eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
322 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
" حسین پسر غلامحسین " عنوانے ڪه طے ماه هاے اخیر، آن را بسیار شنیده ایم.. اما به راستے او چه ڪسیست؟! او ڪیست ڪه سردار و ، "حاج قاسم سلیمانے" وصیت میڪند در ڪنار او خوابے ابدے داشته باشد ؟!! او ڪیست ڪه روز شهادتش، سیل اشڪ هاے بے امان و بغض آشڪارِ گلوے فرمانده اش، قاسم سلیمانی، چشمها را به شگفتے وامیدارد ؟؟ او ڪیست ڪه پس از سے و اندے سال تدفین در ، بوے گلابِ مزارش و ڪفنِ سالمش، همگان را به این ڪلام خداوند مؤمن و معتقد میڪند : "وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ"؟! به راســــــتے او ڪــیســت ؟؟ دو ڪتاب «نخل سوخته» و «حسین پسر غلامحسین» ڪوشیده اند بخشے از زندگینامه و خاطرات این را به رشته تحریر درآورند.. حال با ڪسب اجازه از محضر امام زمان(ارواحنا له الفدا) و سربازان رادمردِ ایشان، و ، همراه میشویم با شرح زندگےِ عزتمندانه و مجاهدانه شهید یوسف الهے به روایت ڪتاب "حسین پسر غلامحسین".. باشد ڪه با عنایت شهدا بتوانیم اندڪے از شرمسارےمان در برابر جانفشانے این بزرگواران را جبران نماییم! انشاءالله @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸تولــد (به روایت مادر) صفحات ۱۹_۱۷ 🦋 خانه ما در یکی از کوچه های قدیمی شهر بود که به آن "کوچه جیهون" میگفتند. همسرم معلّم بود و خدا را شکر وضع مالی خوبی داشتیم. خانه مان بزرگ و با صفا بود...با ورودی هایی مزیّن شده با داربست های انگور و باغچه ای بزرگ🌿 که در آن دو درخت کاج و انواع میوه های سیب، انار، به، گلابی و انجیر خودنمایی میکردند. بوی گل های پیچ، رز، یاس و محمّدی، فضای این خانه را عطرآگین میکرد.💐 آنچه بر زیبایی این خانه می افزود،صوت زیبای قرآن و اذان صبحگاهی غلامحسین بود. یادم می آید نذر شله زرد هر ساله ای که او به مناسبت رحلت رسول اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) در ماه صفر در این خانه برگزار می کرد، حال و هوای خاصّی به همه می بخشید. دقت غلامحسین در به دست آوردن برای فرزندان، آن هم از راه گچی که پای تخته سیاه می خورد، زبانزد خاص و عام بود!! او همسری مهربان و پدری دلسوز بود؛ همچنین مشاوری با تدبیر و مدیری توانا برای دانش آموزان.👌 علیرغم اینکه ما در دوران طاغوت زندگی می کردیم،امّا عشق به اهل بیت(ع)، توجه به قرآن و سخنان ائمه، به ویژه حضرت علی(ع) مهم ترین سرمایه زندگی ما بود..؛ به همین دلایل ، روز به روز عنایت حق را به وضوح درک میکردیم و درهای رحمت خداوند به سوی ما باز می شد.✨ همسرم به شغل معلّمی عشق می ورزید و چون به کشاورزی علاقه داشت، زمینی بایر در حوالی خانه خرید و اوقات فراغت به همراه بچّه ها در آن کار میکرد. چیزی نگذشت که این زمین خشک به باغی بزرگ، مملوّ از یونجه و درختان پسته تبدیل شد.🌳 فاصله سنّی بچه ها کم بود و تعدادشان زیاد...! امّا من سعی می کردم هیچ وقت از زندگی نَنالم که مبادا آرامش همسرم را بر هم بزنم. برای اینکه بار زندگی بر دوشم سنگینی نکند،بچه های بزرگ تر را در مسئولیت های خانواده شریک میکردم..