رفقا سلام علیکم ☺️ «در جامعه‏ ى كتابخوان، پديدآورنده‏ ى كتاب و عرضه‏ كننده‏ ى آن، بايد گرامى داشته شود.» رهبر فرزانه انقلاب اسلامی عزیزانی که کتابهای بنده را می‌خواهند به صورت حضوری در نمایشگاه کتاب تهران تهیه کنند، لطفا به این آدرس مراجعه کنند: شبستان ناشران عمومی راهروی ۲۰ غرفه ۲۸ و عزیزانی هم که میخواهند به صورت مجازی تهیه کنند به این آدرس مراجعه کنند: https://book.icfi.ir/book?title=&publisher=%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D8%AF&distributor=&author=&subject=&issueYear=&edition=&isbn=&bookLang=&bookType= ضمنا احتمالا عصر روز یکشنبه قرار میذاریم تا همدیگر را ببینیم😊 خبر قطعی را خدمتتون عرض میکنم.

رفقا اگر می‌بینید کتاب «آخرین تابوت» در بخش مجازی نمایشگاه نیست، چون ما اصلا فرصت نکردیم در سایت کتابخانه ملی ثبتش کنیم و به فضل الهی در کمتر از دو ماه، رفت برای چاپ هفتم! بخاطر همین، لطفا صبور باشید. ضمنا بچه ها گفتند که امروز بعضی کتابها در غرفه حضوری، به عصر نکشیده و تمام شده. اما قول دادند از فردا نذارن چیزی کم و کسر بیاد. خدا حفظتون کنه. فقط میتونم براتون دعای خیر کنم و بگم ببخشید گاهی کم و کسر داریم. ان‌شاءالله از شرمندگیتون دربیاییم.🙏🌺

وسط کار نمایشگاه و چند تا پروژه ای که خدا شاهده خواب و خوراک درست ازم گرفته، باید حواس آدم به چه چیزایی باشه! بازم مُنگل پهلوی و پِتیاره رجوی لجن پراکنی کردند. به فاصله کمتر از دو ساعت و کاملا هماهنگ.

