eitaa logo
هیئت محبان علی اکبر(ع) قزوین
139 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
328 ویدیو
5 فایل
ارتباط با هیئت جلسات هفتگی:دوشنبه ها قرائت قرآن، زیارت عاشورا، سخنرانی، مداحی میعادگاه:خ منتظری جدید خ تبریز کوچه شهید حبیب یزدی مسجد بلور تلفن: ۰۹۱۹۶۶۱۳۶۰۶ سامانه پیامکی: ۵۰۰۰۲۶۲۰۸ وب سایت: www.m-aliakbar.ir ایمیل: info@m-aliakbar.ir لطفا اطلاع رسانی شود
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ، (شهيد ) 🔰 : شهید حجت الاسلام دكتر محمد جواد باهنر، درسال 1312 دریك خانواده پیشه ور ساده درشهر كرمان به دنیا آمد و خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را در مكتب آموخت وسپس به تحصیل علوم دینی درمدرسه معصومیه آن شهر پرداخت. همزمان، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را نیز ادامه داد و پس از اخذ دیپلم درسال 1332 به قم رفت و سطوح عالی علوم اسلامی را درحوزه علمیه قم طی كرد. وی فقه را در محضر مرحوم آیت الله بروجردی ، فقه واصول را در محضر امام خمینی ( ره ) و تفسیر و فلسفه را نزد علامه طباطبایی فرا گرفت. شهید باهنر سپس به تحصیلات دانشگاهی رو آورد و حدود سال 1337 موفق به اخذ لیسانس در رشته الهیات و بعد از آن موفق به اخذ فوق لیسانس در رشته علوم تربیتی و سپس دكترای الهیات از دانشگاه تهران شد. شهید باهنر ضمن تدریس و ایراد خطابه وبرنامه ریزی دینی ، به تالیف كتب درسی اشتغال ورزید وحدود سی كتا ب وجزوه تعلیمات دینی را برای تدریس ( از دوره ابتدایی تا دانشسرا ) تالیف كرد، وی همزمان ، فعالیتهای اجتماعی خود را نیز ادامه داد ودر تاسیس "" دفتر نشر و فرهنگ اسلامی "" ، "" كانون توحید"" و"" مدرسه رفاه "" نقش موثری داشت . شهید باهنر درسال 1341 ، همكاری خود را با نهضت اسلامی و سیاسی روحانیت به رهبری امام خمینی ( ره ) آغاز كرد و در اسفند ماه 1342 پس ازایراد سخنرانی هایی درمساجد "" هدایت "" ، "" الجواد "" و "" حسینیه ارشاد"" ، به مناسبت سالگرد حادثه "" فیضیه "" ، دستگیر شد وپس از آن متناوبا "" شش بار به زندانهای كوتاه مدت محكوم شد واز سال1350 ممنوع المنبر گردید و بالاجبار در جلساتی كه به عنوان كلاس درس برپا می شد ، سخنرانی و به بیان نقطه نظرات اسلامی ، انقلابی خود می پرداخت . وی در سال 1357 به فرمان امام ( ره) و به همراه چند تن از یاران ، مامور تنظیم اعتصابات شد و در همان سال نیز با فرمان امام ( ره ) به عضویت شورای انقلاب اسلامی درآمد . دیگر مسئولیتهای شهید باهنر پس از پیروزی انقلاب اسلامی عبارتند از: مسئولیت نهضت سواد آموزی ، نماینده مردم كرمان در مجلس خبرگان ، نماینده شورای انقلاب اسلامی در وزارت آموزش وپرورش ، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی. شهید باهنر كه به سرنوشت آموزش كشور وآینده نونهالان انقلاب بی اندازه توجه داشت ومدام در فكر بهبود و پیشرفت آن بود، سرانجام در كابینه محمد علی رجایی به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد . پس از فاجعه شوم بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت دكتر بهشتی ، شهید باهنر به عنوان دبیركل حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد و به دنبال انتخاب شهید رجایی به سمت ریاست جمهوری ، به عنوان نخست وزیر جمهوری اسلامی به مجلس معرفی شد كه با رای قاطع مجلس به تشكیل كابینه خود پرداخت . این شهید فرزانه و سراسر اخلاق و تواضع ، كه خود را وقف خدمت به مردم ستمدیده كرده بود، سرانجام پس از سالها مبارزه و تلاش ، به همراه یار و یاور دیرینه ا ش "" محمد علی رجایی"" رئیس جمهوراسلامی ایران ، در هشتم شهریور 1360 در انفجار ساختمان نخست وزیری كه به دست منافقین كوردل صورت گرفت ، به مقام منیع شهادت دست یافت .(سايت تبيان) 🔰 : فهمیده بودند اسلام جوانان تربیت شده می خواهد. راهش ؟ دروس مدارس از ابتدایی تا دبیرستان. سال 56 بود که رژیم فهمید بهشتی و باهنر در کتابهای درسی مدارس چه نوشته اند. جلوی چاپ کتابها گرفته شد، اما دیگر دیر شده بود ، خیلی دیر .(سايت اسك دين به نقل از كتاب هنر آسمان نوشته مجيد تولايي) 🔰 : 8/6/60 دفتر نخست وزيري مزار شهید:تهران /بهشت زهرا س 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯
-💠 / (شهيد ) 🔰 : صمد در اردیبهشت ماه سال 1339 در روستای «کویچ» از توابع شهرستان «اهر» در حالی که همه جا غرق گل و شکوفه بود دیده به جهان گشود و عطر پاکش فضای خانه را زینت بخشید. آنگاه که وجود کوچک و معصومش روی دست پدر نشست. کسی چه می دانست که در آینده ای نه چندان دور جاویدالاثر خواهد شد. او در جمع خانواده ای دیندار رشد کرد و بزرگ شد و باغ های باصفای کودکی و نوجوانی را با شادی پشت سر گذاشت. صمد پس از آغاز جنگ تحمیلی، از آن جایی که نظام جمهوری اسلامی را با جان و دل دوست می داشت و هجوم ناجوانمردانه ی کفار بعثی را تاب نمی آورد تصمیم گرفت در جبهه های حق حاضر شود و به دفاع از اسلام و مسلمین بپردازد. او که ازدواج کرده بود و دو فرزند ثمره ی ازدواجش بودند. عیال و فرزندان، خانه و کاشانه و تمام وابستگی هایش را رها کرد و برای لبیک گفتن به ندای امام عزیز عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. وی آموزش خدمت دو ماهه ی خود را در سال 1360 در پادگان «عجب شیر» گذراند. سپس در پانزدهم تیر ماه همان سال به جبهه های نبرد روانه گشت. طی مدت حضور بی تابانه ی خود در دشت خون، زخم ها بر جانش نشستند و او را بیشتر و بیشتر شیفته ی شهادت کردند. صمد در 26 تیر ماه 1360 بر اثر اصابت ترکش از ناحیه ی پا و بار دیگر در 28 مرداد 1360 از ناحیه ی دست مجروح گشت. صمد مرد زخم و جراحت بود و با هر زخم که بر جانش می نشست بی تاب عروج می شد و پرواز. او بعد از ماه ها دفاع و جهاد در مقابل دشمنان دین و انقلاب عاقبت در تاریخ 13 شهریور 1360 در منطقه ی «کرخه نور» بر اثر اصابت ترکش، درسن 21 سالگی شهادت را در آغوش کشید و جاویدالاثر گردید. (http://www.sobh.org) 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯
💠 / (شهيد ) 🔰 :شهيد محمدحسين تابنده در يکي از روزهاي زيباي سال ۱۳۳۸ش در جمع خانواده‌اي مهربان و صميمي و متدين، اما مستضعف در شهر دزفول از شهرهاي استان خوزستان چشم به جهان هستي گشود. پدر محمدحسين، کارگري مؤمن و زحمتکش بود و براي تأمين معاش خانواده زحمت زيادي مي‌کشيد. ده بهار بيشتر از عمر محمدحسين نگذشته بود که گرد يتيمي بر سرش نشست و مسئوليت تأمين معاش خانواده بر دوش برادر بزرگ و مادر مهربانش افتاد. محمدحسين نيز در تابستانها و ايام فراغت از تحصيل، کار ميکرد تا باري از دوش مادرش بردارد. وي با شروع قيام شکوهمند انقلاب اسلامي به سيل خروشان مردم پيوست و در راهپيمائيها با مشتهاي آهنين، خشم‌آلود سالهاي محروميت و ستم را فرياد مي‌کرد. محمدحسين به ورزش کردن علاقه بسياري داشت و همگام با سازندگي جسم، به تکامل روحي نيز مي‌انديشيد. وي پس از اخذ مدرک ديپلم در تاريخ ۱۵ بهمنماه ۱۳۵۸ش جهت خدمت سربازي به شهر کرمان اعزام گرديد. حس نوع‌دوستي و عشق به خدمت به هموطنان سبب شد که از ۱۲ روز مرخصي استفاده نکند و در جريان سيل کرمان، به ياري همميهنان مسلمان بشتابد. محمدحسين پس از شروع جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران، به جبهه‌ سوسنگرد اعزام گرديد که در جريان اشغال اين شهر از ناحيه دست مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفته و مجروح شد. در نبرد تپه‌هاي الله اکبر نيز تانک حامل محمدحسين و يارانش مورد اصابت موشک قرار گرفت، ولي خدا خواست و محمدحسين معجزهآسا سالم از تانک بيرون آمد. محمدحسين تابنده، سرانجام روز ۱۱ شهريورماه ۱۳۶۰ش در جريان آزادسازي سوسنگرد از ناحيه سر و سينه مورد اصابت گلوله‌هاي دشمن متجاوز قرار گرفت و براي مداوا به تهران منتقل شد، اما پروردگار، اين سرباز عاشق حق را به سوي خود خواند و روح عاشقش، چهار روز بعد، در تاريخ پانزدهم شهريورماه سال ۱۳۶۰ هجري شمسي در حالي که تنها ۲۲ سال سن داشت به سوي ملکوت اعلي پرواز کرد. (سايت راسخون) 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯
💠 / (شهيد ) 🔰 :شهيد احمد بشاره صيفي در مهرماه سال ۱۳۱۸ هجري شمسي در روستاي رستم‌آباد از توابع شهرستان مهران (استان ايلام) چشم به جهان هستي گشود. احمد، تحصيلاتش را تا کلاس ششم ابتدايي (نظام قديم) ادامه داد و بهواسطه فراهم نبودن شرايط مناسب براي ادامه تحصيل و نبود امکانات کافي، به شغل کشاورزي روي آورد. احمد با تحمل سختي‌ها، راه را براي رشد فرزندانش هموار ساخت. احمد بشاره صيفي سرانجام در سحرگاه روز شانزدهم شهريورماه سال ۱۳۵۹ هجري شمسي بر اثر اصابت ترکش ناشي از گلوله‌هاي توپ دشمن بعثي هنگام اشغال شهر مهران در سن چهل و يک سالگي به مقام عظماي شهادت نائل گرديد .(سايت راسخون) 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯
💠 / ( شهيد ) 🔰 : خانواده‌اي مذهبي منتظر آمدن مائده الهي بودند و خداوند اين انتظار را در تاريخ ۲ فروردينماه ۱۳۴۰ش بهسر آورد، شهيد بهمن حسيني اين مائده الهي بود که والدين را طراوتي نو بخشيد. بهمن در جمع پرنشاط خانواده به رشد و بالندگي جسمي رسيد و در سن ۷ سالگي پا در عرصه علم و دانش نهاد و مدارج علمي را طي نمود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به استخدام ارتش جمهوري اسلامي ايران درآمد. با شروع جنگ تحميلي، عاشقانه به ديار خون و شهادت شتافت تا از خاک کشورش دفاع نمايد. حسيني پس از سالها مجاهدت در راه حق، سرانجام در تاريخ هفدهم شهريورماه سال ۱۳۶۲ هجري شمسي در سن ۲۲ سالگي خاک سرپل ‌ذهاب را محل عروج خود قرار داد و به ملکوت اعلي پيوست. پيکر پاک شهيد بهمن حسيني پس از تشييع بر روي دستان گرم مردم در گلزار شهداي امامزاده عقيل (ع) اسلامشهر به خاک سپرده شد. (سايت راسخون) 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯
💠 / (شهيد ) 🔰 : شهيد حسين كبيري، سال ۱۳۴۸ش در منطقه رهنان شهر اصفهان چشم به جهان هستي گشود. کودکي را در جمع مردم صميمي زادگاهش سپري کرد و تحصيلات خود را تا پايان سال پنجم دبستان با موفقيت به پايان رساند. سپس ضمن تحصيل در مدرسه شبانه به کار مشغول گرديد. حسين براي مدتي در يک صافکاري مشغول بهکار شد با پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي، به عضويت بسيج خميني‌شهر درآمد تا به اين وسيله، راهي ديار نور گردد؛ اما مسئولين با اعزام او مخالف بودند. بعد از مدتي، رضايت‌نامه‌اي نوشت و از پدر خواست تا با امضاء آن او را به سپاه عشق روح‌الله (ره) بفرستد. ولي چون پدر سواد خواندن نداشت، متن آن را خودش خواند و پدرش درحاليکه اشک مي‌ريخت، برگه رضايت‌نامه حسين را امضاء کرد و حسين راهي ميادين نبرد حق عليه باطل شد. او ۶ يا ۷ ماه در عرصه‌هاي نبرد جنگيد و سرانجام در عمليات قادر در تاريخ نوزدهم شهريورماه سال ۱۳۶۴ هجري شمسي در منطقه اشنويه در سن شانزده سالگي مجروح شد و هيچ‌گاه به عقبه بازنگشت درحاليکه اکثر دوستان او به اسارت بعثيان درآمدند. پيکر پاک شهيد حسين كبيري را سيزده سال بعد در سال ۱۳۷۷ش در گلزار شهداي رهنان به خاک سپردند. (سايت راسخون) 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯
💠 / (شهيد ) 🔰 : درسال 1342 در روستاي كاسگرمحله از توابع شهرستان نور استان مازندران چشم به جهان گشود.او همچون سايركودكان روستا با طنين آواي پرندگان و حركات موزون شاخسار درختان و جاري شدن نهرآب و كشتزار و هواي پاك مأنوس شد وقتي پاي در كوچه‌پس كوچه‌هاي محل نهاد دست دوستي در دستان كودكان محل گذاشت. كم‌كم او نيز با بازي‌هاي مختلف آشنا شد به ويژه فوتبال كه خيلي علاقه داشت. با گذشت ايام منصور نيز راهي مدرسه شد روزهاي خوش تحصيل و كسب دانش براي او نيز مانند ساير دانش‌آموزان خاطرات تلخ و شيريني را به همراه داشت. منصور تا كلاس سوم راهنمايي درس خواند و همزمان با اوج‌گيري مبارزات مردمي او نيز با شركت در راهپيمايي‌ها و مراسم مذهبي و با پخش اعلاميه فعاليت‌هاي مذهبي و ديني خودش را آغاز نمود و علي‌رغم سخت‌گيري‌ خانواده لحظه‌اي ترديد به خود راه نداد و استوار و محكم در مسيري كه انتخاب كرده بود كوشا و مصصم قدم برمي‌داشت. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به خلعت سبزپوش نهاد مقدس سپاه ملبس شد. منصور فردي بسيار خوش‌اخلاق، متعهد، و مسئوليت‌پذير بود. به پدر و مادرش با توجه به تفاوت نظرات فكري بسيار احترام مي‌گذاشت و چهره او از سربزيري و مظلوميتش هميشه براي همه آشكار بود. منصور در سن 20 سالگي ازدواج كرد و فقط2 سال با شريك زندگي‌اش هم خانه بود و در همين مدت كوتاه نيز اغلب در جبهه‌هاي نبرد حضور داشت. آخرين باري كه براي مرخصي به منزل آمده بود گويا مي دانست كه بايد وداع كند صحبتهايش با همسرش سفري بي‌بازگشت را توصيف مي‌كرد سرانجام منصور كاويان‌پور در ساعت 21 مورخ 23/6/1364 در جزيرة‌ مجنون در حاليكه سوار برقايق بود بر هودجي از نور نشست و در درياي شهادت بر ساحل امن وصل قرارگرفت. امروز تنها يادگارش انشاالله زنه نگهدارنده ياد و خاطره او خواهد بود.(سايت راسخون) 🔰 : استکبار بداند که در مقابل تحریمهای اقتصادی شعار فرزند رمضانیم و در مقابل تحریم نظامی شعار فرزند عاشورائیم را سرخواهیم داد (http://razmandehgan.mihanblog.com) 🔰 : 23/6/64هور العظيم 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯
💠 / (شهيد ) 🔰 :شهيد رحمتالله زکيپور در سال ۱۳۴۲ش در دهستان سرسبز و باصفاي «شال» از توابع شهرستان خلخال ديده بر عالم هستي گشود. دوران کودکي و نوجواني را بهواسطه وضع نامساعد مالي خانواده، به کار و کوشش در باغ و مزرعه سپري نمود و همزمان تحصيلات خود را نيز تا اخذ مدرک اول دبيرستان در منطقه دنبال کرد. رحمتالله در سال ۱۳۵۹ش براي کسب علوم ديني بهخاطر علاقه وافر قلبي رهسپار شهر مقدس قم گرديد و همزمان با تحصيل علوم ديني و حوزوي در دبيرستان دين و دانش قم، دروس دبيرستان خود را نيز ادامه داد. وي در تابستان ۱۳۶۰ش جهت ديدار با خانواده و درواقع براي خداحافظي و کسب اجازه جهت عزيمت به جبهههاي نبرد حق عليه باطل به روستاي زادگاهش بازگشت و سرانجام راهي مناطق جنگي جنوب کشور شد. سرانجام روح بيتاب رحمتالله زکيپور در تاريخ بيست و چهارم شهريورماه سال ۱۳۶۰ هجري شمسي، زماني که تنها هجده سال سن داشت در کرخه نور از زندان تن رهايي يافت و در جوار يار آرام گرفت. (سايت راسخون) 🔰 :فرازي از دست نوشته هاي شهيد :در هر منطقه اي که انسان مشغول فعاليت است بايد دفاع از حق کند و به خاطر حق قيام کند تا در همان حوزه فعاليت خود، براي يک لحظه هم شده حق را برپا کند. (http://www.tebyan-ardebil.ir) 🔰 :24/6/60 كرخه نور 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯
💠 / (شهيد ) 🔰 :شهيد عبدالله جمالي در سال ۱۳۳۶ش در قهدريجان از توابع اصفهان متولد شد. پدرش کشاورز بود، بههمين علت از کودکي به کار در مزارع مشغول شد و با دستان کوچکش زخمهاي روزگار را احساس نمود. با اوج‌گيري مبارزات مردم انقلابي، در صف سربازان روح‌الله (ره) قرار گرفت تا شايد کودکان کشورش همانند او با سختي زندگي نکنند. عبدالله بعد از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي، در سال ۱۳۵۸ش به کردستان رفت تا از دستاوردهاي انقلاب محافظت نمايد. عبدالله چندي بعد تحت عنوان فرمانده گردان امام حسين (ع) و مسئول محور کامياران، ‌سنندج و ‌قروه معرفي گرديد. او صاحب سه فرزند بود و براي تربيت اسلامي آنان از هيچ کاري دريغ نکرد. سردار دلاور کردستان ده روز پس از زيارت خانه خدا به جبهه‌هاي غرب بازگشت و در تاريخ بيست و ششم شهريورماه سال ۱۳۶۵ هجري شمسي در سن بيست و نُه سالگي توسط منافقين به شهادت رسيد. هادي آخرين فرزند شهيد عبدالله جمالي، چهار ماه بعد از شهادتش چشم به جهان گشود اما هرگز نتوانست دستان نوازشگر پدرش را احساس نمايد. (سايت راسخون) 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir
💠 / (شهيد ) 🔰 :سرلشکر یوسف کلاهدوز (زاده ۱ دی ۱۳۲۵، قوچان – درگذشت ۸ مهر ۱۳۶۰، تهران) قائم مقام سپاه پاسداران بود. یوسف کلاهدوز پس از دریافت دیپلم، علی‌رغم انتظار نزدیکانش، وارد دانشگاه افسری ارتش شد. او به دلیل تیزهوشی و استعداد فراوان در ارتش توانست به گارد شاهنشاهی منتقل شود. از جمله اقدامات وی پس از انقلاب تشکیل سپاه پاسداران به فرمان امام خمینی و راه‌اندازی واحدهای آموزشی سپاه و توسعه آن بود همچنین ایشان در تدوین اساسنامه سپاه نقش اساسی داشت. آخرین مسؤولیت وی، قائم مقامی فرماندهی سپاه بود. وی در کنار این وظیفه حساس، در شورایعالی دفاع نیز نقش مؤثری را بر عهده داشت. سرانجام در روز هفتم مهر ماه ۱۳۶۰ هنگامی که با دیگر همرزمانش با یک فروند هواپیمای سی–۱۳۰ نیروی هوایی ارتش، عازم تهران بودند بر اثر سقوط این هواپیما در حدود ساعت ۸ بعد از ظهر در بیابان‌های کهریزک، این فرماندهان، کشته شدند 🔰 : ؛«هاشمی» یکی از رزمندگان و یادگاران دفاع مقدس نیز در این مراسم با بیان خاطراتی از جبهه و دوران اسارت خویش گفت: شهدای بزرگی چون کلاهدوز به عنوان طلایه داران جبهه و جنگ، در سپاه، ارتش و بسیج درخشیدند و صداقت و گمنامی از ویژگی های بارز شهید یوسف کلاهدوز بود. جا دارد از این مرد بزرگ بیشتر سخن گفته شود و نسل جوان با این گونه دلاور مردان بیشتر آشنا شوند. وی افزود: قوچان با توجه به بضاعت خویش نسبت به جمعیت و وسعتش در مقایسه با شهرهای بزرگ، وظیفه خود را در جنگ تحمیلی با حضور جوانان و رزمندگان رشید خود به خوبی انجام داده و در طول تاریخ جایگاه علما و اندیشمندان، دلاور مردان و پهلوانان بوده است و شهدای زیادی را تقدیم اسلام و انقلاب کرده است. در این مراسم، فرزند یکی از شهدا که از دختران روشندل بود با قرائت یکی از سروده های خود در وصف شهید و پدرش گفت: ٧ ساله بودم که پدرم شهید شد و هیچ گاه نتوانستم چهره او را ببینم، چرا که نابینایم و آرزو دارم چهره او را در خواب ببینم و عکس نگاهش را در دفتر قلبم ترسیم کنم... 🔰 : 8/7/60-عملیات ثا من الائمه (ع) مزار شهید:بهشت زهرا تهران 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯
💠 / ( شهيد ) 🔰 :سید موسی نامجو در سال 1317 در بندرانزلی بدنیا آمد و پس از انجام تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تحصیل در دانشکده افسری ادامه داد و افسری با دانش شد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیتهایی چون عضو هیئت علمی و فرماندهی دانشکده افسری و وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران به خدمت در ارتش پرداخت و سرانجام در شامگاه هفتم مهرماه به آرزوی خودش نائل شد. 🔰 : خواهرم، یک توصیه به تو دارم و آن اینست تو باید درس آزادگی و زندگی کردن را از حضرت زینب کبری و فاطمه(س) یاد بگیری، حجاب را رعایت کن، حجابت را حفظ کن زیرا که حفظ حجاب از خون هر شهیدی ارزشش بیشتر است. دوستان عزیزم، تنها خواسته‌ای که از شما عزیزان دارم این است که تا جای که می‌توانید و توانستید بعد از من راهم را ادامه دهید به جبهه‌ها عزیمت کنید و سلاح بر دست گیرید و بر قلب کافرین گلوله شلیک کنید و بر آنها یورش ببرید و ریشه کفر و استکبار را از ریشه برکنید و جهان را برای حکومت کردن حضرت مهدی (عج) آماده سازید که خداوند وعده‌ی پیروزی به شما داده است. 