eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
88.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
670 ویدیو
125 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹سلام حاج آقا در مورد فرمایش دوستی که گفتن حالا چیکار کنیم بزاریم بی حیایی همه حا رو بگیره و امر به معروف چی میشه پس؟ و از مسئولین انتظاری نیست اولاً اینکه بیایم و بخوایم با اقدامات فردی و سلیقه ای بخوایم عمل کنیم چنان بل وبشوری بشه که دیگه نشه حق و باطل رو تشخیص داد، مثل همونایی که تو سریال مختار خودشون میخواستن افراد ثروتمند و ظالم رو بعد از به حکومت رسیدن مختار مجازات کنن، اخرش همه این اقدامات سلیقه ای که اصلاً پایه نداره به حساب حکومت اسلامی و اسلام نوشته خواهد شد، و هیچ کس هم نمیتونه اطمینان بده که عمل شخصیش مطابق با اسلام و عقل خواهد بود و هیچ گاه اشتباه و هیجانی عمل نمیکنه شیعه از تک رویی ها ضربه ها خورده ضمناً کجا گفته شده که امر به معروف یعنی تو روی هم در اومدن مردم ؟ 🔹سلام واقعا برای روشنگری که در زمینه امربه معروف و اتفاقات اخیر توی کانال قرار دادین ممنون 🙏 واقعا تو اتفاقات و موقعیت های جدیدی که روز به روز با شکل های مختلف خودشون رو نشون میدن،آدم میدونه چه عکس العملی رو نشون بده😔 ولی بهترین پیشنهاد همین بود که نظر دادن دیر نمیشه کمی صبر کنیم👌 🔹قلمتون پر خیر و برکت ان شاء الله... ولی قشنگ شمام روی موضوع زن، عفت، افتخار تمرکز کردینا بعد از اون داستان قبلی، این واقعا لازم بود و نفر اول هر دو یک زن قوی غرق مشکلات هم قوی غرق نعمت هم قوی هر دو با اصالت...با ریشه.... محکم.... و عاشق 🔹سلام چه روایتی چه تکانی با خوندن کتاب محمد و این داستان به نظرم به شما هم عنایت شده ولی اونجا که بحث خمس ذکر شد خیلی تکان شدیدی بهم وارد کرد انگار یکی تو گوشم صدا کرد آهای حواست هست 😔😔😔 🔹سلام حاج آقا باز هم مثل همیشه غافلگیر شدم مگه میشه شگفت انگیز یه دختر کوچولو از چه خانواده و از چه لقمه ای میتونه باشه چنین عنایتی به اون شده باشه، از کودکی به علمای بزرگ علاقه داشتم عاشق خوندن ماجرای های شگفت انگیز اونها بودم همش برام جای سوال بود چطور به این جایگاه معنوی رسیدن خیلی دوست داشتم دارم لااقل بهشون نزدیک بشم البته از نظر معنوی 🔹قصه بهار یهو آدم را از دنیا جا کن میکنه، میبره یه جای به شدت آشنا اما غریب. چه قدر دلم برای خود واقعی ام تنگ شده و چه قدر توی شلوغی آخرالزمان گم شدم. حاج آقا تو را به خدا دل ما را هم با بهار به جاهای خوب ببر. میترسم بهار خانم تمام بشه و باز گم بشم.... 🔹سلام حاج آقا این قسمت بهار خیلی منو تو فکر برد چرا اینجور خانومای عالمه نباید شناخته بشن حالا نه با اسم و رسم از زندگیشون که میشه گفت. ما خانوما شاید چون خیلی خودمون رو از حضرت زهرا (س) دور می‌بینیم شیوه زندگی اون حضرت رو الگوی خودمون نمی‌کنیم و به حجاب بسنده میکنیم من خودم به شخصه حتی فکرش هم نمیکردم که خانوم عالم و صاحب فضلی هم وجود داشته باشه. وقتی از اینجور خانوما بیشتر گفته بشه شاید تأثیرش روی خانوما بیشتر باشه بیشتر ما رو به‌تفکر توی اعمالمون سوق بده 🔹سلام خدا قوت دیشب داستان تون واقعا عالی بود خیلی خیلی منو تکون داد در مورد حجاب، در مورد خمس، شب زنده داری، طهارت، عبادت نیمه شب، خیلی نکته‌ های خوبی رو