سلام علیکم
متاسفانه امشب باخبر شدیم که #پدر_خانمم پس از تحمل رنج بیماری، مرحوم شدند.
به احترام ایشان، دو روز کانال تعطیل است و از همه شما سروران محترم التماس دعا و طلب فاتحه برای آن مرحوم دارم.
پدرش را شستم و غسل دادم
دقیقا همونطور که پدرم را شستم و غسل دادم
اون بار، وحید کمکیم بود
و اینبار من کمکی محمود بودم
بعدش سدر
بعدش کافور
بعدش خشکش کردن
و کفن و تربت و فرات و عاشورا و ...
گفتم که ... دقیقا مثل بابام
ینی دو بار در کمتر از دوسال، عزیزانم را ...
اما ...
میسوزم از اینکه
#هنوز_آدم_نشدم😔😭
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
ینی اگه هدفم این باشه که بدتر از اینی که هستم نشم...
واااااای
خدا به دادم برسه
یادش بخیر دوس داشتم بهجت بشم
بعدش دیدم سخته، گفتم فاطمی نیا هم بشم بسه
دیدم اونم خیلی زحمت داره، گفتم همین ....... و .......
دیدم بالاخره اونام یه جورایی ...
آخرش اینی شدم که هستم
ینی حرص آدم شدن و بهجت و اینا شدن که گذاشتم کنار، هیچی
بلکه الان حس میکنم یه چیزیم طلبکارم
ینی اینقدر گاهی داغونما
یادته یه شب برات میگفتم که یه روز با خودم کشتی گرفتم و از خودم شکست خوردم؟
الان همون حسیّم
امشب بد زدم زمین
خیلی بد
با صورت زدم زمین و کشیده شد رو آسفالتا
عوضی
حتی نکرد یه کم یواشتر بزنه
چنان زد که انگار یه عمره من اغفالش کردم!
من از اولشم که تازه طلبه شده بودم و معمولا سالهای اول، طلبه ها احساس مرجع تقلید و قطب عالم عرفان بودن دارند، خیلی معنی کلمه شیطان و شیطان رجیم نمیفهمیدم
الان که دیگه بدترم
من همیشه از خودم خوردم
از نفسم
بیا امشبم مثل همیشه تقصیر بندازیم گردن این و اون تا با خیال راحت بریم بکَپیم
از اولش تقصیر بقیه است
بقیه ینی همه منهای خودم
اگه یکی پیدا شده بود که بهم بگه هدف، این و اون شدن نیست ، شاید به جای نشستن سر جای بقیه، میرفتم سر جای خودم پیدا میکردم و حالی به هولی
امان از جوّ
آخیش
راحت شدم
امشبم خوشبختانه تونستم بقیه را مقصر کنم
دیگه میتونم وجدان درد نداشته باشم
توییت @SX3IbEeijAgvSGw را بررسی کنید: https://twitter.com/SX3IbEeijAgvSGw/status/1121838899809140736?s=09
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمت الله
از همه شما عزیزانی که در غم از دست دادن پدر خانمم محبت کردید و با پیام و تماس، ابراز همدردی کردید بسیار تشکر میکنم.
اکثر شما را ندیده و نمیشناسم اما احساس بسیار خوب و صمیمی در پیام های شماست که در وقت حزن و شادی به دلم نشسته و احساس جذابی در این روزگار به بنده القا میکند. لذا خدا را شاکرم.
حتی اگر بگویم که با پیام ها و تذکرات و نکات جالب شما پیوند قلبیم با قرآن و عترت، علی الخصوص امام عصر ارواحنا فداه بیشتر شده، گزاف نگفته و به شما افتخار میکنم.
کاش شرایطم جوری بود که میتوانستم بنده هم بیشتر به درد شما بخورم و حداقل جواب پیام های شما سروران ارجمندم را بدهم. اما همچنان شرمنده شما هستم.
امیدوارم سالم و سرحال باشید.
برادر کوچک شما: محمد
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
🔸 نظرتون درباره یه عصرانه با طعم گپ و گفت و امضای کتاب در نمایشگاه کتاب تهران چیه؟ ☺️
دلنوشته های یک طلبه
🔸 نظرتون درباره یه عصرانه با طعم گپ و گفت و امضای کتاب در نمایشگاه کتاب تهران چیه؟ ☺️
✔️ توجه لطفا⛔️
رفقا فعلا قرارمون #عصر_جمعه ساعت ۱۷ تا ۱۸ باشه. البته به شرط حیات و ...
شماره و آدرس غرفه را بعدا دقیقتر عرض میکنم.
18.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقایسه کلا غلط هست
و مقایسه و تعریف دروغ، خیلی بدتره
سلام و ادب
فعلا بنا ندارم درباره کم و کیف اون موضوع صحبت کنم و شدیدا منتظرم ببینم جامعه بزرگ حوزویان و علما و مراجع محترم چیکار میکنند؟
🔹 اما از حسم پرسیدید ...
برای خودم هیچ
چون وقتی معمم میشدم، کسی که عمامه بر سرم گذاشت، گفت این شیش هفت متر پارچه، لباس فخر نیست. بلکه لباس عملگی و کَفَنت باید باشه. همین.
👈 اما رفقا
اگه یادتون باشه در کتاب #کف_خیابون_۲ درباره خرید و فروش و لابی بزرگ اسلحه و مهمات صحبت کرده بودم ولی انگار فقط بعضی ها بخش های پورن پرونده را میخواندند تا مثل همیشه از طرف قلم و نوشته های بنده احساس خطر بکنند! و هیچ همکاری برای رساندن صدای هشدار درباره #خرید_و_فروش_سلاح و #لابی_اسلحه_و_مهمات نکردند!!
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@mohamadrezahadadpour
لطفا اشتباه نکنید. قطعا نهادهای نظامی و انتظامی و امنیتی ما دارن زحمت میکشن و خیلی هم موفق بودند. کاملا مخالفم که بخوایم این همه زحمات شبانه روزی را نادیده بگیریم.
اما بنده به عنوان یک شخص بسیار ناچیز حقیقی افتخار میکنم که مدتها قبل از فرمان دیروز حضرت آقا درباره این خطر صحبت کرده بودم. چون معتقدم ما کوچیکترها باید تلاش کنیم فرمانده درباره همه مسائل ریز و درشت، ورود نکنند و از خودشون و بیانشون خرج نکنند. پس خدا زبان و قلم را برای چه به من و شما داده؟ برای اینکه یه کلمه بگیم و یه چیزی بنویسیم که سر هر قضیه ای از فرمانده خرج نکنیم.