؛ این شد که توانستم با سعه صدر و احترام به همسرم، به او در اداره امور بیرون و داخل منزل کمک کنم. رفتار و گفتار غلامحسین برای من الگو بود تا بتوانم فرزندانم را مطابق با که دوست داست، تربیت کنم. با اینکه پسرانم در مدارسی درس می خواندند که پدر،مدیر مدرسه آن ها بود (پرورشگاه صنعتی،یغماو ارباب زاده) امّا این از حسّاسیت من در تربیت شان ذرّه ای کم نمی کرد تا در ارتباط با خدا بیشتر دقّت کنم. در یکی از روز های تابستان۱۳۳۹ متوجّه شدم.... @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸تولــد (به روایت مادر) صفحات 21_19 🦋 در یکی از روز های تابستان۱۳۳۹ متوجّه شدم که نهمین فرزندم را باردار هستم خواب و بیداری های شبانه و دوران سخت بارداری خسته ام کرده بود، تصمیم گرفته بودم به همین هشت فرزند قناعت کنم،امّا یادآوری جمله همسرم که: ((برگی از درخت نمی افتد مگر به خواست خدا)) خستگی را از تنم ربود.به راضی شدم و از سویی آموخته بودم در برابر نعمت های خدا، باشم. در همین حال و هوا بودم که در خانه🏡 به صدا در آمد. سعی کردم از این بارداری فعلاً با کسی حرف نزنم و خیلی تلاش کردم طبیعی جلوه بدهم...همسرم بود.من تا کنون هیچ چیزی را از او پنهان نکرده بودم و از طرفی مطمئن بودم اگر بفهمد باردار هستم،خوشحال😊میشود، زیرا اون معتقد بود اولاد صالح هر چه باشد،کم است و همیشه در دعاهایش🤲 این را از خداوند می خواست و به خاطر همین در به دست آوردن نان تلاش می کرد. بعد از نماز مغرب قرار بود جلسه دوره ای قرآن در منزل ما برگزار شود.با اینکه من همیشه با رویی گشاده و آغوشی باز از این جلسات استقبال میکردم،امّا نمیدانم چطور شد،غلامحسین صدا زد:((حاج خانم! مشکلی پیش آمده؟ می بینم خیلی تو فکری.)) گفتم:((مشکلی که نه،امّا...)) هنوز حرفم تمام نشده بود،پرسید:((بچّه ها اذیّت کردند یا از جلسات دوره ای خسته شدی؟)) گفتم:((نه تا به حال دیدی من از این بابت اعتراضی داشته باشم؟)) گفت:((نه...امّا مطمئنم اتفاقی افتاده که از من پنهان می کنی.)) برای اینکه نگران نشود، گفتم:((اتفاق که نه امّا خبری برایت دارم.)) و بعد اوگفتم که باردارم☺️ ایمان قوی و روح بلند او چیزی جز بر زبانش جاری نکرد.به شوخی گفت:((هنوز تا دوازده فرزند راه داری.)) بعد مشغول آماده کردن فضا برای جلسه شد. روزهای بارداری در بهشت کوچکی که همسرم برایم مهیّا کرده بود،به تلاوت سوره های قرآن می پرداختم. در ماه های آخر که سنگین بودم،بیشتر کاراهارا دختر های بزرگ تر(نرجس،اقدس،انیس و ناهید)انجام می دادند.من سعی می کردم در خلوت با خدای خود نجوا کنم و به ذکر و دعا🤲 بپردازم. ماه اسفند فرا رسید،آخرین روز های بارداری ام سپری می شد. این ماه مصادف بود با ماه پربرکت و رحمت خدا🍃🌾 یعنی 📿📖 یادم می آید یکی از شب های احیا بود مردم برای مناجات با خدا به مساجد و تکیه ها می رفتند،با اینکه دلم به همراه آن ها می رفت،می بایست در خانه بمانم و منتظر تولد نوزادم باشم،چون بچّه ها کوچک بودند،همسرم من را تنها نمی گذاشت و در خانه به احیّا و شب زنده داری می پرداخت. شب بیست و شش اسفند بود و آسمان پوشیده از ابر🌥 همه جا تاریک و ظلمانی بود و هوا هم از همان سر شب بارانی. غلامحسین سجّاده اش را کنار پنجره اتاق پهن کرد و مشغول راز و نیاز با خدا شد. باران🌧کم کم شروع به باریدن کرد و من ساعتی نماز و دعا خواندم و رفتم که بخوابم. مدّتی در رختخواب،فراز های دعای جوشن کبیر همسرم را که بلند بلند می خواند گوش می کردم. ناگهان تمام خانه با نور سفید خیره کننده ای روشن شد😳 مو بر تنم راست شد. بسیار ترسیدم.