در قالب داستان گفتید خدا خیرتون بده با خودم گفتم وقتی دخترانی با طهارت و عبادت دارن مایه ی برکات یک شهر می شن چقدر امثال من کوتاهی کردیم😔 همین امروز زنگ زدم تکلیف خمس م رو روشن کنم البته نه اینکه من اهل خمس نباشم و یا به خمس بی اهمیت باشم اما از اونجایی که خودم یه خانم سرپرست خانوار هستم، و بچه هامو با سختی بزرگ کرده بودم و همیشه کلی لنگ ملزومات اولیه ی زندگی هستیم متأسفانه فکر می کردم به من اصلا خمسی تعلق نمی گیره الحمدلله از همین امروز تصمیم گرفتم سال خمسی براز خودم قرار بدم و با راهنمایی دفتر پاسخگویی احکام، خمس رو از مالم خارج کنم و همیشه مقید باشم تصمیم دوم اینکه شب ها بیدار بشم و برای خودم و خانوادم و تمام اهالی گنهکار شهر دعا و استغفار کنم 🔹سلام عالی مثل همیشه. قلمتون معجزه میکنه. منم دلهره گرفتم وبا فرحنازمنتظرجمعه هستم. احتمال میدم واقعیست،اگرهم نباشه واقعا تامل برانگیزه. شهر در روزمره گیهای شهروندان غرق ماجراهایست ک انسان را آنهارا میسازند وگاهی خود بیخبرن از عاقبتش 🔹سلام. خداقوت. عزاداریاتون قبول. خوشحالم که داستانتون این همه درمخاطبین اثرمثبت داشته خصوصا روی اونایی که توواجبات سهل انگاری می کردند. داستان شما تلنگر زده به نفس لوّامه شون‌ . خداازتون قبول کنه. 🔹سلام خداقوت و برکت اولین چیزی که تو این داستان منو جذب کرد رابطه زن و شوهری هست که پونزده سال باهم جوری زندگی کردن که در ابتدای داستان و در رستوران بنظر میومد دوستن و جالب اینجاست دیشب متوجه شدیم خانم اهل نماز و خمس و شوهرشون نه! و این یعنی حتی اعتقادی هم شبیه هم نبودن ولی وقتی همو انتخاب کردن شدن مایه آرامش همدیگه، نه حرکت روی اعصاب و روان هم! برام تلنگر بود...
🔹سلام آقای جهرمی چقدر پیشرفت داستان هیجان آوره. دارم چندباره میخونم قسمتهای امشب رو.چه معجزه ای که به سمت پاکی و طهارت پیش میره و اینقدر زیبا به تصویر کشیده شده.دستمریزاد و خداقوت 🔹سلام داشتیم زندگیمون را میکردیم..‌‌‌‌.... فضای مجازی آروم و ساکت خودم را داشتم... یک ساعت ه دارم فکر میکنم اصلا چی شد که افتاد وسط این فضا ؛ اما چیزی یادم نمیاد. واقعا چی میخوای از زندگی ما.... نمیدونم تاوان گناهمی... یا اجر کار خوب... سر داستان قبلی بود... که به خودم گفتم : دیگه این داستان را نمیخونم.... ماجرای یه خواهر برادر دیگه... که میخواد یه کم آب و تابش بده. اما آخر نتونستم از قسمت ۱۳ آمدم و مجبور شدم همه قسمت های قبل را دو بار از اول بخونم . اینم از تا دیشب نخونده بودم قول هم داده بودم نخونم به قول اون خواننده خدا نیامرز: توبه کردم که دگر می نخورم به جز امشب و فردا شب و شبهای دگر.... اما نمیدونم چی شد دیشب یه تکه هایی از قسمت ۹ دلم را برد. یه جورایی خودم را به خودم نشان داد. و که چند ساله خدا قسمت ما کرده فرشته ای که مهمون خونه ماست زندگی ما. 🔹سلام.وقت بخیر من فکرمیکنم این داستان واقعیه ازونجا ک تو یجا از داستان دوست شهیددستغیبو دعا کردین ..زدم گوگل از شاگردان شهید..نیومد بالا ...هربزرگواری ک هستن خداحفظشون کنه انشاءالله حاج اقا داستان بهارو بارانو ک میزارید من خیلی حسودیم میشه ب این دوتا ب انقد خوب بودنشون انقد پاکیشون..دلم میگیره از گناهام.. اصلا اسم این دوتا یه ارامشی ب ادم میده..