بسم الله الرحمن الرحیم آیت الله شیخ محمود امجد سلام علیکم سابقه آشنایی ما با شما به دوران نوجوانی بنده و شرکت در درس تفسیر سوره مبارکه مُلک توسط مرحوم استاد آیت الله فاطمی نیا و در جوار حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها برمیگردد. یک روز که حضرت استاد آیات پایانی آن سوره مبارکه را با آن بیان نافذ و شیرین شرح میدادند، چشم به آخر مجلس دوختند. اندکی چشمشان را ریز کردند تا دقیق تر ببینند. پس از لحظاتی که همه مشتاق شده بودند که بدانند استاد به چه چیزی چشم دوخته و نظرشان جلب شده؟، استاد فرموند: حاج آقای امجد خودتونید؟ شما هم با صدای بلند گفتید: بعله! خودمم. استاد فرمود: حاج آقا لطفا تشریف بیارید اینجا! بغل منبر. بفرمایید! شما هم با لحن و بیان شوخ طبعی گفتید: نمیفرمایم. قابل نیستم. که استاد نه گذاشت و نه برداشت و فرمود: مگه دست خودته که نفرمایی؟! دروغ هم نگو! ینی چی قابل نیستم؟ پاشو بیا بشین اینجا و منبر ما را به هم نزن! و همه حضار از مکالمات شیرین مرحوم استاد فاطمی نیا و شما خندیدند. هنوز طعم شیرین آن جلسه زیر زبانم مانده. چه خوش بود آن لحظات و چه شیرین بود آن مکالمات و چه جذاب بود پس از منبر، که شما دو بزرگوار کنار هم نشستید و همه ما جوانان و نوجوانان دور شما جمع شده بودیم و کیف میکردیم. یادم نمیرود. آن روز چقدر مرحوم آیت الله فاطمی نیا و شما از مرحوم آیت الله بهاءالدینی سخن گفتید. عجب مرد عجیبی بوده آن عارف واصلی که به او خبر دادند که منتظری به عنوان قائم مقام رهبری مشخص شده. اما آیت الله بهاءالدینی فرموده بود «نمیشود. خودتان را بیخود خسته و علاف نکنید. رهبری در جبین او نیست و او در تراز رهبری نیست. رهبری این انقلاب در جبین و وزانت سید علی خامنه ای(سلمه الله) می باشد نه منتظری.» و آن روزگار چقدر به بعضی ها برخورده بود و چقدر بعضی ها ناراحت شده بودند. اما ظاهرا شما که از شاگردان بی واسطه و تاپ و بسیار نزدیک به آیت الله بهاءالدینی بودید اصلا تعجب نکرده بودید. چرا که هم مرحوم استادتان را به تقوا و عرفان و صلابت و صداقت میشناختید و هم حضرت آقا را به خوبی میشناختید. این ها را عرض کردم که بگویم؛ جناب آیت الله امجد! امروز تشییع جنازه همان آیت الله فاطمی نیا یی بود که کنارشان نشسته بودید و گپ و گفت میکردید و از کرامات استادتان مرحوم آیت الله بهاءالدینی تعریف کردید. ما حتی همین ماجرای پیش بینی رهبری آیت الله خامنه ای را از خود شما و درمحضر آیت الله فاطمی نیا شنیدیم و مرحوم استاد فاطمی نیا هم سر تکان دادند و تایید کردند. امروز تشییع جنازه همان آیت الله فاطمی نیا بود. آیت الله فاطمی نیا پای این انقلاب ایستادند. پای رهبری حضرت آقا ایستادند. در هر شرایطی از انقلاب حمایت و دعای خیر و خیرخواهی کردند. حتی اطلاع دارم که بالغ بر سی چهل بار برای شما به انحای مختلف پیام فرستادند و خیرخواهی کردند و حتی درخواست دیدار کردند که بنشینید و مشکلات را مطرح کنید و با مدد از امام عصر ارواحنا فداه اگر شبهه یا سوال و یا دغدغه و یا هر چیزی که هست برطرف شود و اندکی آرامش بگیرید. اما شما دعوا را به کف خیابون و کف دانشگاه کشاندید و زبان به حمایت از سران فتنه و طعنه و کنایه های غیر منصفانه به انقلاب و حتی حضرت آقا گشودید. جناب امجد! هنوز اینقدر پیر نشده اید که فراموش کرده باشید و یادتان نیاید که مرحوم استادتان چقدر برای رهبر معظم انقلاب(که در آن روزگار رییس جمهور بودند) دعا میکردند و توصیه های عرفانی داشتند و همه را به اطاعت و حمایت از ایشان دعوت میکردند. هنوز یادتان هست که در جواب استاد فاطمی نیا و پیغام و پیام های دلسوزانه ایشان برای آشتی دادن شما با انقلاب هیچ نگفتید و تحویل نگرفتید و انگار نه انگار؟ یادتان هست که در راه پیاده روی مشهد مقدس و در جمع بچه های حزب الهی حاضر میشدید و شعر معروفتان به نام شعر علی یا علی علی یا علی میخواندید و از منبر پایین می آمدید و چرخی در جمعیت میزدید و وقتی به عکس آقا میرسیدید دستی به نشان تبرک به آن عکس میکشیدید و نوا راقطع میکردید و میگفتید بچه ها هیچ وقت دستتون از ولای علی و اولاد علی و رهبر انقلاب رها نکنید؟ یادتان هست که در صحن انقلاب مشهد در گعده بچه های شریف حاضر شدید و وقتی فهمیدید بچه های طلبه فارس هم در جلسه حضور دارند گفتید به یمن حضور سربازان انقلاب و ولایت، شعر جان من جهان من علیِ مرتضی من خواندید و همه مست آن مجلس و ولایت اهل بیت و محبت شما به ولی فقیه شده بودند؟

