➖علی از زبان علی
🔰در کتاب فضائل که منسوب به شاذان بن جبرئیل است نقل شده است که علی علیهالسّلام به فرزندش فرمود: ای حسین!... منم کسی که خداوند متعال مرا از میان آفریدگانش برگزید. منم ریسمان محکم خدا [آنجا]که خداوند متعال آفریدگانش را فرمان داد که به آن تمسک جویند، در گفتارش که فرمود: اِعتَصِمُوا بِحَبلِ اَللّٰهِ جَمِيعاً: و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید»
🔸منم ستارهی درخشان خدا. منم کسی که ملائکهی آسمانها به زیارتش میآیند. منم زبان گویای خدا. منم حجت خداوند متعال بر آفریدگانش. منم دست نیرومند خدا. منم وجه خداوند متعال در آسمانها. منم جَنب[فرمان] آشکار خدا. منم کسی که خداوند سبحان در [حق] من فرمود: بَلْ عِبٰادٌ مُكرَمُونَ لاٰ يَسبِقُونَهُ بِالقَولِ وَ هُمْ بِأَمرِهِ يَعمَلُونَ: «بلکه [آنان] بندگانی گرامیاند که در سخن بر او پیشی نمیگیرند و فقط به فرمان او عمل میکنند.
🔻منم دستگیرهی محکم خدا که گسستی برای آن نیست و خدا شنوای داناست. منم درب خدا که از آن وارد میشوند. منم علم خدا بر سر پل صراط. منم خانهی خدا که هر کس وارد شود در امان است. پس هر کس به ولایت و محبت من تمسک جوید، از آتش ایمن خواهد بود. منم کشندهی ناکثین و قاسطین و مارقین. منم کشندهی کافران.
🔹منم پدر یتیمان. منم پناه بیوهزنان. منم آن نعمتی که درباره ولایتم در روز قیامت پرسش میکنند، در گفتار خدای متعال ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ يَومَئِذٍ عَنِ اَلنَّعِيمِ: سپس در آن روز قطعاً از نعمتها بازخواست خواهید شد. منم نعمت خداوند متعال که خدا بر آفریدگانش ارزانی داشت. منم کسی که خداوند متعال در شأن و حق من فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا: «امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین برای شما پسندیدم.» پس هر کس مرا دوست بدارد، مسلمان و مؤمن و دارای دین کامل است.
🔺منم کسی که به [سبب] من هدایت یافتید. منم کسی که خداوند تبارک و تعالی در شأن من و دشمنم فرمود: وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسؤُلُونَ «و آنان را بازدارید که آنان بازخواست خواهند شد. یعنی از ولایتم در روز قیامت. منم خبر عظیم که خداوند متعال در روز غدیر خم و خیبر با [ولایت] من دین را کامل کرد، منم کسی که رسول الله در شأنم فرمود: «هر که من مولای اویم، پس این علی مولای اوست.» منم نماز مؤمن. منم «حی علی الصلاة». منم «حی علی الفلاح». منم «حی علی خیر العمل»
🔸منم کسی که بر دشمنانم این آیه نازل شد: سأل سائل بعذاب واقع للكافرين ليس له دافع: "تقاضاکنندهای تقاضای عذابی کرد که واقع شد!. [عذابی که] ویژه کافران است، [و] آن را بازدارندهای نیست" و آن تقاضاگر کسی بود که ولایتم را انکار کرد و او نعمان بن حارث یهودی لعنهالله بود. منم دعوتکنندهی مردم به سوی حوض[کوثر] پس آیا دعوتگر مومنانی غیر از من هست؟ منم پدر امامان پاک از فرزندانم. منم ترازوی عدل برای روز قیامت. منم پیشوا و یعسوب الدین. منم راهبر مؤمنان به سوی خیرات و آمرزش به سوی پروردگارم.
🔻منم کسی که اصحاب روز قیامت از میان دوستان من هستند، که از دشمنانم بیزارند و در هنگام مرگ نمیترسند و اندوهگین نمیشوند و در قبرهایشان عذاب نمیبینند و آنان شهدا و صدّیقانند و نزد پروردگارشان شادماناند. منم کسی که پیروانم پیمان بستهاند که با دشمنان خدا و رسولش، دوستی نکنند، هرچند پدران یا پسرانشان باشند. منم کسی که پیروانم داخل بهشت میشوند...بدون حساب. منم کسی که نزدم دفتر شیعیان با نامهایشان است. منم یاور مؤمنان و شفیع آنان نزد پروردگار جهانیان.