(اینم یه نشونه واقعی بودنش..) چون بارمثبت معنویش از طریق داستانتون ب ادم منتقل میشه.. حاج اقا یه پسر نوجوون دارم دعاکنید یه دوست مومنی تو فاز بهارو باران سرراهش قرار بگیره..خیلی جوش میزنم ذاتش پاکه اما دوستاش 😔 پسرم سید هس..دعاکنید سربراه بشه 🔹چرا با خواندن این قسمت گریه کردم😭😭😭😭😭 🔹سلام حاج آقا چقدررر قسمت امشب مستند داستانی پررر نکته اس، فقط دلم به حال خودم و زمانی که تا الان هدر دادم میسوزه چطور یه آدم با اون وضع مالی و جسمی،تمام وقتش برای خانواده و امام زمانش هست،و خدمت به امام زمان رو در قالب نشستن و دعا کردن خلاصه نکرده با اون خستگی قضای نماز شب میخونه،نه اینکه نماز صبحش قضا بشه😔😔 و چه جالب و ریز این نکات رو در قالب داستان میارین و چقدر ما از دور ناراحت همچین افرادی هستیم و غافلیم😔 امشب مطمئن شدم، هیچ مدل آموزشی بهتر از،در قالب داستان درآوردن نیست👌 ان شاء الله که خدا به شما سلامتی بده و زیر سایه ی امام زمان ،هر روز قوی تر از دیروز، با قلم تواناتون آدما رو از غفلت دربیارین🤲 🔹سلام، وقتتون بخیر، هر چی که داستان یکی مثل همه دردآور بود، این داستان شیرینه و خیال آدم راحت میشه، مثل همیشه غافلگیرمون کردین، قسمت امشب عالی بود، مطمئنم مخاطباتون شوک شدن، خوش به سعادت بهار و باران، خوش به سعادت فرحناز. چقدر زود قضاوت میکنیم، مخاطبا راجع به فیروزه خانم چه نظراتی میدادن مطمئنم الان کپ کردن 🔹سلام حاج آقا برای اولین بار من چندین بار این قسمت رو خوندم تازه دارم متوجه میشم لقمه حلال چیه تازه دارم متوجه میشم نطفه حلال چیه تازه دارم متوجه میشم کارکردن برا امام زمان یعنی چی 😭😭 با خدا و امام زمان عهد بستم که خمسمو بدم و قطعا شما هم تو ثوابش شریکید 🔹سلام چه قصه ی قشنگی.. 💔🥺واقعی یا غیر واقعی آدم دلش میخواد از صفر شروع کنه.. حس خوب شدن و حیات طیبه داشتن چقدر از محصولات فرهنگی ما دور شده بود کاش مثل شما سینما و تلوزیون هم دست بکار میشدن واقعا خدا خیرتون بده 🔹سلام حاج آقا،شبتون بخیر،امشب با اشک داستان رو خوندم،بعضیها چه وسعت جانی دارن که خدا انقدر براشون میباره،یتیمی و بی کسی،بیوه شدن و بی همسری،بچه معلول،بی پولی و فقر، چقدر بعضیها سعه وجودی دارن، امشب از خودم و از گله کردنم تو زندگیم بدم اومد،خوشا به سعادت کسایی که مشکلات رو راه کمالشون میبینن، در اصل امشب باید برای خودم گریه کنم نه برای اقا باقر و فیروزه خانم 🔹باسلام ممنون از داستان بهار خانم داشتم فکر میکردم یعنی میشه با وجود اولیای الهی امثال آقاباقر و شهدایی که مظلومانه و دور از وطن خون پاکشون جاری شده و نایب امام زمان.... خدا نظرش رو از این انقلاب و این نظام برداره...؟ خدایا بحق گمنامان مقرب درگاهت این کشور رو از لوث وجود اشرار و منافقین پاک کن و ظهور منجی عالم رو برسان 🔹شیرازی‌ها به خاطر آب و هوای شیراز در فصل بهار، عاشق باران و بهارند. و چه انتخاب خوبی بوده دو اسم باران و بهار برای این دختران دوقلوی شیرازی.
رفقا جان از وقتی داستان را در کانالم منتشر کردم، خیلی از عزیزان علاقمند شدند که بحث *پرداخت خمس* را در زندگیشون جدی بگیرند. لطفا اگر جزوه کوتاه و با بیان روان در خصوص احکام خمس سراغ دارید که قابل انتشار باشه، به آیدی بنده ارسال فرمایید. https://virasty.com/Jahromi/1691240213302198673
⛔️ رفقا جان با عرض معذرت، امشب داستان منتشر نخواهد شد.