eitaa logo
آیه های چشمانت
451 دنبال‌کننده
46 عکس
3 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی آثار و اشعار محمدرضا کاکایی(شِفای اصفهانی) ارتباط با ادمین: @Kakaeimohammadreza کانالهای مرتبط: @behesht_e_hashtom @sher_moaser
مشاهده در ایتا
دانلود
سمت باب الجواد مکثی کرد چمدان دلش پر از غم بود صبح ، تازه رسیده بود از راه پیرمردی که قامتش خم بود غرق انبوه زائران حرم گوشه ای دنج رو به گنبد کرد با صدائی لبالب از یک بغض رو به سلطان شهر مشهد کرد السلام علیک یا مظلوم السلام علیک یا سلطان یا امام الرئوف گفت و شکست زیر رگبار ممتد باران زیر لب گفت می شود آسان با کریمان همیشه مشکلها گفت و آرام رفت سمت حرم که سپارد به صاحبش دل را چمدان دل پر از غم را به امانات صحن قدس سپرد رفت آرام سمت گوهر شاد رفت و با خود فقط دلش را برد @mohammadrezakakaei
اگر آئینه تن و لولو لالاست گهر تربیت یافته دامن دریاست گهر @mohammadrezakakaei
دخیل بسته دلم را به قاب چشمانت نگاه نافذ عشقی که خانمان سوز است @mohammadrezakakaei
السلام علیک یا امام الرئوف یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام یک سینه پر از هوای غم آورده باران باران دیده نم آورده ابری که به روی گنبدت می بارد پیش کَرَمت دوباره کم آورده @mohammadrezakakaei
هر چند به فصل سرد ایمان داری یک پنجره پر از زمستان داری ای شاخه جوانه ات نخواهد خشکید تا بغض تری به نام باران داری @mohammadrezakakaei
چقدر ساده گذشتیم و دل کنار زدیم چقدر آنچه نبودیم را هوار زدیم چقدر قصه رسوائی دل خود را به روی رد پر از گوش کوچه جار زدیم چقدر مثل کلاغان باغ کاج پرست تمام عمر نشستیم و قار قار زدیم سقوط ارزشمان جز سهام درد نداشت در آن شبی که دل خویش را به دار زدیم چقدر باده رنج از زمانه پیمودیم چقدر ساغر مرگ از شب خمار زدیم چه روزها که دویدیم تا به دست آریم برای رفته چه شبها چو شمع زار زدیم برای آنچه که باید شبی گذشت و گذاشت به این و آن چقدر حرف ناگوار زدیم چقدر مستی ما بوی معصیت دارد چقدر ساغر از این می به اختیار زدیم خدا کند که ببخشندمان به روز شمار که سنگ غم به دل خلق بیشمار زدیم @mohammadrezakakaei
از پا قدم بهار باران آمد در پیکر خسته زمین جان آمد خورشید سرک کشید و در کوچه صبح بوی گل آفتابگردان آمد @mohammadrezakakaei
# رباعی باران شد و بر روی زمین نازل شد با خاک در آمیخت سرآ پا گل شد این قطره بی نشانه در سایه عشق روح تو در آن دمید و نامش دل شد @mohammadrezakakaei
سیاه پوش عزای کدام آینه ای که موج اشک پری خانه کرده چشمت را @mohammadrezakakaei
جان را چه که قربانی قدت باشد دل را چه که در کمال حدت باشد راضی به رضای عشقم و می خواهم دل آینه قبول و ردت باشد @mohammadrezakakaei
رو کرد خدا لیلت الاسرایش را خورشید سپهر صبح فردایش را از نسل رضا دمید بر جان و جهان جانبخش ترین روح مسیحایش را @mohammadrezakakaei
روزی که از این مزرعه ایمان کوچید بوی برکت ز گرمی نان کوچید کفر از در سست باوری وارد شد از پنجره ی حضور، باران کوچید @mohammadrezakakaei
28.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عید ولادت مولای متقیان،امیر ایمان حضرت علی علیه السلام بر شما مبارک 🙏🌹 @mohammadrezakakaei
