eitaa logo
آیه های چشمانت
442 دنبال‌کننده
50 عکس
3 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی آثار و اشعار محمدرضا کاکایی(شِفای اصفهانی) ارتباط با ادمین: @Kakaeimohammadreza کانالهای مرتبط: @behesht_e_hashtom @sher_moaser
مشاهده در ایتا
دانلود
بگذار تمام عمر پائیز شود لبریز نگاه طعنه آمیز شود همواره به جای مهربانی دیدن دل قسمت تیغ تیز چنگیز شود @mohammadrezakakaei
با این دل خسته همصدائی کردی در عین غریبی آشنائی کردی با آمدنت کبوتر چاهی را در بند کشیدی و هوائی کردی @mohammadrezakakaei
با نظامی گرفته بوی بهار همه شعرهای دفتر من عطر گلهای گنجه را دارد تا همیشه هوای دفتر من نقل مجنون و قصه شیرین ،طعم تلخ حکایت عشق است که نشانده است کودک دل را با دو صد شوق پای دفتر من فعلاتن مفاعلن دارند حکم آن ابر لایزالی را که بریده بریده می بارد ، در هوای صدای دفتر من هفت گنجینه مخزن الاسرار عاشقی کرد تا شب دیدار هفت در را گشود و جاری شد ، غزل از لابه لای دفتر من واژه ها بغض شد ترک برداشت بیستون دل از غم فرهاد و غزل گریه هاش را بارید در رگ ، های های دفتر من با نظامی هنوز پابرجاست ، نظم ، این سرو سربلند سهی که برآن استوار گردیده است ، خط به خط بنای دفتر من ادبیات فارسی صده هاست زندگی می کند نظامی را نه نظامی که عشق پر رنگ است ، در بهار حنای دفتر من خاک خورشیدهای تابان شد ، جان گرفت و دوباره جانان شد سبز و سرخ و سفید ، ایران شد در هوایش فضای دفتر من @mohammadrezakakaei
برخیز که شاخه، گل ببار آورده باد آمده مژده بهار آورده آب آمده باز نغمه شادی را روی لب خشک جویبار آورده @mohammadrezakakaei
اگه دور و برت باغ کویره دلت پیوسته تو غمها اسیره دلت را با بهاری تازه خوش کن نزار امید توی قلبت بمیره @mohammadrezakakaei
دلم یک عمر با امید خوش بود به دیدار پدر در عید خوش بود به سوز ساده گل ندبه هایش که تو سجاده می پیچید خوش بود @mohammadrezakakaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برده است ز هتلر، دوی امدادی را کرده است سپید روی بغدادی را ماری است که با وجود او خواهد دید دنیا همه عمر خواب آزادی را @mohammadrezakakaei
خورده است به سنگ تیشه ام می دانی رنجور تر از همیشه ام می دانی بی اذن تو کی فتاده برگی، ای دوست رنجیده خیال شیشه ام می دانی @mohammadrezakakaei
خوشتر نبود از این، عبوری که تویی ای کاش دمد صبح ظهوری که تویی ماییم و شبی دراز در جایی که تنها دو قدم مانده به نوری که تویی @mohammadrezakakaei
مرد می خواهد که پا در بیشه شیران نهد دشمن بزدل قدم در کشور ایران نهد جان به کف داریم، یعنی هر تجاوز پیشه ای پا گذارد بر سر این خاک باید جان نهد صبر هم اندازه ای دارد نشاید مرد رزم بیش از این دیگر ز غیرت بر جگر دندان نهد کشتی موجیم بگذار عالمی دریا شود موج، پا را کی بغیر از ورطه طوفان نهد؟ می رسد از حنجر امواج فرمان خروش تا مگر دریا دلی، گردن بر این فرمان نهد بر سر عهدیم از جان با امام عصر خویش هر چه ام الفتنه بر بالای نی قرآن نهد زنده باد آنکس که پای اعتقادش ایستد مرده باد آنکس که پا را بر سر پیمان نهد @mohammadrezakakaei
کردیم تر از گناه تو دامان را دادیم به کفر زلف تو ایمان را هستی چه زیان، اگر شبی بگذاریم از شوق به پیش پای عشقت جان را @mohammadrezakakaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیشب به سرم هوای لبهای تو بود امروز اگر لُپم گل انداخته است @mohammadrezakakaei
چادر که شب سیاه را پوشانده گیسوی تو روی ماه را پوشانده باغ گل لاله است داغ دل من زخمی که تمام راه را پوشانده @mohammadrezakakaei
آورده ای روی لب شیعه تبسم را مست از می ناب کرامت کرده ای خم را در آسمان دامنت پرورده ای از مهر خورشید شهر مشهد و مهبانوی قم را پاک است خاکت، آنقدر که می توان حس کرد از برکت آغوش مهرت بوی گندم را فرزند تو از بصره می آید به طوس، اما دارد خلیج فارس قلبی پر تلاطم را نام تو را موسی بن جعفر نجمه نامیده است تا پروری در دامنت خورشید هشتم را روشن تر از آب آمد آن نوری که باطل کرد با اذن حق در باور مردم تیمم را شمس الشموسی که طلوع پرتو مهرش از ورطه ظلمت رهائی داد مردم را @mohammadrezakakaei
بس است گُرده چوبین نردبان بودن مسیر فرصت شیرین این و آن بودن @mohammadrezakakaei
بس است گُرده چوبین نردبان بودن مسیر فرصت شیرین این و آن بودن در این زمانه که کس دادخواه کس نشود چو شمع، روشنی بزم ناکسان بودن تمام عمر گران را به پای خس دادن پی بهار در اندیشه خزان بودن برای آنچه که با نیت رضای خداست پی سپاس شیاطین انس و جان بودن به جای حضرت معبود بی نیاز عمری نیازمند به دستان ناتوان بودن به آنچه فانی و ناماندنی است دل بستن به فکر ماندن و غافل ز کاروان بودن بیا بیا و به آنچه تو راست، راضی شو که خویش هستی خود، به که دیگران بودن به فکر توشه راهی برای پیری باش که شام تا سحری است فرصت جوان بودن @mohammadrezakakaei
تا از آن چشمه گل جوش لبی تر دارم از می لعل لب مست تو ساغر دارم باغ نور است رواق آینه چشمانت لحظه ای از تو محال است نظر بردارم هر شب از شوق خیال تو در آغوش غزل از گل اشک، خط آیه به دفتر دارم قفسی ساخته غم از شب تنهائی من در رگ آینه صد بغض کبوتر دارم رفتی و رفته به همراه تو جان از تن و نیست نیمه جانی که به سویت قدمی بر دارم گر چه گفتند که کفر است همه ایمانم من به پیغمبری چشم تو باور دارم @mohammadrezakakaei
ما ملت اراده و ایمان و خدمتیم دلهای پر گرفته به شوق شهادتیم ما راستان آمده در داستان عشق دستان شاهنامه ی فصل روایتیم در جبهه مقاومت و عرصه حضور فرمان پذیر و گوش به امر اطاعتیم بگذار روی شانه بریزند سیل داغ ما قله صبورترین کوه طاقتیم سر تا به پا اگر شده تقدیرمان گداز در پیچ و تاب حادثه شمع هدایتیم ما شیعه ایم و تا صف محشر به حکم عشق چون سیر ذره در پی نور ولایتیم سر خم نمی کنیم یزیدان ظلم را همچون حسین آینه این عبارتیم حتی اگر رود سر و تن دشت گل شود فریاد سرخ صبح ، سر شام ذلتیم @mohammadrezakakaei
قلمی کو، که نویسد خط پایانی را غزل هجرت آن یار خراسانی را صبح آن روز پر از درد به دلها چه گذشت که زمین تجربه کرد آن شب طوفانی را تا سحرگاه، سپاه مژه بر هم نرسید تا که آرد خبر بی سر و سامانی را؟ صبح آمد که به درد آورد آن تلخ خبر دل آزادگی و غیرت ایرانی را خبر این بود که در شعله پر و بالی سوخت شمع بارید و رقم زد شب بارانی را باز آموخت در آتش به جهان ابراهیم شیوه مردی مردان گلستانی را @mohammadrezakakaei
✔️با افتخار و احترام دعوتید... کانال رسمی اشعار و نوشته‌های @mohammadrezakakaei