eitaa logo
محمدحسن بیات‌لو
745 دنبال‌کننده
94 عکس
65 ویدیو
0 فایل
نوشته‌ها و اشعار #محمدحسن_بیات‌لو ارتباط با من: @MHbayatloo
مشاهده در ایتا
دانلود
می آید استجابت اگر پیشواز تو فخر خداست محفل راز و نیاز تو محراب خانه نور علی نور می‌شود از جانماز و وصله ی چادر نماز تو فهم بشر به ساحت درکت نمی‌رسد پنهان شده به دست خداوند راز تو این آن حقیقتیست که کتمان نمی‌شود غیر از علی نبوده کسی هم‌ تراز تو ای ساده زیستی تو تدریس بندگی ای شوکت بهشت گلیم ِ جهاز تو نامت سلام داشت،قیامت قیام داشت زنده است آن شهادت تاریخ‌ ساز تو فردا که‌اختیار شفاعت به‌دست‌توست داریم ما امید به برگ جواز تو @mohamadhasanbayatloo
باور نمی کنم که تو بی بال و پر شدی خسته‌شدی شکسته‌شدی مختصرشدی شرمنده ام به‌خاطر من زخم خورده‌ای روزی که در مقابل دشمن سپر شدی افتادی از نفس – نفست بند آمده افتاده ای به بسترِ غم ،محتضر شدی هیزم به دست های مدینه که آمدند مجروحِ دودِ آتش و زخمیِ در شدی آتش زبانه می زد و در نیمه باز بود فهمیدم از صدا زدنت؛ بی پسر شدی این شهر چشم دیدن ما را نداشتند از چشم‌های شور مدینه نظر شدی همسایه ها رعایت حالت نمی کنند از دست هم محلی خود خونجگر شدی @mohamadhasanbayatloo
جدید مجال دیدن خورشید؛شب میسر نیست چنان که رویت تو تا ابد مقدر نیست چگونه از تو بگویم؟ همیشه می مانم که‌شعر پیش تو جز واژه‌های ابتر نیست نسیم‌وار سزایش همیشه در به دری‌ست کسی‌که برسر و رویش‌ غبار این در نیست چه بوسه‌ها که پیمبر به دست تو می‌زد چه‌بوسه‌ای‌و چه‌دستی،شگفت‌آور نیست؟ به رغم آن همه غم فکر این و آن بودی چرا که مادری و از تو مهربان تر نیست چه روضه ای بشود خانه ی علی وقتی که بچه ها همه هستند آه مادر نیست @mohamadhasanbayatloo
اصل و فرع آفرینش درخور ذاتش نبود هیچکس شایسته‌ی درک مقاماتش نبود ذکر یا‌فاطر همان آیینه‌ی یافاطمه است جوهر فهم بشر یارای اثباتش نبود سوره‌ی کوثر برابر با تمام سوره‌هاست فرصتی اما برای شرح آیاتش نبود بانی عالم کجا و زندگی بر روی خاک؟ عالم خاکی که در سطح ملاقاتش نبود عرش‌لبریزِ سکوت و سرد از تسبیح‌بود گوشه‌ی خانه اگر سوز مناجاتش نبود او دعایش‌ شامل‌ همسایه‌ها هم‌ شد‌ ولی در مدینه هیچ کس فکر مراعاتش نبود زخم‌هایش ترجمان بی‌کسی مرتضاست غصه‌های مادر از درد جراحاتش نبود روضه‌سنگین‌میشود با واژه‌های‌ روضه‌اش کاش‌حرف‌ازکوچه‌ و میخ‌در و آتش‌نبود @mohamadhasanbayatloo
باور نمی کنم که تو بی بال و پر شدی خسته‌شدی شکسته‌شدی مختصرشدی شرمنده ام به‌خاطر من زخم خورده‌ای روزی که در مقابل دشمن سپر شدی افتادی از نفس – نفست بند آمده افتاده ای به بسترِ غم ،محتضر شدی هیزم به دست های مدینه که آمدند مجروحِ دودِ آتش و زخمیِ در شدی آتش زبانه می زد و در نیمه باز بود فهمیدم از صدا زدنت؛ بی پسر شدی این شهر چشم دیدن ما را نداشتند از چشم‌های شور مدینه نظر شدی همسایه ها رعایت حالت نمی کنند از دست هم محلی خود خونجگر شدی @mohamadhasanbayatloo
اصل و فرع آفرینش درخور ذاتش نبود هیچکس شایسته‌ی درک مقاماتش نبود ذکر یا‌فاطر همان آیینه‌ی یافاطمه است جوهر فهم بشر یارای اثباتش نبود سوره‌ی کوثر برابر با تمام سوره‌هاست فرصتی اما برای شرح آیاتش نبود بانی عالم کجا و زندگی بر روی خاک ؟ عالم خاکی که در سطح ملاقاتش نبود عرش‌لبریزِ سکوت و سرد از تسبیح‌بود گوشه‌ی خانه اگر سوز مناجاتش نبود او دعایش‌ شامل‌ همسایه‌ها هم‌ شد‌ ولی در مدینه هیچ کس فکر مراعاتش نبود زخم‌هایش ترجمان بی‌کسی مرتضاست غصه‌های مادر از درد جراحاتش نبود روضه‌سنگین‌میشود با واژه‌های‌ روضه‌اش کاش‌ حرف‌ از کوچه‌ و میخ‌ِ در و آتش‌ نبود @mohamadhasanbayatloo
باور نمی کنم که تو بی بال و پر شدی خسته‌شدی شکسته‌شدی مختصرشدی شرمنده ام به‌خاطر من زخم خورده‌ای روزی که در مقابل دشمن سپر شدی افتادی از نفس – نفست بند آمده افتاده ای به بسترِ غم ،محتضر شدی هیزم به دست های مدینه که آمدند مجروحِ دودِ آتش و زخمیِ در شدی آتش زبانه می زد و در نیمه باز بود فهمیدم از صدا زدنت؛ بی پسر شدی این شهر چشم دیدن ما را نداشتند از چشم‌های شور مدینه نظر شدی همسایه ها رعایت حالت نمی کنند از دست هم محلی خود خونجگر شدی @mohamadhasanbayatloo
امشب تو شمع انجمنم باش یا‌علی فردا گواه سوختنم باش یاعلی دیگر هرآنچه بود گذشته‌است،بعد از این خیلی مراقب حسنم باش یاعلی شاعر : علی مزرعی @mohamadhasanbayatloo