با همان حالت همسرم را صدا زدم.او بالای سرم حاضر شد و گفت:((اتّفاقی افتاده؟)) گفتم:((ببین بیرون چه خبر است!آیا کسی وارد خانه ما شد؟)) گفت:((چطور مگه؟!....نه این وقت شب کی می آید؟!)) گفتم:((چند لحظه پیش تمام خانه روشن شد....خودم دیدم. روشنایی اش مثل روز بود.)) او به اطراف نگاهی انداخت:((همه جا تاریک است و هیچ خبری نیست🤔 شاید صاعقه زده و من متوجّه نشدم.)) سپس به بیرون اتاق رفت و برگشت:((باران می بارد💦 امّا آسمان آرام است و خبری از صاعقه نیست.لابد شما خیالاتی شدی.)) از حرفش قانع نشدم معلوم بود او برای آرامش من تلاش می کند. سپس ادامه داد:((تا سحر بیدارم...شما با خیال راحت بخواب.)) بعد با همان صدای بلند شروع کرد به خواندن قرآن. دقایقی نگذشت که..... @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹یک نکته خیلی خیلی مهم⛑🔴 و قابل تأمل : بعضی از خانومایی که تو فضای مجازی چت میکنن ، خییییلی به خودشون اعتماد 😳 و اطمینان دارن و فکر میکنن که اصلا کسی نمیتونه دل اونارو بلرزونه و گولشون بزنه . و لذا جرأت میکنن و با نامحرم چت میکنن و در نهایت بعداز مدتی ، دچار وابستگی میشن که دلتنگی و غم از ثمره های اولیه اش میباشد . ✅مثل این میماند که لشگری در جنگ ، به یک منطقه از کشورش زیادی اطمینان دارد که دشمن نمیتواند از آنجا کاری بکند ، لذا حواس شون به اونجا کمتر منعطف میشود . و دقیقا دشمن نیز از همانجا حمله میکند و آسیب میزند . ✅ چاره چیست ؟؟؟؟؟ چاره این است که وارد این چت ها و ارتباط ها نشویم نگوییم که من گرفتار نمیشوم من گول نمیخورم من بچه نیستم من باتجربه ام ... خطر برای همه هست . خیلی از تو زرنگ ترهاش گرفتار شدن .😔 پس مراقب باشیم ✿ฺ @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین وداع😔😭 چندساعت قبل از شهادت حاج قاسم،دست نوشته‌ای از ایشان به‌جا مانده است... @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🌱✨ . • +گفــت:اصــل‌بـده!😁 -گفتـم:مـادرم کنیز ‌ربـاب...(: پدرم ‌ هم غلام عبــاس... برادرم غلامــ علے اکبر... خواهرم کنیــز زینـــب خودم هم کنیز حضرت زهرا سلام الله علیها ...(★_★) مــا اصل و نصبمــون غلامــ در خــونه حسـینهــ... جــد در جــدمون‌نــوکرش‌بــودن. غلامـ خانـه زادشیــم...☺️ +گفــت: تُ دنیــا چے دارے؟😃 -گفتــم:یــه چادر که رنگــش مشکیــه چــون تا ابد عــزادار حسیـنِ و یه سَر که اگــه لایق بــاشــه افتاده زیــر پــاشون...🙂 +خندید و گفتــ:روانے خدا شفات بده😅 -گفتــم:بیمارِ حسیــنم شــفا نمیخــوام و جــــزحسیـ♥️ـــــن و کربـ✨ــــلا و شهادت از خــ😍ـدا چیــزے نمیخوام... @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
