eitaa logo
گروهان سایبری پایگاه شهید اصغر محمد حسن
81 دنبال‌کننده
51.6هزار عکس
25.3هزار ویدیو
258 فایل
🔸️ارسال گزارشات ( تصویری و ...) ♦️ارسال بیانات مقام معظم رهبری و حدیث 🔹️اعلام مراسمات ، برنامه های پایگاه و مسجد
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️دشمن درونی انسان (بخش اول) 🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟ 🔹یکی از مسائلی که در نقش اساسی دارد است؛ ما باید بدانیم دشمن ما کیست و از چه راه ها و ابزارهایی برای شکست ما استفاده میکند. طبق آیات و روایات انسان دو گونه دشمن دارد: ۱) یا دشمن نزدیک - ۲) یا دشمن دور. نزدیکترین دشمن به آدمی که به فرمایش امام علی (ع): «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ دشمن ترین دشمنان، توست که در کنار توست. این روایت از پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده است. آری نفس، این که آدمی را دائما به بدی دعوت می کند، است. «شیشه نزدیکتر ازسنگ ندارد خویشی/ هر شکستی که به انسان برسد ازخویش است!» 🔹اما است؛ طبق فرمایش قرآن، شیطان فقط است؛ او انسان را به سمت بدیها تحریک میکند، این انسان است که با اختیار خود به سمت بدی میرود. بیش از این قدرتی ندارد، لذا وقتی در قیامت انسان ها جلوی شیطان را می‌گیرند و اعتراض میکنند که تو باعث شدی ما جهنمی بشویم، او در پاسخ میگوید: «فلا تلومونی ولوموا انفسکم؛ مرا ملامت و سرزنش نکنید، را ملامت کنید، من فقط وسوسه می کردم و این شما بودید که به دنبال بدی می‌رفتید». بهترین وسیله براى ، مراجعه به است که دشمنان مختلف را در آیات نورانى خویش معرفى کرده است. برخى از آنان عبارتند از: ۱) شیطان هاى جن و انس؛ ۲) هواهاى نفسانى؛ ۳) کافران و اهل کتابى که در صدد مقابله با مسلمانان باشند؛ ۴) جهل و نادانى و... ... منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️دشمن درونی انسان (بخش سوم) 🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟ 🔹اگر گفته می شود، خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن مراد مرتبه پایین حیوانی او است. بین این دو «خود» یا دو مرتبه وجودی نفس، کشمکش دائم وجود دارد. کوشش دارد که خود را با ارضای خواسته ها و تمایلات سرگرم سازد و راه ترقی و تکامل و صعود الی الله را بر نفس انسانی سد نماید و او را مسخر خود نماید؛ برعکس یا مرتبه عالی وجود انسان، همواره در تلاش است مراحل عالی کمالات انسانی را طی کند و به مقام قرب الهی برسد. برای نیل به این مقام منیع، باید غرایز و تمایلات حیوانی را کنترل و مهار نماید و به استخدام خود درآورد. 🔹اگر و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، ارزش های انسانی زنده می شود و انسان را به مقام شامخ قرب الی الله صعود می دهد، و اگر غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی ضلالت و گمراهی ساقط می گرداند. بر این اساس و با این تحلیل مسأله و نفس اماره، مربوط به روح و نفس انسان، ولی مرتبه پایین و پست آن همردیف حیوان است، و مرتبه عالی و والای آن از سنخ مجردات و ملکوتیان و فرشتگان می‌باشد. ... منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️دشمن درونی انسان (بخش چهارم و پایانی) 🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟ 🔹نفس اماره و لوامه و مطمئنه، در واقع حالات و مراحل یک حقیقت واحدند. نفس سرکشی که در افق حیوانیت و مرتبه پست است و به گناهان و زشتی ها فرمان می دهد، با تعلیم و تربیت و مجاهدت به جایی می رسد که هر چند در برخی موارد دچار لغزش و انحراف می گردد، ولی میدان را به کلی به تمایلات و خواهش ها واگذار نکرده، و گاهی بر اوضاع مسلط می گردد و خود را نسبت به گناهان سرزنش و ملامت می کند و تصمیم بر جبران خطاها می گیرد و دل و جان را با آب توبه می شوید، و در هر صورت کفه سنگین مبارزه به نفع عقل و ایمان است، چنین نفسی که به این مرحله راه یافته، یعنی سرزنشگر نام دارد. 🔹اگر انسان مردانه وارد میدان مبارزه گردد، پس از تصفیه و تهذیب و تربیت کامل، به مرحله ای می رسد که غرائز، رام او می گردند و دیو تمایلات سرکش، در بند عقل و ایمان اسیر میشوند و متعادل می گردند. این همان مرحله آرامش و سکینه است و نفسی که به این مرحله رسیده، نام دارد که از آنِ بندگان خاص و مقرب درگاه الهی، مانند پیامبران و اولیاء و رهروان راستین مکتب آنها است. در به هر سه این مرحله نفس اشاره شده است: ۱) : «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ َلأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاّ ما رَحِمَ رَبّی إِنَّ رَبّی غَفُورٌ رَحیمٌ» [یوسف،۵۳] ۲) : «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ» [قیامت،۱و۲] ۳) : «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی» [فجر،۲۷-۳۰] برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به: ۱- خودسازی (ابراهیم امینی)، بحث روح انسانی و حیوانی؛ ۲- تعلیم و تربیت در اسلام (مرتضی مطهری)؛ ۳- فلسفه اخلاق (مرتضی مطهری) منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨ متن : ۳۰۲ - عن ابى جعفر عليه السلام قال : ان الله عزوجل يقول : و عزتى و عظمتى و علوى و ارتفاع مكانى لايوثر عبد هواى على هوى نفسه الا كففت عليه ضيعته و ضمنت السماوات و الارض رزقه و كنت له من رواء تجاره كل تاجر. ترجمه : ۳۰۲ - امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند عزوجل مى فرمايد: سوگند به عزت و بزرگى و برترى و بلندى جايگاهم كه هيچ بنده اى خواسته مرا بر خواهش نفسانى اش مقدم نمى دارد مگر اينكه حرفه و پيشه اش را برايش ‍ فراهم مى سازم و آسمانها و زمين را ضامن اش قرار مى دهم و من براى او برتر از هر تاجرى خواهم بود. 📚 کتاب
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 وای بر ما اگر را مقدمه و وسیله رسیدن به مادیات و فانیات قرار دهیم! انسان وقتی معلوم می شود که بر سر دوراهی دنیا و آخرت، و پیروی و یا بندگی خداوند قرار گیرد. ✳️ @bahjat_alabd
⭕️هواپرستی نوعی پستی است... 🔹امام علی علیه السلام می فرماید: «وَ هانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ مَنْ امَّرَ عَلَیها لِسانَهُ‏؛ کسى که زبانش را بر خود امير سازد شخصيت او تحقير مى شود»؛ [۱] آن کسی که خودش را بر خودش غلبه می‌دهد، آن کسی که تابع شهوت خودش و هواپرست است باید بداند که اولین اهانت را به خودش کرده، خودش را پست کرده است. شهوت‌پرستی نوعی پستی است. اصلًا در منطق علی (ع) تمام رذایل اخلاقی در یک کلمه جمع می‌شود و آن پستی روح و بزرگوار نبودن است، و تمام فضایل اخلاقی را علی (ع) در یک کلمه جمع می‌کند و آن بزرگواری روح است. در روح خودتان احساس بزرگواری کنید، می‌بینید راستگو هستید، می‌بینید امین هستید، می‌بینید بااستقامت هستید. در روح خودتان احساس بزرگواری کنید، می‌بینید خویشتن‌دار هستید، منیع الطبع هستید، غیبت نمی‌کنید، هیچ کار پستی نمی‌کنید... پی نوشت؛ [۱] نهج البلاغه، حکمت ۲ 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۲۰۶ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️روش های شیطانی در جنگ نرم (بخش ششم و پایانی) 🔸براساس گزارش‌های قرآنی، جنگ نخست میان و (ع) بود. بنابراین باید را به عنوان مبتکر و دانست. از آن جایی که براساس آموزه‌های قرآنی، اولیای جنی و انسی ابلیس، به عنوان شیاطین در جنگ میان حق و باطل و ایمان و کفر شراکت مستقیم و جدی دارند، بازخوانی روش‌ها و در می‌تواند مومنان را ضمن آگاهی بخشی از وضعیت و روش‌های دشمن، مهیای شناسایی راه‌های مقابله نماید. 🔹در بخش پیشین این نوشتار بیان شد که در تلاش بر آن است تا چیزها در چشم، چنان شود که دل‌ها و جان‌ها مجذوب گردد و همدلی و همراهی مخاطب با پیام و دشمن به دست آید. این همان تغییر بینش‌ها و نگرش‌ها و تحریک و تهییج عواطف و احساسات از طریق است که در آیات بسیاری بیان شده است. یکی از شیوه‌ها در این جنگ نرم این است که در دل مخاطب و بدگمانی ایجاد کنند. در جنگ نرم با استفاده از این شیوه می‌تواند دل‌های مومنان ضعیف الایمان را سست نماید و بیمار دلان را همراه خود سازد. خداوند در آیات ۱۱ و ۱۲ سوره فتح به افراد متخلفی اشاره می‌کند که با رخنه در دل هایشان نسبت به فرجام فعالیت‌های اسلام و دولت اسلامی دچار تردید شدند و به سبب ، با آنان همراه و همدل گردیدند. 🔹روش شیطانی و (فریبکاری)، روشی کارآمد است که در طول تاریخ از سوی ابلیس و شیاطین جنی و انسی به کار رفته است و در جهان امروز از طریق دنبال می‌شود. (سوره نمل، آیات ۲۴ و نیز سوره انعام، آیه ۴۳ و سوره عنکبوت، آیه ۲۸ و آیات بسیار دیگر) از آن جایی که در اندیشه تجملات هستند، بیشترین تسویل که از سوی شیاطین نسبت به آنان انجام می‌شود، در این حوزه است. این روش از سوی شیطان‌های انسانی و غیرانسانی، بسیار به کار گرفته شده و می‌شود. تاثیر این روش تا آن اندازه است که حتی برخی از زنان پیامبر (ص) نیز در این دام افتادند و با پیامبر (ص) برای دستیابی به تجملات دنیایی درگیر شدند، به گونه‌ای که خداوند آنان را تهدید کرد و به پیامبر (ص) فرمان داد تا به آنها هشدار دهد و آنان را مخیر به طلاق و یا ادامه زندگی به دور از تجملات نماید. (سوره احزاب، آیات ۲۸ و ۲۹) 🔹 و آراستن به گونه‌ای است که شخص هنگامی که با خود فکر می‌کند، بطلان آن را در می یابد، ولی چنان فضای جامعه علیه حق و ایمان تغییر می‌کند که شخص نمی‌تواند از تاثیر گفتمان غالب اجتماعی و فرهنگی بیرون رود. از این رو بت پرستان عصر ابراهیمی با آنکه با برهان و استدلال قوی حضرت ابراهیم (ع) به بطلان باورهای خویش رسیدند، ولی در عمل با آنچه حق یافته بودند مخالفت می‌کنند؛ چرا که گفتمان غالب اجازه نمی دهد. (سوره انبیاء، آیات ۶۳ تا ۶۵) در این میان در انسان نیز به یاری شیاطین می‌آید و با تسویل و تزیین و آراستن زشت و باطل اجازه نمی‌دهد تا آدمی در مسیر درست قرار گیرد و در نهایت شکست خورده و با بردگی نفس به بندگی شیطان می‌رسد و او را ولی خود قرار می‌دهد. 🔹به سخن دیگر، انسانی که گرفتار است، هر چند که مدعی آزادی است، در حقیقت در مقام بردگی نفس می‌باشد که در نهایت به بندگی شیطان می‌رسد، (سوره یوسف، آیات ۱۸ و ۸۳ و طه، آیه ۹۶) در حالی که پیامبران در تلاش هستند تا ایشان را از بردگی نفس و بندگی شیطان رها سازند و به آزادی واقعی برسانند. (سوره اعراف، آیه ۱۵۷) به هر حال با نگاهی گذرا به شیوه‌های شیطانی در جنگ نرم می‌توان دریافت که جامعه در چه جاها و از کدام نقطه بیشتر در معرض خطر و آسیب است و می‌بایست نسبت به پیشگیری و تقویت این نقاط کوشید و اجازه نداد تا از این طریق در پیروز شود و بر جان‌ها و دل‌ها و قلوب مردم سلطه یابد. نویسنده: خلیل منصوری منبع؛ وبسایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع) @tabyinchannel
⭕️هواپرستی نوعی پستی است... 🔹 علیه السلام می فرماید: «وَ هانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ مَنْ امَّرَ عَلَیها لِسانَهُ‏؛ کسى که را بر خود امير سازد شخصيت او تحقير مى شود»؛ [۱] آن کسی که خودش را بر خودش غلبه می‌دهد، آن کسی که تابع شهوت خودش و است باید بداند که را به خودش کرده، خودش را کرده است. 🔹 نوعی پستی است. اصلًا در منطق علی (ع) تمام در یک کلمه جمع می‌شود و آن پستی روح و بزرگوار نبودن است، و تمام را علی (ع) در یک کلمه جمع می‌کند و آن بزرگواری روح است. در روح خودتان احساس بزرگواری کنید، می‌بینید هستید، می‌بینید هستید، می‌بینید هستید. در روح خودتان احساس بزرگواری کنید، می‌بینید هستید، منیع الطبع هستید، غیبت نمی‌کنید، هیچ کار پستی نمی‌کنید... پی نوشت؛ [۱] نهج البلاغه، حکمت ۲ 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، (نسخه سایت) ص ۲۰۶ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«اهل مراقبه» چه حالات و نشانه هایی دارند؟ 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. یکی از آن موارد است و صاحب كتاب «عرفان اسلامى» مى گويد: اهل مراقبت سه حال دارند: 1⃣اول حال آن است كه بواسطه و بر اينكه مطلع بر ضمير بنده است، اين حال پيش مى آيد كه فكر بد و شيطانى به قلب او راه پيدا نمى كند و چون خدا را حاضر و ناظر در همه جا مى بيند، كمتر به دام مى افتد. يكى از عرفاى عالی مقدار گفته است: «المُراقَبَةُ اِستِدامَةُ علمِ العَبدِ باطّلاع الرّبِ فى جميع اَحْوالِه»؛ (يعنى دوام علم بنده است به اينكه از تمام احوال بنده است). حاصل آنكه حال اول ، آن است كه حسن بن على دامغانى گفته: «عليكم بحفظ السرائر فانّه مطّلعٌ على الضمائر»؛ (بر شما است ؛ زيرا خدا آگاه بر ضمائر و مكنونات است). 2⃣حال دومِ مراقبت آن است كه ، كائنات را فراموش كند، به طورى كه وجود و عدم دنيا براى او يكسان باشد و چنان باشد كه جز خدا هيچ چيز در ذهن و فكر او نباشد. احمد بن عطا گفت: «خيرُكُم مَنْ راقَبَ الحقَّ بالحق فى فَناء ما دُونَ الحق»؛ (بهترين شما كسى است كه حقاً باشد، در اين كه غير از وجود حق، فانى است). 3⃣حال سوم، حال بزرگان اهل مراقبت است، كه از خدا مى خواهند كه آنها را در حال مراقبت رعايت فرمايد، يعنى خداوند متولى امر آنها باشد، و به فضل خويش آنها را مصداق «وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصالحين » [۱] فرمايد. بايد در اين مقام طورى باشد كه خود از ميان برخيزد و بين او و خدا هيچ حجابى باقى نماند. به يكى از عرفا گفتند: كه مى گویی حجاب سه است: نفس و خلق و دنيا. گفت: اين سه، حجاب عام است؛ ، سه است: و و ؛ مقصود اين است كه در اين مقام در بی خودى بايد به مقامى برسد كه خود به مراقبت خود واقف نباشد، و به تعبير ديگر عمل خود را نبيند و نظر به ثواب و كرامت نكند، كه ديدن علت غرور و علّت انحطاط است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] ترجمه: «و او صالحان را سرپرستى مى کند»؛ سوره اعراف، آیه ۱۹۶ [۲] عرفان اسلامى‏، انصاريان‏، حسین، انتشارات دارالعرفان‏، قم، ‏۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۱۸۸، (معناى مراقبت در كلام بزرگان) 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۲۹۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸 براى امورى را بيان كرده اند كه به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس) 🔹دانستيم‌كه ، است و امر كننده به و ميل كننده به و فرار كننده از خير است؛ و از طرفى امر به و كشاندن آن به سوى و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم. 🔹اگر در اين كار اهمال كنيم كرده، به طورى كه ديگر نمى باشد، لذا بايد با تازيانه و و هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى مى رسد. پس تا به و وعظ خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز. 🔹خداوند تعالى به (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى»؛ [۱] (اى فرزند مريم، خود را ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى را ساختى، هم سريعاً از تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲] 🔹پس اى برادر! از متابعت مكن كه (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ»؛ [۳] ( كسى است كه ضعيف شده، و براى بعد از مرگش مى كند، و و نادان كسى است كه متابعت كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد). 🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد. 🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ»؛ (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]). 🔹آرى اگر و گفتار عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!». 🔹آرى با به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است». 🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! انشاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر نفسش به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰ [۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵ [۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴ [۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است. 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
وارد بشوید در ضیافت الله! 🔴این ضیافت، همه‌اش است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا می‌کند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این ؛و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودی ها، ترک منی ها، منیت ها. اگر ذره‌ای در انسان باشد،این به مهمانی وارد نشده است. {امام خمینی(ره)- ٢۷ اردیبهشت ۶۷}