🔰 : من اشاره به یك مورد می‌كنم كه شهید نامجو در كنار حضرت آیت الله خامنه‌ای، مدظله العالی، حدود دو سه ماه متوالی در ستاد عملیات نامنظم فعالیت داشت. در طول این مدت كه ما زیر بمب و موشك دایم بودیم، بعضی وقتها تماس تلفنی با ما داشت و جویای احوال ما می‌شد. یك بار در حین صحبت‌ تلفنی متوجه شدم كه صدایش گرفته است. پرسیدم: طوری شده؟ و او با لبخند گفت: چیزی نیست نگران نباش،‌ از دود و آتش است. و پس از آن پیغام فرستاد كه پمادی برایش تهیه و ارسال كنیم. علتش را پرسیدم. گفت، انگشتان پایم زخم شده است. پرسیدم: چرا؟ گفت: برای اینكه وقت نمی‌كنم پوتین‌هایم را از پایم درآورم. چند شب بعد،‌ ناگهان دیدیم شهید نامجو به منزل آمد. از او پرسیدم: چطور شد كه به مرخصی آمدی؟ گفت: آقای خامنه‌ای به من امر فرمود: سید دو ، سه شب برو خانه. 🔰 : :8/7/60-عملیات ثا من الائمه (ع) مزار شهید:بهش زهرای تهران 🔰 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯
💠 / (شهيد ) 🔘 :سال ۱۳۴۱ش بود که شهيد محمدعلي گنجيزاده در اردستان از شهرستانهاي استان اصفهان چشم به جهان هستي گشود. محمدعلي شور و شوق عجيبي براي آموختن علوم ديني داشت، بههمين علت از کودکي به مسجد رفت. تحصيلاتش را با معدل ۱۹ و ۲۶ صدم در رشته رياضي فيزيک تا اخذ مدرک ديپلم در اصفهان ادامه داد و با رتبه ۱۰۶ در رشته برق و ‌الکترونيک پذيرفته شد. گنجيزاده با آغاز انقلاب فرهنگي در دانشگاه‌ها به استان کردستان عزيمت کرد و طي مدت ۶ ماه در نهاد جهاد سازندگي به فعاليت پرداخت. جنگ تحميلي برگ زرين ديگري از زندگي او بود، هجوم تجاوزکارانه رژيم بعثي عراق، محمدعلي را در لباس سبز سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به جبهههاي حق عليه باطل رهنمون ساخت. محمدعلي پس از پايان دوره آموزشي تحت عنوان مربي تخريب به فعاليت مشغول شد. گنجيزاده پس از شهادت سردار ناصر کاظمي، مسئوليت فرماندهي تيپ شهداء را بر عهده گرفت، شهيد محمدعلي گنجيزاده سرانجام در تاريخ بيست و نهم شهريورماه سال ۱۳۶۱ هجري شمسي در هنگام پاکسازي جاده پيرانشهر - سردشت در سن ۲۰ سالگي به جمع شاهدان روز محشر ملحق گشت. (سايت راسخون) 🔘 : اين بنده حقير و مذنب، به عنوان فردي از آحاد ملت مسلمان به مسئولين امر تذكر می‌دهم كه هميشه در جهت اسلام و قرآن باشيد و هيچ مسئله و روشي شما را از هدف و جهتي كه داريد منحرف ننمايد و در كارهايتان نيت خود را خالص نمائيد. اين را در نظر بگيريد كه همه ما انسان‌هایي ناقص و مذنب هستيم و احتياج به هدايت و ولايت مستقيم قرآن كه اكنون زبان آن امام خميني(ره) است، داريم و هرگز خود را از او دور نكنيم که به كفر و عصيان می‌رسيم و در دنیا و عقبی جزو خاسرین خواهیم بود. از دو چيز هميشه بترسيد يكي شيطان بروني كه شامل همه وسوسه‌ها و انحرافات فكري و عملي و فسادها می‌باشد و ديگري شيطان دروني كه همان نفس اماره است....از همه می‌خواهم كه ايمان خود را قوي كنید و سپس بر دايره علم و بينش خود بيفزایيد تا انحرافي پيش نيايد. امر به معروف و نهي از منكر را فراموش نكنید و همواره دنباله‌رو اسلام و قرآن و ائمه(ع) و امام(ره) باشید. (http://kayhan.ir) 🔘 : 29/6/61 محور پيرانشهر - سردشت 🔘 :نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی) 📡 🆔 @m_aliakbar_ir 💯