🔹منم زننده با دو شمشیر. منم حملهکننده با دو نیزه. منم کشندهی کافران در روز بدر و حنین. منم هلاککنندهی دلاوران در روز احد. منم کشندهی پسر عبدود- لعنهالله- در روز احزاب. منم کشندهی «عَمْرٍو» و «مَرحَب». منم کشندهی پهلوانان خیبر. منم کسی که جبرئیل امین در شأنم گفت: «شمشیری نیست جز ذوالفقار و جوانمردی نیست جز علی». منم صاحب فتح مکه. منم درهمشکنندهی«لات» و «عزّی». منم ویرانگر «هُبَلِ اعلی» و «مَنات بت سومى دیگر». منم که بر دوش پیامبر بالا رفتم و بتها را درهم شکستم. منم که [بتهای] «یغوث» و «یعوق» و «نسر» را شکستم.
⬅️ من کسی هستم که در راه خدا با کافران جنگیدم. من کسی هستم که[در رکوع] انگشترم را صدقه دادم. من کسی هستم که در بستر پیامبر خوابیدم و او را با جانم از شر مشرکان حفظ کردم. من کسی هستم که جنّیان از شدت و شکوه من میترسند. من کسی هستم که خدا به[سبب] من پرستیده میشود.[یعنی من هستم كه به خلایق راه بندگی را ياد دادم] من ترجمان[کلام]الله و پرچم خدایم. من گنجینه علم رسول الله هستم. من کشندهی اهل جمل و صفین بعد از رسول خدایم. من تقسیمکننده بهشت و دوزخم."
📚الفضائل ج ۱، ص ۸۳
هدایت شده از Faranak Fotouhi
اتفاقی مثل شهردار شدن زهران ممدانی در نیویورک یا صادق خان در لندن فقط یک «رخداد انتخاباتی» نیست، بلکه نوعی دگرگونی تمدنی در ذهن غربیها است.
برای درک عمق ماجرا، باید به فضای پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بازگردیم. آن روزها، برای بخش بزرگی از مردم آمریکا و اروپا، «مرد مسلمان با ریش» تقریباً مترادف بود با تهدید، خشونت و بمبگذاری. در مترو نیویورک، اگر مردی با ریش مشکی و پوست تیره وارد واگن میشد، مردم ناخودآگاه فاصله میگرفتند. در فرودگاههای غربی، نامهای عربی یا فارسی به خودی خود علامت خطر تلقی میشد. حتی در سینما و تلویزیون، تصویر مسلمان همیشه یکی از این سه حالت بود: تروریست، قاچاقچی یا قربانی بیفرهنگ.
برای مقایسه:
در سال ۲۰۰۴، نظرسنجی واشنگتنپست نشان میداد که بیش از ۵۰٪ آمریکاییها «از مسلمانان در محل زندگی خود احساس ناامنی» میکردند. در بریتانیا، پس از بمبگذاریهای مترو لندن در ۲۰۰۵، آمار جرائم علیه مسلمانان بیش از چهار برابر شد. یک ریش، یک تسبیح یا حتی یک سلامعلیکم کافی بود تا کسی در خیابان مورد تهمت قرار گیرد.
حالا همان جوامع، بیست سال بعد، نهتنها به یک مسلمان رأی دادهاند، بلکه به او اعتماد کردهاند تا بزرگترین شهرشان را اداره کند:
در لندن، صادق خان با پیشینهی خانوادگی پاکستانی و پدری راننده اتوبوس، در سال ۲۰۱۶ به شهرداری رسید. رسانههای راستگرای انگلیس به او حمله کردند که «چطور یک مسلمان میتواند نماد لندن باشد؟» ولی رأی مردم نشان داد جامعه دیگر از نام یا ظاهر مذهبی نمیترسد.
در نیویورک، زهران ممدانی با نامی عربیهندی و ظاهری شرقی، نه تنها پنهان نکرد که مسلمان است، بلکه آشکارا از عدالت فلسطین دفاع کرد، در نماز جمعه شرکت کرد و در عین حال از آزادی مذهبی همه دفاع نمود. و مردم او را انتخاب کردند.
برای ذهن آمریکایی یا انگلیسی سنتی، این واقعاً شوکآور است. تصور کنید جامعهای که تا همین چند سال پیش، داشتن ریش میتوانست مانع استخدام باشد، اکنون به مردی با همان ظاهر و پیشینه، رأی اعتماد برای شهرداری داده است.
برای ما ایرانیها، شاید این پدیده یادآور نوعی چرخش فرهنگی در غرب است — تغییری که نشان میدهد نسلهای جدید در آمریکا و اروپا دیگر با تصویر «اسلام تروریستی» بزرگ نشدهاند.
