eitaa logo
گروهان سایبری پایگاه شهید اصغر محمد حسن
81 دنبال‌کننده
51.6هزار عکس
25.3هزار ویدیو
258 فایل
🔸️ارسال گزارشات ( تصویری و ...) ♦️ارسال بیانات مقام معظم رهبری و حدیث 🔹️اعلام مراسمات ، برنامه های پایگاه و مسجد
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهادت 6 تیرماه 1367 محل شهادت: پیکر قطعه قطعه این شهید همچنان بر ارتفاعات مشرف به شهر ماووت آرمیده است. @alvaresinchannel
🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌸🌿 ✍️✍️ راوی: شهید سال 1345 در کرج به دنیا آمد و در گلشهر زندگی کرد. از وقتی خودش را شناخت دیگر بندگی کرد و خوب هم بندگی کرد. جوانهای خیلی‌هایشان رسول را نمی‌شناسند. آهای نوجوان‌های 16 ساله، او هم سن شما بود رفت جبهه و در جبهه ماندگار شد. در میان گردان‌های گوناگون حاضر در ، شاید با جرات بتوان گفت که بیشتر از همه به شهادت نزدیک بودند. آنها هر لحظه باید خود را برای رفتن به معراج آماده می‌کردند. رسول مثل بعضی‌ها برای جبهه نرفت بلکه برای جبهه رفت. او در جبهه دنبال کمال بود و سعی می‌کرد در جبهه جایی که نوک پیکان سختی‌هاست باشد. پس رسول «تخریب‌چی» شد. همه وجودش در سوز و گداز بود و اگر خنده و شوخی هم می‌کرد دنبال رد گم کردن بود. بخشی از دل نوشته شهید «فیروزبخت»: معلوم نیست که چه کسی از برادرانی که با ما هستند تا آخر جنگ زنده بمانند. شاید من جزو یکی از آنها باشم که توفیق شهادت را نداشته باشم و زنده بمانم نمی‌دانم آن موقع چه حالتی به من دست می‌دهد. الان که دارم فکر آن موقع را می‌کنم سینه‌ام درد می‌گیرد و از خدا می‌خواهم .... خوشا آنانکه جانـان می‌شناسند طریق عشق و ایمان می‌شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می‌شناسند یک هفته قبل از شهادتش، من و رسول توی چادر لشکر 10 توی ، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه، انگار گریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد. دیدم حال و حوصله شوخی رو نداره، یه خورده با هم درد دل کردیم. رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت: نمی‌دونم چرا کار ما درست نمیشه. همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زنده‌ایم. تورو خدا بیاییم یه کاری کنیم. یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز می‌کنند. دیدم حال خوبی داره گفتم بذار تو حال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جدا شدم. بخت در پاک‌سازی به همراه همرزم شهیدش در 10 آبان 66 بر اثر انفجار آسمان پر کشید. 🌿🌸 🌸🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 @alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 ✅ 🔴 ✍️✍️✍️ راوی: ماموریت مین گذاری و اطراف عراق به گردان ما واگذار شده بود و بچه ها در منطقه علیه السلام در مشغول مین گذاری و پاکسازی بودند. گردان تخریب اولین شهیدش رو داده بود... سیدالشهداء علیه السلام داغدار شهید محمدرضا دوقوز بودند. مثل اینکه در حین پاکسازی مین کوشکوبی زده بود وایشان در دم به شهادت رسیده بود. چند روز که گذشت دسته ما رو هم برای پاکسازی بردند.. مسوول دسته ما بود... منطقه ای که قرار بود ما کارکنیم تپه های مشرف به شهرمندلی عراق بود. هرکدام مشغول شدیم و نواری از رو خنثی سازی میکردیم. بود و اکثرا هم حساس شده بود. من یک دوربین 110 کتابی داشتم و با خودم برده بودم که از منطقه و بچه ها عکس بگیرم. دوسه تا عکس که گرفتم برادر بسطام خانی دروربین را ازمن گرفت و توی جیب شلوارش گذاشت و گفت برادر : حواست پرت میشه و خدای نکرده اتفاقی میفته بسطام خانی رفت و ما هم مشغول پاکسازی مینها شدیم هنوز چند تا مین خنثی نکرده بودیم که صدای انفجار مهیبی از وسط میدون مین اومد. سریع از میدون خارج شدم و به سمت محل انفجار دویدم. وقتی رسیدم هم اونجا بود . دیدم از وسط دو تیکه شده و پایین تنه اش به کناری افتاده و خون از جسمش فوران میکنه. چند تا بودیم که با احتیاط وارد میدون مین شدیم و به بالای سرش رسیدیم. بسطام خانی با اینکه توی خون دست و پا میزد به ما روحیه میداد و با خنده میگفت برادرها...چیزی نشده!!!!!!....هوا خیلی سرد بود به طوری که وقتی با ما صحبت میکرد بخار از دهانش خارج میشد.تمام امعاء و احشاء بدنش بیرون ریخته بود ..بچه ها کمک کردند تا از میدون مین بیرونش بیاریم که. بسطام خانی با حالت التماس فریاد زد . برادرها من رو رها کنید. تو رو خدا کمک کنید من رو و برگردونید تا به آقام سلام بدهم. ما هم اونچه که او خواسته بود انجام دادیم. نیم تنه جدا شده را با زحمت بالا نگه داشت و درحالیکه صدایش به لرزه افتاده بود گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله. سلام به امام حسین علیه السلام رو داد و از حال رفت و به حالت سجده با صورت به خاک افتاد غوغایی به پا شده بود. از یک طرف گریه امان ما رو گرفته بود و از طرف دیگر نگران بودیم که پامون به سیم تله ای بخوره و انفجار دیگه ای رخ بده. با هدایت شهید سید محمد زینال حسینی رو توی پتو گذاشتیم و از میدان مین خارج شدیم.... ❇️ بدن مطهر شهید محمدرضا بسطام خانی در آخرین روزهای پائیز سال 61 درگلزار شهدای بهشت زهراءسلام الله علیها در قطعه28 ردیف37 شماره 15 درخاک آرمید 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel