eitaa logo
خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا
24.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
903 ویدیو
29 فایل
تعین وقت و تهیه کارگاه ها @F_Shojaeeii فهرست موضوعات https://eitaa.com/mohammadi2i/12923 لیست کارگاه ها https://eitaa.com/mohammadi2i/2915 سفارش تحقیقات و مصاحبه از خواستگار https://eitaa.com/mohammadi2i/18921 کانال تلگرام ما t.me/mohammadi2i
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم خدمت فرقه محمدیون‌.. محمدیون‌ صدر کانال تا کنون .. نوشابه ها رو سپردن به من.. آقای محمدی بنظرتون تو نوشابه ها آب بریزم؟ تنها اخلاقی که از شما به ما ارث رسیده
رفته بودیم اردوی ازدواج دانشجویی مشهد. اولین سفر دونفره مون. هفت سال بود می اومدم حرم، به امام رضا می گفتم: آقا زن ما رو بده بریم✋😶 حالا دستش رو گرفته بودم و آورده بودمش حرم🥰 توی مشهد برامون جلسه مشاوره گذاشتن. استادش می گفت حضرت امام خمینی وقتی چیزی رو از خانمش می خواست، مستقیم نمی گفت! مثلا نمی گفتن: برام چایی بیارید! می گفتن: آب سماور جوشیده؟ خلاصه منم خواستم همون کار رو بکنم. نمی خواستم به خانمم دستور بدم که کنترل تلوزیون رو بده. روی مبل نشسته بودم، به خانمم گفتم کنترل تلوزیون روی مبل نیست. می خوام تلوزیون رو روشن کنم. خانمم گفت: مگه کوری روی میزه دیگه😶✋ و این طور شد که دیگه همه خواسته هام رو مستقیم گفتم و فانتزی ادای رفتار امام خمینی رو درآوردن از دوران عقد در من پودر شد. 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂ پ.ن: امشب توی حرم تا رسیدم پای سفره افطار این آیه رو زیر لب زمزمه کردم.
امروز رفتم مهمونی نشستم سر ی میز پر از خوراکی و میوه. 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂
2.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ورودی های جدید رو برده بودیم راهیان نور تا هم آشنا بشن با همدیگه و هم برای کارهای تشکیلاتی جذب شون کنیم✋😶 آخر شب بود. اومدم توی محل اسکان بخوابم. دیدم هیچ پتویی نمونده. بچه ها همه خواب بودن. دو پتو رو از روی دو نفر برداشتم، انداختم زیرم که قشنگ نرم باشه😶. ی پتو رو هم از روی ی نفر دیگه برداشتم، کشیدم روم. پتوهام که جور شد، زیر لب با خودم زمزمه کردم: و تخت خوابیدم. از خواب که پاشدم، بچه ها می گفتن دیشب کی پتو ها رو برداشته از روی ما!؟ صب سردمون شده بود. رفتیم توی اتوبوس. بلندگو رو روشن کردم و بچه ها رو نصیحت کردم که ما مهمون شهداییم.اومدیم اینجا برای خودسازی. امکان داره توی این سفر برای خوابیدن پتو کم باشه، غذا خوب نباشه، نوشابه ها گرم یا کم باشه. اما کار شما و سفر شما ثواب داره. شما خواص دانشگاه هستید و بدون دعوت نامه اینجا نیومدید. رفقا بدونید که هجرت مقدمه جهاده. حتی از تعلقات هم باید جدا بشیم. منی که از ی پتو نمی تونم بگذرم، چجوری می خوام شهید بشم؟! به مادیات دل نبندید. اینجا جاده اش خاکیه، راهش خاکیه و آدم هاش هم خاکی هستن. خاکی و پاک باشید و به چیزی دل نبندید. بعدم که نصیحت هام توی اتوبوس ورودی های جدید تموم می شد، می رفتم توی اتوبوس خودمون و دقیقا مدل فیلم بالا رو ته اتوبوس اجرا کردیم🤣 من ته اتوبوس مثل اونی بودم که داره توی فیلم عباش رو می چرخونه. اما مقداد همیشه مودب بود و ذکر می گفت. 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