آنها اسلام را از دریچهای دیگر میبینند: در چهرهی مهاجری که معلم است، در همسایهای که نانوایی دارد، یا در سیاستمداری که از عدالت اجتماعی سخن میگوید.
و این همزمانی — یک مسلمان در رأس نیویورک و یک مسلمان در رأس لندن — بهراستی تاریخی است. دو شهر که نماد قدرت غرباند، امروز توسط چهرههایی اداره میشوند که در قرن گذشته حتی تصور حضورشان در چنین موقعیتی، برای رسانهها و افکار عمومی غیرممکن بود.
این یعنی جهان غرب، هرچند هنوز تناقضهای عمیق دارد، اما در سطح فرهنگی از مرحلهی «ترس از دیگری» وارد مرحلهی «پذیرش دیگری» شده است.
برای ما در ایران، این تحول نشانهای است از اینکه گفتوگوی میان جهان اسلام و غرب دیگر در سطح سیاست خارجی نیست — بلکه در دل جامعههای غربی، در انتخابات، دانشگاهها و خیابانهای نیویورک و لندن جریان یافته است.
هدایت شده از محمد جواد حیدری
پیوسته به خود و دانشجویان واساتید بویژه اندیشمندان گروه فقه معاصر وتوسعه وگروه روحانیت وگروه حکمرانی وگروه هم اندیشی اساتید واعضای کانال حضور و مهندسی شخصیت سفارش می کنم که نسبت به وقت خود محتاط وبخیل باشیم.
اس و اساس کار ما توحید و بندگی و تلاش علمی و معنوی وکار کردن فقط برای خداست است
اگر ما درست شویم خانواده وجامعه درست می شود
در جامعه ایران حرف زیاد زده شده ولی عمل وصفای باطن واخلاص کمتر مشاهده شده است مردم از روحانیت ومربیان انتظار عمل دارند نه حرف
فرمودند:
کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم
خدا کند ایه لم تقولون مالا تفعلون کبر مقتا عند الله ان تقولوا مالا تفعلون شامل حال ما نشود
سخنرانی وتدریس وموعظه بدون عمل نوعی نفاق است
اگر توحید واخلاص وعمل درست شد
سایر کارها پیوسته درست می شود
اگر زمانی مردم پای فتوای مجتهدان جان می دادند به خاطر ایمان انان به عمل علما بود ولی چه شده که اکنون ان مقبولیت عامه ازبین رفته است
بار الها ما را ببخشای وبیامرز وتوفیق عمل وسربازی حضرت ولی عصر علیه السلام را عنایت فرما
گر به همه عمر خویش با تو گذارم دمی
حاصل عمر آن دم است باقی ایام رفت!
توحید افعالی وانجام وظایف عبودیت و احسان به خلق ودستگیری از ایتام النبی صلی الله علیه واله از برنامه اصلی حیات مومنانه است.
حضرت امیر سلام الله تعالی علیه در نصیحت کوتاه آغازین به همام به استناد سخن خداوند چنین فرمود:
اتق الله و احسن فان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون.
🌹در حکمت 246 نهج البلاغه می خوانیم :
از خدا بترس، هر چند اندک؛
و میان خود و خدا پرده ای آویز، هرچند نازک.
و قال علیه السلام
اتق الله بعض التقی و ان قل،
و اجعل بینک و بین الله سترا و ان رق. 🌺
محمد جواد حیدری
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
هدایت شده از محمد جواد حیدری
3.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیان علت فقر مردم
در دیدار با دولتیان اسبق
هدایت شده از سید کاظم روح بخش
2.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تنها حسرتی که به دل یوسف ماند😔
چه زیباست حتی تصورش...
🔹اللهم عجل لولیک الفرج
#سیدکاظم_روحبخش
https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
هدایت شده از حکمرانی مسوولانه
جیمز واتسون از ابتدا تا درگذشت: معمار انقلاب علمی پس از کشف ساختار DNA و مربی شاگردان نوبلیست
روح اله همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد
امروز جیمز دووی واتسون درگذشت (1928–2025). او نه تنها کاشف ساختار DNA دورشته ای بود، بلکه با این کشف بنیادین مسیر علوم و فنون متعددی را دگرگون کرد و نسلی از پژوهشگران برجسته را پرورش داد. او جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی 1962 را با فرانسیس کریک و موریس ویلکینز مشترکاً دریافت کرد، البته این تنها بخشی از میراث اوست؛ بخش دیگری از میراث او در پرورش شاگردان نوبلیست و پیشگامان بیوتکنولوژی و ژنومیکس جلوه میکند.
