🔷 سال 120تا 128 قمری
جابر بن یزید جُعفی به دستور امام باقر عليه السلام خود را به ديوانگي زد و در صحن مسجد كوفه بچه ها را دور خود جمع ميكرد. اتفاقاً چند روز از جريان جنون جابر نگذشته بود كه از سوي هشام بن عبدالملك به والي كوفه فرماني رسيد كه: «جابر بن يزيد جعفي را گردن بزن و سرش را پيش من بفرست!»
والي كوفه پس از قرائت نامه از اطرافيانش درباره جابر پرس و جو كرد. آنان گفتند: «او مردي فاضل، دانشمند و محدث و اهل بحث و نظر است، ولي اخيراً ديوانه شده و اينك در صحن مسجد همراه بچه ها، اسب سواري مي كند.» والي شخصاً موضوع را تعقيب كرد و ديد كه جابر، سوار بر چوبي شده و بازي مي كند. وقتی دید جابر در سر پیری به چه روزی افتاده گفت: «سپاس خدا را كه مرا از قتل اين مرد رهايي بخشيد.»
🔷 سال 180 تا 190 قمری
نیمه شب، بهلول با امام کاظم علیه السلام در حاشیه شهر به طور مخفیانه ملاقات کرد. بهلول گفت: «به امر شما با ده نفرشان مناظره کردم.»
-بله. خبر پیروزی تو به دربار عباسیان رسیده. این کار تو سبب از رونق افتادن تمام آن ده نفری شد که کاندید ریاست دستگاه قضای عباسیان بودند.
-بله. شکست و عجز آنها در نزد مردم و شاگردانشان محرز شد.
-به زودی این مقام را به تو پیشنهاد میکنند.
-لابد تا پس از این که مرا به این مقام منصوب کردند، بتوانند از من حکم قتل شما را بگیرند و اینگونه شیعه را وادار به امام کُشی کنند.
-هم این، و هم این که تو را سپر همه اعتراضاتی کنند که از سوی شیعیان و علویان به عباسیان میشود.
-تکلیف چیست سرورم؟
-به سیره استادت ... جابر بن یزید جعفی عمل کن.
دو روز گذشت. ماموران حکومتی با جوایز و هدایای فراوان به خانه بهلول رفتند. وقتی در زدند، فرزندش در را باز کرد.
-با پدرت ... فخر شیعیان ... قاضی القُضات عباسیان کار داریم.
-پدرم قاضی القُضات شد؟ عجب!
-چرا تعجب میکنی؟ انگار از مقام و منزل علمی و معنوی پدرت بی خبری!
-بی خبر نیستم. اما بهتر است نگاهی به پشت سرتان بکنید.
وقتی همه رو برگرداندند، دیدند بهلول لباس کهنه ای به تن کرده و مثلا بر چوب بزرگی سوار شده و او را هی میکند. فرماندهی که خیال میکرد از آن روز وظیفه اش محافظت از قاضی القُضات عباسیان خواهد بود، با تعجب پرسید: «جناب بهلول چه میکنید؟! این خلاف شان شماست!»
بهلول جواب داد: «مگر کوری؟ خلیفه بازی میکنم!»
فرمانده با تعجب پرسید: «پس کو خلیفه؟!»
بهلول اشاره به چوبی کرد که لای پایش قرار داده بود و او را هی میکرد. گفت: «اینا. الان من سوار خلیفه ام و ساعتی دیگر، خلیفه سوار من خواهد شد.»
و این چنین بود که فرمانده ناامید شد و خبر دیوانگی بهلول را به دربار رساند. و از آن روز، بهلول تا ده سال، یعنی تا سال 190 هجری، با زبان و هیبت دیوانگان، از هر فرصتی برای بی آبرو کردن عباسیان استفاده کرد تا اینکه با همان حال از دنیا رفت.
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@Mohamadrezahadadpour
از کوزه همان برون تراود که در اوست...
#معصومه_ابتکار
✍ کانال #حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
https://virasty.com/Jahromi/1718323717498518649
✔️گفتگوی ویژه خبری ۲۵ خرداد با آقای دکتر #زاکانی
۱. زاکانی چندین مرتبه تاکید و تکرار کرد که برنامه خوب است اما مجری قوی میخواهد.
۲. دهه نود ، دهه عبرت ماست که رشد اقتصادی صفر درصد بود.
۳. با تکیه بر مردم، میشود برنامه توسعه هفتم را اجرا کرد.
۴. آگاهی و غلبه بر دیوانسالاری اداری دو حلقه مهم اجرای برنامه است.
۵. شوراها میتوانند کمک شایانی به دولت کنند و کارها بهتر و باتوسعه خدمات بهتر کارها انجام شود.
۶. تولید در راس امور است.
۷. هیچ مدل کلیگویی در کلام زاکانی ندیدم. همه جوابها کوتاه و شفاف مطرح کرد. این نقطه قوت بالایی است.
۸. در بسته رفاه، مسئله بیمه مردم در دستهجات مختلف حل میشود تا مردم علاوه بر درد بیماری، درد نداری نکشند.
۹. هفتاد درصد مردم با این بسته رفاهی میتوانند روی پای خودشان بایستند. مردم با تلاش و ثروتمند شدنشان میتوانند سفرهشان را بازتر کنند.
۱۰. من تجربه خوبی در حوزه مسکن دارم. چهارشنبه آخر عمر شهید رییسی من گزارشی به ایشان دادم و ایشان تاکید داشتند تا این طرح مسکن ما در کل ایران اجرا شود.
