eitaa logo
شهید محمدرضا گل پلیچی
51 دنبال‌کننده
98 عکس
17 ویدیو
0 فایل
جهت ارسال خاطره، دست نوشته، یادگاری، عکس، فیلم، صوت و .... از شهید گلپلیچی و یا حتی ارسال دلنوشته و خاطره توسلات یا ارتباط قلبی خاصی که با شهید داشتید، میتوانید از این طریق، با ما در ارتباط باشید. 👇👇 @ma_tar
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۷ 📌خط عمْر خیلی به رفت و آمد، مقید بود. خواهر بزرگمان به تازگی ازدواج کرده بود و میخواست به او سر بزند، سوار بر دوچرخه شد و طبق معمول، من هم پشت سرش نشستم. صحبت کردن درباره درس و چیزهایی که یادگرفته برایش جذاب بود. درست یادم هست که داشت درباره ی کلاس آن روزش صحبت میکرد و به اینجا رسید: کاشت، داشت، برداشت... ناگهان کنترل دوچرخه از دستش خارج شد و هر دو با شدت به زمین خوردیم! کف دستم سنگ‌ریزه ای فرو رفت و خیلی درد داشت. سنگ ریزه درست روی یکی از خط های کف دستم بود! خطی که معروف است به خط عمر... در عالم کودکی از دستش ناراحت شده بودم که عمر تو بلند میشود و عمر من را کوتاه کردی... چندین بار عذرخواهی کرد، حلالیت خواست و آنقدر تلاش کرد تا بالاخره توانست سنگریزه را دربیاورد... هنوز جای آن سنگ ریزه کف دستم پیداست... الان، اما جور دیگری با رضا حرف میزنم... نه به زبان شکایت و ناراحتی که با زبان حسرت! عمر دنیایی ات کوتاه بود... اما به استناد آیه «احیاء عند ربهم یرزقون»، خط عمرت تا بی کران امتداد یافت... 🔹 روایت خواهر شهید محمدرضا گل پلیچی 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/mohamadrezagolpeleichi
۳۰ 📌غذای حاضری از نماز جمعه برگشته بودیم که دیدیم رضا از جبهه آمده. من ناهار درست نکرده بودم. فوراً غذایی حاضری درست کردم تا با هم بخوریم. سفره را در اوج صمیمیت و سادگیِ آن روزها پهن کردیم و دور هم ناهار خوردیم... رضا آنقدر متواضعانه تشکر کرد که انگار بهترین غذاها را جلویش گذاشته اند. دائم از مزه غذا تعریف و تمجید میکرد... 🔹روایت همسر برادر شهید محمد رضا گل پلیچی 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/mohamadrezagolpeleichi