زندگی و تحصیلات
متولد شیکاگو، واتسون تحصیلات خود را در دانشگاه شیکاگو آغاز کرد و دکترای زیستشناسی را در دانشگاه ایندیانا به پایان رساند. پس از گذراندن دورهٔ پسادکتری در دانشگاه کپنهاگ، فعالیت علمی خود را در آزمایشگاههای معتبر آمریکا و اروپا ادامه داد و سپس به استاد دانشگاه هاروارد و ریاست Cold Spring Harbor Laboratory رسید، مرکزی که تحت هدایت او به کانونی پیشرو در زیستشناسی مولکولی بدل شد.
دستاوردهای علمی
کشف ساختار DNA در ۱۹۵۳ نقطهٔ عطفی در زیستشناسی مولکولی و آغازی بر انقلابهای علمی متوالی بود: انقلاب زیستشناسی مولکولی، پیدایش صنعت بیوتکنولوژی در دهه ۱۹۷۰ و پروژه عظیم ژنوم انسان در دهه ۱۹۹۰. جیمز واتسون با تمرکز بر بزرگترین معمای زمانه یعنی مکانیسم ذخیره و انتقال اطلاعات وراثتی و بهرهگیری از دادههای پراش اشعه ایکس روزالیند فرانکلین و مدلسازی نظری، موفق به گشودن این گره علمی شد.
میراث ماندگار: اثرات شگرف و دومینووار یک کشف بنیادین
کشف DNA نه تنها زیستشناسی را متحول کرد، بلکه موجی از دگرگونی در آموزش، پژوهش، فناوری و نوآوری ایجاد نمود:
ایجاد رشتههای تحصیلی جدید در ژنتیک، زیستشناسی مولکولی، بیوتکنولوژی و زیستمحاسباتی.
ابداع دهها روش تشخیصی و درمانی نوین و امکان بررسی ژنها و بیماریها با دقت بیسابقه.
توسعه تکنیکها، دستگاهها و فناوریهای نوین در پژوهش مولکولی و تشخیص بالینی.
این روند نشان میدهد که اثر یک پژوهش فاخر فراتر از کشف شخصی است و میتواند در آموزش، پژوهش، فناوری و نوآوری اثرگذار باشد. هنر نهاد علم، تربیت دانشمندان جامعالابعاد علمی است که بتوانند مانند واتسون، هم کشفیات بنیادین انجام دهند و هم نسلهای آینده را برای پیشبرد علم آماده کنند.
شاگردپروری و تربیت نسلها
واتسون میراثی دوگانه از خود بر جای گذاشت و شامل کشف علمی و پرورش نسلهای برجسته است:
شاگردان دکترای تخصصی نوبلیست: Mario Capecchi، Bob Horvitz
پژوهشگران پسادکترای نوبلیست: Phillip Sharp، Richard J. Roberts
سایر شاگردان برجسته: Joan Steitz، Ewan Birney، Ronald W. Davis
این نسل از شاگردان، گواهی بر اثرگذاری عمیق واتسون از آموزش و پژوهش تا فناوری در زیستشناسی مولکولی است و نشان میدهد میراث او فراتر از دستاورد شخصی است و تا نسلها ادامه دارد.
درس های راهگشای مسیر علمی واتسون
۱.شناسایی گرههای لاینحل: بزرگترین چالشهای علمی زمانه را هدف بگیرید، نه مسائل حاشیهای.
۲.تمرکز و همافزایی با سایر متخصصان: دانش و تخصص دیگران با دانش خود ترکیب کنید و تمام توان خود را بر حل چالش متمرکز سازید.
۳.پرورش نسل شاگردان برتر: اثرگذاری واقعی تنها در دستاورد شخصی نیست؛ تربیت شاگردانی که خود نوابغ و نوبلیست شوند، موج تحول را پایدار میسازد.
۴.آغاز سلسله تحول پایدار: هدف تنها حل مسئله نیست؛ بلکه انجام پژوهشی است که تحولی ماندگار در آموزش، پژوهش و فناوری و نوآوری ایجاد کند زیرا قرار نیست که پژوهش ما صرفا بر سایر پژوهش ها تاثیر بگذارد.
سخن پایانی
با وجود برخی اظهارات جنجالی در واپسین سالهای زندگی، جیمز واتسون یکی از ارکان تاریخ زیستشناسی مولکولی باقی خواهد ماند. میراث او دوگانه است: کشف علمی بنیادین که زیستشناسی، پزشکی، کشاورزی و چندین فناوری را متحول ساخته است و شاگردانی برجسته از دانشمندان نوبلیست و پیشگام که او به جهان علم هدیه کرده است.