۱۱. من میتوانم ظرف چهارسال، با تجربه موفقی که دارم، دغدغه مسکن مردم را حل میکنم.
۱۲. این حکم شرعی امام است که جایی که مردم میتوانند، نباید دولت جای مردم را بگیرد.
۱۳.نرخ ارز را باید از دست بازار درآورد.
۱۴. ظاهر زاکانی همیشه مرتب بوده اما امشب از همیشه بهتر ظاهر شد. آراسته و شاداب و وزین. کاملا بر صندلی و سِن سوار بود. حتی انگشتر زیبایی که به دست داشت سبب چشمنواز شدن قاب تصویرش شده بود. زاکانی حتی به اندازه و به درستی از دست جانبازش هم کار میکشید.
۱۵. قدرت بیان بالا و ارتباط درستی که با مجری برنامه در حین گفتگو داشت، سبب خسته کننده نشدن برنامه شده بود.
🔺 برنامه تمام شد اما خیلی کم محتوا بود. زمان ۴۵ دقیقه گذشت اما ده تا جمله مهم از ایشان نشنیدم. با این که فکر کنم جناب زاکانی عزیز، محبوب بسیاری از جامعه انقلابی ما باشند اما توقعمان این بود که دستشان پُرتر باشد اما نبود آنچه انتظار داشتیم.
اما نهایتا شلیک نهاییاش را کرد و گفت هم برنامه دارم و هم کارنامه. درست گفت و حتی ادعایی بالاتر از کارنامه اش در برنامه ای که تشریح کرد به چشم نمیخورد.
#انتخابات
#حماسه_حضور
#کارنامه
#برنامه
✍ کانال #حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
23.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به این کلیپ دقت کنید👆😂
🔺پیچاندن
🔺کلیگویی
🔺به این در و آن در زدن
🔺مکررا باید نباید کردن
و امثال آن...
از جمله اشتباهات فاحشی است که نباید در میزگردها و مناظرات از چشمان تیزبین ملت شریفمان جهت #انتخاب_اصلح مغفول بماند.
#صراحت
#صداقت
#برنامه
#کارنامه
✍ کانال #حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
پاسخ و پیام آیتالله نوری همدانی(از مراجع محترم تقلید) در خصوص انتخابات: هیچ شخص خاصی را معین نمیکنم و نام نمیبرم.
👈 کسی را به دیدار پذیرفتن و حتی اجازه عکس دادن به کسی، نباید سبب مصادره به مطلوب کردن و سواستفاده از کرامت مراجع محترم تقلید به نفع کاندیدای خاصی بشود.
#انتخابات
#حماسه_حضور
#اخلاق_انتخاباتی
✍ کانال #حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
ابن عکس👆را ملاحظه بفرمایید
پیگیری و دلسوزی دکتر سیاح را شاهدید.
تو برنامه میزگرد اقتصادی امشب، دکتر سیاح به خوبی توانست دولتیهای صاحبمنافع را بترکاند👍
شما میتوانید ادامه دهنده راه رئیسی شهید باشید.
چرا که خود شهید رئیسی هم از مفاسد دیوانسالاری آگاه و مخالف بود.
آفرین به دکتر سیاح👏
حضور سید امیر سیاح، یکی از مدیران اقتصادی موفق دولت شهید رئیسی در تحول مجوز کسب و کارها نشان از عزم جدی برای تغییر و تحول در ساختار اقتصادی کشور را خبر میدهد.
@Mohamadrezahadadpour
عزیزان ، با عرض پوزش ، علت این که پیام قبلی را حذف کردم، بخاطر این بود که تاریخش را چک نکرده بودم و اشتباه بود. بنظرم اخلاقی نبود که در کانالم بماند.
کلا منظورم این بود که باید اخلاق انتخاباتی رعایت بشه. همین
امیدوارم منظورم را رسانده باشم.
#ارسالی_مخاطبین
سلام
زیبایی کار اینست ما در راه خدا و برای خدا گام برداریم آن وقت همه چی برایمان حل میشود....
یادمه سال ۷۶که یک از حساس ترین دورهای انتخابات بود وملت ایران با انتخابشون یک اتفاق خاص را رقم زدند..وخاتمی آمد
بنده وبرخی از دوستانم در میان خودیهاهم مظلوم بودیم چرا چون..برای اولین بار داشتیم بصیرت افزایی میکردیم در میان خودیها ومردم عادی...اون زمان
ناطق نوری
خاتمی
و آقای ری شهری کاندید بودن
دوران بدی بود..بنده ودوستانم برای آقای ری شهری تبلیغ میکردیم
حتی برای بصیرت افزایی شما متحمل انگهای سیاسی میشدی..دقیق یادمه خیلی از مذهبی ها یا پاسدارها.یا طلبهها به خاتمی و ناطق نوری رای دادن.
وشد آنچه که شد..
ولی خدا را شکر که امام عزیزم سید علی خامنهای روحی فداک.همه مارا به سمت بلوغ سیاسی اجتماعی هدایت کرده..والان زمینه برای همه باز است..
تجربه به بنده ثابت کرده باید وظیفه را انجام دهیم
نتیجه با خداست وگاهی ممکن است یک ملت هزینه بدهند اما به بلوغ برسند ومنافقین چهرهشان نمایان شود..
خداوند به توفیقات شما اضافه کند.