eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
317 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
#من و شهید 20 تیرماه سال 95🌼🍃 رسماً به عقد یکدیگر درآمدیم.😍 بعد از یک ماه قصد رفتن به سوریه را کرد
🌼🍃 یکی از این بود که چون مدافع حرم هستم دوست دارم باز هم به مدافع حرم باقی بمانم و ازدواج مانعی برای اعزام مجددم شود. در پاسخ گفتم دقیقاً من هم از آینده‌ام این انتظار را داشتم که حداقل یکبار هم شده برای از حرم بی‌بی زینب (س) گامی برداشته باشد. پس چه بهتر که شما خودتان مشتاق این امر هستید.🌼🍃 همسرم از من خیلی تعجب کرد. زیرا هر کجا که رفته بود و این شرط اعزام شدن مجدد خودش را به اعلام کرده بود طرف مقابل نپذیرفته بود. 🌼🍃 حتی خود# شهید به من گفت شما چرا قبول کردید؟ خیلی از نسل امروزی در این وادی‌ها نیستند. عجیب است که شما پذیرفتید.🌼🍃 بنده این شرط را کردم چون به این موضوع خیلی داشتم که مرگ در دست خداوند است حتی اگر در هر شرایطی قرار بگیرید تا زمانی که خود خدا نخواهد چیزی نمی‌تواند به شما آسیب وارد کند.🌼🍃 برگشتم به گفتم اگر قرار است برای شما اتفاقی بیفتد چه شما برای دفاع از بی‌بی (س) در سوریه باشید یا در خانه خود نشسته باشید حتماً اتفاق می‌افتد.🌼🍃 پس بهتر است که به شهادت ختم شود که در برابر خداوند ارزش معنوی داشته باشد. من به عنوان یک خانم نمی‌توانستم برای دفاع از حرم (س) حضور داشته باشم چرا به شریک زندگی‌ام که توانایی این کار را دارد ندهم برود.🌼🍃 شاید باورتان نشود از روزی که همسرم برای اعزام مجدد می‌خواست راهی شود خودم پا به پایش او را همراهی کردم.🌼🍃 حتی خود به علت اعتقادی که داشت به من می‌گفت چون تو سید هستی فرم مشخصات بنده را بنویس ارسال کن تا کارهایم زودتر انجام شود. از آنجا که در اعزام‌های قبلی توسط دشمن شناسایی شده بود برای اعزام مجدد با مشکل رو به رو بود🌼🍃 در هر حال من دوست نداشتم در رفتن همسرم به سوریه «نه» بیاورم که حتی آقا برگشت از من پرسید تو واقعاً از ته قلبت راضی هستی که من به سوریه اعزام شوم.🌼🍃 در جواب گفتم هرچه خدا صلاح می‌داند همان خواهد شد و نمی‌خواستم در روز محشر حضرت بی‌بی زینب (س) باشم.🌼🍃 🌼🍃 @mohebin_velayt_shohada🌸 آیدی کانال 🌸
🌙✨❤️🌙✨❤️🌙✨❤️🌙✨ 🌸گفتم: از جنگ بگو گفت:بزرگ شدم از همه 🌼اعزام شدم همه شدنداسیر شدم از بُریدم 🌸آزاده شدم همه شده بودند ماندم 🌼 شدم 🌸 شدم 🌼 شدم... 🌙 🍃🌹🍃🌹 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🌙✨❤️🌙✨❤️🌙✨❤️🌙✨ 🌸گفتم: از جنگ بگو گفت:بزرگ شدم از همه 🌼اعزام شدم همه شدنداسیر شدم از بُریدم 🌸آزاده شدم همه شده بودند ماندم 🌼 شدم 🌸 شدم 🌼 شدم... 🌙 🍃🌹🍃🌹 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 احساس می کنم که شده ام ... می شود مرا کنید شده ام ... در ، ... بیش از همه در ... شما را به آن کنید ... آخر که چه ؟ مگر نه این است که از آمدم و به می روم؟ پس چه بهتر که بروم دیگر ندارم قلبم پر از حُب که هنوز است هنوز به شماست هنوز در است هنوز را می شنود پس تا نشده به این تن برسید ... شما را به قسم کنید ... ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود . در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از کرمانشاه به سمت حركت مي‌كنند . در آنجا به برادران مي‌گويد : من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم ! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند : خودمان مي‌رويم . حتي در مقابل درخواست يكي از برادران ، مبني بر همراه شدن با آنها ، برادر به او مي‌گويد : تو اگر بشوي ، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم ، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم . فرمانده محبوب بسيجيها ، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عمليات و صحنه‌هاي افتخارآفرين ، همراه با برادرش در درگيري با ضدانقلاب ، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند . شادی روح و 🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 که بودم... دیگر توان ماندن نیست! این روزها امان نمی دهد! دل تر از همیشه می تپد! و به سختی بالا می آید... هوای در جان مان افتاده... آی شهدا... به رسم ... به بی توان... به بی امان... به بی قرار... به های به شمارش افتاده... ... دعایم کن... وقتی می گویم: دعایم کنید! یعنی دیگر کاری از دست برای خودم بر نمی آید... من به محتاج ترم تا ! پس؛ برایم در این شب ها بخواهید... فقط شهادت... 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🕊🌹🌸🌷🌸🌹🕊 بعضی وقتها حرف‌هایی می زد که همان می‌شد زندگی‌مان یک‌بار رو به من کرد و گفت : من تو رو برای دوست دارم نه برای تو هم ، بهتره من رو به خاطر دوست داشته باشی نه به خاطر . همین جمله باعث شده بود در مواقع خاص ، خودم را جای بگذارم و بعد تصمیم بگیرم و طبیعی بود که با این نگاه ، زندگی‌مان دارای تحکیم ، و بیشتری می‌شد . 📚 سیره ، صفحه ۵۸ 🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 دلم شده ... برای برای برای برای برای برای برای برای ...... می گویم اصلا فقط دلم برای تنگ شده... تمام نداشته هایم را؛ مےبینم در آنهایی‌که داشتند؛ شجاعت غیرت بصیرت اخلاص، پشتکار، صفا، محبت... ، ایثار و ایمان... در این بین ... و را بیشتر عاشقم ... نیز پسند است! و را استاد خود می‌داند! رفقا کجایید؟! که ببینید ما، اینجا... هر روز و هر ساعت... تیر خلاصیِ ؛ نصیبمان می‌شود... و ما در مسیرِ خداییم... : راه کاروان از میان تاریخ می گذرد؛ و هر کس در هر زمره که می‌خواهد ما را بشناسد! داستان را بخواند؛ اگر چه خواندن داستان را سودی نیست! اگر کربلایی نباشد... خدایا! این دلِ من انگار دیگر با خانه تکانی هم رو به راه نمی شود... بساز بفروش کسی سراغ ندارد!؟ ...   🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━