داستان واتسون یادآور آن است که پیشرفتهای واقعی از جسارت در مواجهه با بزرگترین معماهای علمی بر زمین مانده زمانه و آموزش و پرورش استعدادهای برتر زاده میشوند. همانطور که کشف DNA در ۱۹۵۳ خط زمانی علم را تغییر داد، تمرکز بر چالشهای اساسی علمی امروز با رویکرد پژوهش پایه ای توام با تربیت نسل شاگردان برتر آینده میتواند ما را به پیشگامان انقلابهای فردا تبدیل کند.
🇮🇷 کانال حکمرانی مسئولانه در ایتا
@hokmrani_masoulaneh
پیروزی ممدانی؛ نه ذوقزدگی، نه کوچکنمایی
پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک، بزرگترین شهر ایالات متحده اتفاق مهمی است که باید در واکنش به آن جوانب مختلفی را در نظر گرفت.
گروه بینالملل خبرگزاری فارس؛ شامگاه ۱۳ آبان و سحرگاه ۱۴ آبان ۱۴۰۴، دو خبر اردوگاه جمهوریخواهان و راستگرایان آمریکایی را لرزاند. اولی خبر مرگ دیک چنی بود، کسی که هنگام اشغال عراق و افغانستان معاون رئیسجمهور و چنان جنگطلب بود که کاربران آمریکایی به شوخی مرگ او را حمله به جهنم تعبیر کردند!اما خبر دوم تحقق یکی از کابوسهای این روزهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بود؛ پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک، شهری که ترامپ خود از آن برخاسته، بیشترین جمعیت را در بین شهرهای ایالات متحده دارد، بیشترین جمعیت یهودی را در بین شهرهای آمریکا دارد و مقر دائم سازمان ملل متحد است.ترامپ با حمایت از اندرو کومو، دموکرات مرکزگرایی که بهعنوان نامزد مستقل به میدان آمده بود و بهقول خودش شر کمتری داشت، تلاش کرد هرطور شده جلوی پیروزی ممدانی را بگیرد، حتی تهدید کرد که بودجه فدرال نیویورک را در صورت پیروزی این کاندیدای مسلمان شیعه قطع خواهد کرد، اما بههرحال ممدانی برنده بازی شد.پیروزی ممدانی بههیچروی اتفاق کوچکی نیست، چرا که: اولا، شکست تمام عیار شخص ترامپ و تفکر او محسوب میشود؛ ثانیا، خطر جریان چپ ترقیخواه را به رخ سرمایهداران آمریکایی، جمهوریخواهان و دموکراتهای مرکزگرا میکشد؛ ثالثا، نفرت عمومی از اسرائیل را به نمایش میگذارد. ممدانی تهدید کرده که نتانیاهو را در صورت سفر به نیویورک بهخاطر جنایاتش علیه فلسطینیها دستگیر خواهد کرد. مواضع او علیه دولت فعلی اسرائیل چنان آشکار شده که برخی یهودیان طرفدار صهیونیسم گفتهاند با پیروزی ممدانی، این شهر را ترک میکنند!
رابعا، نشان از شکافهای عمیق اجتماعی در ایالات متحده دارد. اما برخی ذوقزدگیهایی هم که در خصوص انتخاب ممدانی در برخی دیده میشود، قابل توجیه نیست: الف - بعید است ممدانی بتواند منشاء تغییرات گسترده در ایالات متحده باشد، او فقط شهردار یک شهر شده نه رئیسجمهور آمریکا که البته هرگز هم نمیتواند بشود چون در آمریکا زاده نشده؛ب - تاکید بیش از حد بر مسلمان و شیعه بودن آقای ممدانی منطقی نیست. او یک هندیتبار شیعی هست و آن را صراحتا اعلام کرده اما بههیچوجه متشرع به اسلام نیست. وی حتی در راهپیماییهای همجنسبازان هم شرکت کرده، کاری که با باورهای اسلامی اصلا قابل جمع نیست؛ج - ممدانی یک سوسیال دموکرات است، در سرزمینی که خاستگاه مککارتیسم بوده و آجر به آجر ساختارش با مفاهیم کاپیتالیسم گره خورده، سوسیالیسم راه درازی در پیش دارد تا بتواند جای پایی برای خود باز کند؛ د - چپهای آمریکایی از نظر ارزشهای اخلاقی با مسیحیان مومن آمریکایی در تضاد جدی هستند. عنصر قدرتمند مسیحیت در جامعه آمریکا همواره مانعی بزرگ در برابر چپگرایان خواهد بود. بههر روی، واقعه پیروزی ممدانی مهم است، اصلا قابل کوچکنمایی نیست، اما به همان اندازه شایسته بزرگنمایی هم نیست. این واقعه را باید منطقی تحلیل کرد.
هدایت شده از محمد جواد حیدری
💠 چگونگی نماز باران
🔹 وقتی در قم سیل آمده و خانهها را خراب کرده بود، مرحوم آقای حاج شیخ تربت کربلا ریخته و سیل فروکش کرده بود.
🔸 این مثل اینکه خیلی مسلّم است، منتهی مـرحـوم آقای اراکی اشتباه کرده و با نماز استسقایی که آسیّد محمّد تقی خوانده بود، اشتباه گرفته بود و میگفت: سیل آمده بود؛ در حالی که سیل در زمان حاج شیخ بود و در نماز استسقا اصلاً سیل نیامد. باران آمد.
🔹 باران حدود يک ساعتی بارید. قبلش هیچ اثری از باران نبود و حتی احتمال عـادی باران هم نمیرفت. آن را همه به غیر عادی بودن حمل کردند.
🔸 خدا رحمت کند مـرحـوم حاج آقا شهاب اشراقی را! میگفت: از خدا تا پایین، برای من ثابت شد!
🔹 اشتباه دیگری هم آقای اراکی کرده و گفته است: بیست هزار نفر جمعیّت در خاکفرج برای نماز باران آمده بودند! این امکان نداشت؛ چون آن موقع بعد از چندین سال که قم جمعیتش زیاد شده بود و سرشماری کرده بودند، تمام افراد جمعیّتش شصت هزار نفر بود! صفها مشخص بود که چندتاست. ایشان بیست هزار نفر پنداشته بود!
🔸 در آنجا آسیّد محمّدتقی خوانساری نماز خواند. مرحوم آقای آمیرزا محمّدتقی اشراقی هم منبر رفت و این شعر را هم خواند:
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمـدهایـم
الآن يادم نیست منبر آمیرزا محمّدتقی اشراقی بعد از نماز آسیّد محمّدتقی خوانساری بود یا قبل از آن، جمعیّت زیادی از طلبه و غیر طلبه بود و اکثر هم غیر طلبه بود. طلبه آن موقع زیاد نبود.
🔹 آن روز باران نیامد! فردایش در قم نو که الآن آن قسمت داخل قبرستان آقای حاج شیخ شده است و آن موقع پشت قبرستان بود، مخصوص طلبهها نماز استسقا خوانده شد؛ چون جزء آدابش این است که اول عموم مردم بروند، بعد افراد خاص انتخاب شوند و بروند.
🔸 آقای خوانساری تنها با طلبهها برای نماز باران رفت. آن وقت من هم بودم. باز هم باران نیامد! شبش ـ الآن یادم نیست که بین نماز مغرب و عشا بود یا بعد از نماز عشا ـ باران شروع کرد به آمدن. شاید حدود يک ساعت باران آمد. مرحوم حاج آقای والد ما تاریخش را هم نوشته است. ایشان نوشتهاند: قمیها برای شکرانه این باران بازار را چراغانی کردند.
🔹 اینکه برخی گفتهاند بلافاصله باران آمد اشتباه است. خیلی عجیب بود! کسی احتمال نمیداد. طبق قواعد هواشناسی جای بارش باران نبود.
🔸 من شنیدم که آقای صدر و آقای حجّت صلاح نمیدانستند که نماز باران خوانده شود. قدری نگران بودند که اگر نیاید، چه میشود. وقتی باران آمد، برای طلبهها خیلی مایه آبرو شد. نه تنها آقای سیّد محمّد تقی بلکه تا مدّتی طلبهها يک آبروی عمومی داشتند، به خصوص که در آن اوایل طلبهها تحت فشار بودند.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۱ ص ۵۶۶
داستانی آموزنده
چند نفر خدمت امام سجاد بودند ، یکی از پسرعموهای حضرت آمد یک مقداری با حضرت بی ادب صحبت کرد اهانت کرد و بعد رفت. این حضار گفتند آقا چقدر صبر می کنی چقدر تحمل می کنی؟ اجازه بده ما این را مجازات کنیم کیفر بدهیم . آقا گوش داد دید اینها اصرار می کنند . گفت برویم مجازات کنیم؛ همه حرکت کردند خیال کردند آقا می رود درِ خانه او و می کشند اورا بیرون به اینها می گوید بزنید خورد کنید حرکت کردند طرف منزل پسرعمو ، اما دیدند امام سجاد یواش یواش زیر لب یک چیزی دارد می گوید ؛ یکی رفت جلو گوش داد دید آقا دارد هی می خواند :
💠و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین .
برگشت گفت چی آقا برویم اورا کتک بزنیم ؟ کتک چی؟ این آقا دارد آیه والکاظمین الغیظ می خواند این اهل دعوا نیست اصلا.
خلاصه آمدند دم در حضرت در زد صدا زد ، صدای امام سجاد که بلند شد او فهمید امامآمده خیال کرد دعواست و خودش را مجهز کرد برای زد و خورد . در را باز کرد چشمش افتاد به آن جمعیت که پشت سر حضرت بودند الان است که گلاویز شدن. تا این در را وا کرد حضرت فرمود سلام علیکم ؛ این سلام هم علامت سلامتی یعنی دعوا نداریم. همان اول تا گفت سلام علیکم یعنی دعوا نداریم .این یک خورده آرام شد.حضرت فرمود پسرعمو در منزلم به من نسبت هایی دادی من آمدم درِ منزل شما دوتا دعا کنم و بروم. دستش را بلند کرد گفت :
💠پروردگارا اگر این حرفهایی که پسر عمویم به من نسبت داده در من هست خدایا من را بیامرز. و اگر این حرف هایی کا به من نسبت داده در من نیست خدایا من از پسرعمویم گذشتم توهم از او بگذر و اورا بیامرز. خداحافظ .
🔷پسرعمو پرید امام سجاد را بغل گرفت گریه کرد. گفت آقا آن حرفها شایسته ی خودِ من بود. من معذرت می خواهم تو منزهی .
با پاسخ کده همراه باشید 👇👇👇
@pasokh0
🔷 مقایسه تطبیقی مدرسه فقهی نجف و قم
مقدمه
فقه شیعه در طول تاریخ خود، در دو حوزهی علمی مهم یعنی نجف و قم مسیرهای متفاوتی را در شیوهی استنباط پیموده است. هر یک از این دو مدرسه روششناسی ویژهای را در تحلیل متون و استخراج احکام شرعی در پی گرفتهاند. این تفاوت روشی، نه تنها در مباحث اصولی و رجالی، بلکه در نوع نگاه به عرف، تاریخ، و فقه مقارن نیز آشکار است. در این نوشتار، مهمترین تفاوتهای دو مدرسه به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار میگیرد.
🔻۱.روش استنباط فقهی
در مدرسه نجف، استنباط فقهی بر پایهی اصول عقلی و قواعد عملی صورت میگیرد. فقیه نجفی پیش از مراجعه به متون تأسیس اصل می کند و بعد از دستابی به مقتضای اصل عملی به بررسی روایات می پردازد،بنایراین سبک نجف تلاش فراوان در پرورش مسائل اصولی دارد و با تکیه فراوان بر علم اصول به استنباط می پردازد. در واقع در این شیوه قواعد بدست آمده از اصول سرنوشت مباحث فقهی را تا حد زیادی روشن می کند.
در مقابل، مدرسه قم با رویکردی معکوس عمل میکند. در این مدرسه، فقیه ابتدا به آیات و روایات مراجعه میکند و تلاش دارد با تکیه بر فهم عرفی از نصوص،و اجتماع ظنون و شواهد مختلف به حکم شرعی دست یابد. اگر در متون دلیل کافی بر حکم شرعی نیافت، به اصول عملیه رجوع میشود. بنابراین، اجتهاد در قم از نقل به عقل حرکت میکند و نصوص بر اصول تقدم دارند.
🔻۲. جایگاه علم اصول
در نجف، علم اصول جایگاهی محوری دارد و بخش عمدهی تلاش علمی فقیه به تبیین مبانی اصولی و تطبیق آنها در مسائل فقهی اختصاص مییابد. در این مکتب، قواعد اصولی نهتنها ابزار استنباط، بلکه تعیینکنندهی جهتگیری فقه محسوب میشوند.