هر که دارد می دیدار به کف نوشش باد ما که از لذت صهبای پدر محروممیم @mohammadrezakakaei
شهربانوئی، فخر عجم و یار حسین آفتاب آینه ای، در خور دیدار حسین ماه رویی که ندید آینه ای رویش را چشمی آگاه نشد سلسله مویش را چشمه ای پاک تر از آب و فراتر از نور پای تا سر همه آینه ی لبریز حضور گلی از باغچه سلسله ساسانی سرو بانوئی با رایحه ایرانی شاهدختی که پی حق طلبی حق را جست تشنه هو شد و سرچشمه مطلق را جست در حقیقت طلبی همسفر سلمان شد مادر نه فلک روشن جاویدان شد بست پیمان وفا با گل بستان بتول گشت خوشبخت عروس حرم آل رسول @mohammadrezakakaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساده گذشتیم و ... شاعر : دبیر محترم انجمن اهل قلم اصفهان جناب مهندس محمدرضا کاکایی (شفا) دکلمه : مستندساز مجامع ادبی اصفهان احسان ظاهری (اهورا) 1402/11/22 با تشکر از دوست و برادر ارجمندم احسان ظاهری عزیز🌹 @mohammadrezakakaei
می گفت که من پدیده باید بشوم در دیده شهر دیده باید بشوم چندی است گُل کنگره های شعرم این کنگره برگزیده باید بشوم @mohammadrezakakaei
هشدار! که شرط شاعری تهذیب است سرمایه نفس، گوهر تأدیب است از اینهمه نطق اعتراضی ای دوست مقصود تو انتقاد یا تخریب است؟! @mohammadrezakakaei
هر چند پر از سخاوت بارانم من ذره خاک پای استادانم تا قله هنوز راه من بسیار است شاگردم و قدر خویش را می دانم @mohammadrezakakaei
ای کاش دعا به استجابت برسد دل بر سر چشمه صداقت برسد طبع من غرق در منیت روزی ای کاش به قله مناعت برسد @mohammadrezakakaei
خدایا هر چه هستم نیستم من بغیر از ذره یارب چیستم من تمام عمر من گفتم که آخر بفهمم من تو هستی، نیستم من @mohammadrezakakaei
به تارو پود قلب من قرار را گره بزن به این امید مانده حال زار را گره بزن بیا دوباره صبح شد به پای این شکسته دل قدم قدم عبور رهگذار را گره بزن پر از سکوت ممتدم در ازدحام بی کسی به انزوای جاده انتظار را گره بزن نه باده ای نه ساغری نه ساقی و پیاله ای به بامداد عاشقان خمار را گره بزن شکوه جذبه می کِشد مرا به راه نوریت به دامن خیال من غبار را گره بزن پر از ترنمم کن و به چشم خیس آینه زلال رود و فیض جویبار را گره بزن نمانده ذوق ماندنی که بی تو شوق و شور نیست برای رفتنم طناب دار را گره بزن @mohammadrezakakaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جنگل دردیم و تن زخم از تبر داریم ما از گلاب اشک سیل زخم تر داریم ما بوته داغیم در شط گداز آفتاب لاله لاله ریشه در خون جگر داریم ما شبنم شوقیم در آیینه صبح ازل آنچه جام جم خبر دارد ، خبر داریم ما آفریدند از ازل با خاک تاک این خشت را نیست غیر از مستی آنچه زیر سر داریم ما شعله آهیم در خاکستر ققنوسها مرگ آغازیم از آتش بال و پر داریم ما ذره ایم اما درون چرخه نظم جهان در قدمگاه جنون نقش اثر داریم ما طالع نحسیم در روز سیاه سرنوشت دولت بختی در آغوش خطر داریم ما زخم پشت زخم رسم زندگی جان کندن است نیست غیر از مردگی ، جانی اگر داریم ما @mohammadrezakakaei
در هر سری مهندسی آفرینش است نور طلوع صبحدم آفرینش است یعنی کلید گنج هنر دست هر که نیست! در دستهای با هنر اهل بینش است @mohammadrezakakaei