eitaa logo
آیه های چشمانت
401 دنبال‌کننده
42 عکس
3 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی آثار و اشعار محمدرضا کاکایی(شِفای اصفهانی) ارتباط با ادمین: @Kakaeimohammadreza کانالهای مرتبط: @behesht_e_hashtom @sher_moaser
مشاهده در ایتا
دانلود
من بد کردم تو نیک فرجامم کن شیرینی عفو و لطف در کامم کن آشفته تر از همیشه ام می دانی با لطف خودت دوباره آرامم کن @mohammadrezakakaei
امروز نمانده است راهی جز تو پیدا کنم از کجا پناهی جز تو من بد کردم ولی برایم به خودت غیر از تو نمانده تکیه گاهی جز تو @mohammadrezakakaei
هر چند به پای نفس بستم خود را یک عمر به دست خود شکستم خود را یارب به خودت قسم که از این لحظه از هر چه بغیر از تو گسستم خود را @mohammadrezakakaei
باران سر چشمه ات وضو می گیرد گل از نفس تو عطر و بو می گیرد ای کوثر جاری نجابت، زهرا(س) از نام تو عالم آبرو می گیرد @mohammadrezakakaei
ناگهان باران تمام دردهایم را گریست یک محرم اشک شد حال و هوایم را گریست بغض شب بوی مناجاتم میان جانماز باغ سبز استجابت شد دعایم را گریست تکه پاره قایقی بودم که زیر نور ماه پای ساحل موج، مرگ بی صدایم را گریست زخم کاری بود بر این خسته جان هر نیشخند دوست شادی کرد و دشمن های هایم را گریست مبتلای عشق بودم در منای معرفت زینبی صبری سرآپا کربلایم را گریست جان نفیر ناله شد از درد بغضم را تکید دل شد آتش بزم غم شور و نوایم را گریست @mohammadrezakakaei
سمت باب الجواد مکثی کرد چمدان دلش پر از غم بود صبح ، تازه رسیده بود از راه پیرمردی که قامتش خم بود غرق انبوه زائران حرم گوشه ای دنج رو به گنبد کرد با صدائی لبالب از یک بغض رو به سلطان شهر مشهد کرد السلام علیک یا مظلوم السلام علیک یا سلطان یا امام الرئوف گفت و شکست زیر رگبار ممتد باران زیر لب گفت می شود آسان با کریمان همیشه مشکلها گفت و آرام رفت سمت حرم که سپارد به صاحبش دل را چمدان دل پر از غم را به امانات صحن قدس سپرد رفت آرام سمت گوهر شاد رفت و با خود فقط دلش را برد @mohammadrezakakaei
اگر آئینه تن و لولو لالاست گهر تربیت یافته دامن دریاست گهر @mohammadrezakakaei
دخیل بسته دلم را به قاب چشمانت نگاه نافذ عشقی که خانمان سوز است @mohammadrezakakaei
السلام علیک یا امام الرئوف یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام یک سینه پر از هوای غم آورده باران باران دیده نم آورده ابری که به روی گنبدت می بارد پیش کَرَمت دوباره کم آورده @mohammadrezakakaei
هر چند به فصل سرد ایمان داری یک پنجره پر از زمستان داری ای شاخه جوانه ات نخواهد خشکید تا بغض تری به نام باران داری @mohammadrezakakaei
چقدر ساده گذشتیم و دل کنار زدیم چقدر آنچه نبودیم را هوار زدیم چقدر قصه رسوائی دل خود را به روی رد پر از گوش کوچه جار زدیم چقدر مثل کلاغان باغ کاج پرست تمام عمر نشستیم و قار قار زدیم سقوط ارزشمان جز سهام درد نداشت در آن شبی که دل خویش را به دار زدیم چقدر باده رنج از زمانه پیمودیم چقدر ساغر مرگ از شب خمار زدیم چه روزها که دویدیم تا به دست آریم برای رفته چه شبها چو شمع زار زدیم برای آنچه که باید شبی گذشت و گذاشت به این و آن چقدر حرف ناگوار زدیم چقدر مستی ما بوی معصیت دارد چقدر ساغر از این می به اختیار زدیم خدا کند که ببخشندمان به روز شمار که سنگ غم به دل خلق بیشمار زدیم @mohammadrezakakaei
از پا قدم بهار باران آمد در پیکر خسته زمین جان آمد خورشید سرک کشید و در کوچه صبح بوی گل آفتابگردان آمد @mohammadrezakakaei
# رباعی باران شد و بر روی زمین نازل شد با خاک در آمیخت سرآ پا گل شد این قطره بی نشانه در سایه عشق روح تو در آن دمید و نامش دل شد @mohammadrezakakaei
سیاه پوش عزای کدام آینه ای که موج اشک پری خانه کرده چشمت را @mohammadrezakakaei
جان را چه که قربانی قدت باشد دل را چه که در کمال حدت باشد راضی به رضای عشقم و می خواهم دل آینه قبول و ردت باشد @mohammadrezakakaei
رو کرد خدا لیلت الاسرایش را خورشید سپهر صبح فردایش را از نسل رضا دمید بر جان و جهان جانبخش ترین روح مسیحایش را @mohammadrezakakaei