اما در قم علم اصول در جایگاه ابزار باقی میماند. فقهای این مدرسه بر آناند که افراط در مباحث اصولی موجب دوری از روح شریعت و بیتوجهی به نصوص میشود. ازاینرو، در آثار فقهای قم مانند دررالاصول مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری، کاهش حجم مباحث اصولی و گرایش به عرفیات و واقعگرایی فقهی آشکار است. بدینترتیب، قم کوشیده است از تورم علم اصول و حاکمیت مطلق آن بر فقه جلوگیری کند
به عنوان مثال مرحوم آیت الله خویی برای علم اصول رفیع ترین جایگاه را قائل بود امّا آیت الله بروجردی روش فقهای نجف را روشی افراطی در استفاده از علم اصول می دانست و می کوشید با توجه به چند عنصر تعیین کننده یعنی تاریخ فقه و سیر تطوّر هر مسئله در بستر زمان، توجه به اقوال اهل سنت به عنوان قرائنی برای فهم روایات ائمه علیهم السلام و توجه به اصول متلقات و با تمسک کمتر به اصول عملیه و صنایع اصولی، دیگر خود را به گوهر شریعت نزدیک کند
🔻۳. رویکرد به متون و روایات
مدرسه نجف در استنباط، متون روایی را در مرحلهای پس از بررسی اصول و قواعد عقلی قرار میدهد. بدین جهت، تحلیل روایات در این مدرسه غالباً نظاممند است و به جنبههای صناعی و منطقی توجه فراوان دارد.
در مدرسه قم اما، روایات محور اصلی اجتهادند. فقهای قمی روایات را از حیث سند، متن و دلالت بهصورت طبقهبندیشده بررسی میکنند. تبحر در علم رجال و مراجعه مستقیم به متون اصلی حدیثی، از ویژگیهای بارز این مدرسه است.
🔻۴. نسبت فقه و عرف
در مدرسه نجف، فقه بیش از هر چیز بر اساس قواعد و ضوابط اصولی سامان مییابد و نقش عرف در تحلیل موضوعات محدود است. اما در مدرسه قم، عرف و واقعیت اجتماعی بستر اصلی فهم نصوص بهشمار میآیند. فقیه قمی در تحلیل روایات، به شرایط تاریخی صدور حدیث، فضای اجتماعی، و فهم متعارف مردم توجه ویژه دارد.
🔻۵. توجه به تاریخ و فقه مقارن
یکی از برجستهترین امتیازات مدرسه قم، اهتمام به تاریخ تطور احکام و فقه مقارن است. فقهای قم معتقدند فقه شیعه در بستر جامعه و حکومت اهل سنت شکل گرفته و بدون شناخت مبانی فقهی آنان، فهم دقیق فقه امامیه ممکن نیست. از این رو، مطالعهی آرای اهل سنت برای تبیین دقیقتر روایات و سیر تاریخی احکام ضروری دانسته میشود.
بر همین اساس، بررسی سیر تاریخی هر مسئله فقهی، شناسایی دیدگاه علمای پیشین، و تحلیل روند تغییر احکام از صدر اسلام تا دوران معاصر از ویژگیهای شاخص پژوهشهای فقهی در قم است.
۶. انعطاف در استنباط و نقش ذوق فقهی
فقه نجف با وجود استحکام اصولی، گاه دچار خشکی و قالبگرایی میشود؛ زیرا قواعد اصولی بهشدت بر روند استنباط حاکماند. در مقابل، فقه قم به دلیل تکیه بر عرف و تحلیل تاریخی، منعطفتر و پویاتر است. در این مدرسه، ذوق فقهی و درک موقعیتهای واقعی در کنار نصوص و اصول به کار گرفته میشود و فقیه مجاز است در چارچوب نص، از فضای تاریخی و اجتماعی زمان صدور روایت برای فهم بهتر آن استفاده کند.
#حوزه
#روش_استنباط
#قم_نجف
📩 برای مطالعهی مطالب بیشتر و پیوستن به کانال:
فقه معاصر وتوسعه
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
👈کانال «در مدار حوزه»
@masirtalabgi
هدایت شده از میز پژوهشی فقه محیط زیست
✳️ چارچوب فقهی مسئولیت دولت در تنظیمگری گردشگری پایدار با محوریت حفظ محیط زیست🍃
🔸رساله مصوب سطح۳ (کارشناسی ارشد) حوزه علمیه قم
🔸استاد راهنما
حجتالاسلام دکتر علی دهستانیاردکانی
🔸محقق
جناب آقای حبیب سابقینژاد
@feghhemohitezist
هدایت شده از میز پژوهشی فقه محیط زیست
✳️ حکم فقهی رعایت حقوق نسلهای آینده نسبت به منابع طبیعی🍃
🔸رساله مصوب سطح۴ (دکتری) حوزه علمیه قم
🔸استاد راهنما
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود مدنیبجستانی
🔸استاد مشاور
حجتالاسلام مهدی ساجدی
🔸محقق
جناب آقای وحید فاطمینیا
@feghhemohitezist