عکس تو بالای سرم نصب نمودم یعنی که سر من به فدای قدم تو.... 📿 ࿇࿐᪥✧🍃🌻🍃✧᪥࿐࿇         @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🤩💛 از امروز تآ عید بزرگـ غدیر خمـ،😍💚 بزآرید ببینمـ چند نفر حیدرے هستند.😊💚 اعضآے عزیز لطفاً همهـ اینـ عڪسـ رو رو پروفآیلشونـ بزآرنـ و بهـ جمعـ امیرالمؤمنینے هآ بپیوندند.🤩💚🍃 🖼 بآ تغییر عکسـ پروفآیلـ هآیـ خود به عکسـ فوقـ، پیآمـ رسآنـ غدیر، در فضآهآیـ مجآزیـ بآشید.💚🖇 . 👌🏻 پیآمبر خدآ {صَلَےالله‌عَلَیه‌و‌َآلِه} در انتهآے خطبهـ غدیر چنینـ فرمودند: 💚فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ: «نُبایِعُکَ عَلی ذالِکَ بِقُلوُبِنا وَ أَنْفُسِنا وَ أَلْسِنَتِنا وَ أَیْدینا. علی ذالِکَ نَحْیی وَ عَلَیْهِ نَموتُ وَ عَلَیْهِ نُبْعَثُ»...💚 💚همهـ بگویید: مآ بر ولآیتـ علیـ و امآمآنـ از نسلـ او با دلـ هآ و جانـ هآ و دستـ و زبآنمآنـ پیمآن میـ بندیمـ، بر اینـ عهد زندهـ ایمـ، با آن میـ میریمـ و بآ همآنـ پیمآنـ سر از قبر بر می دآریمـ...💚 ــــــــ💚🕊ــــــــ بچهـ شیعهـ هآ؟! انقـدر دآریمـ وآسهـ محرمـ و صفـر آهـ و نآلهـ مے ڪنیمـ، حوآسمونـ بهـ عید غـدیــر همـ هستـ؟!😌💚 ــــــــ💚🕊ــــــــ 📸💚 💚 ـــــــــــــــــــــــــــ |🍃💚|   📿 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🌸͜͡❥•• [ هی‌شهدآازاون‌بالابالاها ] 🙃✈️ واسه‌ماپادرمیونی‌میکنن🍃👣 هی‌ماازاین‌پایین‌پایینا. ‌°✨ با‌گناه‌خرابش‌میکنیم🔥..! بچــہ ها حواســمون باشہ امضاے شهادتے کہ برامون گرفتند با گناه پاکۺ نکنےم...🍀 🍂🥀 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚✨🍃 • حضرت امیرالمؤمنین علے علیه السلام فرمودند: ۴-گناه ديگرى را بزرگ مى شمارد، امّا گناهان بزرگ خود را كوچك مى پندارد، طاعت ديگران را كوچك و طاعت خود را بزرگ مى داند مردم را سرزنش مى كند، امّا خود را نكوهش نكرده با خود رياكارانه بر خورد مى كند خوشگذرانى با سرمايه داران را بيشتر از ياد خدا با مستمندان دوست دارد، به نفع خود بر زيان ديگران حكم مى كند امّا چهرگز به نفع ديگران بر زيان خود حكم نخواهد كرد. ديگران را هدايت امّا خود را گمراه مى كند، ديگران از او اطاعت مى كنند، و او مخالفت مى ورزد، حق خود را به تمام مى گيرد امّا حق ديگران را به كمال نمى دهد، از غير خدا مى ترسد، امّا از پروردگار خود نمى ترسد. (سید رضی مى گويد: اگر در نهج البلاغه جز اين حكمت وجود نداشت، همين يك حكمت براى اندرز دادن كافى بود. اين سخن، حكمتى رسا، و عامل بينايى انسان آگاه، و عبرت آموز صاحب انديشه است). 📜 نھج البلاغہ،حڪمت۱۵۰ . @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚✨🍃 • حضرت امیرالمؤمنین علے علیه السلام فرمودند: آنجا ڪه بايد سخن درست گفت، در خاموشے خيرے نيست، چنانڪه در سخن نا آگاهانه نيز خيرے نخواهد بود. 📜 نھج البلاغہ،حڪمت۱۸۲ • ♥️ @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
[ کیف_میده ]☺️😍 وقتی پاک بشیم چه کیفی میده ها ...😌 اونوقت میگیم😍 💬✍🏻 ما هم آره😉 ما هم دنبال اینیم که خوشگلا نگامون کنن😊 آره کی از امام زمان عج تو این عالم خوشگل تر⁉️😘 🌀ما هم دوست داریم لباس مارک دار بپوشیم😍 چه مارکی از هیئتی و مذهبی بودن بهتر😇 💈ما هم یه عطر مخصوص و خوب داریم😎 اما واسه اینکه روش پیغمبر عطر زدن بوده نه واسه کسی دیگه😏 🖲ما هم دنبال یه مکان خالی میگردیم😯 که بشینیم با خدا و اهلبیت(ع) حرف بزنیم و از بدی هامون توبه کنیم😇 ♻️ما هم دور همی با هم میریم بیرون و خیلی خوش میگذرونیم😁 اما واسه رفع خستگی نه برای گناه و...