خاطره از شما زیاد دارم. اما آخرینش برمیگردد به سال 1394 در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها که در کنار ضریح ایستاده بودم. آن روز امتحان مصاحبه درس خارج داشتم و به خاطر مشغله کاری و تدریس و ... نتوانسته بودم خیلی خوب مطالعه کنم. رفته بودم دعا کنم خدا رحمم کند و گیرِ مرحوم استاد بیگدلی نیفتم. دستم را درشبکه های حرم انداخته بودم و دلم غصه داشت که ناگهان دیدم یک نفر دستش را روی دستم گذاشت و گفت «خدایا به حق این دست، دست من را از این ضریح کوتاه نکن.» تا برگشتم چهره شما را دیدم با لبخند شما مواجه شدم. آقای امجد! خدا شاهد است که الان دارم با چشمان اشکبار و به خاطر دو غم سنگین، این جملات را تایپ میکنم. یک غم، غم از دست دادن استاد فاطمی نیای عزیز که عاشقش بودم. و یک غم هم ... جسارتا غم از دست دادن شما. ولی دروغ چرا؟ غم از دست دادن شما خیلی تلخ تر از غم رحلت جانگداز و جانکاه استاد فاطمی نیا بود. استاد فاطمی نیا با محبت وافر به ولایت فقیه و اعتقاد کامل به انقلاب از دنیا رفتند و الان هم بدون شک میهمان سفره قرآن و عترت هستند و خوشا به سعادتشان. اما ما شما را در زمان حیاتتان از دست دادیم. شما حرفهایی زدید که دشمن شاد شدیم. حرفهای شما از جنس خنجر زدن از پشت بود. هلهله و قهقهه های مستانه ضد انقلاب را به خاطر مواضع شما در سفر خارج از کشور و دیدار با پسرتان را فراموش نمیکنیم. چقدر تلخ بود آن روز و چقدر سخت گذشت آن روزها. آقای امجد! شما را به خدا برگرد. الان دارم با آن دستانی برای شما مینویسم که دست روی آن گذاشتید و دعا کردید به حق حضرت معصومه سلام الله علیها دستتان کوتاه نشود. من که در خانه و بارگاه اهل بیت عدد و رقمی نیستم. اما شما را به آن جلسات مشهد و قم و حرم امام رضا برگرد. ما دوست داریم و دلمان میخواهد شما در آغوش این ملت و در صدر مجالس معنوی و انقلابی این کشور ببینیم. نه در پیج های معاندین و ضد انقلاب و شبکه های دشمنان اسلام و انقلاب. آقای امجد. امشب وقتی برای استاد فاطمی نیا نماز لیله الدفن خواندم، آنقدر دلم گرفته بود که حد نداشت. احساس میکردم یکبار دیگر پدرم را از دست داده ام. قلب و سینه ام هنوز سنگین است. استخاره کردم که به جای پیام تسلیت و تعزیت در غم استادفاطمی نیا، به شماپیام بدهم و دعا کنم این کلمات به شما برسد. استخاره خوب آمد. خیلی هم خوب آمد. از روح بلند حضرت استاد فاطمی نیا مدد گرفتم و بسم الله گفتم و شروع به نوشتن کردم. الهی این نامه به دست شما برسد و دیدار آن روزمان درحرم بی بی فاطمه معصومه سلام الله علیها یادتان بیاید. الهی دستانم توانسته باشد قدمی بردارد و الهی به دلتان بیفتد که برگردید و دستتان از دامن انقلاب و ولایت کوتاه نشود. 🌷روح استاد فاطمی نیا شاد.🌷 #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه ✅ آدرس ایتا: https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour ✅ آدرس تلگرام: https://t.me/mohamadrezahadadpour ✅ آدرس بله: https://ble.ir/Mohamadrezahadadpour ✅آدرس در سروش: sapp.ir/hadadpour

قرارمون ان‌شاءالله پنجشنبه ساعت ۱۱ راهروی ۲۰ غرفه ۲۸

بدین وسیله از همه رفقایی که دیروز در حوزه هنری و امروز در نمایشگاه کتاب، پا روی چشم من گذاشتن و تشریف آوردن و زیارتشون کردیم، تشکر میکنم.😊 ان‌شاءالله خدا عزتتون بده🌺 و تو شادیاتون جبران کنیم😂 به من که خیلی خوش گذشت ان‌شاءالله سالهای سال این رفاقت ادامه داشته باشه راستی یادم رفت بپرسم شما ناهار خورده بودین؟😉 🌺🌸🌼🌺🌸

بنظرتون کی باید برای این بانوان شهید و اهل علم ، یادواره بگیره و معرفی کنه؟ و چرا تا الان یادواره نگرفتند؟! #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه

توجه توجه بالاخره پس از پیگیری بچه ها ، کتاب #آخرین_تابوت در بخش نمایشگاه مجازی شارژ شد و میتوانید براحتی سفارش بدید. ضمنا نمایشگاه مجازی فقط تا ساعت ۲۴ دوشنبه شب ادامه دارد. آدرس صفحه آثار نشر حداد در نمایشگاه کتاب: https://book.icfi.ir/book?title=&publisher=%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D8%AF&distributor=&author=&subject=&issueYear=&edition=&isbn=&bookLang=&bookType=

مرحله تجمیع اطلاعات پس از عملیات، معمولا زمینه اقدامات و عملیات های بعدی را فراهم یا آسان تر میکند. افشای جزییات از شهدا در روزهای ابتدایی شهادتشان، از مهلک ترین اشتباهات اطلاعاتی و امنیتی است. #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه