eitaa logo
گروهان سایبری پایگاه شهید اصغر محمد حسن
81 دنبال‌کننده
51.6هزار عکس
25.3هزار ویدیو
258 فایل
🔸️ارسال گزارشات ( تصویری و ...) ♦️ارسال بیانات مقام معظم رهبری و حدیث 🔹️اعلام مراسمات ، برنامه های پایگاه و مسجد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 نقش یهود در شهادت امام حسین علیه السلام 🔹امام حسین در روز عاشورا در مورد یهود چه فرمودند؟ 🔹دشمن مشترک امام حسین علیه‌السلام و لشکر عمر سعد چه کسی بود؟ 💠 @MahdiTaeb
⭕️دین، تأمین‌کننده دنیای انسان 🔹دنیای بهتر هم با علیه‌السلام بود، نه با ، ولی انسان، خوشی و راحتی می‌خواهد و به هر چه می‌رسد، بالاتر از آن را طالب است و آرامش ندارد تا به نفس مطمئنه برسد. اما جهل و یا غفلت دارد که داشتن وسایل راحتی و رفاه، غیر از راحتی و رفاه و آرامش دل است: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ هان! دل‌ها فقط به یاد خدا آرام می‌گیرند». [رعد، ۲۸] یعنی تنها وسیله آرامش دل، ذکر الله است، ولی ما بر اسباب تکیه می‌کنیم و از مُسَبب‌الاسباب غافل هستیم و حال اینکه خداوند متعال می‌فرماید: «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَميعاً؛ قدرت، توانایی همگی فقط از آن خداست». [بقره، ۱۶۵] مگر اینکه انسان خودش از میان برود، که: «أَعْدی عَدُوک، نَفْسُک التی بَینَ جَنْبَیک؛ بزرگ‌ترین دشمن تو، نفس تو است که در وجود تو نهفته است». [۱] برای ما امتحان پیش نیامده تا معلوم شود که با حسین علیه‌السلام هستیم، یا با یزید. پی نوشت؛ بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۳۶ و ۶۴؛ ج ۷۱، ص ۲۷۱ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۸۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش پنجم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 3⃣تشکیل حکومت اسلامی (۲) 🔴پس از مرگ معاويه و به خلافت رسيدن يزيد، شرايط براى مبارزه با ستمگران و - بيش از زمان گذشته - فراهم شده بود و (ع) در اين مسير اقداماتى را در پيش گرفت: 💠الف) ترك بيعت با يزيد (و اعلام عدم شايستگى او براى خلافت): 🔹با توجّه به اينكه (ع) را هرگز شايسته اين جايگاه رفيع نمیدانست و خود را به حق، شايسته ترين فرد براى امر خلافت مى ديد با يزيد بيعت نكرد و حكومت او را به رسميّت نشناخت. از اين رو، هنگامى كه خبر مرگ معاويه به مدينه رسيد و آن حضرت توسّط والى‏ مدينه احضار شد، امام (ع) در پاسخ به عبدالله بن زبير كه پرسيد چه خواهى كرد؟ فرمود: «هيچگاه با بيعت نخواهم كرد، چرا كه امر خلافت پس از برادرم حسن تنها شايسته من است». [۱] 🔹همچنين و همانطور که پیش از این نیز اشاره شد به والى مدينه نيز فرمود: «إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنُ الرِّسالَةِ، وَ مُخْتَلِفُ الْمَلائِكَةِ... وَ يَزيدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ الْخَمْرِ، قاتِلُ النَّفْسِ الُمحَرَّمَةِ، مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ، وَ مِثْلِي لا يُبايِعُ لِمِثْلِهِ‏؛ [۲] ما از و و جايگاه رفيع رفت و آمد فرشتگانيم... در حالى كه مردى است، فاسق، مى گسار، قاتل بى گناهان؛ او كسى است كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود. بنابراين، هرگز شخصى همانند من، با مردى همانند وى بيعت نخواهد كرد». علاوه بر آن (ع) در پى اصرار «مروان بن حكم» براى بيعت با يزيد، با قاطعيّت فرمود: «هنگامى كه امّت اسلامى به زمامدارى مثل گرفتار آيد، بايد فاتحه اسلام را خواند! من از جدّم رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفيان حرام است». [۳] در واقع (ع) با اين جمله، عمق فاجعه زمامدارى يزيد را بيان مى كند و با استشهاد به كلام رسول خدا (ص) تصدّى خلافت توسّط فرزندان ابوسفيان را حرام مى شمارد. 💠ب) تصريح به شايستگى خود براى خلافت‏: 🔹 (ع) علاوه بر آنكه را شايسته اين جايگاه والا نمى دانست، به شايستگى خود نسبت به امر ولايت و حاكميّت اسلامى تصريح مى كند. در واقع امام (ع) با اين جملات در مسير و به عهده گرفتن حركت مى كند. (ع) در خطبه اى كه پس از نماز عصر در جمع لشكريان «حرّ» خواند، فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ! أَنَا ابْنُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ نَحْنُ أَوْلى‏ بِوِلايَةِ هذِهِ الْأُمُورِ عَلَيْكُمْ مِنْ هؤُلاءِ الْمُدَّعِينَ ما لَيْسَ لَهُمْ‏؛ [۴] اى مردم! من فرزند دختر رسول خدايم، ما به ولايت اين امور بر شما [و امامت مسلمين] از اين مدّعيان دروغين سزاوارتريم». همه اينها علاوه بر مواردى است كه (ع) در حيات معاويه و آنگاه كه مسأله ولايتعهدى يزيد مطرح شد به شايستگى خويش بر امر خلافت تأكيد ورزيد و در منابع حدیثی نیز ثبت شده است. [۵] 💠ج) پاسخ به دعوت كوفيان‏: 🔹از نمودهاى تلاش (ع) براى تشكيل حكومت اسلامى، پاسخ به دعوت‏ كوفيان جهت پذيرش رهبرى قيام بر ضدّ است. همچنین فرستادن مسلم به عقیل به کوفه به عنوان سفیر و برای ارزیابی دعوت آنان و بسيج نيروها و گرفتن بيعت از مردم، حكايت از عزم امام (ع) جهت و الهى دارد. با توجّه به اين كه كوفه مركز علاقمندان و شيعيان على بن ابیطالب (ع) بود، پس از مرگ معاويه و به دنبال يك گردهمايى در منزل «سليمان بن صرد خزاعى» جمعى از بزرگان كوفه نامه اى به محضر امام (ع) نوشته و براى پذيرش رهبرى آن حضرت جهت برپايى نهضتى همگانى اعلام آمادگى كردند. [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مقتل الحسين، خوارزمى، موفق بن احمد، مكتبة المفيد، چ اوّل، ج ۱، ص ۱۷۲ [۲] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۳] همان، ص ۳۲۶ [۴] الفتوح ابن اعثم، ابن عثم کوفی، دارالندوة الجديدة، چ اول، ج ۵، ص ۱۳۷ [۵] برای مثال ر.ک: موسوعة كلمات الحسين (ع)، لجنه الحدیث فی معهد باقرالعلوم، دارالمعروف، چ اول، ص ۲۶۵ [۶] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص ۲۵۵ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش پنجم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 3⃣تشکیل حکومت اسلامی (۲) 🔴پس از مرگ معاويه و به خلافت رسيدن يزيد، شرايط براى مبارزه با ستمگران و - بيش از زمان گذشته - فراهم شده بود و (ع) در اين مسير اقداماتى را در پيش گرفت: 💠الف) ترك بيعت با يزيد (و اعلام عدم شايستگى او براى خلافت): 🔹با توجّه به اينكه (ع) را هرگز شايسته اين جايگاه رفيع نمیدانست و خود را به حق، شايسته ترين فرد براى امر خلافت مى ديد با يزيد بيعت نكرد و حكومت او را به رسميّت نشناخت. از اين رو، هنگامى كه خبر مرگ معاويه به مدينه رسيد و آن حضرت توسّط والى‏ مدينه احضار شد، امام (ع) در پاسخ به عبدالله بن زبير كه پرسيد چه خواهى كرد؟ فرمود: «هيچگاه با بيعت نخواهم كرد، چرا كه امر خلافت پس از برادرم حسن تنها شايسته من است». [۱] 🔹همچنين و همانطور که پیش از این نیز اشاره شد به والى مدينه نيز فرمود: «إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنُ الرِّسالَةِ، وَ مُخْتَلِفُ الْمَلائِكَةِ... وَ يَزيدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ الْخَمْرِ، قاتِلُ النَّفْسِ الُمحَرَّمَةِ، مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ، وَ مِثْلِي لا يُبايِعُ لِمِثْلِهِ‏؛ [۲] ما از و و جايگاه رفيع رفت و آمد فرشتگانيم... در حالى كه مردى است، فاسق، مى گسار، قاتل بى گناهان؛ او كسى است كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود. بنابراين، هرگز شخصى همانند من، با مردى همانند وى بيعت نخواهد كرد». علاوه بر آن (ع) در پى اصرار «مروان بن حكم» براى بيعت با يزيد، با قاطعيّت فرمود: «هنگامى كه امّت اسلامى به زمامدارى مثل گرفتار آيد، بايد فاتحه اسلام را خواند! من از جدّم رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفيان حرام است». [۳] در واقع (ع) با اين جمله، عمق فاجعه زمامدارى يزيد را بيان مى كند و با استشهاد به كلام رسول خدا (ص) تصدّى خلافت توسّط فرزندان ابوسفيان را حرام مى شمارد. 💠ب) تصريح به شايستگى خود براى خلافت‏: 🔹 (ع) علاوه بر آنكه را شايسته اين جايگاه والا نمى دانست، به شايستگى خود نسبت به امر ولايت و حاكميّت اسلامى تصريح مى كند. در واقع امام (ع) با اين جملات در مسير و به عهده گرفتن حركت مى كند. (ع) در خطبه اى كه پس از نماز عصر در جمع لشكريان «حرّ» خواند، فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ! أَنَا ابْنُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ نَحْنُ أَوْلى‏ بِوِلايَةِ هذِهِ الْأُمُورِ عَلَيْكُمْ مِنْ هؤُلاءِ الْمُدَّعِينَ ما لَيْسَ لَهُمْ‏؛ [۴] اى مردم! من فرزند دختر رسول خدايم، ما به ولايت اين امور بر شما [و امامت مسلمين] از اين مدّعيان دروغين سزاوارتريم». همه اينها علاوه بر مواردى است كه (ع) در حيات معاويه و آنگاه كه مسأله ولايتعهدى يزيد مطرح شد به شايستگى خويش بر امر خلافت تأكيد ورزيد و در منابع حدیثی نیز ثبت شده است. [۵] 💠ج) پاسخ به دعوت كوفيان‏: 🔹از نمودهاى تلاش (ع) براى تشكيل حكومت اسلامى، پاسخ به دعوت‏ كوفيان جهت پذيرش رهبرى قيام بر ضدّ است. همچنین فرستادن مسلم به عقیل به کوفه به عنوان سفیر و برای ارزیابی دعوت آنان و بسيج نيروها و گرفتن بيعت از مردم، حكايت از عزم امام (ع) جهت و الهى دارد. با توجّه به اين كه كوفه مركز علاقمندان و شيعيان على بن ابیطالب (ع) بود، پس از مرگ معاويه و به دنبال يك گردهمايى در منزل «سليمان بن صرد خزاعى» جمعى از بزرگان كوفه نامه اى به محضر امام (ع) نوشته و براى پذيرش رهبرى آن حضرت جهت برپايى نهضتى همگانى اعلام آمادگى كردند. [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مقتل الحسين، خوارزمى، موفق بن احمد، مكتبة المفيد، چ اوّل، ج ۱، ص ۱۷۲ [۲] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۳] همان، ص ۳۲۶ [۴] الفتوح ابن اعثم، ابن عثم کوفی، دارالندوة الجديدة، چ اول، ج ۵، ص ۱۳۷ [۵] برای مثال ر.ک: موسوعة كلمات الحسين (ع)، لجنه الحدیث فی معهد باقرالعلوم، دارالمعروف، چ اول، ص ۲۶۵ [۶] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص ۲۵۵ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هفتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۱) 🔹واقعیّت موجود آن عصر چنین بود که اجازه نمی داد کسی چون (ع) بدون بیعت با او راحت به زندگی مشغول شود؛ چون حضرت، کسی نبود که به آرامی زندگی کند، در این صورت تنها انتخاب در صورت عدم بیعت، کشتن (ع) بود. از طرفی، گذشته از شام، مدینه و مکّه و به طور کلّی حجاز در شرایطی نبود که در برابر خواست یزید مبنی بر کشتن امام، مقاومتی از خود نشان دهد. (ع) می بایست به جای دیگری می اندیشید. رفتن به مکه به صورت موقت پسندیده بود، زیرا به هر روی، این شهر حرم تلقی می شد و برای مدتی می توانست امنیت داشته باشد، اما همین شهر نیز نمی توانست به عنوان سنگری دائمی مورد توجه قرار گیرد. به علاوه که مکه، هواداری خاصی از امام نمی کرد و حتی در جریان بیعت با امیرالمومنین (ع) هم، مکه با تانی بیعت کرده بود. در این صورت تنها که کانون شیعیان امام بود می توانست مورد توجه قرار گیرد. این منطقه از جهات دیگری نیز از شام متنفر بود. درخواست کوفه از امام (ع) این احتمال را تقویت کرد و با اوج گرفتن این دعوت، درصد احتمال پیروزی رو به فزونی نهاد. 🔹البته معنای این تحلیل این نیست که هیچ خطری در عراق نبوده است، اما سوال این است که اگر امام (ع) بنا داشت در جایی مستقر شود، کجا را باید بر می گزید؟ آیا (ع) کسی بود که بیعت کند؟ آیا کسی بود که اجازه دهد امام (ع) بدون بیعت، زنده بماند؟ اگر سيدالشهداء (ع) به عراق نمی رفت، در آن صورت همه کتب تاریخی نمی نوشتند: اگر به عراق رفته بود پیروز می شد؟ یا چرا به نامه های مردم پاسخ مثبت نداد؟ چرا اجازه داد که در حجاز به دست عمّال یزید به شهادت برسد و هیچ اقدامی نکند؟ این سوالات و نمونه آنها، مواردی است که در صورت عدم انتخاب و مسافرت به کوفه در ذهن هر عاقلی مطرح می شد. به هر حال پاسخ (ع) به تمام دعوتهای به ظاهر خیرخواهانه ای که ایشان را به مماشات با یزید توصیه می کرد منفی بود، و برای همین نیز مکه از سوی عمال یزید برای (ع) در حال ناامن شدن بود. از نکاتی که امام (ع) در موارد متعدد بدان اشاره فرموده، این است که و عمّالش اجازه ادامه حیات را در مکّه به او نخواهند داد و به هر صورت او را به قتل خواهند رساند. (ع) در برابر اعتراض ابن عباس، فرمود: «این که دو وجب دورتر از مکّه کشته شوم، بهتر از آن است که یک وجب دورتر کشته شوم». [۱] 🔹این نکته علاوه بر اشاره به حفظ حرمت مکّه به این نکته نیز توجه می داد که (ع) در خطر است و حضرت باید در این باره اقدامی بکند. نیز آن حضرت در برابر اعتراض ابن عمر فرمود: «این گروه مرا رها نخواهند کرد ... آنها اصرار دارند تا من بیعت کنم و من نمی خواهم چنین کنم، بنابراین آنها مرا خواهند کشت». [۲] این جمله به خوبی وضعیّت سيدالشهداء (ع) و واقعیّت موجود را نشان می دهد. امام (ع) در مورد دیگری فرمود: «اگر در سوراخ جانوران بیابان نیز پنهان شوم، مرا بیرون آورده و به قتل خواهند رساند». [۳] همچنین زمانی که از حضرت پرسیدند که چرا برای رفتن عجله می کند، امام (ع) فرمود: «اگر تعجیل نکنم مرا دستگیر خواهند کرد». [۴] و بار دیگر فرمود:  « مالم را گرفتند، صبر کردم، به آبرویم تعرّض کردند، صبر کردم، خواستند خونم را بریزند، گریختم». [۵] این نقل‌ها شاهد صدق این گفته است که به هر حال آنها تصمیم بر قتل ایشان داشتند و امیدی به زنده بودن، به صورتی که بیعتی نیز صورت نگیرد، نمی توانسته وجود داشته باشد. طرف دیگر قضیه رفتن به سمت عراق است. وقتی قرار شد آن حضرت از مکّه خارج شود، کدامین نقطه می بایست انتخاب می شد؟ ... پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، البلاذرى، دارالفكر، بيروت، چ اول، ج۳، ص ۱۶ [۲] همان [۳] الفتوح، ج۵، ص۱۱۶ [۴] تاريخ طبرى، ج۴، ص۲۹۰ [۵] الفتوح، ج۵، ص۱۲۴ • متن عربی روایات در منبع موجود است منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هشتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۲) 🔹در فاصله ماه شعبان تا ذیحجه که (ع) در مکه بود، نامه های مکرّری از عراق به دست ایشان رسید. این نامه ها به شکلی بود که بعدها به صورت دلیل عمده امام (ع) برای رفتن به عراق شد. در بسیاری از موارد وقتی اعتراض به رفتن می شد، امام مساله نامه‌ها را مطرح می‌کرد. [۱] هنگامی که (ع) در برابر حرّ رسید، همین نامه‌ها را دلیل آمدن خود ذکر کرد. زمانی که عمر بن سعد علّت آمدن امام را به عراق جویا شد، پاسخ، همان نامه ها بود. امام (ع) در برابر این نامه چه می توانست بکند؟ او تا مسلم را نفرستاده بود، اطمینان کافی نداشت، امّا اکنون نامه نماینده اش رسیده بود که بهترین دلیل بر بیعت مردم کوفه با امام (ع) بود. از این رو در برابر اعتراض ابن عباس در آخرین مرحله، (ع) به او فرمود: «من می دانم که تو اهل نصیحت کردن هستی، امّا مسلم به من نامه نوشته که مردم بر بیعت و یاری من اجتماع کرده و من نیز تصمیم به رفتن گرفته ام». [۲] 🔹در پایان، با توجه به آنچه گفته شد و به عنوان جمع بندی می گوییم که همانطور که گفته شد (ع) نمی خواست به هیچ وجه موافقتی با و حاکمیّت او داشته باشد، حتی اگر این مخالفت منجر به شهادت حضرتش بشود. در عین حال در پی چاره بود تا در صورت امکان، انقلابی را علیه یزید برپا کرده و خود بر جامعه حاکمیّت پیدا کند. این چهار چوب، خواست (ع) بود. جهان اسلام همانطور که دیدیم از نظر سیاسی در آن شرایط ویژگی های خاصی داشت که عموما مساعد با اهداف و خواست های اصلاحگرانه ایشان نبود؛ بنابراین باید به گونه ای رفتار می کردند که بتوانند با توجه به آن شرایط به اهداف خویش در جهت دفاع از اسلام و اقامه حکومتی عادلانه با موفقیت دست یابند. طبیعی است که (ع) به تناسب، اهدافی در چند سطح را در نظر داشت. تشکیل حکومت (بعنوان زمینه ای برای اجرای احکام و فرامین الهی، بسط عدالت و...) می توانست بالاترین موفقیتی باشد که حضرت به آن می اندیشد. اما اینگونه نبود که با منتفی شدن زمینه های این هدف حداکثری، ایشان و انقلابی خود را ناکام و تمام شده تلقی کنند و از میانه راه بازگردند. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، همان، ج۳، ص۱۶۳ تا ۱۶۵ [۲] مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، دارالاندلس، بیروت، ج۳، ص۵۴ و ۵۵ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ‍ ⭕️حضرت زینب (س) پیروز جنگ روایت های بعد از واقعه عاشورا 🔹سال ۶۱ هجری قمری، (ع) و یارانش در کربلا به شهادت میرسند. دورانی که تصور بر این است فاقد معنا بوده و هنوز اثری از تکنیک های رسانه ای وجود نداشته است، اما نگاهی به قبل، حین و بعد از این حادثه نمایانگر چیزی جز آنچه می پنداریم، است. برای وقوع چنین جنایتی آماده سازی افکار عمومی و تغییر DNA فکری جامعه دارای اهمیت است. حاکمان آن دوران با تکیه بر شیوه های رسانه ای همچون و سعی در اقناع افکار عمومی برای همراهی با برنامه هایشان را داشتند، و از همین روی مردم کوفه به یکباره تحت تاثیر روش های مورد اشاره، تغییر رویکرد داده و از همراهی با امام (ع) منصرف می شوند. آنها که خود حسین ابن علی (ع) را دعوت کرده بودند، تحت تاثیر القائات آن زمان، رفتاری مغایر با آنچه باید را اتخاذ کردند. در واقع با ایجاد اختلال در معیار، در رویه و محاسبات نیز اختلال ایجاد شد. 🔹عملیات روانی گسترده دستگاه حاکم و در پوشش واقعیت، آن دوران را برای همراهی در جنگ علیه خاندان رسالت، اقناع و متقاعد کرد. پنهان سازی بخشی از واقعیت و استفاده از توسط دستگاه حاکم، باعث شد تا بعد از حادثه عاشورا بسیاری ندانند آنکسی که و از او به عنوان خارجی یاد کردند و به قتلش رساندند، نوه رسول خدا (ص) بوده است. آنها با روایت سازی و تمسک به و عنوان سازی، مردم را متقاعد کردند علیه کسی وارد جنگ شوند که در برابر حکومت خروج کرده است و روایت قیام علیه ظلم را به روایت «خروج علیه خلیفه» تغییر دادند. بنابراین استفاده از تکنیک های مختلف پیش از وقوع حادثه کربلا، در وقوع آن نقش مهمی را ایفا کرد. حین حادثه عاشورا تک تک رفتارهای (ع) و یارانشان کارکرد رسانه ای خاص خود را داشته است. از نماز ظهر عاشورا در میان جنگ تا توبه حر و رفتار ابوالفضل العباس و… همگی حاوی پیام رسانه ای به مخاطب است. 🔹اما نکته مهم رفتار و (س) پس از عاشوراست. نقش رسانه ای ایشان در این مقطع تاریخی بر کسی پوشیده نیست. اوست که پیام عاشورا را در محیطی که دستگاه حاکم با القای دروغ و انگاره سازی های مختلف علیه امام حسین (ع) وارد عمل شده است، به گوش افکار عمومی زمانه‌ی خویش می رساند، و با خطبه های تاریخی اش و رفتار توام با صبر و وقارش به گوش دنیا میرساند که آنچه به آن ها گفته شده، دروغ بوده و آنکه در دشت کربلا به شهادت رسیده، حسین (ع) بوده و آنجاست که مردم متوجه میشوند چه روی داده و آنکسی که علیه اش وارد جنگ شدند نوه رسول گرامی اسلام بوده است. (س) با افشاگری خود، انگاره سازی و دستکاری واقعیت توسط دستگاه حاکم را ناکارآمد می کند. حضرت زینب (س) توانست تمام عمق فاجعه دشت کربلا را به گوش همگان برساند. 🔹بانوی گرامی کربلا پس از حادثه، با ایفای نقش رسانه‌ای خود امکان هرگونه دستکاری یا رمزگشایی اشتباه را از مخاطب سلب، و او را با حجمی از اطلاعات مواجه میکند تا چرایی و اهداف قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در برابر ظلم را برای همیشه تاریخ زنده نگه دارد که اگر او و خطبه هایش نبودند، ، حادثه عاشورا را به گونه ای دیگر روایت می کرد. این نقش آفرینی رسانه ای قدرتمند ایشان بود که توانست افکار عمومی را آگاه، و تمام فضاسازی های شکل گرفته را بی اثر کند. آنچه به عنوان کارکرد رسانه ای آن دوران توسط حاکمیت صورت گرفته بود، سرکوب افکار از طریق حذف و قلب حقایق بود. آنها با ، گاه بخشی از حقیقت را حذف و گاه بخشی غیرواقعی به آن اضافه میکردند و دست به تخریب و میزدند. آنها با برچسب زدن (خروج علیه خلیفه) به ایجاد حوزه معنایی منفی برای سرکوب موضوع و فرد موردنظر، می‌پرداختند. 🔹 (س) در عصر تحریف و دروغ و نیرنگ، توانست با ایفای نقش دقیق و بهنگام خود، پیام واقعی کربلا و آنچه رخ داده بود را به گوش افکار عمومی برساند و تمام تکنیک های رسانه ای حاکمان دورانش را خنثی و پیام واقعی کربلا را برای همیشه در تاریخ زنده نگه دارد. در دوره ای که روایت های ارائه شده مبتنی بر دروغ و نیرنگ و تحریف عمیق تاریخی بوده است، (س) با ارائه روایت مبتنی بر واقعیت و اثرگذاری ویژه، افکار عمومی را با حقیقت بزرگی روبرو کردند که بنیانگذار جریانات پس از عاشورا و تا ابد خواهد بود. و شاعر چه نیکو گفته است: «سر نی در نینوا میماند اگر نبود؛ کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود». نویسنده: دکتر معصومه نصیری ـ مدرس و پژوهشگر سواد رسانه‌ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قیام امام حسین (ع) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه ی اسلامی داشت؟ 🔹مسلمانان در دوران بنى امیّه عموماً، و در عصر حاکمیّت معاویه و یزید خصوصاً، نبودند. آنها نمى دانستند که جانشینان بر حق رسول الله (ص) نیستند و بنى امیّه دلسوز و حامى اسلام نمى باشند، و جهل آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا جاهل مقصّر بودند. آیا آنها نمى دانستند بنى امیّه بازماندگان دوران جاهلیّتند و کینه دیرینه اى از اسلام دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خون ها هستند. و از آنجا که پیامبر گرامى اسلام (ص) پیش بینى این روزها را مى نمود، خلافت را بر آل ابوسفیان حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ معاویه به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب مروان امام (ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! امام (ع) فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همان گونه که دیشب در مجلس ولید بن عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست! 🔹 (ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مى گردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که مى فرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است و اگر روزى را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به یزید فاسق کرد». [۱] مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مى نویسد: معاویه دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او مى گوید: «پس از شهادت على (ع) و حسن مجتبى (ع) که معاویه بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على (ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر اسلام (ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام مى گیرم که نام محمّد را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲] عناد و دشمنى بنى امیّه مخصوصاً یزید با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیر قابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى از مسلمانان آنها را نمى شناختند. 🔹 که معروف به شرابخوارگى، آدم کشى، هوسبازى و فسق و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهر مقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! لشکریان یزید به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳] هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، یزید نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام کعبه را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و خانه خدا را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هر کس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هر چند مى توان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى و تشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر و مجازات کنند. [۵] (ع) براى بیدارى و آگاهى مردم قیام کرد، امّا آن قدر خواب آنها عمیق و جهل و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت حضرت ابى عبدالله (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از خواب غفلت بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به سقوط بنى امیّه و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] لهوف، ص ۲۰ [۲] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۵، ص ۱۳۰ [۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص ۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید. [۴] همان [۵] جواهرالکلام، ج ۲۰، ص ۴۸-۴۶؛ و ج ۴۱، ص ۳۴۴و۳۴۵ 📕اهداف قيام حسينى‏، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص ۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نهضت امام حسین علیه السلام 🔹 - سلام الله علیه - به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد. با اینکه از اول می‌دانست که در این راه که می‌رود، راهی است که باید همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای قربانی کند، لکن عاقبتش را هم می‌دانست. اگر نبود این نهضت؛ - علیه السلام - و اتباع یزید، اسلام را وارونه به مردم نشان می‌دادند. و از اول، اینها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به اولیای اسلام حقد و حسد داشتند. 🔹 با این فداکاری که کرد، علاوه بر اینکه آنها را به شکست رساند و اندکی که گذشت، مردم متوجه شدند که چه غائله‌ای و چه مصیبتی وارد شد. و همین مصیبت موجب به هم خوردن اوضاع بنی امیه شد، علاوه بر این، در طول تاریخ آموخت به همه که راه همین است. از قلّت عدد نترسید، عدد، کار پیش نمی‌برد، کیفیت اعداد، کیفیت جهاد، اعدای مقابل اعدا، آن است که کار را پیش می‌برد. افراد ممکن است خیلی زیاد باشند، لکن در کیفیت ناقص باشند یا پوچ. و افراد ممکن است کم باشند، لکن در کیفیت توانا باشند و سرافراز. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۰۷/۲۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند 🔹انسان هر راهی را بدون تقید و پایبندی به قرآن و سنت برود، روز به‌ روز تنزّل می‌ کند و تاریخ، از جمله قضایای سقیفه و پیامدهای آن مانند ، هر روز تکرار می‌ شود؛ زیرا هر روز حقی غصب و یا احقاق می‌ شود، و همیشه حق و باطل مثل (ع) و وجود دارد، و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امام حسین (ع) است. بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن. 📕رحمت واسعه، ص۱۶۱ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌الله‌ العظمی‌ بهجت @tabyinchannel
⭕️نقش غذا در سعادت و شقاوت انسان 🔹وای بر ما اگر در خصوص و از اجتناب نکنیم؛ زیرا همین که و و یا ما می‌شود، و یک وقت نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که به ایمان آورده‌ایم! از آیه «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ» [۱] (و نزدیک این درخت نشوید، تا مبادا از ستمکاران شوید)، استفاده می‌شود که همین و بود که در سلسله علل و معالیلِ علیه‌ السلام قرار گرفت! 🔹 که قابلیت و فرشته‌ شدن را دارد، هر چند طرف مقابل آن در پستی اسفل‌ السافلین می‌باشد، در اثر و است که نیروی آن در خون، و بالاخره اثر آن در اعضا، بلکه در و مغز و انسان ظاهر می‌شود. علمای سابق که آن‌ همه در علم و عمل موفق بودند و عمر با برکت داشتند و از انحراف فکری سالم بودند، در اثر خوردن و از بوده است. پی‌نوشت [۱] بقره، ۳۵؛ اعراف ۱۹ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۳۷ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشر آثار ‌آیت‌الله‌ العظمی‌ بهجت (ره) @tabyinchannel
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت امام صادق علیه‌السلام۲ 🚦دوران سخت تر از دوران و 📍اما در سال ۱۳۶ در پی مرگ و روی کار آمدن که بعداً به معروف شد، دوران سختی برای امام صادق علیه السلام پدید آمد به این معنا که منصور عباسی به شدت بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و علویان سخت گرفت. چرا که او میدانست امامت حق آن ذوات مقدس است و با علم براین مسئله بر امام صادق سلام الله علیه به عنوان بزرگ علویان و چهره برتر علمی و تقوایی آنان و همچنین بر نوادگان علیه السلام بسیار سخت گرفت. 📍 منصور امام صادق علیه السلام را در مضیقه فراوان گذاشت و بارها آن حضرت را به کوفه و بعداً شهر هاشمیه که بعنوان مرکز خلافت عباسیان پیش از بغداد بنا شده بود، احضار می کرد و امام را در تنگنا و فشار قرار می‌داد.با این حال امام در احضارها، مخفیانه با شیعیان و جویندگان دانش علیهم‌السلام ارتباط برقرار می کرد و آنها را از دریای بی کران معلومات خود بهره مند می‌فرمود تا اینکه امام را به باز گرداند و تحت مراقبت شدید قرار داد. 📍 به گفته و اعتقاد بسیاری از علمای ما، منصور لعنه‌الله از این عصر به بعد بر علیه امام صادق علیه‌السلام و خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم چنان خفقان سنگینی اعمال کرد که از نظر فشار و مشکلات و سختی ها می‌توان گفت که از دوران معاویه و یزید هم سخت تر بوده است. 📍لذا دیگر از آن جلسات علمی و ارتباطات امام صادق علیه‌السلام با مردم خبری نیست تا اینکه لعنه‌الله تصمیم به قتل گرفت و در چند نوبت اقدام به قتل امام نمود اما موفق نمی‌شد تا اینکه به حاکم مدینه فرمان قتل امام علیه‌السلام را صادر کرد و به قدری کینه و بغض نسبت به امام و امامت داشت که حتی به او فرمان داده بود بعد از اینکه امام از دنیا رفت، داخل خانه امام بریزند و وصیت نامه امام علیه‌السلام را بیابند و وصی آن حضرت که از منظر او جانشین آن امام همام خواهد بود را شناسایی و اعدام کنند. 🔸 این جنایات یعنی شهادت علیه‌السلام بنابر نقل معروف در ۲۵ شوال سال ۱۴۸ اتفاق افتاد و آن حضرت روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست. 📲 @rajabidavani