😒 💝ما هم یه جنس مخالف خوب میخوایم☺️ اما اولا از خدا میخوایم دوما واسه ازدواج و کامل شدن دین😉❣ ☑️ما هم آره... ولی نه با گناه و دوری از خدا...😇 ما_هم_آره...☺️ @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‌ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 ☀️ صــــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️ ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ ✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 🕊زیــــ🕌ـــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان🕊 🕊الهـــــــــــــے آمیــــــن🕊 التمــــــاس دعــــاے فــــرج🕊🌹 🌹🕊اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🕊🌹 @mohebin_velayt_shohada ایدی کانال👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ غریب است و غمش مفهوم دارد نشان از مادری مظلوم دارد رضا عطر حضورش در خراسان صفای چهارده معصوم دارد @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشا مشهد وَ شاهِ بی مثالش خوشا آن صاحبِ صاحبْ کمالش خوشا صحنِ پُر از جاه و جلالش خوشا هر کس که روزی شد وصالش " امیرالمؤمنین یا شاهِ مردان " نصیبم یک سفر «مشهد» بگردان که در مشهد رئوفی خانه دارد که آنجا صحن و سقاخانه دارد و مهمانخانه‌ای شاهانه دارد گدا در سفره‌اش کاشانه دارد دَرِ رحمت در آنجا بازِ باز است عجیب آن پادِشَه مسکین نواز است کرامت کرده او بر حسبِ عادت نه "یک ذره دو ذره" بی نهایت 🎀🍃🎀🍃🕊🍃🎀🍃🎀 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🔴 حتما حتما بخونید‼️ خیلی قابل تامل‼️ چه کردیم با خون شهدا؟😭😭😭 خوب شهدا وایبر وتلگرام و واتس اپ ندارن!😳 و الا حتمایک نفر از این ضد_انقلاب های مخالف اسلام در این گروه های اجتماعی ادشان میکرد: بعد هم با منشنی مثلا مینوشت: ⬇️ @ hemmat @ jahanara بیایید ببینید آخر هم حرف ماشد! جان و جوانی تان را برای چه از دست دادید؟😒 پرتکرارترین وصیتتان که «خواهرم حجابت، برادرم نگاهت»بود را در این پروفایل ها ببینید!😱😰 وچه حالی پیدا میکردند همت و جهان_آرا وقتی آبشار موهای رنگارنگ ناموس وطن را بدون حجاب در آغوش مردانشان میدیدند؟...😔 1،2،3!لبخند بزنید !چیک!📸 لبخند بزنید لبخند بزنید به که زیر چکمه های GM TV وmanotoوFARSI 1 له شد😔😔 لبخند بزنید به که از مردانمان گرفتند تا با و به همدیگر پز بدهند😱😭😭 لبخند بزنید به بازی ای که خوردیم وکلاه گشادی که فهمیدند چگونه سرمان کنند! جالب تر؛آن موقعی میشد که یکنفر همان موقع یکی از این پست های بانمک میگذاشت : انگار خون شهدا فقط به چهار لخته موی لُخت ما حساسیت داشت!🤔😔 فکر کنم دیگر طاقت نمی آوردند: Hemmat is typing:😳 خواهرم!😊 دزد که برخانه مان زد یک وقت نان و آبمان را میبرد سخت است ولی دوباره کار میکنیم ودر می اوریم☺️ اما سخت تر موقعی است که چیزی پیدا کند و آبرویمان راببرد... انوقت حاضریم زندگیمان را هم بدهیم تا انرا از چنگش دربیاوریم!😭😭 نان که سهل است😒 ! ان چیزی است که برایش خونمان را هم میدهیم😩 jahan ara is typing:😳 ها!☺️ دوباره میجنگیم وپسش میگیریم 😉 مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند!😔😭😭 Hemmat left group😔 Jahanara left group😔 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