی دستانت نخواهد سپرد و لبخندت هیچ زنی را به وجد نمی‌آورد چیزی جز سکوت برازنده‌ی لبانت نیست و همین سکوت هم روزی زیر آوار معدنی یا لای چرخدنده‌های یک ماشین خاموش‌تر خواهد شد اما نگران نباش تکه تکه‌های تو را به خانواده‌ات تسلیت خواهند گفت و مو  لای درز گزارش حادثه نخواهد رفت مبرهن است که تو مقصر بوده‌ای و تو را به خاطر خسارتی که بار آورده‌ای خواهند بخشید
هیچ مقصدی آنقدر زیبا نبوده‌ است که به خانه برنگردیم حالا می‌فهمیم تکان‌های گهواره تمرین سرگردانی بود
2.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ظرف چدنِ مچاله وارد بکنید قوطی، کارتون، نخاله وارد بکنید از بس که زباله گرد گردیده زیاد از کشور چین زباله وارد بکنید https://eitaa.com/mohamadghorayshi/267
مرقع سپید ۱ روسری‌ات را باد تکان می‌دهد و این اولین پرچم سفیدی‌ست که جنگی را آغاز می کند ۲ اولین بوسه‌ات چه بی منت بود اما یادم نبود هیچکس اولین سیگارش را نخریده‌ است ۳ به خودم ایمان آوردم تو رفته ای و معجزه‌ی من همین که از دهان این اندوه زنده بیرون آمده‌ام ۴ هر جا رسیدیم گفتند: ها کنید ولی ما آه کشیدیم ۵ هیچ مقصدی آن‌قدر زیبا نبوده است که به خانه برنگردیم حالا می‌فهم تکان‌های گهواره تمرین سرگردانی بود ۶ چه صادق کسی که تیرک چویی چراغ را با وعده‌ی آینده‌ای روشن به شهر آورد حالا قاصدک طعنه‌ایست که از آسمان عبور می‌کند https://eitaa.com/mohamadghorayshi/276
هیچ مقصدی آنقدر زیبا نبوده است که به خانه برنگردیم حالا می‌فهمیم تکان‌های گهواره تمرین سرگردانی‌ بود
💠صد و نودمین جلسه‌ی در حلقه‌ی رندان او دوست نداشت که مهندس بشود یا این که پزشکی متخصص بشود در مدرسه مشق خواب می‌کرد فقط می‌خواست نماینده‌ی مجلس بشود تهران_ حوزه‌ی هنری فروردین۱۴۰۴ https://eitaa.com/mohamadghorayshi/318